آموزش خودمراقبتی؛ روشی برای پیشگیری از سوء استفاده از کودکان و جلوگیری از آزار جنسی آن ها

کتاب «آموزش خودمراقبتی»، راهنمایی مناسب والدین، مربیان و مدرسان مدارس است که با هدف آموزش روش‌های پیشگیری از آزار جنسی کودکان نوشته شده است. این راهنما را دکتر الهه خوشنویس و شیما ستاری که هر دو متخصص و روان‌درمانگر کودک هستند نوشته‌اند و کتابی جامع و کامل و کاربردی ست و از مؤلفه‌های مثبت‌اش این است که تالیفی‌ متناسب و منطبق با تنوع فرهنگی و شرایط زیست در مناطق مختلف کشور ماست. یعنی کتابی‌ست که هم به کار معلمان مدارس شمال تهران می‌آید و هم مدارس در مناطق روستایی. هم‌چنین برخلاف بسیاری از کتاب‌های ترجمه در این حوزه، که اغلب مترجم بر موضوع مورد ترجمه مسلط نیست، تمام تعاریف و تعابیرش درست و سر جای خود است.

این کتاب که نشر ثالث آن را سال ۹۸ در ۷۵ صفحه منتشر کرده است، سه فصل اصلی دارد: فصل اول یا پیشگفتار کتاب به ضرورت و اهمیت خودمراقبتی، ابعاد رشد و بلوغ جنسی و رویکرد جوامع مختلف نسبت به آن، خودمراقبتی از دیدگاه  روانشناسی و مشاوره، رفتارهای جنسی کودکان و نوجوانان به همراه توصیه‌هایی درباره‌ی تربیت جنسی در سنین مختلف و راهکارهایی برای پیشگیری از بلوغ زودرس، جنسیت و مراحل مختلف شکل‌گیری هویت جنسیتی و شیوه‌ی پاسخگویی به سوالات و کنجکاوی‌های جنسی کودکان می‌پردازد.

در فصل دوم به آشنایی  مصادیق کودک‌آزاری به طور کلی و کودک‌آزاری جنسی را مطرح کرده و شیوه‌های پیش‌گیری، نحوه‌ی مواجهه با کودک‌آزاری جنسی، نشانه‌های رفتاری کودکان آزاری و ویژگی‌های افراد کودک‌خواه  را آموزش می‌دهد که البته من نقد کوچکی از منظر مطالعات جنسیت و سکوالیته به این بخش دارم که در پایان می‌نویسم.

فصل سوم و آخر مخصوص آموزش خودمراقبتی توسط والدین است. اینکه چه‌طور مفهوم خصوصی و غیرخصوصی، قوانین مربوط به حریم خصوصی، مفهوم حس خوب و بد و همین‌طور مفهوم راز خوب و بد، تفاوت هدیه و رشوه، مهارت نه گفتن را به کودکانشان آموزش دهند.

و اما نقد من از منظر سکسوالیته به قسمتی از کتاب مربوط است که آزار جنسی کودکان را به پدوفیلی یا گرایش جنسی به کودک مرتبط کرده است. متخصصان سکسوالیته هنوز بر سر این‌که پدوفیلی گرایشی مادرزاد است یا به مرور زمان در فرد ایجاد می‌شود، و بالطبع چه مواجهه‌ای با آن درست است توافقی ندارند؛ اما همگی متفق‌القول‌اند که گرایش جنسی یا هویت جنسی افراد نه ربطی به آزارگری دارد و نه تجربه‌ی آزار جنسی نقشی تعیین کننده در هویت و گرایش جنسی فرد در بزرگسالی ایفا می‌کند. آزار جنسی نوعی رفتار جنسی نیست، بلکه شکلی از اعمال قدرت است. بسیاری از کسانی که به کودکان تجاوز می‌کنند پدوفیل نیستند، همانطور که زنان و مردانی که در فرضاً زندان به هم‌جنسان‌شان تجاوز می‌کنند همجنسگرا نیستند، همانطور که مردان بزرگسالی که به زنان تجاوز می‌کنند به خاطر دگرجنس‌گرا بودنشان نیست.

مانور دادن بر گرایش جنسی و تاکید بر این‌که افراد پدوفیل در کودکی تجربه آزارجنسی داشته‌اند، یا ربط دادن‌اش به سایز آلت آسیب‌زاست، چرا که در کودک قربانی این ترس را ایجاد می‌کند که در آینده خود آزارگر خواهد شد، یا در مردانی که در کودکی تجربه‌ی آزار جنسی داشته‌اند این هراس را می‌آفریند که با افشای تجربه آزارشان اطرافیان به او به چشم آزارگر جنسی بالقوه نگاه کنند. و این خلاف اهداف ما جهت پیشگیری از آزارجنسی در پسر بچه‌هاست. برای مطالعه‌ی بیشتر در این زمینه به مقاله‌ی «تاثیر تجربه‌ی آزار جنسی در کودکی وقتی انسان مرد می‌شود» مراجعه کنید.

 
سال نشر
1398
ناشر
نویسنده
الهه خوشنویس, شیما ستاری
نگارنده معرفی کتاب
ویراستار
منصوره یزدانی
Submitted by skyfa on