زلزله را بنویسیم، برای کودکان!

یک سال و چند ماه پیش در کرمانشاه زلزله‌ای سخت رخ داد که نزدیک به ششصد نفر در آن جان خود را از دست دادند. زلزله قبلی سراوان و قبل‌تر ورزقان و قبل‌تر لرستان و به همین ترتیب فیروز آباد، بم، آوج، بیرجند، رودبار، سیرچ، قاین، طبس، بویین زهرا و لار بود که تاریخ قدیمی‌ترین آن‌ها به سال ۱۳۳۹ برمی‌گردد.

قدیمی‌ترین زلزله‌ای که خود من به یاد دارم، زلزله رودبار بود که سال اول دانشگاه بودم و اگرچه کرمِ کتاب محسوب می‌شدم اما هنوز وارد دنیای کودکان و ادبیات کودکان نشده بودم و هیچ مرکز مردم‌نهادی را هم نمی‌شناختم.

در هنگام وقوع زلزله بم در سال ۸۲ خودم مادر شده بودم و تنها کاری که از من بر می‌آمد، اهدای خون بود. اما به مرور که با نهادهای مردمی و فرهنگی بیشتری همچون شورای کتاب کودک، انجمن مادران، کودکان دنیا، تاریخ ادبیات کودکان و غیره آشنا شدم و البته شوربختانه شاهد زلزله‌های بعدی و بعدی بودم، فهمیدم به جز عملیات امدادی و نجات زخمی شده‌ها و خاکسپاری مردگان، کارهای دیگری نیز می‌توان انجام داد.

زنان و کودکان در هنگام بروز زلزله دچار رنج‌های مضاعفی می‌شوند. قصه‌گوها و تسهیل‌گران کودک، به خوبی می‌توانند بخشی از این رنج‌ها را از دوش مردمی که دچار حادثه شده‌اند، بردارند. زلزله کرمانشاه آخرین زلزله یران نخواهد بود.

اصولاً زمین اگر نلرزد که زمین نیست. سیاره‌ای مرده است. تکان‌ها و فعل و انفعالات زمین باعث ایجاد دگرگونی‌های عظیمی می‌شود که حاصل آن، پدیده‌های شگفت جغرافیایی هستند. پس نمی‌توان از زمین انتظار داشت که تکان نخورد.

زلزله و کودکان

اما می‌توان به فکر پیشگیری افتاد. به زعم بنده، بزرگ‌ترین اقدام بر دوش معماران و شهرسازان است که امیدواریم به این موضوع توجه داشته باشند. اما بخش دیگر ماجرا برعهده تمام آن کسانی است که صادقانه روانه مناطق زلزله‌زده می‌شوند و برای کودکان قصه می‌خوانند.

آن‌ها درمان‌گرِ روحِ آسیب‌دیده کودکانی هستند که ممکن است در چند قدمی خود، خواهر، برادر یا پدر و مادر خود را از دست داده باشند. سقف گرم خانه‌شان که تا دیروز امن بود، امروز دیگر وجود ندارد. این اتفاق‌ها، هراس و دلهره عظیمی برای کودکان به بار می‌آورد که کتاب و داستان می‌تواند با ایجاد حس هم‌دردی و به روش غیرمستقیم، به تسکین دردهای کودکان کمک کند.

 

مکان

زمان

تعداد کشته شدگان

۱

لار

۱۳۳۹

۴۰۰

۲

بویین زهرا

۱۳۴۱

۱۰۰٬۰۰۰

۳

طبس

۱۳۵۷

۱۹٬۶۰۰

۴

قاین

۱۳۵۸

۱۳۰

۵

سیرچ

۱۳۶۰

۱٬۳۰۰

۶

رودبار و منجیل

۱۳۶۹

۳۵٬۰۰۰

۷

بیرجند

۱۳۷۶

۱٬۵۰۰

۸

آوج

۱۳۸۱

 

۹

بم

۱۳۸۲

۴۱٬۰۰۰

۱۰

فیروز آباد و زرند

۱۳۸۳

۶۱۲

۱۱

لرستان

۱۳۸۵

۸۴

۱۲

ورزقان، اهر و هریس

۱۳۹۱

۳۰۰

۱۳

سراوان

۱۳۹۲

۱۰۰

۱۴

کرمانشاه

۱۳۹۶

۵۶۹

 
به کمک موتورهای جست‌وجو به دنبال کتاب کودک پیرامون زلزله می‌گردم. نتیجه: هیچ است. زبان جست‌وجو را به انگلیسی تغییر می‌دهم. نتیجه: همه چیز درباره زلزله است. نه فقط زلزله، بلکه درباره تورنادو، سیل، طوفان، سونامی و آتشفشان نیز کتاب کودک هست. نه فقط کتاب، مدل رنگ‌آمیزی، کاردستی، انیمیشن و... نیز وجود دارد.

آماری که در ابتدای این متن ارائه شد، فقط درباره زلزله‌های بزرگ صد سال اخیر ایران است. از زلزله‌های کوچک‌تر و سیل‌های خوزستان و بادهای سیستان و بلوچستان و باران‌های گیلان و طوفان‌های شن، آمار دقیقی در دسترس نیست.

از سال ۳۹ تا ۹۶ چهارده زلزله بزرگ رخ داده است. در این پنجاه و هشت سال، چند عنوان کتاب خوب کودک تألیف یا ترجمه شده است؟

نگاهی به مجموعه ده جلدی تارخ ادبیات کودکان به خوبی آمار بهترین‌های نشر در حوزه کودک را در اختیارمان می‌گذارد. اما من هیچ کتابی که درباره حوادث طبیعی زمین باشد را پیدا نکردم. این پرسش برایم مطرح شده است که چرا تا کنون کتابی در این زمینه تألیف یا حداقل ترجمه نشده است؟ منظور من کتاب مانور زلزله نیست، بلکه کتابی که به شیرینی و با جادوی ادبیات به کودکان بیاموزد زلزله بلا نیست، تکانه‌های طبیعی زمین است. طوفان بد نیست، تلاقی جریان‌های هواست. سیل خشم آسمان نیست، فرسایش خاک باعث آن می‌شود. به کمک کتاب‌ها می‌توان به کودکان آموخت که چگونه در هنگام بروز حادثه، تاب‌آوری کنند.

همان‌طور که «شازده کوچولو» به طور غیرمستقیم به کودکان می‌آموزد که جنگ بد است، عشق ستودنی است و دوری از خانه چه غم‌انگیز است. یا «ماهی سیاه کوچولو» به کودکان می‌آموزد که پرسشگر باشند و به جست‌وجو بپردازند. یا کتاب «یک دقیقه صبر کن» به زیبایی غلبهٔ قدرت عشق و دوست داشتن را بر مرگ بیان می‌کند. کتابی با مضمون زلزله و دیگر حوادث طبیعی می‌تواند با یاری ادبیات به ما بیاموزد که زلزله فقط ویرانی آجر و خشت نیست. نبودن یک لباس محلی برای زنی کرمانشاهی بخشی از زلزله است؛ کابوس‌های تکرارشوندهٔ شبانهٔ کودکان، زلزله است؛ از دست دادن عزت نفس، زلزله است؛ نداشتن تیغ برای اصلاح صورت پدر، زلزله است.

خطابم به همه نویسندگان و تصویرگران کودک و نوجوان است. زلزله و حوادث طبیعی را به حیطه ادبیات بکشید و مثل دیو قصه‌ها مهارش کنید. تمام صفحه‌های رنگ‌آمیزی در فضای اینترنت، موضوعات گوناگونی از حوادث طبیعی برای رنگ‌آمیزی دارند. حتی فهرست اقلام مورد نیاز در هنگام بروز حادثه در قالب مدل نقاشی به کودکان آموزش داده می‌شود.

چه بخواهیم و چه نخواهیم، زلزله، طوفان و سیل خواهند آمد. ادبیات ناب می‌تواند در تسهیل‌گری کمک شایانی بنماید. پس قلم‌های خود را بردارید، صفحه‌های کاغذ را بیاورید و شروع کنید.

نویسنده
لیلا کفاش زاده
Submitted by editor on