"قلب جایی است برای عشق یا نفرت"!

کتابک برآن است که به مناسبت روز جهانی صلح و روز جهانی معلم مجموعه‌ای از روایت‌هایی را منتشر کند که بیانگر تلاش آموزگاران گمنام برای ترویج و آموزش صلح در جهان است. روایت هایی که در این‌جا و در هفته های آینده می آیند پیش از این با نام The Quiet Peacemakers در یونسکو منتشر شده است. این توضیح لازم است که ممکن است شرایط سیاسی و حکومتی هریک از موارد عنوان شده در این داستان‌ها، در زمان مطالعه تغییر یافته باشد. اکنون دومین داستان را می خوانید:

"قلب جایی است برای عشق یا نفرت!" داستان ترسا رانی، آموزگاری از سریلانکا

در مسیر کلمبو پایتخت سریلانکا، به طرف شمال شرقی کشور، منطقه‌ای قرار دارد که بیش از پانزده سال است در گیر کشمش‌های نظامی طاقت فرسا است. جنگ بین نیروهای نظامی حکومتی و جنگجویان استقلال طلب تامیل و همچنین برخوردهای بین تامیل‌ها و مسلمانان که باعث قطع ارتباط این مناطق با سایر مناطق کشور شد. هزاران کودک خانواده های خود را در این آشفتگی‌ها از دست دادند.

خواهر ترسا رانی، مدیر مدرسه سنت ماری است که در چشم انداز زیبایی از شهر ترینکامیل با اجتماعی از مردم چند نژادی،چند مذهبی و چند زبانی با جمعیتی ده هزار نفری قرار دارد.

خواهر ترسا می‌گوید: "با شدت گرفتن درگیرهای منطقه، دانش آموزان از نژادهای مختلف از کنار یکدیگر نشستن در کلاس اجتناب می‌کردند. پس از برخوردهای شدید، چند کودک مسلمان در صدد ترک مدرسه بودند اما من خانواده های آنان را به ماندن کودکان‌شان در مدرسه تشویق کردم."

او اضافه می کند‌: "افزایش تنش ها، دانش آموزان را عصبی کرده بود. برای ایجاد و حفظ آرامش درمدرسه، مسابقات ورزشی دوستانه‌ای مانند نت بال (بازی مانند بسکتبال) ترتیب دادم. در آغاز، بچه های نژاد "سین هالز" و بچه های نژاد "تامیل" کاملا خودشان را جدا کردند. اما با شرکت کردن آموزگاران در بازی و پذیریش دانش آموزان، آن‌ها را دور هم جمع کردم. "‌اکنون مسلمانان و تامیل‌ها به مناسبت‌های مختلف مانند ورزش و روز خانواده با هم همکاری می‌کنند." این یکپارچگی نتیجه تلاش خواهر ترسا بود.

صلح, دانش آموزان, معلم

او می گوید:" مسلمانان، تامیل ها را تروریست می‌‌خوانند. اکنون این احساس و تفکر بتدریج در حال محو شدن است. حالا دیگر رابطه آنان مانند ده یا پانزده سال پیش تلخ وتیره و تار نیست."

او خود سعی می‌کند قبل از ورود به کلاس، تمرین صلح کند. بنابراین در چنین شرایطی آماده کمک به دیگران و ایجاد صلح است. "‌من به ضربان قلب معتقدم. قلب جایگاه عشق یا نفرت است. معلم ندای کلاس است که به اطراف پراکنده می‌شود و اگر او صلح طلب باشد، آن‌گاه اطرافیان او نیز صلح جو خواهند بود.‌" خواهر ترسا، دانش آموزان تامیلی خود را آموزش داد تا در جامعه نیز آن‌گونه رفتار کنند که در کلاس هستند. او می گوید: "‌آگاهی زبان دانش آموزان تامیلی و مسلمان می‌توانست وسیله‌ای برای بیان آرزو و اشتیاق آنان باشد. آن‌ها با یکدیگر رابطه داشته، احساس‌شان را راحت‌تر با یکدیگر در میان گذاشتند، و شاید در آینده در یک مکان و در همسایگی هم زندگی کنند."

خواهر ترسا به امید ایجاد و بازسازی رابطه از بین رفته بین آنان، دانش آموزان تامیلی را به یادگیری فرهنگ و سنت مسلمانان که در روز خانواده اجرا می‌کردند، تشویق کرد. "‌این روش ایده خوبی بود برای پدر و مادرها تا با آگاهی از فرهنگ یکدیگر‌، برای هم ارزش قائل شوند."

ادامه دارد...

Submitted by admin on