آلن تو می‌توانی!

عنوان لاتین
Good job, Ajay!

در کتاب «آلن تو می‌توانی!» از مجموعه کتاب «تامی الاغه و دوستانش» او می‌خواهد توپ را مانند دیگران بلند پرتاب کند اما اعتماد به نفسش را ندارد. دوستانش با هم‌دلی و همراهی، به او کمک می‌کنند. او به یاد می‌آورد چقدر توانمند است بنابراین می‌تواند توپ را عالی پرتاب کند.

آلن دوست دارد توپ بازی کند. او وقتی توپ را می‌اندازد، خیلی دور نمی‌رود و با خودش می‌گوید که نمی‌تواند. تامی بار اولی که آلن می‌خواسته با خانم معلم صحبت کند را یادآوری می‌کند تا به او کمک کند. آلن از خجالت به سختی

 

صحبت می‌کند اما بلاخره می‌تواند خجالتش را کنار بگذارد. آلن به یاد می‌آورد که چگونه کم کم توان‌مند می‌شود و تلاش می‌کند تا توپ را دورتر بیندازد. سارا خاطره شنا کردن او را یادآوری می‌کند. آلن یادش می‌آید کم کم می‌تواند ترس را کنار بگذارد. او قدرتش را برای پرتاب توپ جمع می‌کند اما یکی از بچه‌ها می‌گوید که او نمی‌تواند بلند پرتاب کند؛ آلن هم به او می‌گوید که صبر کند و تماشا کند. او توپ را پرتاب می‌کند و پرتابش عالی است. همه برای او دست می‌زنند.

داستان با جملات ساده پیش می‌رود و تصاویر رنگارنگ و جذاب هستند. هر دوی این ویژگی‌ها، خواننده را به خوبی با آلن همراه می‌کند. او در پرتاب کردن توپش اعتماد به نفس کافی ندارد؛ دیگران هم او را مسخره ‌می‌کنند و به فکر ناتوانی در او دامن می‌زنند، اما در یادآوری خاطره توانمندیش، اعتماد به نفس خود را باز می‌یابد به دلیل این که دوستانش با او هم‌دلی و همراهی می‌کنند. این درک کردن و اهمیت دادن به احساس او، آموزه خوبی برای کودکان است، چرا که یاد می‌گیرند که خودشان مهارت‌های خود را تقویت کنند و در برخورد با دیگران به آن‌‌ها هم کمک کنند. در حقیقت تقویت اعتماد به نفس به کودکان کمک می‌کند تا کارهای تازه را امتحان کنند و قدم‌های بزرگ‌تر بردارند.

در پایان کتاب درباره اعتماد به نفس و همراهی با دیگران، به صورت تصویری صحبت شده است، سپس پرسش‌هایی از کتاب برای درک ژرف‌تر آمده است که از ویژگی‌های خوب  این کتاب است. در آخر هم درباره یادگیری بصری و زندگی‌نامه نویسنده صحبت شده است.

یادگیری بصری، به معنی درک کودک از تصویرها، علامت‌ها و.. است. او تحلیل دیداری را قبل از صحبت کردن و خواندن می‌آموزد، بنابراین این روش برای آموزش کودکان مناسب است.

مجموعه کتاب «تامی الاغه و دوستانش» در بردارنده چندین داستان درباره مهارت زندگی کودکان است. این کتاب‌ها با روش یادگیری بصری نگاشته شده است و شامل مهارت‌های اجتماعی، بهداشتی و ایمنی، احساسی و شناختی است. 

تامی، یکی از شخصیت اصلی کتاب‌های مجموعه «تامی الاغه و دوستانش» است. تامی الاغه و دوستانش هر بار ماجرایی تازه را از سر می‌گذرانند.

«لطفا بگو لطفا» درباره سارا است که با عروسک‌هایش، معلم بازی می‌کند. او به همه دستور می‌دهد. تامی به او توصیه می‌کند به جای دستور دادن بگوید لطفا این کارها را انجام دهید. سارا فکر می‌کند تامی رئیس بازی در می‌آورد. وقتی تامی از بازی بیرون می‌رود، سارا به او می‌گوید، لطفا بیایید در صف. او دیگر خواهش کردن را یاد گرفته است.

«ای وای گم شدم» درباره جدا افتادن سارا، در گردش علمی است. او جلوی یک مغازه می‌ایستد و ناگهان می‌بیند که معلم و دوستانش نیستند. سارا می‌داند باید چه بکند. آرام تا ده می‌شمارد و نفس عمیق می‌کشد. او از یک بزرگ‌تر، کمک می‌گیرد. طولی نمی‌کشد که معلم‌های او می‌آیند.

«دوست تازه چه خوبه» داستان پگی است که تازه وارد این شهر شده است. او می‌خواهد با تامی و سارا که همسایه او هستند، دوست شود. روزی سارا را در حال قلعه درست کردن می‌بیند. راه دوست شدن چیست؟ لبخند می‌زند سپس درخواست می‌کند و در ساختن قلعه همکاری می‌کند. اسباب بازی‌هایش را با آن‌ها شریک می‌شود و دوست پیدا می‌کند.

«با هم قلعه می‌سازیم» ماجرای قلعه ساختن در ساحل است. کامیل و دوستانش در ساحل، قلعه‌های زیادی می‌سازند و هرکدام می‌گوید قلعه خودش بزرگ‌تر است اما آب همه را در خود حل می‌کند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند همه با هم یک قلعه بزرگ بسازند.

«کی چه کاره است؟ » درباره آشنایی تامی با جامعه است. پدر تعریفی از جامعه به او می‌دهد. او با پدرش برای پخش کردن پوسترهای مسابقه دو می‌رود. در مسیر تامی با دکتر روبی، آقای پلیس و.. آشنا می‌شود. آن‌ها افراد تشکیل دهنده‌ جامعه هستند.

«چه کفش‌های مسخره‌ای» ماجرای کفش‌های تازه ساراست که مایکل  مسخره‌شان می‌کند. یک روز تامی از سارا می‌خواهد تا با صدای بلند به مایکل بگوید بس کند. مایکل با این رفتار سارا، در می‌یابد که کارش زشت است. فردا او با کتانی بنفش به مدرسه می‌آید و با خنده به دیگران می‌گوید که چه کفش‌های مسخره‌ای دارد.

«تامی بی‌ترمز» درباره هیولای پر سر و صدای بی‌ترمزی به نام تامی است. او هر روز که به پارک می‌رود، صداهای ترسناک در می‌آورد. تامی اصلا مراقب نیست. یک روز وقت پریدن از تاب زخمی می‌شود. از فردای آن روز تامی می‌داند باید چه کار کند. همه بچه‌ها با تامی بازی می‌کنند. آن‌ها می‌دانند چگونه از خود مراقبت کنند.

«نوشتن چه خوبه» داستان کارلوس است که می‌خواهد مانند دوستانش نوشتن اسم خود را یاد بگیرد. روز اول او سه حرف را یاد می‌گیرد. او در خانه تمرین می‌کند. روز دوم وقتی به پارک می‌رود، او هم مانند دیگران اسمش را بزرگ می‌نویسد.

«کره الاغ لجباز» تامی است که همیشه بد اخلاق است. او مرتب فریاد می‌زند. پدرش از او می‌خواهد چند نفس عمیق بکشد. تامی می‌خواهد تا صبح بیدار بماند، مادر به او می‌گوید تا ده بشمارد. به ده نرسیده او خوابش می‌برد. فردا صبح تامی دیگر لجباز و عصبانی نیست، او خوشحال است.

«به چپ، چپ! به راست، راست!» ماجرای رژه مدرسه در روز پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هاست. پگی می‌خواهد رهبر رژه شود. او در خانه تمرین می‌کند در حالی چیزی بلد نیست. خانم معلم، بچه‌ها را دو صف می‌کند، یکی از پشت سر خودش و دیگری پشت سر پگی؛ به دست چپ پگی، یک نوار قرمز می‌بندد. حالا پگی می‌داند راست کدام طرف و چپ کدام طرف است.

«چی بخورم قوی بشم؟ » درباره تند دویدن آلن است. او می‌خواهد مانند دوستانش تند بدود، بنابراین دنبال راهی برای قوی شدن می‌گردد. او مانند پدر ورزش می‌کند و غذاهای سالم مادر را می‌خورد. آخرین راه کمک کننده بعد از میوه خوردن، آب زیاد مصرف کردن است.

«باید تصمیم بگیری کامیل!» داستان یک تصمیم مهم است که کامیل باید درباره فعالیت فوق برنامه مدرسه بگیرد. او باید یا گل بکارد یا بادبادک بسازد. او گیاه کاشتن را انتخاب می‌کند.

«استوارت جی. مورفی» نویسنده این مجموعه کتاب، متخصص یادگیری بصری است. او سال‌هاست به عنوان نویسنده و مشاور تعدادی از برنامه‌های آموزشی فعالیت می‌کند. مورفی در دانشگاه رودآیلند دانش آموخته است. او حالا پس از سال‌ها فعالیت در مدرسه طراحی رودآیلند، یک متولی افتخاری است. مجموعه مت استارت نوشته اوست که برنده جایزه شده است.

برگردان
سینا امینی
تصویرگر
تصویرگر
تیم جونز, Tim Jones
سال نشر
1397
نویسنده
استورات جی. مورفی, Stuart J. Murphy
نگارنده معرفی کتاب
ویراستار
بخش ویرایش نردبان
Submitted by skyfa on