هنر و کودک: فرصتی برای بروز احساسات و اندیشه‌ها

در بحث هنر کودک دو مقوله کاملاً مجزا مطرح است. هنر برای کودک و هنرکودک. آن جا که هنرمند بزرگسال با ابزار هنری فعالیتی برای کودکان انجام می دهد، هنردرخدمت به کودک قرار می گیرد و آن جا که کودکان شخصاً ابزار هنر را در اختیار می گیرند تا احساس واندیشه وتجربهشان را بیان کنند، قلمرو هنر کودک است. این دومقوله درعین جدایی واستقلال، تأثیر جدی بر یکدیگر دارند در تحلیل وبررسی هرکدام، نقاط مشترکی وجود دارد.

کودکی که ابزار هنر را در اختیار می گیرد، متأثر از مجموعه عناصر هنری است که پیرامون اورا فراگرفته است؛ چه آثاری که توسط بشر پدید آمده است و چه طبیعتی که در آن زیست می کند.

هنرمندی که از ابزار هنر استفاده می کند تا آفرینشی در خدمت کودک داشته باشد، مجموعه تواناییها، نیازها، علایق وانگیزه‌های کودک راهنمای اوست تا سودمندی اثرش کم مایه نباشد. یکی از راههای دسترسی به این مجموعه، هنر آفریده شده توسط خود کودکان است.

هنربرای کودک

کودکان نفس می کشند،

کودکان زنده اند،

کودکان هوشیارند. 

پنج حس کودک او را یاری می دهد تا هوشیار و توانا نفس بکشد تا متأثر از اطراف خود است آن‌چه را می بیند، می شنود، لمس می کند، می بوید و می چشد. در رفتارهایش منعکس می شود. عکس العمل های او بازتاب دریافت های روزمره اوست. تحقیقات نشان می دهد که او حتی در زمانی که به صورت توده سلولی در حال تکثیر شدن در شکم مادر است، تحت تأثیر موسیقی و صدایی است که در پیرامون مادر پخش می شود. او لمس مادر و دیگران را حس می‌کند، متأثر از غذا وهوایی است که مادر از آن بهره می برد وتحت تأثیر متن وشعری است که مادر می خواند و می شنود.

تحقیقات دانشمندان گویای آن است که همه آن‌چه به کودک از نخستین ماه های به وجود آمدنش عرضه می شود، درحافظه اش بایگانی می شود، ممکن است آن ها را به یاد نیاورد یا در موردش سخن نگوید، اما حافظه های بعدی او بر پایه آن اندوخته ها استوار خواهد شد. 

به این ترتیب کودک از هرآن‌چه پیرامون آن را احاطه کرده است، با پنج حس خود تأثیر می گیرد وهوشیاری اش غنی می شود. غنای این هوشیاری مدیون تلاش ماست! ما در پیرامون او چه تدارک دیده ایم؟

کودکی که از بستر برمی خیزد تا به بستر باز می گردد مدام در معرض تحریک حواس پنجگانه اش است. ما تا چه حد هوشیارانه پیرامون او را آراسته ایم؟ 

مروری کنید به زندگی نزدیکترین کودکی که در کنارتان است. با چه حالتی از خواب برمی خیزد؟ چه بویی به مشامش می رسد؟ چه رنگه ایی اشیا و اطراف او را پوشانده است؟ حجم های پیرامونش چگونه کنار هم قرار گرفته اند؟ ذائقه اش را با چه موادی آغشته می کنیم؟ مواد مورد لمس چقدر تنوع ودلپذیری دارد؟ شما هنرمندید. مخاطب من شما، خواننده عزیزم، شما هستید که هنرمندید؟ به اطرافتان نگاه کنید! به اتاق به خانه به خیابان، به مدرسه، به شهر وطبیعت کنار کودک! هنر را جستوجو کنید! هنوز به هنر برای کودک نرسیدهایم. هنر به طور عام را جستوجو کنید! صادقانه بگویید، چقدر هنرمندانه است؟ . . . . .

هنر و کودک: فرصتی برای بروز احساسات و اندیشه‌ها

طبیعت سرشار از زیبایی است از آسمان تا زمین، نقطه به نقطه. از صوت واز رنگ و فرم، از بو ومزه تا جنسیتها. اگر می گذاشتیم کودکمان در طبیعت عریان از تدارکات تمدن زندگی شهرنشینی به سرببرد، بیشک و از هنگامی که از بستر بلند می شد تا هنگامی که به بستر می رفت از زیبایی هنر و طبیعت بهره می برد. از صدای پرندگان وتابش نورخورشید سحری، از سبزی گیاهان و گونه گونی گل ها، از تیرگی وسترگی کوه ها، از عظمت وآرامش کویرها، از دیدار و لمس جانداران لذت می برد.

طبیعت قل می زند از هنر، قل می زند از زیبایی آرامش بخش روح وجسم کودک، اما در زندگی شهرنشینی، در کنج دیوارهای برج ها و آپارتمان ها، در حصار تنگ خانه ها و ازدحام وسیله در اتاقش، چه چیزی برایش به ارمغان آورده ایم؟

یک نفس عمیق بکشید! بوهای اطرافتان را با دقت حس کنید. آیا بوهای خوشایندی است؟ آیا درتدارک بوهای خوشایند، بوهای آرامش بخش، بوهای احساس برانگیز، هیچ توجه هنرمندان های شده است! اگر دود گازوییل، اگر سم حاصل از سوخت بنزین، ریه های اورا نمی سوزانند، آیا بوی خوشایندی در اطرافش حس می شود؟ او می توانست رایحه مسرت بخش گل ها، سبزه ها، درختان، شبنم ها، وحیوانات را حس کند و پرنشاط از نفس تازه به هیجان آید. به خوراکی هایی که به او می خورانید، توجه کنید. چیپس ها و پفک ها، سس ها و کالباس ها و شکلات هایی با رنگ و مزه شیمیایی، ذائقه او را مسموم کرده است.

چه زیبایی در طعم و چه زیبایی در چینش خوراکی هایش به کار برده شده است! آیا در بشقاب غذایش، و سفره پیش رویش، اثری از هنر چیدمان مواد غذایی دارید؟ با حس لامسه اش چه کرده اید؟ آیا فرصت دارید همه چیز را لمس کنید؟ آیا در لمس طبیعت واشیاء ومواد، فرصت تأمل وتمرکز دارد؟ آیا لباس و وسایل اسباب بازی هایش تنوع دلپذیری برای تحرک حس لامسه اش دارند؟ آیا فرصت دست کاری و بازی با مواد متنوع را دارد؟ آیا هنرمندانه به سراغ مواد قابل لمس او رفته اید؟ شنوایی اش با چه صوت وصدایی تحریک می شود؟ با تبلیغات و کارتون ها وفیلم های مکرری که معمولاً با حداقل توانایی هنری ساخته شدهاند، مقابل تلویزیون گوش هایش پر می شود از صدای فریاد، وحشت شلیک، گوش هایش بمباران می شود.

موسیقی که از دستگاه های صوتی می شنود آیا بویی از اصالت و فرهنگ و سنت دارد؟ آیا ارزش هنری جهانی ونه حتی مناسب سن و توان ودرک او دارد؟ یا موسیقی هایی را می شنود که کمترین ارزشی برای کودک قایل نیست، چرا که کمترین شناختی از او وتوانایی هایش ندارد. آیا موسیقی که در فضای زندگی کودک پخش می شود، کمترین فرصت تأمل و تمرکز برای برانگیختن احساس وعواطف رقیق اورا فراهم  می‌کند؟ چه می بینید؟

دیدن معمولاً مهمترین وگاه تنها حسی است که برای هنر کودکان مطرح شده است. بیشترین توجه را فقط به هنر بصری اختصاص داده اند یا فقط آن را می شناسند. با این حس که بیشتر از همه مورد نظر بوده است، چه کرده ایم؟

چقدر تابلوهای زیبا در محیط وتصویرهای مناسب در کتاب های او داریم؟ به کتاب ها و مجله های روی دکه ها و پشت ویترین ها نگاهی از منظر هنر بیاندازید، به نقاشی های دیوارها، نرده ها، خط کشی ها، علایم وتابلوهای، در شهرتان کمی بچرخید، چرا راه دور می روید، به همین خانه ها واتاق ها نگاه کنید، چقدر هنر رنگ آمیزی وفرم و شکل می بینید؟ چقدر از آنها کودک را هم دیده اند؟ به حجم هایی که کنار هم چیده شده اند، نگاه کنید. تناسب وهماهنگی شان با هم، با محیط چقدر هنرمندانه است؟ حتی به دانشکده های هنر نگاهی از منظر هنر بی اندازید به داخل ساختمان ها، وسایل، مبلمان، کمدها، اشیای تزئینی چقدر هماهنگ و متناسب است، حتی اتاق خود کودک؟ چقدر کودک و نیازهایش در آن ها دیده شده است چقدر به هنر با ابعاد کلیاتش و یا ابعاد هویت بومی وملی توجه شده است. ما کجا و کی هنر را دیده ایم؟ ما کجا و کی هنر کودک را شناخته ایم؟ کودک ما در محیط زندگی اش نفس می کشد، می بیند، می شنود، بو می کشد، مزه می کند، و از همه آنها می آموزد.

هنر و کودک: فرصتی برای بروز احساسات و اندیشه‌ها

و از آموخته هایش در بیان احساساتش در هنرش مدد می گیرد. کسی نیست که در شهر قدمی بردارد و کودک از او متأثر نشود. از همکاران شهرداری که شهر را تمیز می کنند و رستنی ها را زندگی می بخشند تا هنرمندانی که شهر را تزیین می کنند و صدها نفر که زندگی کودک را می سازند.

هنرکودک

کودک بالقوه خلاق و آفریننده است. او از محیط می گیرد، با مجموعه توانایی ها، وتجربه های قبلی خود درهم می آمیزد و بروز آن چیزی است، خاص خودش. این کودک به تمام عرصههای هنر که در اطراف اوست، ارتباط پیدا می کند. این تصور غلط که هنر کودک را فقط نقاشی های او می بینند، شاید به این لحاظ است که ثبت وجمع آوری نقاشی ساده تر بوده است و بیشتر مورد بحث و تحلیل روانشناسان قرار گرفته است و شاید تنها در این حوزه تحقیقات ارزشمند ترجمه و تألیف شده است. عمده بررسی ها وتحلیل های نقاشی کودکان توسط روانشناسان انجام شده است و بیشتر منظور آن شناخت بیشتر از کودک بوده است.

از آن جا که وسیله اثرپذیر واثرگذار برای ترسیم در کنار اکثریت قریب به اتفاق کودکان قرار دارد، فرصت بیشتری برای بررسی ویژگیهای ترسیمی کودکان به وجود آمده است. پژوهش و تجربه های بسیاری بر روی آثار موسیقی وحجم سازی کودکان در جهان شروع شده است، می توان با مطالعه آنها پایه تفکر بررسی هنر کودکان را در کشورمان وسیع تر کرد.

شما در هر هنری که به آن مسلط هستید، می توانید فعالیت کودکان را در آن حوزه هنری بررسی کنید. اگر معمار هستید یا عکاس یا طراح صنعتی، نقاش یا نویسنده، طراح لباس یا مجسمه ساز، بازیگر، یا طراح پارچه، فرق نمی کند. ابتدا مقوله هنر خود را خوب بشناسید، ابعاد خلاق و ابتکاری در آن را پیدا کنید بعد به مطالعه مؤثر و دقت کافی به کودک مخاطب خود داشته باشید در هر گروه سنی که هستید، به بررسی مراحل رشد همه جانبه آنها و ویژگی های تفکر و ویژگی های ترسیمی آنها بپردازید به محیط آموزشی، بازی و زندگی کودک سربزنید، بنشینید وکودک را مشاهده کنید، به حرف هایش گوش بدهید برنامه های خلاق آموزشی آن‌ها را مطالعه کنید سپس به این بیندیشید که از آن‌چه در حوزه هنر مورد نظر خود و تخصص ویژه خود دارید، چه چیز را می توانید با کودک سهیم شوید به این بیندیشید که از بین رفتارها وفعالیت های کودک، کدام مستقیم یا غیرمستقیم به حوزه هنر مورد نظر شما ارتباط پیدا می کند اگر خوب ببینید وخوب بیندیشید و خلاق فکر کنید، حتماً این ارتباط را پیدا می کنید، چرا که همه هنرها برخاسته از زندگی انسان است.

زندگی انسان نیز در مراحل رشد تکاملی خود از کودکی به بزرگسالی می رسد. حالا کار شما این است که ابزار کافی و مناسب سن کودک را در اختیار او قرار دهید، صبرکنید تا ببینید او چگونه با آن ابزارها کار می کند.

برای کودک بگویید که شما کی هستید، چه می کنید، حاصل فعالیت هنری شما چیست و کجا نمونه هایی از آن را در زندگی روزمره خود پیدا می کند و حاصل فعالیت شما چه تأثیری در زندگی دارد باید بتوانیم حرفها را چنان ساده و صحیح بیان کنید که کودک مخاطب شما آن را درک کند برای این منظور همان مشاهده دقیق رفتار او وشنیدن حرفهای او لازم است. اگر به حرفهای کودک خوب گوش کنید، یاد می گیرید که چگونه تجربه هایش را با آنها سهیم شوید و یاد می گیرید که چگونه به او فرصت ابراز احساس واندیشه اش را از طریق هنر موردنظر خود فراهم کند او ابتدا مدتی به تجربه وتقلید می پردازد وبعد از مدتی اگر شما زیاد دخالت نکنید، رفتارها وفعالیت های شخصی خود را در آن حوزه ابراز خواهد کرد.

تجربه های کارهنری با کودکان در برخی از شاخه های هنر در کشورمان محدود است. به نقاشی و خمیربازی و گاهی نمایش و موسیقی محدود شده است که معمولاً به آموزش مستقیم ویادگیری ذهن بسنده می کند. در این که کودک مانند معلمش کپی کند وتقلید کند خرسند می شوند وتشویقش می کنند و کمترهنر را وسیله ابراز احساس از طریق ابزار قرار می دهند.

شما هنرمند عزیز

هرجا که هستید ودرهر حوزه هنری که فعالیت می کنید،

جای خالی پژوهش تجربه با کودکان خالی است.

شما معلم عزیز

هنر کودک را به چند حوزه محدود نکنید

هنر کودک را به آموزش فن محدود نکنید

فرصت دهید که هنر فرصتی شود برای بروز احساس و اندیشه، وتجربه کودک هرچقدر هم که ناشیانه باشد، بگذارید هنرفرصتی برای تخلیه انرژی و روانی و تعالی رشد کودک فراهم آورد.

نویسنده
زهرا فرمانی
منبع
ماهنامه جهان هنرس۱ ، ش۲ (اردیبهشت ۱۳۸۵):۱۳-۱۵.
Submitted by editor6 on