ایجاد انگیزه برای نوشتن در کودکان و نوجوانان

زبان دارای چهار عنصر است: شنیدن و خواندن، مهارت‌های دریافتی زبان و گفتن و نوشتن مهارت‌های بیانی زبان هستند و بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.
نوشتن، یعنی خلق سخن. اگر نویسنده سخن را بر پایه مشاهداتش بیافریند، گزارش نویسی کرده است، چنانچه بر پایهٔ تخیلاتش بنویسد، تخیلی نوشته است، و اگر بر پایه اندیشه‌هایش باشد، نوشته‌اش استدلالی می‌شود و مقاله نام دارد.

چرا می‌خواهیم توانایی نوشتن کودکان را تقویت کنیم؟

چون برای درست اندیشیدن، جمع آوری تجربه‌های ذهنی و ترکیب آن‌ها، کودک باید بتواند بنویسد. در واقع نوشتن به شخص اندیشه می‌بخشد، اندیشه او را پویا می‌کند و شخصیتش را می‌پروراند. کودک هر لحظه که می‌اندیشد، جهان را کشف می‌کند.
فرد، لازم نیست نویسنده بشود، همین که بتواند با تقویت این مهارت بیانی، از آن برای انتقال اندیشه‌ها و احساسات خود به دیگران بهره بگیرد، کافی است.

برای توانمندی در نوشتن سه عامل لازم است:

ذهن پر:

از یک ذهن خالی چیزی بیرون نمی‌آید. باید خواند و یاد گرفت. نویسندگی با خواندن ارتباط مستقیم دارد. باید کودک بخواند و بخواند و بخواند. فرهنگ خواندن و مطالعه، نوشتن را تقویت می‌کند. کتاب خواندن به طور جدی، خوب بیان کردن را تقویت می‌کند و این‌ها همه با هم پیوند دارند. خواندن پایهٔ نوشتن است. فرهنگ خواندن و نوشتن باید به عنوان یک ارزش جدی در جامعه مطرح باشد.
فراهم آوردن امکان نگریستن و مشاهدهٔ دقیق (اندیشیدن)، از اندیشه‌های دیگران برخوردار شدن، ارتباط با طبیعت، بازدید از مراکز مختلف فرهنگی مانند موزه‌ها و....  سبب می‌شود تا کودک ذهنی پر و فعال داشته باشد.

تمرین کردن:

هرگز کسی با خواندن کتاب راهنمای رانندگی، رانندگی خودرو را یاد نمی‌گیرد، بلکه باید بارها پشت فرمان خودرو بنشیند، دنده عوض کند، دستورها را عملی سازد تا بتواند رانندگی کند. هیچ کس با مطالعه کتاب راهنمای شنا، شناگر نمی‌شود بلکه باید بارها خود را به آب بسپارد تا در عمل شناکردن بیاموزد.
   نویسندگی هم فنّی است مانند فنون دیگر که باید در آن مهارت پیدا کرد. اگر بخواهیم در نوشتن توانا شویم، باید دفتری آماده کنیم، قلم به دست بگیریم و شروع به نوشتن کنیم. تمرین نوشتن عاملی است که به مرور آن را برایتان آسان می‌کند. پس بنویسید و بنویسید و بنویسید!

دانستن دستور زبان و آیین نگارش:

اهمیت این مورد، از دومورد دیگر کم‌تر است. زیرا وقتی لازم بشود خودتان به دنبال یادگیری این مورد خواهید رفت و براین دانسته‌ها به مرور و بنا بر نیاز مسلط خواهید شد.

ایجاد انگیزه برای نوشتن:

در نخستین گام، دفتری آماده کنید. در این دفتر کودکان بهترین نوشته‌هایشان را خواهند نوشت و عکس خود را کنار آن خواهند چسباند. این کار انگیزهٔ مناسبی برای نوشتن و تقویت نویسندگی است. زیرا کودکان تلاش می‌کنند نامشان به دفتر آموزگار راه یابد.

استفاده از تصویرها:

یک جعبه از تصویرها و عکس‌هایی را که از روزنامه‌ها چیده یا از جاهای دیگر جمع کرده‌اید، داشته باشید. می‌توانید نام این جعبه را "جعبهٔ قصه‌ها" بگذارید. هر بار این جعبه را جلوی کودکان بگیرید و از هر کودک یا هر گروه بخواهید تصویرهایی از جعبه بردارند. هر چه مخاطبان در گروه سنی بالاتری باشند، شمار تصویرها بیش‌تر می‌شود و با ربط دادن آن‌ها داستان‌هایی بسازند و بنویسند.
از کودکان بخواهید "دفتر تصویر" درست کنند. هر تصویری را که دوست دارند در یک صفحه از دفتر بچسبانند و زیر تصویر احساس و فکرشان را، حتّی در حد یک واژه یا جمله بنویسند. پس از مدتی شمار جمله‌ها بهتر و بیش‌تر و واژگان پرمعناتر می‌شوند.
استفاده از کتاب‌های تصویری برای نوشتن: از کودکان بخواهید از روی تصویرها  داستان را بیان کنند. با پرسش و پاسخ، به آن‌ها در درک مفهوم تصویرها کمک کنید. سپس، از آن‌ها بخواهید داستان را بنویسند و یا برای هر دو صفحه تصویر، متن تهیه کنند.
کارت‌هایی که طراحی از شعرها یا حکایت‌های شاعران و نویسندگان است یا کارت‌هایی با موضوع یکسان مانند کتابخوانی یا داستان‌های مولوی را در اختیار کودکان قرار دهید و از آن‌ها بخواهید دربارهٔ یک یا چند کارت که به هم ارتباط می‌دهند، بنویسند و نوشته‌شان را بخوانند. بعد، شما شعر یا داستان اصلی را برایشان بخوانید.
می‌توانید تصویرهای یک کتاب، یا تصویرهایی  دلخواه را که رویدادی را بیان می‌کنند، زیراکس کنید و به دیوار بزنید. از کودکان بخواهید آن‌ها را تماشا کنند و دربارهٔ آن رویداد بنویسند.
می‌توان فقط یک تصویر در برابر دید کودکان قرار داد و از آن‌ها خواست آن را تفسیر کنند و درباره‌اش بنویسند.
از کودکان بخواهید نقاشی کنند. سپس دربارهٔ نقاشی‌هایشان بنویسند.

استفاده از موسیقی:

  • یک موسیقی ملایم یا تند یا.... برای کودک پخش کنید. پیش‌تر بگویید خوب به موسیقی گوش کند. پس از پخش موسیقی از او بخواهید احساسات و افکارش را هنگام شنیدن موسیقی و پس از آن بنویسد.
  • با پخش یک موسیقی خیال انگیز، به کودکان کمک کنید تخیّلشان را گسترش دهند. نخست عضلات خود را شل کنند، نفس عمیق بکشند، چشم‌ها را ببندند و به ۲۰ سال بعد بروند یا به ۵ سال پیش. به منطقه‌ای زیبا بروند، به آسمان، روی ابرها و.... بعد دیده‌ها و شنیده‌ها و تصوراتشان را بنویسند.
  • کاغذ رول روی زمین پهن کنید. کودکان را دور آن بنشانید. موسیقی ملایمی پخش کنید و از کودکان بخواهید هرکدام جلوی خودشان در حال شنیدن موسیقی خطوطی روی کاغذ بکشند. بعد یک موسیقی تند پخش کنید و از آن‌ها بخواهید باز همین کار را بکنند. سپس، از هر کودک بخواهید از خط‌هایی که جلویش کشیده است شکل‌هایی بیرون بیاورد، شاید موش، سیب، خرگوش، هویج، مسواک و.... به هر حال تنوعی از شکل‌هاسپس، آن‌ها را رنگ کنند و با ارتباط دادن شکل‌ها به هم، یک داستان بنویسند. اغلب، نوشته‌های جالبی از این کار در می‌آیند.

بلندخوانی:

  • بعد از خواندن قصّه‌های قومی، داستان‌های فانتزی و داستان‌های واقعگرا، می‌توانید از کودکان بخواهید داستان مورد علاقه خودشان را بنویسند. "خاله سوسکه "یا "شنگول و منگول "را با رویدادها و پایانی که خودشان دوست دارند بنویسند.
  • فکر خودشان را به کار بیندازند و پرسش‌هایی از قهرمانان داستان بکنند و برای پاسخ گفتن، روایت خود از قصّه را بنویسند.
  • در قسمتی از بلندخوانی توقف کنید و از کودکان بخواهید درمورد رویدادهای بعدی داستان و پایان احتمالی آن بیندیشند و بقیهٔ داستان را خودشان بنویسند. فرصتی فراهم کنید که همه نوشته‌شان را بخوانند و بعد بقیهٔ داستان را بلندخوانی کنید. کودکان از درست بودن بعضی پیش بینی‌هایشان غرق لذّت می‌شوند و انگیزهٔ قوی‌تری برای نوشتن پیدا می‌کنند.
  • از کودکان بخواهید احساسات و اندیشه‌هایی را که از شنیدن داستان دارند، بنویسند.
  • از آن‌ها بخواهید، بنویسند اگر جای فلان شخصیت داستان بودند، چه می‌کردند؟
  • نوشته‌های طنز بخوانید و سپس از آن‌ها بخواهید که به طور گروهی یک طنز بنویسند. از کودکان بخواهید داستان را از زبان شخصیت‌های دیگر بنویسند.

تحلیل عناصر داستان:

  • تحلیل عناصر داستان، انگیزهٔ خوبی برای نوشتن ایجاد می‌کند. وقتی کودکان پیرنگ یک داستان را می‌نویسند یا شخصیت‌های آن را با توجه به مطالبی که خوانده‌اند تحلیل می‌کنند، برای نوشتن انگیزه دارند.
  • می‌توانیم از کودکان بخواهیم برشی از داستان را به شکل نمایشنامه درآورند. نقش هر کس نوشته شود و آن را اجرا کنند.

دریچه‌های آموزندگی:

  • کودکان را به طبیعت ببریم. درباره رود، کوه، درخت، جنگل، آسمان، گل و.... با آن‌ها گفت وگو کنیم و بخواهیم فکر کنند از هر کدام از این‌ها چه چیز می‌آموزند. اگر این کار را گروهی انجام دهند، بهتر است. کودک رفته رفته می‌آموزد که درباره سودها و ویژگی‌های هر چیز فکر کند. دریچه آموزندگی فقط طبیعت نیست، همه چیز می‌تواند باشد، مانند یک مداد، میز، دیوار، فرش و....
  • سپس از آن‌ها بخواهید جمله‌هایی مانند جملهٔ زیر را کامل کنند:  

              مثل ..... باش چون..................................

بازدیدها و مشاهده‌ها:

  • دیدار از کتابخانه، موزه، نمایشگاه یا حتّی یک محیط ساختمانی می‌تواند به کودکان برای نوشتن انگیزه بدهد. این که به کودکان بگویید امتیاز نوشته‌تان در ریز دیدن است پس چیزهایی را که دیگران ندیده‌اند، ببینید، کمی از واقعیت وارد خیال شدن و کوتاه‌تر نوشتن است و آن‌ها را به دقت بیش‌تر وا می‌دارد. در این مورد می‌توان به آن‌ها تمرین داد، به جای جملهٔ" آجر افتاد"، می‌توان گفت "آجر دلش نمی‌خواست بالا برود، پس خودش را به زمین پرت کرد".

استفاده از چیزهای روزمره:

  • از کودکان بخواهید دربارهٔ اشیای ملموس بنویسند، مثلاً گلدان گوشهٔ کلاس یا تخته سیاه یا کاغذ پاره‌ای که وسط کلاس افتاده است.
  • چیزهای متفاوت در دیدرس کودکان قرار دهید و از آن‌ها بخواهید شباهت‌ها و تفاوت‌های آن‌ها را بنویسند.  
  • موضوعی طرح کنید، مانند یک قانون مدرسه یا نشست کتابخوانی و از آن‌ها بخواهید به طور گروهی نقاط ضعف و قوّت آن را بنویسند.
  • از آن‌ها بخواهید پابرهنه روی چمن‌ها راه بروند، دراز بکشند و به شرشر آب، خواندن پرندگان، صدای باران و.... گوش بسپارند. لحظه‌ای بیندیشند و بعد درباره احساسشان بنویسند.
  • پرسشگری درباره یک موضوع: هر گروه، پرسش‌هایی درباره یک موضوع طرح کنند، پاسخ آن‌ها را کنار هم بنویسند. احتمالاً جابه جا کنند و متنشان را درباره موضوع بخوانند.
  • دستور تهیّهٔ یک غذا، شیرینی یا کاردستی را بنویسند.
  • دربارهٔ یک روز مطلوب در مدرسه بنویسند.
  • در مورد یک موضوع اطلاعات جمع کنند.
  • آن چه را در راه مدرسه می‌بینند، بنویسند.
  • موضوع "همسایه‌های ما" انگیزهٔ خوبی برای نوشتن است. کودکان و به ویژه نوجوانان، چیزهایی از همسایه‌هایشان در ذهن دارند که از بازگوکردن آن لذّت می‌برند.
  • سرگذشت کسی را که در فامیلشان به او احترام می‌گذارند، بنویسند.

خواندن شعر:

  • خواندن شعر می‌تواند انگیزهٔ خوبی برای نوشتن باشد. نوشتن صفت یا صفت‌ها برای یک اسم، کنش برای آن، واژه‌های هم وزن و هماهنگ، انگیزهٔ خوبی برای نوشتن ایجاد می‌کند.
  • کارگاه شعر سرایی داشته باشید. به کودکان بیاموزید که شعر گفتن کار سختی نیست.
  • شعر را با احساس و بلند بخوانید و از کودکان بخواهید احساس و اندیشهٔ خود را دربارهٔ آن بنویسند.
  • شعری در اختیار کودکان قرار دهید تا حسّی را که از خواندن آن پیدا می‌کنند، بنویسند.
  • یک شعر روایی را به شکل داستان به نثر نوشتن، معمولاً انگیزهٔ خوبی برای نوشتن است.

اجرای برنامه صندلی داغ:

  برای آشنا شدن دانش آموزان با نویسندگان، شاعران، هنرمندان و دانشمندان، یک نفر نقش او را به عهده می‌گیرد و اطلاعات لازم درباره آن شخصیت را گردآوری می‌کند و می‌نویسد. دانش آموزان که از جلسه پیش در جریان  این برنامه قرار گرفته‌اند، پرسش‌های خود را از او می‌کنند. در پایان جلسه، با استفاده از پرسش‌ها و پاسخ‌ها، دربارهٔ آن شخصیت می‌نویسند.

خاطره نویسی:

در یک نشست، کودکان را در حالتی کاملاً آزاد و راحت با چشم‌های بسته، به دوران گذشتهٔ زندگی‌شان می‌بریم: نخستین روزی که به مهدکودک رفتند، خاطرات پیش از دبستان، نخستین روز دبستان، خاطرات دبستان و.... از آن‌ها می‌خواهیم دورترین خاطرهٔ خود را به یاد آورند و بنویسند. نوشته‌هایشان را مرتب کنید و در یک جلسهٔ کتابسازی، کتاب "خاطرات من" را بنویسید.
نظرشان را در مورد خودشان بنویسند. ویژگی‌های جسمی و روحی خود را روی کاغذ بیاورند.
اگر خاطره بدی دارند، دلشان می‌خواست آن خاطره چگونه باشد، تا خوششان بیاید.
از پدر و مادر، دوستان و دیگر آشنایان بخواهید خاطراتی را که از کودکی آن‌ها دارند، نقل کنند و خودشان بنویسند.
از پدر و مادر، خواهر یا برادرشان بخواهند نظرشان را درمورد آن‌ها بگویند.

احساسات و اندیشه‌ها:

  • بنویسند چه چیزهایی را دوست دارند؟ از چه چیزهایی بدشان می‌آید؟ دلشان می‌خواهد پدر، مادر یا خواهر و برادرشان چگونه بودند؟ چه برنامه‌هایی را دوست دارند؟
  • اگر دو روز بیکار باشند، دوست دارند چه کار کنند؟
  • اگر یک روز آموزگار یا مدیر کلاس باشند، چه می‌کنند؟
  • نامه‌ای به خدا بنویسند، چه آرزوهایی دارند؟
  • خودشان را در بیست سال دیگر مجسّم کنند. کجا هستند؟ چه می‌کنند؟ سرگرمی‌ها و دلخوشی های شان چیست؟ راضی هستند یا نه؟

ایجاد فرصت برای گسترش تخیّل:

  • "جان بخشی" به اشیا یکی دیگر از انگیزه‌های نوشتن است.
  • از کودکان بخواهید فکر کنند وقتی از کلاس بیرون بروند، میز یا صندلی یا تخته سیاه چه می گویند؟ درباره‌اش بنویسند.
  • گفت وگوهایی بین مردم دو زمان مختلف بنویسند.
  • از کودکان بخواهید با بازیافت، یک کاردستی به دلخواه خود درست کنند و سپس داستانی واقعی یا تخیلی بنویسند دربارهٔ "آن چه من ساخته‌ام"
  • آموزش آرایه‌های ادبی و تمرین روی آن‌ها انگیزه برای نوشتن ایجاد می‌کند. کارهای دیگری هم می‌توان انجام داد، همچون نوشتن مطالب مورد نیاز درباره یک موضوع با استفاده از فرهنگنامه و واژه نامه.
  • از کودکان بخواهید از کتاب‌های موجود در خانه‌شان فهرست برداری کنند. به اخبار گوش کنند و مهم‌ترین آن‌ها را بنویسند.
  • نوشتن مقصود نویسنده یک کتاب، شایستگی نویسنده، جذابیّت و کشش داستان او، مفید و درست بودن محتوا و....  آن را نقد کنند.
  • با عبارتی مثل "من توانایی‌هایی دارم که...." از کودک بخواهید یک بند آن را ادامه دهد.
  • بعضی بازی‌ها نیز برای نوشتن انگیزه ایجاد می‌کنند.
  • از کودکان بخواهید به شکل گروهی، ویژگی‌های گروه سنی خودشان را بنویسند.

برای موثّرتر بودن تمرین‌های نوشتن، به موارد زیر توجّه کنید:

  • اگر نوشتن فردی است، اجازه ندهید با همدیگر مشاوره کنند.
  • اگر یک گروه باید بنویسند، فرصت مشاوره با هم را به گروه بدهید.
  • برای کودکان، هنگام نوشتن، فضای آرام و تمرکزدهنده به وجود بیاورید.
  • حتماً به هر کودک یا گروه فرصت بدهید نوشته‌اش را بخواند. خود این کار برای نوشتن ایجاد انگیزه می‌کند.
  • وقتی کودکی نوشته‌اش را می‌خواند، به او آموزش ندهید. نکاتی را که می‌خواهید به کودکان بیاموزید در جلسه دیگری بدون ارتباط با نوشته افراد آموزش دهید.
  • توجّه داشته باشید که هنگام خواندن نوشته‌ها، همه به هم گوش بدهند.
  • توجّه داشته باشید که در نوشتن، جرئت قلم روی کاغذ گذاشتن بسیار مهّم تر از درست نوشتن است. پس ایراد نگیرید و همه را تشویق کنید.
نویسنده
نهضت قریشی نژاد
ویراستار:
گروه ویراستاران کتابک
Submitted by editor3 on