نگاه انسانی به معلولان را به کودکانمان بیاموزیم

 به رغم تلاش‌های بی‌شمار دهه‌های اخير که برای پيوند افراد دارای معلوليت جسمانی با جامعه صورت گرفته است، واقعيت‌های زندگی روزمره نشان می‌دهد که اين افراد در این رابطه با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کنند. آنها در طول تاريخ همواره در حاشيه اجتماع قرار داشته‌اند. 

 تشکیل بسیاری از انجمن‌ها و گروه‌های معلولان، با قصد پیدا کردن راه حلی برای اصلاح این نگرش دیرپاست. اما به نظر می‌رسد اگر ذهنیت کودکان از آغاز با معلول آشنا شود، و احترام به حقوق اقلیت و نگاهی انسانی (و نه صرفاً ترحم‌آمیز) به صورتی غیر مستقیم در او شکل گیرد، در آینده بنیان‌های فرهنگی مستحکم‌تر و نگرش مسئولانه‌تری را شاهد خواهیم بود. به این منظور می‌بایست در قالبی آسان، بچه‌ها با پدیده معلولیت آشنا شوند و از فرد معلول چهره‌ای عادی ترسیم شود که مثل همه زندگی می‌کند، درس می‌خواند، به سر کار می‌رود اما به دلیل محدودیت جسمی از وسایل خاصی استفاده می‌کند و با مسائل ویژه‌ای روبروست. و چنین هدفی میسر نمی‌شود مگر از طریق ارتباط با مدارس.

 پیش‌ترها جرقه طرحی گسترده (که شامل ارتباط با مدارس استثنایی هم می‌شود) در انجمن باور زده شد و تماسهایی را با یکی دو مدرسه برقرار کردیم. برای اینکه چنین ایده‌ای محقق شود از تابستان پارسال مطالعات و مصاحبه‌های اولیه برای دستیابی به اطلاعات لازم آغاز گشت. به اولین چیزی که برخوردیم این بود که چنین کاری تاکنون در ایران صورت نگرفته. این، هم غرورآمیز بود و هم نگران‌کننده، که مبادا کاری ناپخته و پر اشتباه انجام دهیم و نه تنها تأثیرگذاری مناسبی نداشته باشد بلکه به روحیه کودکان هم لطمه بزند. نگرانیمان آنجا بیشتر شد که به مدل بین‌المللی شناخته شده‌ای که مستقیماً برای ترویج رفتار اجتماعی با معلول و آشنایی با معلولیت تهیه شده باشد، بر نخوردیم. حدس می‌زنیم - به خصوص در کشورهای پیشرفته - چنین نیاز اجتماعی و فرهنگی حس نشده تا برنامه‌ای برایش تدوین کرده باشند. در برخی از آن کشورها حضور معلولان آنقدر عادی و تسهیل شده است که لزومی به ترویج و تبلیغ نیست.

ما بیکار ننشستیم و با کارشناسان مختلفی تماس گرفتیم تا بیشتر راهنماییمان کنند. شهناز جمشیدی (کارشناس کار با کودک)، مریم عاطفی (روانشناس)، خانم فهیمی (کاردرمانگر) و دکتر محمد کمالی (متخصص توانبخشی) ازجمله افرادی بودند که به دفعات در جریان طرح قرار گرفتند و پیشنهاداتی برای چگونگی‌اش دادند.
با مطالعه دستورالعمل یونیسف برای اداره جلسات به روشFocus Group ، برای اجرا در مدارس دبستان عادی به دستورالعملی اجرایی رسیده‌ایم. قبل و بعد از هربار اجرا، دور هم جمع می‌شویم، همفکری می‌کنیم، برنامه‌هایمان را نقد می‌کنیم و به پیشنهادات جدیدتر فکر می‌کنیم.
در مدارس، ابتدا سعی می‌کنیم تا فضای ذهنی بچه‌ها را با پدیده معلولیت آشنا کنیم. سپس وارد نحوه ارتباط اجتماعی با فرد معلول می‌شویم و با تصویرسازی ذهنی یا نقش‌آفرینی نمایشی سعی می‌کنیم تا خود کودک مسئولیت‌پذیری و ارائه راهکار را بیابد. با حقوق انسانی فرد آشنا شود و اگر نیاز بود آمادهٔ کمک (فیزیکی، اجتماعی) به یک دوست باشد.
ما هنوز در گامهای ابتدای این راه هستیم. شکل گرفتن نتایج فعالیت‌های فرهنگی نیاز به سالها زمان دارد و کار با کودکان، طولانی‌ترین زمان و در عین‌حال بهترین نتیجه را به دنبال دارد. اما باور داریم که این هدف دست‌یافتنی است.
 
 مانی رضوی زارده

 

 

Submitted by editor6 on