نگرش ما به کودک باید تغییر کند!

۲۰ آذر سالگرد تاسیس یونیسف و روزی برای بزرگ داشت این نهاد جهانی امور کودکان است. به این مناسبت، به دفتر یونیسف در ایران رفتیم و با پال هالس هوف نماینده یونیسف در ایران به گفت و گو نشستیم. حاصل را در زیر می خوانید.

  • محور فعالیت های یونیسف در ایران چیست؟ اولویت های شما چه هستند؟

ما در پنج بخش اصلی فعالیت می کنیم. نخستین محور فعالیت ما، سلامت و بهداشت کودکان است که چند بخش دارد  از جمله: حوزه تغذیه برای کودکان، حوزه ثبت تولد کودکان و حوزه رشد و تکامل کودکان خردسال است. محور دوم فعالیت ها آموزش پایه با تمرکز ویژه بر آموزش دختران و کودکان پناهنده افغان در ایران است. محور دیگر فعالیت ها در ارتباط با  پیشگیری از اچ آی وی و ایدز در میان کودکان و نوجوانان است. در این زمینه ما مراکزی داریم که دوست دار نوجوان هستند و در آن‌ها آموزش‌هایی درباره پیشگیری از ایدز ارائه می‌کنند. در این مراکز، بخشی از آموزش بر عهده خود کودکان و نوجوانان است. یعنی جوانان و نوجوانان به  دیگر جوانان و نوجوانان دیگر درباره بیماری ایدز آگاهی و آموزش می‌دهند. برنامه های آگاهی بخشی عمومی هم در این زمینه و به صورت ملی درایران برگزار می‌شود.

محور چهارم فعالیت ها، مراقبت و حمایت از کودکان است. که دو بخش دارد. نخست، درباره اصلاح قوانین و سیاست گذاری در برای کودکان و امنیت آنها  و بخش دیگر ، به طور مستقیم و ویژه به مسئله خشونت علیه کودکان می پردازد.

زمینه پنجم فعالیت ها، تلاش برای ترویج و گسترش اجرای پیمان نامه جهانی حقوق کودک در ایران است. ما تلاش می کنیم تا پیمان نامه حقوق کودک در نهادهای دولتی در ایران و در میان اقشار مختلف مردم  ایران اجرا شود. به همین سبب به شکل ناحیه‌ای در این ارتباط فعالیت می‌کنیم. ما می‌کوشیم تا در هر ناحیه یا استان، نهادهای حکومتی مسئول، افراد و موسسات مختلف را گردهم  آوریم تا درباره چگونگی اجرای قوانین حقوق کودک در آن منطقه تصمیم گیری کنند و نهادهای مربوط را به وجود بیاورند و در برنامه ریزی های محلی و پروژه هایی که در  آن منطقه برنامه ریزی و اجرا می شوند، حقوق کودکان و رفاه آن ها در نظر گرفته شود و برای کودکان بودجه ویژه در نظر گرفته شود. همین طور تلاش می کنیم تا به شکل منطقه ای نهادهایی برای نظارت بر چگونگی رعایت حقوق کودکان شکل بگیرند.

افزون بر این ها، یونیسف در ایران نیز مانند همه مناطق دنیا، برای ارائه خدمات در شرایط بحرانی مانند شرایط پس از زلزله، سیل و شرایط بحرانی دیگر آمادگی دارد و در این زمینه فعالیت کرده است. یونیسف سال‌های بسیاری است که در ایران فعالیت می کند و کوشیده است تا از دولت و مردم و به ویژه کودکان ایرانی پس از بلاهای طبیعی حمایت کند.

  • آیا یونیسف در راستای هدف ها و برنامه های دولتی در ایران فعالیت می کند و یا این که به شکل مستقل تصمیم گیری و عمل می‌کند؟

این پرسش بسیار مهمی است. در واقع این موضوعی است که مردم ایران از آن آگاه نیستند. آن ها نمی‌دانند ما چگونه فعالیت می‌کنیم و اولویت‌های ما چیست و ما چگونه آن‌ها را تعیین می‌کنیم. یا ارتباط ما با دولت و دیگر نهادهایی که در ارتباط با کودکان در ایران فعالیت می‌کنند چگونه است.

نخست این که یونیسف نمی تواند مانند یک نهاد غیر دولتی فعالیت کند. یونیسف نمی تواند مستقل رفتار کند و تصمیم بگیرد. نه در ایران و نه در هیچ کشور دیگری در جهان. ما در همکاری با دولت ها کار می کنیم. قراداد همکاری بین دولت هر کشور و یونیسف، مبنای فعالیت ما در هر کشور است. این شیوه فعالیت یونیسف است و در مورد همه کشورها یکسان است.

هدف یونیسف این نیست که به طور مستقیم به کودکان هر کشور خدمات ارائه کند. یونیسف در کشورهای مختلف حضور دارد تا به دولت و مردم آن کشورها کمک کند تا خودشان بهترین خدمات را برای کودکان فراهم کنند. ما تلاش می کنیم تا اولویت ها و مسائل مربوط به کودکان را همراه با دولت هر کشور و دیگر سازمان های همکار، تعیین کنیم و همگی در همکاری با یکدیگر بکوشیم تا  به این اولویت ها و مسئولیت ها در ارتباط با کودکان به خوبی پاسخ دهیم. اولویت یونیسف این است که در هر کشور، به دولت و مردم آن کشور برای برقراری حقوق کودکان و رفاه آن ها کمک کند تا این که خود به شکل مستقل پروژه هایی را اجرا کنند.

  • یعنی یونیسف تنها وظیفه مشورتی دارد؟

وظایف یونیسف فراتر از تنها ارائه مشورت است. ما در مرحله اول هدف ها و اولویت های کنونی توسعه ملی در هر کشور را در نظر می گیریم.

در ایران مهم ترین برنامه، برنامه چشم انداز توسعه است که تعیین می کند دولت در پنج سال آینده چه می خواهد انجام دهد. ما  این برنامه پنج ساله دولت ایران را در نظر می گیریم. وضعیت حقوق کودکان و رفاه کودکان و خانواده ها، بهداشت و آموزش آن ها را در این برنامه بررسی می کنیم و از دولت می خواهیم که برنامه هایش درباره حقوق و رفاه کودکان را در برنامه پنج ساله کلی کشور مشخص کند. با دولت به گفت و گو می‌نشینیم و کاستی‌ها یا مواردی که در برنامه در نظر گرفته نشده را تعیین می کنیم. از این مرحله به بعد، همکاری با دولت وارد جزییات بیشتری می شود. ما در پنج زمینه ای که وظایف یونیسف است با دولت وارد گفت و گو و همکاری می شویم و قرارداد همکاری پنج ساله در آن زمینه ها ( آموزش، بهداشت و تغذیه، مبارزه با خشونت علیه کودکان، حمایت از کودکان و اچ آی وی و ایدز) و در چهارچوب سیاست گذاری‌های دولت منعقد می کنیم.

اما، ما تنها با دولت همکاری نمی کنیم. همزمان با همکاری با دولت، ما سازمان های همکار دیگری هم داریم. برای نمونه در بخش آموزش ابتدایی برای کودکان افغان، ما با شش نهاد غیر دولتی در ایران همکاری می‌کنیم. نهادهایی که خدمات مناسب آموزشی را برای کودکان افغانی فراهم می‌کنند.

بخش مهم دیگر فعالیت ما، استفاده از کارشناسان متخصص یونیسف است. کارشناسان یونیسف در بخش های مختلف، و در زمینه های کاری گوناگون مهارت دارند و با یکدیگر و با کارشناسان مختلف در ایران همکاری می کنند تا برنامه ها اجرا شوند. گاهی برنامه های بسیار موفقی در کشورهای دیگر اجرا می شود. که در ایران به آن موفقی نبوده یا این که هنوز اجرا نشده است. ما کارشناسان مربوط به آن پروژه را به ایران می آوریم و از مهارت آن ها در این جا استفاده می کنیم.

برای نمونه در زمینه اچ آی وی و ایدز، برنامه ملی ایران برای مبارزه با اچ آی وی و ایدز به ویژه در بخش معتادان و زندان‌ها پیشرفت بسیار خوبی داشته که خیلی از کشورهای دیگر می توانند از تجربه های ایران در این زمینه استفاده کنند.

یونیسف می تواند به کشورها و کارشناسان و فعالان آنها نشان دهد که ببینید این پروژه به این صورت می تواند اجرا شود و می توان روش درست انجام کارها را به آن ها نشان داد. به طور کلی شیوه کار یونیسف در ایران شامل تشخیص اولویت ها همراه با دولت و کارشناسان هر کشور، ارائه مشورت به دولت برای انجام کارها به بهترین شکل، و برنامه ریزی در ارتباط با امور مربوط به کودکان به بهترین شکل، انجام پروژه ها همراه با هم و تبادل مهارت‌ها و دعوت از کارشناسان زبده کشورهای دیگر برای در اختیار قرار دادن تجربه های موفق شان است.

  • یعنی شما با نهادهای غیردولتی در ایران هیچ همکاری نمی توانید داشته باشید؟

ما با نهادهای غیردولتی همکاری می کنیم اما تنها در چهارچوب و در راستای قرارداد همکاری با دولت ایران. در ارتباط با آموزش کودکان افغان در ایران، ما به طور مستقیم با شش نهاد غیردولتی همکاری می کنیم و از آن ها به طور مستقیم حمایت می کنیم. این نهادها خدمات آموزشی را برای کودکان افغانی فراهم می کنند. ما با آن ها در ارتباط نزدیک و دائمی هستیم و از آن ها حمایت می کنیم. نشست های هماهنگی و برنامه ریزی برگزار می کنیم و از نظر مالی نیز از آن ها حمایت می کنیم.

  • چه بخش هایی از دولت ایران با یونیسف همکاری می کنند؟ چون ما در ایران وزارت کودکان نداریم.

همکاری ما با دولت بسیار فراتر از چیزی است که بسیاری از مردم فکر می کنند. وزارت خارجه رابطه بین یونیسف و دولت ایران را مدیریت می کند. اما در زمان انجام کار، ما با بسیاری از بخش های دولت در تماس قرار می گیریم. وزارت بهداشت در ارتباط با برنامه بهداشت و سلامت و در بخش پیشگیری  از اچ آی وی و ایدز، به ویژه بخش مرکز مدیریت بیماری ها، با ما همکاری می کند. با وزارت آموزش و پرورش برای برنامه آموزش پایه همکاری داریم. اما نهادهای دیگری هم در ارتباط با ما قرار می گیرند. با وزارت کشور هنگام ارتباط گرفتن و کار کردن به شکل منطقه ای و ناحیه ای ارتباط داریم. در برنامه کاهش فقر، یونیسف با وزارت رفاه کار می کند. در بخش حمایت از کودک با وزارت دادگستری و قوه قضاییه کار می کنیم. در واقع در دو زمینه با آن ها همکاری می کنیم. مرجع ملی نظارت بر اجرای پیمان نامه حقوق کودک هم نهاد جدیدی است که با تازگی آغاز به کار کرده است. این نهاد، در وزارت دادگستری فعال شده است. این نهاد وظیفه نظارتی بر رفتار بخش های دیگر دولتی در ایران را دارد تا بر اساس پیمان نامه حقوق کودک عمل کنند. این نهاد، وظیفه دارد تا هر سال گزارش وضعیت کودکان ایران را به کمیته جهانی پیمان نامه حقوق کودک ارائه کند.

به این نهاد جدید به عنوان یک نهاد پوششی نگاه کنید که می کوشد در بین ارگان های مختلف در ایران یک پیوستگی دراجرای پیمان نامه حقوق کودک به وجود آورد. یونیسف نسبت به فعالیت این نهاد تازه تاسیس بسیار خوش‌بین است و از آن حمایت می کند.

  • پروژه شهر دوست دار کودک چیست و چگونه کار می کند؟

ما این پروژه را در ایران در سال ۲۰۰۳ آغاز کردیم اما ایده آن از بسیار زودتر در سال های میانی دهه ۱۹۹۰ شکل گرفته است. پروژه، نخست در کشورهای آمریکای لاتین، به شکل آزمایشی اجرا شد. اگر بخواهیم مفهوم آن را در یک جمله بیان کنیم باید بگوییم که این طرح،  برای اطمینان از اجرای پیمان نامه جهانی حقوق کودک و رفاه و امنیت کودکان به شکل محلی و بسیار نزدیک به محل زندگی کودکان برنامه ریزی شده است.

یکی از مهم ترین اصول پیمان نامه و اساس آن بر این است که نیازها و علایق کودکان به بهترین شکل در تصمیم گیری ها لحاظ شود و بر اساس آن در ارتباط با اموری که کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد رفتار شود. مفهوم شهر دوست دار کودک این است که بخش های محلی دولتی در هر شهر مانند استانداری و شهرداری، به شیوه ای عمل کنند و تصمیم بگیرند که نیازها و علایق کودکان به بهترین شکل پاسخ داده شود.

ما این طرح را پس از زلزله بم در آن شهر به شکل آزمایشی اجرا کردیم. در آن زمان این مفهوم در ایران، تازه بود. شهر باید از نو ساخته می شد. ما در اموری که مربوط به کودکان در زندگی روزمره آن ها در یک شهر می شود با نهادهای مربوط همکاری کردیم تا شهری موافق با مفهوم طرح شهر دوست دار کودک ساخته شود. برنامه ریزی مشترک و سرمایه گذاری مشترک با دولت  و نهادهای مربوط، در امور مربوط به کودکان در هنگام بازسازی شهر، انجام شد. یکی دیگر از اصول بسیار مهم پیمان نامه حقوق کودک، این است که هر کودک حق دارد در اموری که به زندگی او مربوط می شود نظر بدهد و در تصمیم گیری مشارکت داشته باشد.

برای نمونه، هنگامی که برای بازسازی مدرسه ها تصمیم گیری می شد، کودکان به طور مستقیم در روند تصمیم گیری ها شرکت داده شدند. از آن ها پرسیدیم که دوست دارند در مدرسه جدیدشان چه چیزهایی داشته باشند؟ مدرسه شان چگونه باشد؟ یا این که چه چیزهایی را در مدرسه قبلی شان دوست نداشتند؟

مسئولانی که برای بازسازی مدرسه ها تعیین شده بودند، دیدگاه کودکان را در بازسازی مدارس دخالت دادند. اکنون ما مدرسه های دوست دار کودک در بم داریم. در نمونه ای دیگر، خیابان ها و مسیرهایی که کودکان باید از خانه تا مدرسه می رفتند را بررسی کردیم تا مطمئن شویم که برای رفت و آمد کودکان از هر نظر مناسب هستند. برای بازی کودکان فضاهای سبز و پارک هایی طراحی شدند. کوشیدیم تا طراحی داخلی مدرسه ها به گونه ای باشد که امنیت کودکان در آن ها حفظ شود. فعالیت های بسیاری در این ارتباط انجام می شود که محور اصلی آن ها کسب اطمینان از در نظر گرفتن حقوق و دیدگاه کودکان در برنامه ریزی ها و فعالیت های دولت به شکل محلی و منطقه ای است.

  • آیا این طرح به جز بم در شهر دیگری هم اجرا شده است؟

در این طرح هم مانند همه طرح های دیگر یونیسف در ایران، ما پروژه ای را آغاز کردیم تا نشان دهیم که طرح در ایران قابل اجراست و نتایج بهتری از شرایط موجود در بر خواهد داشت. تنها با انجام دادن و به فعل درآوردن یک طرح است که ما می توانیم به مردم نشان دهیم که این پروژه کار می کند و قابل اجراست . به این ترتیب آن ها تشویق می شوند که طرح های مشابه را خودشان اجرا کنند. اگر یونیسف بیاید به دولت ها و مردم یک کشور بگوید این کار را بکنید یا آن کار را و این برای کودکان خوب است، نتیجه نمی دهد.

ابتدا باید طرحی را اجرا کرد و بعد که همه نتیجه آن را دیدند توجیه می شوند که خودشان بروند آن را ادامه دهند و در مناطق دیگر هم اجرا کنند.

هدف چنین طرح هایی این است که نشان بدهد که طرح قابل اجرا است و نتیجه بخش است. بم در ایران می تواند نمونه بسیار خوبی باشد تا در مناطق دیگر هم ما شاهد این باشیم که در برنامه ریزی، سرمایه گذاری و اجرای سیاست ها، این رویکرد با  توجه به حقوق کودکان به کار گرفته شود.

با همه این ها، یونیسف بسیار امیدوار و مشتاق است که بتواند این طرح را با همکاری دولت در استان ها و شهرهای دیگر هم اجرا کند. ما نمی توانیم مستقل عمل کنیم. بنابراین لازم است که با دولت گفت و گو کنیم و تصمیم گیری مشترک انجام شود. این کاری است که می خواهیم در برنامه همکاری پنج ساله بعدی با دولت ایران انجام دهیم. برنامه ای که از سال ۲۰۱۲ تا سال ۲۰۱۷ انجام خواهد شد.

اگر به همین شهر تهران نگاه کنیم. بسیاری از ناحیه ها دارند تلاش می کنند تا دوست دار کودک شوند. بسیاری از آن ها در زمینه امنیت کودکان پیشرفت هایی داشته اند. ما خیلی علاقه مندیم که با آن ها همکاری کنیم تا در این زمینه بهتر عمل بشود. ما باید در چهارچوب قرارداد همکاری با دولت حرکت کنیم و این چیزی است که درباره آن در حال گفت و گو با دولت هستیم.

  • فراهم کردن امکان آموزش برای کودکان یکی از هدف ها و برنامه های یوینسف در هر کشور است. اما، در کل به نظر می رسد که یونیسف، اهمیت کمتری به ترویج خواندن و کتابدرمانی در فعالیت های خود می دهد. علت آن چیست؟

ما تنها در زمینه فراهم کردن آموزش ابتدایی و در سه بخش فعالیت می کنیم. نخست این که مطمئن شویم همه کودکانی که در سن مدرسه قرار دارند به مدرسه می روند. در ایران تعدادی از کودکان در سن مدرسه هستند اما نمی توانند به هر دلیلی به مدرسه بروند. کودکان خیابانی یا کودکان کار هستند و یا به دلایل دیگر به مدرسه نمی روند.

بخش دوم این که مطمئن شویم تلاش لازم برای نگهداشتن کودکان در مدرسه و ادامه روند تحصیل انجام می شود. ما در این زمینه هم باید به آمار ثبت نام بچه ها به مدرسه توجه کنیم و هم به میزان ترک تحصیلی ها.

بخش سوم مسئله کیفیت آموزش است. ما در این بخش وارد جزئیات نمی شویم. در این بخش به دولت ها مشورت می دهیم. درباره این که سیستم آموزشی چگونه باشد بهتر است یا این که از چه روش ها و ابزاری استفاده بشود بهتر است. پرسش شما، درباره ترویج خواندن و کتابدرمانی در این بخش قرار می گیرد اما در مسئولیت ما نیست که تا این اندازه وارد جزئیات شویم.

  • آیا کودکان روستایی در برنامه های یونیسف در ایران یک اولویت هستند؟ چه برنامه هایی برای آن ها دارید؟

چند نکته در این رابطه وجود دارد. در پیمان نامه حقوق کودک به عنوان یک قانون کلی، که یونیسف به آن پایبند است، کودکان با یکدیگر تفاوتی ندارند. مهم نیست که یک کودک در شهری بزرگ زندگی کند یا در یک روستا یا شهری کوچک. یونیسف به همه کودکان تعلق دارد. این تعهد ابتدایی و بنیادی ما در یونیسف است.

ما همه کودکان را برابر می دانیم. بدون در نظر گرفتن سن کودک، جنسیت او، مذهب و نژاد او و منطقه جغرافیایی که در آن زندگی می کند. اما هنگامی که برای انجام کارها برنامه ریزی می کنیم، نمی توانیم به طور همزمان به همه کودکان رسیدگی کنیم. بنابراین نیاز به معیارهایی برای اولویت بندی خواهیم داشت. در برنامه ای که در سال در سال ۲۰۰۴  و۲۰۰۵  آغاز کردیم، معیار ما برای اولویت بندی، این بود که به نابرابری طبقاتی در میان کودکان ایران توجه کنیم.

 ایران کشوری است با درآمد متوسط. درست مانند بسیاری دیگر از کشورهایی با درآمد متوسط، نابرابری های بسیاری در میان جمعیت در ایران وجود دارد. اگر به ۱۰ درصد بالایی جمعیت نگاه کنیم،  می بینیم که کودکانی این ده درصد، از لحاظ سطح زندگی تفاوت کمی با ده درصد بالا در کشورهای پیشرفته جهان می بینیم. اما هنگامی که به ده درصد پایینی جامعه نگاه کنیم، اوضاع بسیار متفاوت است. بنابراین ما نمی توانیم به همه کودکان خدمات ارائه دهیم. ما باید کودکانی را انتخاب کنیم که بیشترین نیاز را دارند. ما در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ این مسئله را بررسی کردیم و تصمیم گرفتیم تا در برنامه آینده خود بر اساس این نتیجه گیری حرکت کنیم.

فعالیت های ما اکنون در سه استان متمرکز شده است. در آغاز برنامه پنج ساله، این استان ها براساس نابرابری‌ها و وضعیت کودکان در آنها انتخاب شدند فعالیت‌های ما در استانهای سیستان بلوچستان هرمزگان و آذربایجان غربی متمرکز بوده است. آن برنامه ریزی برای سال ۲۰۰۴ بود. اکنون سال ۲۰۱۰ است و ما باید دوباره نگاه کنیم و ببینیم که آسیب پذیرترین کودکان و نیازمندترین آن ها در کجا هستند. تا برای برنامه ۵ ساله آینده اولویت بندی کنیم. در این ارتباط گفت و گوهای خود را با دولت در آغاز سال آینده آغاز می‌کنیم. در آغاز سال، همه نهادهای سازمان ملل برای برنامه های سال های آینده خود با دولت ایران گفت و گو می کنند. بنابراین یکی برنامه کلی سازمان ملل است که درباره اش گفت و گو می شود و دیگری برنامه نهادها به صورت جداگانه انجام می شود. 

نکته بسیار مهمی که در ارتباط با پرسش شما هست این است که بسیاری از مردم در ایران و از جمله کودکان، از روستاها به شهرها مهاجرت کرده اند. ما در ایران با یک روند رو به رشد و سریع شهر نشینی روبه رو هستیم.

اگر اکنون از من بپرسید که آسیب پذیرترین کودکان در کجا هستند؟ من می گویم که بله مطمئنا بسیاری از کودکان آسیب پذیر و محروم در روستاها زندگی می کنند اما، با توجه به بررسی ها و مشاهدات ما در شش سال گذشته، تعداد  بسیاری از کودکان آسیب پذیر در شهرها و در حاشیه شهر ها زندگی می کنند. به همین دلیل اولویت در برنامه ۵ سال بعدی ما ممکن است کمی با سال های گذشته متفاوت باشد. ممکن است دیگر آن سه استان اولویت ما نباشند یا این که مناطق مشخصی از آن سه استان که روی آن ها کار کردیم دیگر در اولویت قرار نگیرند. احتمال دارد در برنامه آینده کودکانی که در حاشیه شهرها و در داخل شهرهای بزرگ زندگی می‌‌‌‌‌‌کنند را در اولویت فعالیت هایمان قرار دهیم. اگر به تهران نگاه کنیم، بسیاری مردم فقیر در طبقات پایین جامعه را می بینیم که به دشواری زندگی می کنند. در میان این افراد بسیاری از کودکان افغانی و یا مهاجران غیرقانونی دیگر هم وجود دارند که نمی توانند از همان امکاناتی برخوردار شوند که کودکان ایرانی برخوردار هستند.

  • در برنامه پنج ساله گذشته، در ارتباط با آن سه استان چه اقداماتی انجام شده است؟

در هر پنج زمینه کاری یونیسف فعالیت کردیم. بهداشت، آموزش، تغذیه، حمایت از کودک و پیشگیری از اچ آی وی/ایدز. ما در بخش های روستایی این استان ها، چندین مرکز تغذیه و چند مرکز روستا-مهد راه اندازی کردیم. بر همان اساسی که توضیح دادم. نشان دادیم که طرح کاربردی است و منتظر شدیم تا مسئولان بهداشت خود مراکز بیشتر و بهتری راه اندازی کنند و این دقیقا همان چیزی بود که اتفاق افتاد. ما نزدیک به بیست مرکز تغذیه روستایی و روستا مهد در مناطق روستایی این استان ها برپا کردیم. اکنون تعداد این مرکز ها به بیشتر از هزار رسیده است. این نشان می دهد که طرح کاربردی بود و نتیجه داد.

  • از دید شما جایگاه کودکان ایران در مقایسه با کودکان دیگر کشورهای منطقه و جهان چگونه است؟

فکر می کنم باید در پاسخ به این پرسش به این واقعیت برگردیم که ایران یک کشور با درآمد متوسط است. ما نمی توانیم وضعیت کودکان ایران را با کودکان کشورهای دیگر مقایسه کنیم. زیرا همان طور که توضیح دادم، در خود ایران و در میان کودکان ایرانی نابرابری های بسیاری وجود دارد و این نکته بسیار مهمی است. کودکان خانواده های بالاترین طبقات اجتماعی در ایران، وضعیت بسیار بهتری نسبت به کودکان در کشورهای منطقه دارند اما در خانواده های طبقات پایین جامعه ایران، وضعیت کودکان ممکن است بدتر از کودکان دیگر کشورهای منطقه باشد. اما، اگر به میانگین داده های ملی ایران نگاه کنیم می توانیم آن را با اهداف توسعه هزاره سازمان ملل بسنجیم. اهداف توسعه هزاره سازمان ملل، معیار بسیار خوبی برای مقایسه هستند.

مثلا اگر به شاخص توسعه انسانی در اهداف توسعه هزاره نگاه کنیم، که تازه ترین  آمار آن را سازمان ملل امسال منتشر کرده است، ایران در جایگاه هفتادم در میان ۱۶۹ کشور قرار دارد. این تنها معیار برای میانگین ها است. اما پرسش جالب تر این است که به جای نگاه کردن به جایگاه جهانی، به وضعیت در سطح داخلی و ملی و محلی در ایران نگاه کنیم.

 در این جاست که باید به آمار جزئی تر نگاه کنیم. اما، درکل، مثلا در مرگ و میر کودکان زیر پنج سال، در سال  ۱۹۹۰ که آغاز تلاش برای دستیابی به اهداف توسعه هزاره بود، ایران در جایگاه ۷۳ بود، اکنون به جایگاه سی و یکم رسیده است. این یک پیشرفت بسیار بزرگ است. سرعت این پیشرفت نسبت به بسیاری از دیگر کشورهای منطقه بسیار خوب بوده است. در ارتباط با مرگ و میر مادران، که آن هم شاخص بسیار مهمی در زندگی کودکان است، نرخ بهبود وضعیت، حتی بهتر هم بوده است. در دهه ۱۹۹۰ ایران در جایگاه ۵۰ا  بوده و در آخرین آمار مربوط به آن که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد در جایگاه ۳۰ ام است.

در این ارتباط ایران در منطقه نخستین کشور است. اگر به هدف های چهارم و پنجم برنامه توسعه هزاره نگاه کنیم، هم ایران رشد بسیار خوبی داشته است. در این دو بخش، در آمار کلی مربوط به نام نویسی کودکان در مدرسه های ابتدایی، پیشرفت ایران قابل توجه بوده است. اما، اگر جزئی تر نگاه کنیم، مثلا بپرسیم که این پیشرفت بیشتر در چه زمانی صورت گرفته، می بینیم که بیشترین پیشرفت در سال های دهه ۱۹۹۰ انجام گرفته است. این یک نوع نگاه کردن است و از دریچه آمارهای ملی که میانگین هستند. اما، اگر جور دیگری نگاه کنیم، و به داده های داخلی و جزئی تر نگاه کنیم که منطقه های مختلف ایران را در بر می گیرد، وضعیت نامساعد است. برخی از استان ها وضعیت بسیار بهتری از استان های دیگر دارند. این ها نکاتی هستند که هنگام مقایسه با دیگر کشورها باید به آن ها توجه شود. زیرا، آمارهای ملی که میانگین ها را در بردارند، بخشی از واقعیت را نشان می‌دهند .  یک بخش بسیار مهم دیگر از واقعیت  در سطح پایین تر این آمارها نهفته اند و باید به شکل منطقه ای و با جزئیات بیشتر آن ها را بررسی کرد.

  • چه برنامه های مشخصی در ارتباط با دختران و کودکان افغان در ایران وجود دارد؟

سطح فعالیت ها در این دو گروه متفاوت است اما برای هر دو گروه، برنامه آموزش در دست انجام است. اجرا کردن برنامه آموزش با تمرکز ویژه بر دختران، به این معنی نیست که تنها به آموزش دختران توجه می شود اما، به این معنی است که بر آموزش دختران و برابری جنسیتی در آموزش تمرکز ویژه ای وجود دارد. در ارتباط با برابری جنسیتی در آموزش ابتدایی، در آمارهای جهانی، ایران پیشرفت خوبی داشته است. اکنون تعداد دختران در آموزش ابتدایی از پسران بیشتر است.  در ارتباط با دوره راهنمایی ، پیشرفت هایی صورت گرفته اما هنوز به اندازه کافی گسترده نشده است و هنوز باید تلاش های بیشتری شود.

 در ارتباط با آموزش، ما برنامه مشخصی داریم که امیدواریم در برنامه همکاری آينده با دولت بتوانیم آن را اجرا کنیم. باید درباره‌اش با دولت ایران گفت و گو کنیم. این برنامه به طور مشخص به مسائل جنسیتی در آموزش در ایران می پردازد. ما در همه زمینه های فعالیت مان تلاش می کنیم تا مجموعه ای از داده ها را در ارتباط با دختران و  پسران به طور جداگانه گردآوری کنیم. با بررسی داده ها اگر ببینیم که در یک زمینه مشخص، تفاوتی بین دختران و پسران وجود دارد آن را در برنامه ریزی های مان دخالت می دهیم. این تفاوت می تواند در جهت مثبت یا منفی باشد، ما این تفاوت را در برنامه ریزی های مان در زمینه های مختلف کاری در نظر می گیریم  ودخالت می دهیم. گاهی به دست آوردن این داده ها، کار ساده ای نیست. گاهی اصلا داده هایی در بعضی زمینه ها در ارتباط با دختران و پسران وجود ندارد. اما، ما همیشه سعی می کنیم تا این داده ها را به دست آوریم.

از این داده ها، در همه زمینه های کاری استفاده می کنیم. مثلا در برنامه های مربوط به حمایت از کودکان، به این داده ها برمی گردیم،‌ یا در ارتباط با مبارزه با اچ آی وی و ایدز یا زمینه های دیگر آن ها را در برنامه‌‌ها دخالت می دهیم.

  • کودکان ایران در چه زمینه‌هایی وضعیت مناسب یا وضعیت ناگواری دارند؟

اجازه دهید به برخی موارد اشاره کنم. اشاره کردم که ایران پیشرفت بسیار خوبی در کاهش مرگ و میر کودکان داشته است. موثر ترین علت این پیشرفت، بهبود وضعیت مهار بیماری های واگیردار در ایران بوده است. یک خطر مهم که اکنون کودکان ایرانی را تهدید می کند، حوادث و آسیب‌ها هستند. حوادث دومین خطر بزرگ برای زندگی کودکان ایران هستند اما چیزی نمانده که به نخستین عامل مرگ و میر آن‌ها تبدیل شوند. تصادفات رانندگی یک بخش بزرگ و گاهی بزرگ ترین بخش این حوادث هستند. اما، دلایل دیگر هم هستند. مانند حوادثی که در خانه و یا مدرسه برای کودکان پیش می آيند. این حوادث  تنها منحصر به ایران نیست و در بسیاری از کشورهای با درآمد متوسط اتفاق می‌افتد.

حوادث در ایران، دومین علت مرگ و میر کودکان هستند اما فاصله آن با نخستین عامل مرگ و میر بسیار اندک است. این چیزی است که ما می خواهیم بیشتر درباره اش کار کنیم و دولت ایران هم اکنون بر روی آن کار می کند و تصمیم دارد تا بیشتر به آن توجه کند. نکته دیگر، برمی گردد به پیمان نامه جهانی حقوق کودک. پیمان نامه می‌گوید باید در امور مربوط به کودکان به بهترین شکل به نیازها و علایق کودکان پاسخ داده شود، منافع عالی کودکان رعایت شود، نابرابری وجود نداشته باشد، کودکان بتوانند در تصمیم گیری در ارتباط با اموری که به زندگی آن ها مربوط است مشارکت کنند و موارد دیگر. برای رعایت این حق، لازم است نخست بدانیم، بهترین شکل برطرف کردن نیازها و علایق کودکان چیست؟ و اصلا این نیازها و علایق چه هستند؟ پدران و مادران، آموزگاران، دولت و برنامه ریزان، باید در این باره آگاه باشند. اما این دانش و آگاهی همیشه وجود ندارد و دیده نمی شود. بنابراین، نخست باید در این زمینه اطلاع رسانی شود که کودکان چه نیازهایی دارند؟ و گام بعدی هم این است که در رفتارها برای برآوردن آن نیاز ها تغییر ایجاد کنیم.

یک نمونه خوب در این موضوع، برنامه ای است که ما درباره مبارزه با خشونت علیه کودکان داریم. اجرای این برنامه در ایران دلایلی دارد. زیرا ما می دانیم که موارد خشونت علیه کودکان در ایران کم نیست و در بسیاری از موارد هم با عدم آگاهی انجام می‌شود. مثلا آموزگاری گمان می کند که تنبیه کردن مثلا تنبیه بدنی کودک راهی است برای آموزش او. این یک باور نادرست است. و ما می دانیم که تنبیه کودک روش مفیدی برای آموزش هیچ چیزی به کودک نیست. کاملا ثابت شده که تنبیه بدنی همیشه نتیجه عکس می دهد و شخصیت و وجود کودک را ویران می کند. اما، هر کسی که مسئولیت پرورش کودکان را دارد نسبت به این مسئله آگاهی ندارد.

در این ارتباط ما هنوز کار بسیاری در پیش داریم و اقدامات و تلاش های بسیاری می توانیم در ایران انجام دهیم. مثلا بین قانونی که در کشور وجود دارد و آن چه انجام می شود تفاوت هست. طبق قانون ایران تنبیه فیزیکی کودک در مدرسه ممنوع است. اما این به آن معنی نیست که انجام هم نمی شود. این تنها یک نمونه است و درباره موارد گوناگونی در این ارتباط می توان صحبت کرد. در بسیاری از کشورها و از جمله در ایران، به قانون ها توجه نمی شود به کودک به عنوان یک شی نگاه می شود. ما از یک شی نگهداری می کنیم. آن را در گوشه ای می گذاریم و می دانیم که چه چیزی برایش خوب است و چه چیز مناسبش نیست و بهترین راه نگهداری از آن را می دانیم .

ما باید این طرز نگاه به کودک را کنار بگذاریم. ما باید به کودک به عنوان یک موجود انسانی نگاه کنیم. موجودی که این توانایی را دارد که نیازها و احساستش را بیان کند و ما باید به این نیازها و احساسات توجه کنیم به بیان او گوش دهیم و آن را جدی بگیریم. سپس بر اساس آن ها و برای برطرف کردن آن نیازهای عنوان شده از سوی کودک حرکت و اقدام کنیم. این فرهنگی است که هنوز در ایران جا نیفتاده است. هنگامی که من از کودکان و از پیمان نامه حقوق و کودکان حرف می زنم همیشه این یکی از مهم ترین نکته هایی است که بر رویش تاکید می کنم.

  • در این ارتباط یونیسف ایران چه برنامه هایی دارد؟

هر برنامه ای که در یونیسف اجرا می‌کنیم. یک بخش ارتباطات و اطلاع رسانی نیز دارد. ما درباره اش مطللب می نویسیم و صحبت می کنیم. خود ایرانی ها هم در ارتباط با موضوع خشونت علیه کودکان بسیار فعال هستند. پیام اصلی از طریق گفت و گوها منتقل می شوند. مانند همین اکنون که من با شما صحبت می کنم و این پیام منتقل می شود به خوانندگان شما. اما خوب ما می خواهیم که مردم ایران به شکلی تشویق شوند که خودشان در این زمینه ها دست به فعالیت بزنند. اما با منابع محدودی که داریم می کوشیم تا پیام ها را منتقل کنیم. و مردم ایران خودشان دست به فعالیت بزنند و در ترویج این اصول بکوشند. یکی از فعالیت های یونیسف این است که با رهبران مذهبی در ایران در این ارتباط  کار می کند. آن ها از جایگاه محکمی در بین مردم برخوردارند. این رهبران می توانند پیام رسانان خوبی باشند در زمینه حقوق کودک.

  • و پیام آخر شما برای مخاطبان کتابک؟

یونیسف از سال ۱۹۵۰ در ایران حضور دارد. در بین سازمان های بین المللی که در ایران هستند یونیسف یکی از قدیمی ترین آن ها است. اما هنوز در میان بسیاری از مردم ایران ناشناخته است. ما این کشور را به خوبی می شناسیم. یونیسف همیشه در ایران و همراه با دولت و مردم ایران فعالیت کرده است. با وجود چالش ها و مشکلاتی  که در اجرای پیمان نامه حقوق کودک در ایران پیش می آید، ما این جا هستیم چون فکر می‌کنیم که کارهای بسیار زیادی را می توان با همکاری با مردم و دولت در ایران برای رعایت حقوق کودکان و فراهم کردن برابری و رفاه برای آن ها انجام داد . ما نتایج فعالیت هایمان را در ایران می بینیم هر چند که ممکن است بسیاری از آن ها در میان مردم ایران ناشناخته باشد و در خیلی از موارد مردم از شیوه کار و فعالیت ما آگاه نمی شوند. اما ما می دانیم که کودکان از نتیجه این تلاش های روزانه حتی بدون دانستن این که چه اتفاق هایی رخ می دهند، بهره مند می‌شوند. فکر می کنم این پیام پایانی من باشد.  

Submitted by admin on