فهرست کتاب های ماه: شهریور ۹۵
![]() |
نیروی برتر لاکی«فرق نامادری با یک مامان واقعی این است که مامان ها هیچ وقت راحت و آسوده ول نمی کنند و نمی-روند. مامان ها قبول کرده اند که برای همیشه مامان آدم باشند... » لاکی تریمبل دختری ده ساله است که مادرش را از دست داده و با نامادری اش ـ بریجیت ـ در شهری کوچک زندگی می کند. محل زندگی آن ها شهری است دورافتاده به نام هاردپن که تنها ۴۳ نفر جمعیت دارد. نامادری لاکی فرانسوی است و با وجود تفاوت فرهنگی دو کشور و شرایط سخت زندگی (هم چون نداری، گرما، توفان و باران های شدید) سرپرستی لاکی را به عهده گرفته است و به او محبتی مادرانه دارد. لاکی که فکر می کند نامادریش از او خسته شده است و قصد دارد ترکش کند، رنج می کشد و به دنبال چاره ای برای آن است. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
هیولای سبز دریا را نجات میدهد!هانا هیولای کوچک بامزه، پشمالو و سبز رنگ عاشق گشت و گذار در بیرون خانه، به ویژه ساحل دریا است. اما هانا و دوستانش دوست ندارند بعد از پایان تفریحشان در ساحل، زبالههایشان را جمع و آنجا را تمیز کنند. هانا ساحل را پر از زباله رها میکند و به غواصی میرود. در آنجا متوجه میشود بطریهای خالی، کیسههای پلاستیکی و زبالههای دیگر دریا را آلوده کردهاند. او به فکر میافتد دریا را نجات دهد. برای این کار ابتدا باید بفهمد آلودگی از کجا می آید و چهطور میتواند جلوی آن را بگیرد. پس دست به کار میشود. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
بازیافتکتاب «بازیافت» با مجموعهای از اطلاعات و آمارهای جالب و فعالیتهای پیشنهادی برای بازکاهی، بازمصرف و بازیافت، کودکان را تشویق میکند تا دوستدار محیطزیست باشند. با مطالعه این کتاب کودکان خواهند آموخت با بازیافت یک تن کاغذ چند درخت حفظ خواهند شد، تعریف زباله سبز چیست، با بازیافت یک بطری پلاستیکی در مصرف انرژی چهقدر صرفهجویی خواهد شد، سرنوشت زبالهها چیست، چگونه میتوان میزان زباله را کاهش داد و چگونه میتوان دورریختنیها را دوباره استفاده کرد. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
نجات دنیا در چند ساعتیک روز صبح جرج تصمیم میگیرد تا ظهر دنیا را نجات دهد. اما او چندان مطمئن نیست چگونه باید این کار را انجام دهد. پدربزرگ پیشنهادهایی میدهد و خواهرش، فلورا، آنها را در اجرای پیشنهادها همراهی میکند. با این پیشنهادها نجات دنیا بیشتر از آن چیزی که جرج پیشبینی کرده بود هیجانانگیز از آب در میآید. کارهایی مانند بازمصرف ظرف ماست صبحانه، انداختن پوست موز در سطل کمپوست، خشک کردن لباسهای شسته شده در آفتاب به جای استفاده از خشک کن برقی، جدا کردن وسایلی که دیگر استفاده نمیشوند و اهدا به خیریه، و تعمیر اسباببازی شکسته و استفاده مجدد از آن. پیشنهادهای پدربزرگ، جرج را با چهار روش نجات کره زمین، بازکاهی، بازمصرف، بازیافت و بازسازی آشنا میکند. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
میکروبها برای پخش کردن نیستند!کودکان و میکروبها جداناشدنی هستند! عطسه، سرفه، آبریزش بینی و کثیفی دستها واقعیتهایی در زندگی روزانه کودکان هستند. به همین خاطر برای آموزش کودکان دربارهی میکروبها و راههای تمیز و سلامت ماندن هیچوقت زود نیست. در مهدکودک، در مدرسه، در خانه، و هر کجای دیگر، کودکان لازم است بیاموزند میکروبها برای پخش کردن نیستند. کتاب «میکروبها برای پخش کردن نیستند!» به کودکان میآموزد میکروبها چه هستند، چه میکنند، چرا پخش نکردن آنها مهم است و چه راههایی برای کنترل و پخش نشدن آنها وجود دارد. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
آشنایی با جانوران: خزندگاناین کتاب اطلاعاتی کلی در باره خزندگان مناطق مختلف دنیا به مخاطب می دهد. اطلاعاتی مانند چرخه زندگی، شکار، تغذیه یا چگونه این جانوران محیط خود را حس و به تغییرات آن پاسخ می دهند. در این کتاب همچنین به دوزیستان اشاره می شود. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
سنجابهای آتش پاره!آقای «فوکفایر» پیرمرد تنهایی است که در یک کلبهی چوبی قدیمی در خارج از شهر و در کنار جنگل زندگی میکند. او غرغرو و بداخلاق است و از کیک میوهای و توله سگها بدش میآید. تنها چیزی که دوست دارد پرندگان هستند. او نقاشی کشیدن از پرندگان را هم دوست دارد. با فرا رسیدن فصل سرما پرندگان به سمت جنوب مهاجرت خواهند کرد. آقای فوک فایر برای تشویق پرندگان به ماندن در حیاط خانهاش برای آنها غذا میگذارد. اما سنجابها غذای پرندگان را میخورند و آنقدر زبل و باهوش هستند که همه نقشههای آقای فوکفایر برای فراری دادنشان را خنثی کنند. در آخر با فرا رسیدن زمستان پرندگان میروند و آقای فوکفایر تنها و غمگین برجا میماند. سنجابها تصمیم میگیرند به جبران غذاهایی که خوردهاند آقای فوکفایر را خوشحال کنند. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
فلورا و اولیسفلورا ده سال دارد. پدر و مادرش طلاق گرفته اند و او با مادرش زندگی می کند. مادر فلورا عاشق نوشتن داستان های عاشقانه است در حالی که فلورا کمیک استریپ های فانتزی را ترجیح می دهد. فلورا تنهاست و از نظر مادرش، دختری عجیب و غریب که نمی تواند با اطرافیانش ارتباط برقرار کند. داستان از آن جایی آغاز می شود که فلورا از پنجره اتاقش شاهد مکیده شدن سنجابی در جاروبرقی همسایه شان می شود. فلورا سنجاب را نجات می دهد، سنجابی که حالا دیگر یک سنجاب معمولی نیست و می تواند شعر بگوید. مادر فلورا با نگه داری سنجاب در خانه مخالف است و از این به بعد است که ماجراهای داستان شکلی دیگر می گیرند. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
باغچهی هاپوهاپو دوست دارد در کارهای باغبانی به پدربزرگش کمک کند. او دوست دارد باغچهای برای خودش داشته باشد. پدربزرگ او را راهنمایی میکند که چه بذری بکارد و چهطور از باغچهاش مراقبت کند. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
هیولای سبز دنیا را نجات میدهد!هانا هیولای کوچک بامزه، پشمالو و سبز رنگ یک کابوس برای محیط زیست است! او تمام چراغها را روشن میگذارد، با صدای بلند تلویزیون میبیند، وسایلی که نمیخواهد را به کسی نمیدهد، شیر آب را موقع مسواک زدن باز میگذارد، تا اینکه یک شب، در حالیکه برنامه تلویزیونی مورد علاقهاش را میبیند، برق میرود و همه جا خاموش میشود. هیولای سبز متوجه میشود دنیایی بزرگ در بیرون خانهاش وجود دارد و او میتواند تغییری در وضعیت محیطزیست به وجود آورد. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
دابودیم«دابودیم» موجود تخیلی فیل مانندی است. اما دابودیم واقعاً چیست؟ در طول کتاب به دابودیم نقشهای مختلفی نسبت داده می شود. اما دابودیم بهتر است خودش باشد. در پایان دابودیم فقط دابودیم است! با ورق زدن هر صفحهی کتاب، کودک سعی میکند حدس بزند دابودیم چیست و به همراه تصاویر کتاب دابودیم را در نقشهای مختلف تصویر میکند تا آخر که به نظر میرسد دابودیم فقط دابودیم است! ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
بخت پریشانهازل گریس لنگستر دختر شانزده ساله ای است که به سرطان مبتلاست و به اصرار خانواده برای مقابله با افسردگی ناشی از بیماریش در جلسه های گروهی خودیاری شرکت می کند. او از حضور در جلسه های گروه های خودیاری بیزار است ولی روزی در یک از این جلسه ها با آگوستوس واترز آشنا میشود. آگوستوس (گوس) به سبب سرطان استخوان یکی از پاهایش را از دست داده است، او پسری باهوش و جذاب است و در اولین برخورد، هازل را مجذوب خود می کند. آگوستوس که شخصیتی قوی دارد و با بیماری خود کنار آمده است، تاثیر عمیقی بر هازل می گذارد و اعتماد و باورش به زندگی و انسان ها را به او بازمی گرداند. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
میلیون ها گربهکتاب « میلیون ها گربه » داستان زوج پیری است که چون تنها هستند نمیتوانند خوشحال باشند. پیرزن آرزوی داشتن یک بچه گربه میکند و پیرمرد به سوی تپهای میرود که میلیونها و میلیاردها گربه روی آن زندگی میکنند. پیرمرد میخواهد زیباترین بچه گربه را انتخاب کند، اما نمیتواند. همه آنها زیبا هستند. پس به همراه میلیونها گربه به خانه بر میگردد. اما وقتی به خانه میرسند به این نتیجه میرسند این همه گربه را نمیتوانند سیر کنند. پس از گربهها میخواهند خودشان انتخاب کنند کدامشان زیباترین است تا پیش آنها بماند. گربهها با هم دعوا میکنند. پیرمرد و پیرزن داخل خانه فرار میکنند. وقتی بیرون میآیند از گربهها خبری نیست و تنها یک گربه باقی مانده که چون فکر میکرده معمولی است، گربههای دیگر با او کار نداشتهاند. زوج پیر بچه گربه را به خانه میبرند و به او غذا میدهند. آنها معتقدند او زیباترین گربه است. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
دایناسورهاکتاب دایناسورها در قالب کمیک استریپ درباره دایناسورها، انواع آنها، ساختمان بدن، تغذیه و چگونگی دفاع و انقراض آنها اطلاعاتی به مخاطب میدهد. ارایه اطلاعات در کتاب مستقیم و خلاقانه و هم چنین عنوانبندی شده است. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
باغی برای گرتروداین کتاب در باره بعضی از جانورانی که در باغ زندگی می کنند و هم چنین محیط زیست آن ها اطلاعاتی به مخاطب می دهد. شیوه ارایه اطلاعات کتاب غیر مستقیم و در قالب داستان است که در آن مخاطب به مشاهده و توجه به محیط اطراف و طبیعت تشویق می شود و نکاتی علمی را در باره برخی جانوران می آموزد. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
سفر به خیر قطره کوچولوکتاب «سفر به خیر قطره کوچولو» داستان سفر یک قطره آب است. قطره کوچکی در ته ظرف گربه تنها است. او تصمیم میگیرد به کمک آفتاب خودش را به آسمان برساند؛ درست مثل بخار چای داغ. وقتی به آسمان میرسد هوا آنقدر سرد است که تبدیل به قطره آب میشود و سپس دانه برف و بعد میبارد و دریا و کوهها و دشت را کشف میکند. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
بابا پرنده ی منشخصیت اصلی داستان، دختری است به نام لیزی. او مادرش را از دست داده است و از پدرش مراقبت می کند. لیزی از تصمیم پدرش برای شرکت در مسابقه ی انسان های پرنده حمایت می کند هرچند عمه دورین با این کار سخت مخالف است. پدر لیزی تلاش می کند با استفاده از بال هایی که ساخته است پرواز کند. بال هایی از جنس پر، نخ، مقوا و ... ایمان. ادامهٔ نوشته ... |
![]() |
بازخوانی پائولو فریرهکتاب «بازخوانی پائولو فریره: با تمرکز بر کودک و آموزش کودکان» بررسی یکی از مطرح ترین چهرهای روان شناسی و تعلیم و تربیت است. ناصر یوسفی، نویسنده ی کتاب که از نویسندگان و پژوهشگران حوزه ی ادبیات کودک در ایران است در پیشگفتار تأکید میکند آنچه در این اثر نوشته دریافت و بازخوانی او از اندیشههای فریره است و چه بسا دیگران تفسیر متفاوتی از آثار فریره داشته باشد. زیرا در ایران او بیشتر در مقام یکی از نظریهپردازان سوادآموزی و تفکر انتقادی مطرح شده است. در حالی که اندیشههایش فقط به این حوزه محدود نمیشود و چهرهای چندگانه دارد. بسیاری او را فیلسوف تعلیم و تربیت میدانند. اما در کنار آن روانشناس و نظریهپرداز فرهنگ و سیاست نیز است. او یکی از منتقدان روانشناسی رفتارگرا محسوب میشود و رفتارگرایان را در شناخت آدمی ناتوان میداند. زیرا تحت تاثیر آراء «اریک فروم» از طرفداران «روانشناسی انسانگرا» است و تعریف خاص خود را از انسان دارد: «انسانی که فریره معرفی میکند برای آگاهی خود میکوشد، از موانع و محدودیتهایی که قدرتها برای او ساختهاند عبور میکند، شک میکند و سکوت خود را میشکند. انسان فریره همان قدر که منتقد است، اهل گفت و شنود است، رؤیاپرداز است، خلق میکند و به زندگی و به آینده امیدوار است» |
![]() |
مرغ مقلدکیتلین ده ساله نوعی بیماری اتیسم دارد. او همراه پدرش زندگی می کند. قبل از حادثه ی تیراندازی در مدرسه ی برادرش، آن ها خانواده ای سه نفره بودند، و کیتلین همچون مرغ مقلد از راهنمایی های برادرش، دون، برای کنترل رفتارهای اتیسمی اش استفاده می کرد. بعد از حادثه تیراندازی در مدرسه و کشته شدن دون، کیتلین و پدرش از این خادثه سخت آزرده و رنجور می شوند. دون پیش از کشته شدن بر روی پروژه ای اجرایی برای مدرسه اش کار می کرد که کیتلین را درگیر می کند، پروژه ای که تلاش می کند آن را به پایان برساند، پایان پروژه ای که می تواند پایان رنجی باشد که او و پدرش می کشند. تلاش های کیتلین که همیشه زندگی را سیاه و سفید می بیند و مسئولان متعهد مدرسه منجر به تغییر دید کیتلین به زندگی می شود و او کشف می کند رنگ های زندگی تنها سیاه و سفید نیستند. ادامهٔ نوشته ... |