زیر پرچم هیچ کس نمی‌رویم

جایزه «لاک پشت پرنده» حالا چند وقتی هست که به یکی از جایزه‌های مهم حوزه ادبیات کودک تبدیل شده است. جایزه‌ای که به همت چندین و چند نفر از فعالان عرصه ادبیات کودک شکل گرفت تا شاید بتوانند در این وانفسای وضعیت کتاب و کتابخوانی، دریچه تازه‌ای به روی والدینی باز کند که دغدغه کتابخوانی کودکان‌شان را دارند. خودشان می‌گویند ما مثل کشاورزانی هستیم که بذرهای اندیشه را می‌پراکنیم به امید این که باد بیاید و آن ها را به جای اصلی ببرد؛ ذهن کودکانی که قرار است نسل کتابخوان بعدی کشور ما باشند.

جایزه لاک پشت پرنده از کجا و چطور شکل گرفت؟

مریم محمدخانی: ظاهرا قبلا در یک جمع خصوصی (حلقه چهارشنبه‌ها) ایده لاک پشت پرنده مطرح شده بود، ولی وقتی این ایده به مرحله اجرا رسید که دوره جدید پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان منتشر شد. شماره اول دوره جدید آقای علی اصغر سیدآبادی سردبیر شدند و آقای مهدی حجوانی هم که مدیر مسئول بودند. شماره اول پژوهشنامه زمستان ۹۰ به چاپ رسید، ولی ما جلسات لاک پشت پرنده را از مهرماه سال ۹۰ پایه‌گذاری کردیم. این ایده‌ای بود که ما تصمیم داشتیم در دوره جدید پژوهشنامه، آن را اجرایی کنیم. نکته مهم هم برای‌مان حفظ استقلال بود. از یک جایی به بعد با موسسه شهر کتاب شروع به همکاری کردیم و اسم پژوهشنامه هم همراهمان هست، ولی سعی داریم چه در بحث داوران چه در جلساتی که برگزار می‌کنیم استقلال لاک پشت پرنده حفظ شود. در انتخاب هیات داوران هم دوست داشتیم داوران از نگاه‌های مختلف و نسل‌های متفاوت انتخاب شوند اما در عین حال برای‌مان اهمیت هم داشت که با وجود همه تفاوت‌ها بتوانیم به یک نگاه مشترک برسیم.

نخستین جشن امضا چه زمانی برگزار شد؟

محمدخانی: برای ما مهم بود که لاک‌پشت فهرستش را به دست مخاطب برساند و در بازار هم تاثیرگذار باشد. این بود که به ایده جشن‌های فصلی رسیدیم و بعد از انتشار فهرست فصلی نخستین جشن‌ ما در سال ۹۱ برگزار شد و این روند تا به امروز هم ادامه دارد. تا به حال علاوه بر جشن‌های فصلی، سه دوره کتاب سال داشتیم، و ۱۲ فهرست‌ هم منتشر شده.

حلقه چهارشنبه‌ها که اشاره کردید چه حلقه‌ای بود؟

حسین شیخ‌الاسلامی: این حلقه اگر اشتباه نکنم انتهای سال ۸۴ و ابتدای سال ۸۵ شکل گرفت و حاصل یک دغدغه بود. جمعی از منتقدان ادبیات کودک  از سال ۷۹ تا ۸۴ در کتاب ماه فعالیت می‌کردند. با یک تغییر سیاسی آن جمعی که تشکیل شده بود، به دلایل مختلف ناگهان احساس کردند، نمی‌توانند دوباره دور هم جمع شوند و این باعث ایجاد یک دغدغه شد مبنی بر این که ما به عنوان منتقد ادبیات کودک و نوجوان واقعا چقدر به بدنه بازار متصلیم و چه می‌شود که یک تغییر سیاسی که هیچ ربطی به ادبیات کودک و نوجوان ندارد می‌تواند ناگهان فضای نقد و بررسی این حوزه را متحول کند. نتیجه تشکیل جمعی بود که چهارشنبه‌ها در دفتر دکتر حجوانی در نشر افق دور هم جمع می‌شدند. از آن جمع فکر کنم خانم انصاریان، خانم غلامی، من و آقای سیدآبادی الان در لاک‌ پشت پرنده هستیم. دوستان دیگری که آنجا بودند، آقای یحیی پور، آقای جزینی، آقای علیرضا کرمانی و خود آقای حجوانی بودند. فکر می‌کنم بیش از سی جلسه برگزار کردیم و ایده تشکیل نهادی که دیگر به فضای آکادامیک ادبیات کودک ارتباط نداشته باشد، بلکه شروع کند به رصد بازار آنجا شکل گرفت. ما اولین آیین‌نامه داخلی لاک پشت را هم آنجا نوشتیم. به عنوان مرامنانه آن جمع و اسم لاک پشت پرنده در آن جمع انتخاب شد ولی کار عملی آن زمان صورت نگرفت و در نهایت همه آنها منتهی به یک درخواست مجوز مجله به اسم لاک پشت پرنده شد. ولی کار متوقف شد چون مجوز ندادند و پژوهشنامه هم گرفتاری‌هایی داشت تا این که سال نود با شکل گرفتن فضای جدید و همکاری تیم جدید رسیدیم به اینجایی که الان رسیدیم.

گفتید می‌خواستید ارتباطی با بدنه نشر و بازار داشته باشید، منظورتان دقیقا چیست؟

حدیث لزرغلامی: صدا از خانواده‌ها در واقع شنیده می‌شود. پدر و مادرهای بسیار زیادی با این پرسش مواجه هستند که برای بچه‌ام چی بخرم؟‌ چه کتابی بخرم که خوب باشد؟ فقط نکته این است که شما می‌بینید در جوامعی که اوضاعشان بهتر از ماست، حلقه‌ای وجود دارد متشکل از کتابخانه‌ها، مدارس، کتابدارهایی که فوق‌العاده کتابشناس‌های خوبی هستند، کتابفروشی‌هایی که کارشناس‌های خیلی خوبی دارند، ریویو نویس‌هایی که در نشریات تخصصی کودک و نوجوان به خانواده‌ها کتاب‌های خوب را معرفی می‌کنند و... این حلقه خیلی حلقه کاملی است علاوه بر این که نهادهای غیر دولتی هر کدام با معیارهای خودش کتاب انتخاب می‌کند، در نتیجه هر خانواده‌ای اگر بخواهد با معیارهای خود برای کودکش کتابی انتخاب کند، منوهای مختلفی دارد. ولی در اینجا ما با یک حلقه معیوب طرف هستیم. همه می دانیم وضع کتابخانه‌های مدارس به چه شکل است. کتابخانه‌های کانون چه شرایطی دارند. به همین دلیل فکر می‌کنم این ضرورت از همین جا آمد. این حرکت خواست بخش‌هایی از این حلقه را کامل کند، کمی سرش را بالا بگیرد و بگوید من یک منوی پیشنهادی دارم. در واقع این حرکت مثل بذری است که باد باید بیاید و آن را بین زمین‌های دیگر پخش کند.

یعنی این احساس وجود داشت که کارهای خوب دیده نمی‌شود یا آن طور که باید دیده نمی‌شود؟

حدیث لزرغلامی: بله. دقیقا.

شکوه حاجی نصرالله: اگر قرار است که کتاب را به عنوان یک کالای فرهنگی ببینیم همه کالاها یک ایزویی دارند. ایزوی ۳۰۰ یا ایزوی محیط زیست. اما کتاب به عنوان کالا چه حمایتی در جامعه دارد؟ چه حرکتی بین مصرف‌کننده و تولیدکننده وجود دارد؟ در این میانه بعضی از ناشران با استفاده از امکاناتی که دارند نبض بازار را در دست خود می‌گیرند و به تولید کتاب‌های سوپرمارکتی می‌پردازند و بچه‌ها این ها را به تعداد زیاد می‌خرند. هر سال که به نمایشگاه کتاب می‌رویم اگر بچه‌ها را دنبال کنید می‌بینید چه اتفاقی دارد در این زمینه می‌افتد. می‌بینیم ده‌ها ناشر وجود دارند که کتاب‌های سوپرمارکتی و بر اساس کارتون‌های والت دیزنی منتشر کرده‌اند. اینها مثل فست فود می‌مانند. مثلا اگر دقت کنید برای تصویرگری شابلون را گذاشته و رنگ قرمز و زرد را ریخته روی کتاب و بچه‌ها به دنبال این کتاب‌ها می‌روند. در چنین وضعیتی لاک پشت پرنده می‌خواهد پیشنهاد بهتری داشته باشد. ما آرزو می‌کنیم که صدها حرکت مختلف مثل همین لاک پشت پرنده ایجاد شود. ما می‌خواهیم بهترین کالا را به مشتری ارائه کنیم. مشتریی که جدی گرفته نمی‌شود و از جایگاه خوبی برخوردار نیست. به نظرم نگاه کردن به این که یک کالای فرهنگی را چطور تقویت کنیم خیلی مهم است. یک جنبه دیگر هم این اتفاق دارد. مگر در هر خانواده چقدر برای کتاب هزینه می‌کنند؟ چه جایگاهی توی سبد کالای خانوار دارد؟ بسیار کم. لاک پشت پرنده با معیارهایی که چارچوب شده است و سعی می‌کند فقط ادبیات را ببیند سعی دارد آن لیست را محدود می‌کند تا آن ها بهتر بتوانند کتاب بخرند.

معصومه انصاریان: اینجا یک مانع تاریخی وجود دارد. من سی سال است که در کانون کار می کنم در آن سال‌های اولیه تمام تلاش کانون این بود که ادبیات کودک را به دست دانش‌آموزان برسانند و یک مقاومت خیلی جدی از طرف مدیران مدارس وجود داشت که بچه‌ها عضو کتابخانه کودک نشوند. چون به نظرشان بچه‌هایی که می‌آمدند و عضو کتابخانه کانون می‌شدند دیگر فقط کتاب‌های غیردرسی می‌خواندند و یکی از کارهایی که مسئولین کتابخانه‌های کانون در تمام ایران می‌کردند این بود که رضایت مدیر را جلب کنند. اسم این پروژه را هم گذاشته بودند جذب عضو. مدت زمان زیادی گذشت تا مدیران مدارس حاضر شدند آن کارت را امضا کنند که من مدیر حاضرم دانش‌آموزم به کتابخانه برود و عضو بگیرد. این مقاومت همچنان وجود دارد با این تفاوت که متاسفانه دیگر از طرف کانون آن تلاش نمی‌شود که جذب عضو کند. سال ۷۶ طرحی در کانون تصویب شد با این تفاوت که به جای این که مدارس درهای خود را به کانون باز کند، کانون پای مدارس را سعی کرد به دفاترش بکشاند. یعنی کانون مدرسه‌ای شد و از این جهت یکی از اثرات خوب لاک پشت پرنده این است که هر چه بیشتر محصولات ادبیات کودکا و نوجوان را به مدرسه برساند. برای همین است که لاک پشت پرنده مراسمش را درکتابفروشی برگزار می‌کند. برای همین است که سعی می‌کند از خانواده‌ها دعوت کند و فکر می‌کنم کاری که ما انجام می‌دهیم در این مدت کم تاثیر خیلی زیادی گذاشته و این فهرست می‌تواند جای خالی خیلی از کم‌کاری‌های نهادهای رسمی را پر کند. چون یک زمانی فهرست کتاب‌های مناسب سال به سال در کانون منتشر می‌شد اما حالا اصلا تعطیل شده است. فهرستی که اول ماهیانه بود، بعد فصل و بعد سالیانه اما حالا مدت‌هاست که دیگر اعلام نمی‌شود.

فهرست کتاب مناسب همین الان هم داریم. شواری کتاب کودک، کانون، آموزش و پرورش و خیلی نهادهای دیگر فهرست می‌دهند اما فرق فهرست لاک پشت پرنده با بقیه در چیست؟

حدیث لزرغلامی: ما فقط یک فهرست نمی‌دهیم ما یک حرکت ایجاد می‌کنیم. ما مثل دومینو عمل می‌کنیم. یعنی بعد از روند انتخاب و انتشار فهرست و برگزاری جشن یک حلقه‌هایی شکل می‌گیرد. مثلا پدر و مادرها می‌آیند و می‌گویند ما می‌آییم شاخه‌ای از لاک پشت پرنده می‌شویم تا کتاب‌های منتخب والدین را معرفی کنیم. حرکت بعدی این است که در شبکه‌های اجتماعی صفحه یا گروه کتاب‌های مناسب برای کودکان تشکیل می‌شود که در آن کتاب‌های لاک پشت پرنده را معرفی می‌کنند. می‌خواهم بگویم مهم نیست که فقط شما یک فهرست داشته باشید، مهم این است که باب گفت‌وگو درباره کتاب را باز کنید. گوش ناشران را تیز کنید و ناشر احساس مسئولیت کند نسبت به کتابی که می‌خواهد منتشر کند و وضع شکلی پیدا کند که کم کم از دهن ناشر بشنوید کتاب ما در لاک پشت پرنده برنده شده است. یا این که ما در بعضی از جلسات می‌بینیم که فلان ناشر که کتابش چند دوره مطرح شده به یک چیز مهم دقت نکرده، مثلا به کتابسازی یا به ویراستاری کتابش اهمیت نمی‌دهد. ما بعد از یک مدت فکر می‌کنیم برویم و با این ناشر صحبت کنیم و این تذکر را بهش بدهیم که حواست به مخاطبت باشد و برای او احترام قائل باش.

حاجی نصرالله: همه لاک پشتی‌ها همانطور که خانم غلامی گفتند علاقمندند صدها از این فهرست دربیاید. ویژگی لاک پشت نسبت به فهرست‌های دیگر این است که رفته و در کتابفروشی جشن گرفته. یعنی مثلا نویسندگان و ناشران به فهرست شورای کتاب کودک خیلی حساسند. ولی فرق فهرست شورا با لاک پشت پرنده این است که لاک پشت سعی کرده با مخاطب ارتباط برقرار کند چرا؟ چون رویکردش فرق می‌کند. او پل ارتباطی بین مشتری و تولیدکننده هاست.

مریم محمدخانی: در همین ارتباط این را هم بگویم که بارها از ما پرسیده شده که چرا جشن تان را در کتابفروشی می‌گیرید. خب یک سالن اجاره کنید که آدم‌ها بیایند و راحت بنشینند و مراسم هم نظم داشته باشند. اما این نکته‌ای است که ما روی این تاکید داریم. این که جشن ما هیچ جای دیگری جز کتابفروشی نمی‌تواند اتفاق بیفتد. چون آنچه برای ما مهم است ارتباط با مخاطب است.

حسین شیخ‌الاسلامی: یک غلط و باور اشتباهی در کشور ما هست مبنی بر این که بچه‌ها یا خانواده‌های ما به فرهنگ اهمیت نمی‌دهند یا فرهنگ در سبد کالایشان نیست. بررسی های میدانی هم کاملا اشتباه بودن این باور را نشان می‌دهد. ما در ایران بیشترین استفاده از فیلم‌ها بازی‌ها و محصولات فرهنگی را داریم. ما تنها کشور خاورمیانه بودیم که برای چاپ جدید کتاب هری پاتر ساعت دوازده شب بچه‌ها با والدین صف کشیدند. فقط مشکل‌مان این است که بیش از هفتاد درصد بازارمان سیاه است. ما نمی‌دانیم چقدر پول خرج دی وی دی‌های کارتونی والت دیزنی می‌شود، پس لاک پشت تلاشی است برای ساماندهی این بازار فوق العاده بزرگ ولی نامنظم و ناشناس بازار کودک و نوجوان. همین رویکرد را در دیگر حوزه های مربوطه به کودک و نوجوان هم اعلام کرد. برای همین ایده اولیه این بود که بخشی از لاک پشت اسباب بازی باشد یک بخشی کتاب باشد حتی پوشاک هم فکر شد. نکته دوم بحث منتقد است. این که منتقد کیست؟ در همه جای دنیا از نظریه پرداز تا ریویو نویس در قالب منتقد تعریف می‌شود اما این سلسله کامل است. یعنی ریویو نویس با منتقد مجله و یا نظریه پرداز مرتبط است اما در ایران چنین چیزی نداریم. منتقد ارتباط ارگانیک با متابولیسم فضایی که دارد نقد می کند ندارد. در سینما و ادبیات هم همین مشکل را داریم. من خیلی خوشحالم که احساس می کنم لاک پشت پرنده می تواند این ادعا کند که برای اولین بار منتقدین را دور هم جمع کرده چون می دانید که شورا جمع کتابداران است منتقدانی که فقط فهرست نمی دهند بلکه از بدنه فیدبک هم می گیرند. مثلا یکی از مسائلی که بارها در جمع مان مطرح شده کتاب‌های پرفروشی است که ظاهرا به لحاظ ادبی ارزش چندانی ندارند. مثل مجموعه‌های اسطوره‌ای که در تیراژهای بالای چاپ می‌شود ولی هنوز هیچ کدام حتی به لاک پشت راه پیدا نکردند. مثل پرسی جکسون آرتیمیوس یا ... این چیزی است که بازار به ما می گوید. لاک پشت پرنده دنبال این پرسش هست که چطور خودش را با سلیقه بازار آدابته کند ولی در عین حال سلیقه بازار را هم شکل دهد. این به نظر می آید شاید یکی دو دهه بعد تاثیرات جدی اش را حتی در بستر دانشگاهی هم نشان خواهد داد. کما این که کانون در دوره طلایی و شورا هم تاثیرگذار بود.

مریم محمدخانی: ما سه سال از فهرست مان گذشته، شورا چند دهه است که دارد فهرست می‌دهد در همایشی که شورا داشت همایش ادبیات کودک یکی از مقالاتی که ارائه شده بود با اتکا به فهرست شورا و لاک پشت پرنده نوشته شده بود حتی به نظر می رسد از سوی محافل آکادمیک لاک پشت شناخته شده و مورد بررسی قرار می گیرد.

محمود برآبادی: یکی این که اشاره کنم بر این که ما بر مراسمی که برگزار می‌شود تاکید داریم که با نام جشن از آن یاد شود. دوستان اشاره کردند این با تعمد انتخاب شده و این که فضا جوری باشد که بچه‌ها و خانواده‌ها به آمدن این مراسم علاقمند شوند. پای شان به کتابفروشی باز شود. تاکید لاک پشت پرنده در این که عنوان جشن می‌گذارد و این مراسم همراه است با یک سری فعالیت های جنبی مثل تئاتر و موسیقی و ... برای این است که یک روز خاطره انگیز در ذهن بچه ها بماند. نکته دیگر لیست ها یا فهرست های زیادی در ایران منتشر می شود ولی مهم به نظر من معیارهاست. معیارهای لاک پشت پرنده به طور کلی سه دسته است. یکی: معیارهای زیبایی شناسی از لحاظ ادبی و هنری معیار دیگر از لحاظ ارزش‌های جامعه جهانی ارزش‌هایی که فراملی هستند مثل انسان دوستی دوستی با حیوانات مثل گفت‌وگو و ... به این معیارها خیلی توجه می‌شود و سوم هم کتابسازی. الان دیگر زمانی نیست که خانواده یا کودک سراغ کتابی می‌رود هر کتابی را انتخاب کند چون تنوع کتاب ها زیاد است برایش مهم است که کتاب زیبا باشد. بنابراین این هم یکی از معیارهایی است که در لاک پشت پرنده به آن توجه می شود. می خواهم درباره رتبه بندی کتاب ها هم یک اشاره داشته باشیم. کتاب های راه یافته به فهرست در چهار رده دسته بندی می شوند. کتاب هایی با ارزش شش لاک پشت که بیشترین هماهنگی را با معیارهای اعلام شده دارند. افزون بر این معیارها باید یک ویژگی خاص داشته باشد که متمایز از کارهای بقیه باشد. به این کتاب شش لاک پشت تعلق می گیرد. کتاب هایی با ارزش پنج لاک پشت که بیشتر هماهنگی، چهار لاک پشت هماهنگی نسبی و سه لاک پشت که حداقل معیارها را باید داشته باشد. و کمتر از سه لاک پشت به فهرست راه پیدا نمی‌کند. نکته بعدی درباره گروه بندی کتابها هست که کتاب های کودک و نوجان هر فصل در پنج گروه معرفی می‌شوند. زیر پنج سال، ادبیات، دین و علوم انسانی، علمی آموزشی هنر و سرگرمی. فهرست لاک پشت پرنده هر فصل در پژوهشنامه چاپ می‌شود. و سعی داریم فهرست بیشتر و بیشتر کاربردی‌تر شود. چون فهرست ما برای خواننده است نه برای پدیدآورنده.

مریم محمدخانی: البته روی پدید آورنده هم تاثیر گذاشته‌ایم. یعنی مثلا یک ناشری اسم نویسنده و مترجم را روی جلد نمی‌آورد و بعد از تذکر ما و این که گفتیم به همین خاطر کتاب‌هایش را بررسی نمی‌کنیم این کار را می‌کند.

شکوه حاجی نصرالله: ما اعلام کردیم که فهرست ما یک چیز قطعی نیست جای بحث دارد ما با هر پدیدآورنده‌ای که نسبت به جایگاه کتابش اعتراص دارد حاضر به بحث هستیم . چنان که اتفاق افتاده که کتابی چهار بوده ولی در فهرست های بعدی به شش رسیده. یعنی ممکن است ما اشتباه کنیم و وقتی ما معیار و اساس را گذاشتیم گفتگو و می خواهمی تاثیر بگذاریم روی نشر کتاب و دیگران باید با ما گفتگو کنند تا اتشاباهات را تصحیح کنند. از این لحاظ فهرست ما برای کسی است که می خواهد این کتاب را انتخاب کند یعنی پدر و مادر و کتابدار را تقویت کنیم که کتاب را انتخاب کند و به در دسترس کودکان قرار دهد. در نتیجه فهرست با زبان فنی نوشته نشده است. ولی جا را برای بحث فنی با پدیدآورندگان باز گذاشته ایم. یک نکته دیگر که فهرست ما را متمایز می کند جشن لاک پشت است که اتفاق مهم در آن نویسنده هایی که در آن فصل که کتابشان در فهرست آمده به جشن می آیند و کتاب را امضا می کنند یعنی جشن امضا هم هست و این را اصلا در ایران نداشتیم. همان طور که یک فوتبالیست توپ را امضا کند این حرکت می تواند جلو برود ولی تا حالا نداشتیم که نویسنده و تصویرگر کتابش را به امضا کند و به بچه ها بدهد.

الان چند داور دارید؟

معصومه انصاریان: الان ۱۳ داور داریم. کارشناسانی هم داریم که در مواقع مورد نیاز مثلا بخش تصویرگری یا دین از آن ها کمک می گیریم. داورانی بوده که رفتند و داوران جدیدی آمدند. ما هیچ وقت نگفتیم این سیزده نفر قطعی است.

محمود برآبادی: دو نکته هم درباره معیارها این است دوستانی که شرکت می کنند خودشان در بنگاه های نشر شاغل باشند موقعی که راجع به آن کتاب که مربوط به انتشارات هست رای نخواهند داد. خود داورها هم ممکن است کتابی داشته باشند که کتاب شان خارج از مجموعه این داوری مورد بررسی قرار می گیرد. و کلا در فهرست لاک پشت پرنده هم نمی آید.

کی انتخاب می‌کند؟

محمدخانی: لیست اول در جلسات پژوهشنامه با نظر حجوانی و سیدآبادی ما به یک لیستی می رسیم بعد در جمع مطرح می کنیم و رای گیری می شود. ولی هسته اولیه یک بخشی از حلقه چهارشنبه بود یک بخشی از پژوهشنامه.

شیخ الاسلامی: همین پنج شش نفری که با هم اینجا نشستند دنیاهای متفاوتی با هم دارند و تلاش ما هم بر همین بوده است. که تفاوت های سنی جنسی و عقیدتی با هم داریم ولی در عین حال وحدت لاک پشتی هم حفظ شود یعنی یک تعهد به مانیفست لاک پشت باید وجود می داشت که بود و بعد نیروی خود ترمیمی داشت یعنی اینقدر که اگر یک نیرویش ازدواج کرد و رفت به آلمان کس دیگری را درست را انتخاب کند.

حاجی‌نصرالله: حتی اول که ما آمدیم معیارهای لاک پشت تدوین نشده بود و این جمع معیارها را تدوین کرد.

یعنی کسی اینجا پدرخوانده نیست

حاجی نصرالله: نه این جمع زیر پرچم هیچ کس نمی روند اصلا. مدیریت پنهان را اصلا پذیرا نیستند.

آثار را چطور بررسی می‌کنید؟

ممریم محمدخانی: مبنای اولیه مان لیست خانه کتاب است چون تنها جایی است که کتاب ها را ثبت می کند. ما آن لیست را در می‌آوریم و غربال اولیه را انجام می‌دهیم کتاب های سوپرمارکتی قاعدتا خط می خورند و بعد به ناشران زنگ می زنیم کتاب ها را برایمان بفرستند و آن هایی که نمی‌رسد را خودمان خریداری می‌کنیم. این قید را هم داریم که اگر کتابی را در فصل خودش به هر دلیلی  ندیدیم در فصل بعد ببینیم. جلسات دو هفته یک بار داریم همه کتاب های رسیده را روی میز می‌گذاریم. هر کس زرنگ‌تر است کتاب های خوبتر را برمی‌دارد (خنده) یکی از نکته‌های دیگر این است که داوران حتما از ایمیل و وایبر استفاده کنند تا بخشی از روند داوری با استفاده از تکنولوژی تسهیل  شود.

خانم محمدخانی در آن غربال اولیه که گفتید این سوپرمارکتی ها را می‌گذاریم کنار، آیا در بین کتاب‌های بازاری کتاب خوبی باشد؟

مریم محمدخانی:‌ نمی دانم ممکن است ولی ما مثلا کتاب‌های رنگ آمیزی را بررسی نمی‌کنیم. کتاب‌های آموزشی صرف را بررسی نمی‌کنیم. مگر این که یک نکته ویژه داشته باشد که آنها را از یک حوزه صرف جدا کنیم. ولی مثلا رنگ آمیزی دورا کنار گذاشته می‌شود. همان شخصیت کارتونی. بعد هم ناشرانی که خوب در این عرصه می کنند اسم های مشخص دارند و خواه ناخواه هستند. حتما درصد خطا داریم هم البته.

حسین شیخ الاسلامی: بگذارید این جور بگویم کتابی نیست که ارسال شودو ما بررسی نکنیم. مکانیزم فراخوان به ناشران هم وجود دارد.

مریم محمدخانی:‌ این را یک بار آن اول برای هم ناشران فرستادیم که همچین اتفاقی دارد می افتد و کتاب های تان را فصل به فصل بفرستید.

حسین شیخ الاسلامی: فکر نمی کنم غیر از جاهایی که قانونا ملزم هستند ناشران که کتاب های شان را بدهند جای دیگری باشد که  کمابیش همه کتاب ها را بررسی کند.

محمدخانی:‌ ما البته مشکل بودجه هم داریم و گاهی وقت ها برای خرید کتاب به مشکل بر می خوریم. معمولا هم این ناشران دولتی هستند که کتاب نمی فرستند به خاطر همین مثلا در نمایشگاه کتاب دو سه نفر هستیم که در سالن کودک و نوجوان می چرخیم تا کتاب‌هایی که ممکن است سال قبل ندیده باشیم از نمایشگاه تهیه کنیم. یعنی خلاصه همه تلاش مان را می کنیم.

برای معرفی برگزیدگان چطور؟ سقفی دارید؟

محمدخانی: برای فصل نه، ولی برای سال بله.

چه کتابی را حتما حذف می کنید؟

حدیث لزرغلامی: وقتی درباره معیار حرف می‌زنید خیلی سخت است که بگوییم اینک تاب خیلی به معیارهای ما می آید ولی آسان است که بگوییم چه کتاب هایی با معیارهای ما جوز نیست. مثلا کتابی که تبعیض جنسیتی دارد حتما از نظر ما رد می‌شود. حتی اگر از نظر ساختار رمان خوبی باشد. شما حساب کنید یکی از بهترین رمان هایی که به لحاظ ادبی کار غنی است و ناشر خوبی هم دارد ولی داوران رای می دهند به این که کتاب سویه تبعیض جنسیتی دارد.

شکوه حاجی نصرالله: من به جای ارزش های جامعه جهانی می گویم همه بشری بودن. یعنی چی؟ یعنی در این کتاب ها تبعیض بین زن و مرد، قوم‌ها، مذاهب و ... باشد هر نوع تبعیضی قطعا خلاف همه بشری است. یعنی این کتاب ها در فهرست لاک پشت نمی آید.

چطور ممکن است کسی کار خوب ادبی بنویسد ولی کارش تبعیض جنسیتی باشد؟

شکوه حاجی نصرالله: بر خلاف نظر شما من فکر می کنم کسی که در این جامعه رشد کرده که از ابتدای تولدش تبعیض جنسیتی دیده می‌تواند این را در کتابش دید. به نظرم معیارهای لاک پشت سخت است و این معیارها خیلی چیزهایی را که آرزوی خیلی از آدم ها در این جامعه است دنبال م یکند از نظر اجتماعی. این که تبعیض جنسیتی نباید وجود داشته باشد ولی هست و من نوینسده و منتقد وقتی از کودکی در این جامعه رشد کردم نمی توانم دور از آن باشم. من از شما می‌پرسم چند کتاب منتشر شده که شخصیت اولش قومیت های ایرانی باشد؟ چند تا کتاب تالیف شده که شخصیت های اول داستان دینی غیر از اسلام و مذهب شیعه داشته باشند؟ چرا نویسنده ها این کار را نمی کنند مگر کسی منع شان کرده؟ چون در جامعه ای رشد کردم که اولش فارس دیده شده اولش مسلمان شیعه دیدده شده اولش مرد دیده شده. من به عنوان یک نویسنده منتقد و غیره مثلا کتاب های آقای بایرامی را بررسی کردم دیدم تنها زنی که در آثارش وجود دارد در نهایت مادرش است.

حسین شیخ الاسلامی: مسئله این نیست که بگوییم کتابی که ارزش های ما را نداشته باشد ارزش ادبی هم ندارد. این اصلا را نمی گوییم فقط می گوییم لاک پشت پرنده یک فهرست صرفا ادبی نیست. کتاب های معرفی شده در این فهرست سویه های مشخص محتوایی دارند که پنهان هم نشده اعلام شده اند. کتاب های زیادی هستند که قوت ادبی دارند اما همسو با معیارهای ما نیستند. ما هم قصد حذف کردن آن را نداریم. می تواند در لیست های دیگر باشند ولی ما کتاب هایی به بچه ها معرفی می کنیم که احساس کنیم ذیل چتری که لاک پشت پرنده باز کرده هستند. بقیه کتاب ها هم حق حیات دارند.

حدیث لزرغلامی: وقتی می‌گوییم همسو با ما باشند شاید ماجرا سخت باشد ولی وقتی می گوییم ضد ارزش های جهانی نباشد مشخص تر می شود. یعنی شما گاهی یک کتاب می خوانید و می بینید که دارد به وضوح ترویج خشونت می کند و جایی در فهرست لاک‌پشت پرنده نخواهد داشت.

شکوه حاجی نصرالله: ما دنبال اعمال نظر شخصی نیستم. دنبال ارزش های همه بشری هستیم.

 

نویسنده
محمدرضا رستمی
منبع
خبر آنلاین
Submitted by editor3 on