جلسه دوم: آشنایی با میراث معنویی

در این کارگاه کودکان با اسطوره ها, قصه ها و افسانه ها, نقالی, جشن ها و دیگر میراث معنوی آشنا می شوند.

در آغاز جلسه اگر کودکان با خود اشیای قدیمی به کلاس آورده اند، همه آن ها را ببینند و درباره ی تاریخچه ی خانوادگی هر یک از اشیا برای دوستان شان توضیح دهند. از آن ها بخواهید درباره ی اینکه هر کدام از آن ها از چه کسی به ارث رسیده است، بحث و گفت و گو کنند. پس از آن، آموزه های جلسه ی گذشته را مرور کنید. بعد به موضوع میراث معنوی بپردازید.

هر آنچه از گذشتگان به ما به ارث رسیده و لمس کردنی نباشد، میراث معنوی نامیده می شود. میراث معنوی شامل اسطوره ها، موسیقی و ترانه های محلی، زبان و گویش، غذا های محلی،  پوشاک سنتی، مراسم و مناسک ویژه  ی  بومی، مراسم عروسی، ورزش ها، بازی ها و رقص های محلی، وجه تسمیه، سوغات، جشن ها و عیدهای ملی و مذهبی، دین ها و فرقه ها، اقوام، سوگ ها و عزاهای عمومی و خصوصی، طب سنتی و گیاهی و ...  است. همه ی این ها از گذشتگان به شکل شفاهی و سینه به سینه به ما به ارث رسیده اند و اگر از حالا برای شناخت آن ها نکوشیم و این گونه آثار را گرد آوری نکنیم، از بین می روند.

آشنایی با برخی انواع میراث معنوی:

۱- اسطوره ها:

از کودکان سوال شود که اسطوره چیست؟

اسطوره، واژه ای عربی به معنای افسانه ای است که چگونگی آفرینش هستی، رخدادهای طبیعی یا علت به وجود آمدن موجوداتی مانند فرشته ها و موجودات غیر واقعی را  توضیح می دهد.

در روزگاران کهن به روایت اسطوره ها، مردم فکر می کردند که منشا رنگین کمان جعبه ی بزرگی از سکه های طلا در پایان آسمان است که بازتاب آن در آسمان سبب پدید آمدن رنگین کمان می شود.

در اینجا، علت علمی به وجود آمدن رنگین کمان را از کودکان بپرسید و در این باره گفت و گو کنید.

 از نمونه های بسیار زیبای اسطوره های ایرانی "آرش کمانگیر" است. نسخه ای از این اسطوره را از سایت کتابک تهیه کنید و در جمع کودکان بخوانید. آرش، پهلوانی است که در زمان منوچهر، پادشاه پیشدادی، زندگی می کرد. او را به این سبب کمانگیر خوانده اند که در تیراندازی بی مانند بود. در" اوستا" کتاب دینی زردشتیان، از آرش و تیر اندازی او یاد شده است.

پس از بحث و گفت و گو به کودکان توضیح دهید:

در زمان های گذشته، مردم علت علمی رویدادها را نمی دانستند و به ناچار واقعیت ها را با نیروی تخیل خود ترکیب می کردند تا به توضیح قانع کننده ای درباره ی آن ها دست یابند.

توجه: برای استفاده ی بهتر، این اسطوره ( اسطوره ها) را روی کاغذ A4 کپی کنید تا کودکان در کارگاه صحافی از آن ها کتاب بسازند.

در ادامه توضیح بدهید که هر ملتی اسطوره های ویژه ی خود را دارد، البته بسیاری از اسطوره ها ریشه های مشترک درملت های گوناگون دارند، مانند رستم و هرکول که هر دو انسان هایی دارای نیروهای شگفت و فراطبیعی بودند، همچنین آشیل و اسفندیار که هر دو رویین تن بودند و تیر بر بدن آن ها به جز پاشنه در آشیل و میان دو چشم دراسفندیار، کارگر نبوده است. از نمونه های دیگر می توان به چگونگی به دنیا آمدن رستم و سزار اشاره کرد که هر دو با  روش سزارین به دنیا آمده اند و به عمل سزارین، رستم زایی هم می گویند.  نتیجه می گیریم که اسطوره ها ریشه های یکسانی داشته اند و با گذشت زمان و مهاجرت انسان ها به جاهای مختلف زمین، شکل متناسب با جغرافیای آن مکان را به خود گرفته اند.

امروزه اسطوره شناسی یکی از شاخه های علوم انسانی است و در دانشگاه ها تدریس می شود.

چرا باید اسطوره ها را بشناسیم؟ 

زیرا آن ها بخشی از گذشته ی ما هستند. از راه مطالعه و آشنایی با آن ها ازطریق متون کهنی که باقی مانده اند، یا مطالعه ی نقش بناها، ظرف ها، قالی ها یا پوشاک قدیمی، می توان به واقعیت های بسیاری پی برد.

۲- افسانه ها و قصه ها:

افسانه ها قصه های خیالی هستند که ماجراهای غیر واقعی دارند  و با قدرت تخیل انسان ها ساخته شده اند. در افسانه ها جانوران حرف می زنند، اژدها ها پرواز می کنند، جادوگران و پری ها با انسان ها ارتباط دارند و ....

از کودکان بخواهید چند نمونه از موجودات خیالی در افسانه ها را نام ببرند.

قالیچه های پرنده، کلاه های غیب کننده، چوب های جادویی، شمشیرهای جادویی، تخم های طلا، چنگ های سحر آمیز، جادوگران و پری ها، از نمونه های این موجودات اند.

افسانه ها بیانگر آرزوهای انسان ها هستند  . گاهی پس از زمان های دراز، افسانه ها واقعیت پیدا می کنند، مانند آرزوی پرواز.

 افراد علاقه مند، بسیاری از قصه ها و افسانه های کهن را گرد آوری کرده اند و می کنند که در قالب کتاب چاپ شده اند و می شوند. امروزه، همه می توانند قصه ها را در کتاب ها و شبکه ها ی اینترنتی به راحتی بخوانند، ولی تا همین چند سال پیش در همه جای دنیا، قصه ها تنها به شکل شفاهی نقل می شده اند.

از جمله کسانی که قصه ها را گرد آوری و چاپ کرده اند می توان به شارل پرو و برادران گریم اشاره کرد. از نخستین کسانی که قصه های ایرانی را جمع آوری و چاپ کرد، والنتین ژوکوفسکی، ایران شناس روس بود. حسین کوهی کرمانی، صادق هدایت و صبحی قصه گوی رادیو از دیگر کسانی هستند که افسانه های ایرانی را گرد آوری کرده اند. بعدها صمد بهرنگی به گرد آوری قصه های آذری و علی اشرف درویشیان به گرد آوری قصه های کردی پرداختند.

از کودکان بخواهید چند قصه ی شناخته شده ی ایرانی را نام ببرند. نسخه ای ازقصه ها را در اختیار آن ها بگذارید.

دختران انار، بلبل سرگشته، پیرزن، خاله سوسکه، بز زنگوله پا، ماه پیشانی، حسن کچل و ... از نمونه های قصه های ایرانی، و شنل قرمزی، سیندرلا، هنسل و گرتل و جک و لوبیای سحر آمیز، از قصه های غیر ایرانی هستند که می توانید برای کودکان نام ببرید. در بخش ادبیات کهن ایران و ادبیات کلاسیک جهان کتابخانه ی کتابک کتاب هایی از این قصه ها را خواهید یافت.

در ادامه، توضیح دهید که شاید هنوز هم قصه های زیادی در حافظه ی برخی افراد باشد که هیچ کس آن ها را چاپ نکرده است. پس، مطالعه ی این میراث معنوی و گرد آوری آن ها، همچون پیدا کردن گنجی گرانبهاست که در ذهن آدم ها پنهان شده است.

از کودکان بخواهید برای جلسه ی بعد، از یک قصه، نه از روی کتاب، بلکه با گوش کردن به آن از زبان یک بزرگتر، یادداشت بردارند، آن را بنویسند و سر کلاس بیاورند.

۳- نقالی

در زمان های قدیم، که رادیو و تلویزیون و سی دی نبود، مردم برای پر کردن اوقات فراغت خود دور هم جمع می شدند و افرادی به نام نقال هم از روی یک پرده ی بزرگ که نقاشی هایی از همین قصه ها و افسانه هایی که توضیح داده شد، در آن کشیده شده بود، به تعریف کردن آن قصه یا روایت تاریخی می پرداختند. نقال ها سعی می کردند برای جذاب تر شدن برنامه شان، قصه را با شاخ و برگ تعریف کنند و مردم را به هیجان بیاورند. از موضوع های مورد توجه نقال ها می توان به قصه های شاهنامه، همچون رستم و سهراب، سوگ سیاوش، نبرد رستم با دیو سفید و رویداد های بزرگ مذهبی مانند واقعه ی عاشورا اشاره کرد.

 امروزه به دلیل پیشرفت فناوری، دیگر خبری از نقالی نیست. پرده های نقاشی نقال ها در موزه ها نگهداری می شوند، ولی خود نقالی یک میراث معنوی است که نباید بگذاریم فراموش شود. به کودکان پیشنهاد کنید در  مدرسه به عنوان کار فوق برنامه مراسم نقالی ترتیب دهند.

۵- لالایی ها:

از کودکان بپرسید کدام یک لالایی بلد هستند؟ سپس توضیح بدهید:

لالایی ها نخستین سروده های شفاهی در روی زمین هستند. اولین واژگانی که با صدای دلنشین مادر در گوش فرزند تبدیل به زیبا ترین خاطره ها می شوند. در واقع لالایی ها اولین گفت و گوی مادر و فرزند به شمار می روند.

لالایی ها، بیانگر آرزوهای مادران برای فرزندان شان هستند. لالایی ها جزئئ از ادبیات شفاهی اند. هیچ کس لالایی را از روی نوشته نمی خواند و این ویژگی لالایی است. بیشتر لالایی ها دارای ریتم و آهنگ هستند و همین ریتم یکنواخت، همراه با حرکت گهواره باعث به خواب رفتن کودک می شود.

با مطالعه ی لالایی ها به بسیاری از واقعیت های زندگی مردم در نقاط مختلف پی می بریم. چند لالایی برای کودکان بخوانید و از آن ها بخواهید حدس بزنند این لالایی ها در چه وضعیتی سروده شده اند و آن ها می توانند چه اطلاعاتی درباره ی وضعیت سراینده به دست بیاورند. سپس چند نسخه لالایی در اختیار کودکان قرار دهید.

 به آن ها توضیح دهید که در زمان های گذشته بعضی از پدران ناچار بودند برای کار به شهرهای دور بروند. مادران در برخی از لالایی ها از اندوه دوری آن ها و امید بازگشت پدر به خانه حکایت می کنند:

لالالالا گل خشخاش

بابات رفته خدا همراش

لالالا لا گل گردو

بابات رفته توی اردو

لالالالا گل نعنا

بابات رفته شدم تنها

لالالالا گل پسته

بابات بار سفر بسته

لالالالا گل پسته

بابات رفته کمر بسته

لالالالا گل زیره

بابات رفته زنی گیره

لالالالا گل قالی

بابات رفته که جاش خالی

در بیشتر لالایی ها حضور  کودک، غم و ترس تنهایی را در مادر از بین می برده است:

لالالالا گل چایی

برو لولوی صحرایی

 تو از بچه ام چه می خواهی؟

 که این بچه پدر داره

 دو شمشیر بر کمر داره

 دو شمشیر بر کمر هیچی

 دو قرآن زیر سر داره ....

هنوز هم بعضی مادران برای آرامش بخشیدن به خواب کودکان، زیر سر آن ها قرآن می گذارند که در لالایی بالا به این موضوع اشاره شده است.

در مطالعه ی لالایی ها باید به جایی که آن لالایی خوانده می شده است، توجه کرد. برای نمونه، لالایی زیر که در میان مردم کرمان خوانده می شده است، نشان می دهد که در گذشته پر پرندگانی که در دریاچه ی هامون در سیستان زندگی می کردند، به کرمان و پارچه ی چیت از هند به ایران وارد می شده است:

الا لا لا ملوس ململ

 که گهواره ت چوب صندل

 لحافت چیت هندستون

 که بالشتت پَر سیستون

 الالا لا ای باد تابستون

 نظر کن سوی هند ستون

 بگو بابا عزیز من

 برای رودم کتون بستون

 برای نمونه، با خواندن این لالایی می فهمیم که پدر کودک لالایی درگذشته است و مادر با خواندن لالایی با کودک خود درد دل می کند:

گلم از دس برفت و خار مونده

به من جور و جفا بسیار مونده

 به دستم مونده طفل شیرخواری

 مرا این یادگار از یار مونده ....

با دادن این توضیحات به کودکان یادآور شوید که لالایی هادر زمره ی ادبیات شفاهی ومیراث معنوی ارزشمندی هستند که با مطالعه ی آن ها می توان از چگونگی زندگی و فرهنگ مردم گذشته آگاه شد. اگر ما به آن ها توجه نکنیم، کم کم از یاد می روند و نابود می شوند.

برای جلسه ی بعد، از کودکان بخواهید حتما از مادر یا مادر بزرگ شان بخواهند یک لالایی برای شان بخوانند. آن ها را بنویسند و بیاورند.

5- غذاهای سنتی:

با کودکان درباره ی غذا های سنتی مورد علاقه شان گفت وگو کنید .

غذای سنتی غذایی است که مردم یک منطقه ی ویژه می پزند و با ذائقه ی مردم آن سازگار است.

از معروف ترین غذاهای سنتی ایرانی می توان به آبگوشت، قورمه سبزی و اشکنه اشاره کرد. یک ایرانی در هر کجای دنیا که باشد بوی غذای ایرانی را تشخیص می دهد. این بو و خاطره ای که از آن در ذهن به وجود می آید، یک میراث معنوی است که فقط مال ماست و از گذشتگان به ما به ارث رسیده است. بخشی از فرهنگ ما بوده و معرف ملیت ماست. ما در خانواده های مان از کودکی با این غذا ها آشنا می شویم و به آن ها عادت می کنیم. برای همین، خیلی از غذاهای خارجی را نمی پسندیم. پس غذاهای سنتی و ایرانی جزئی از وجود ما می شوند. آبگوشت و گوشت کوب و ریحان و نان سنگک ویژه ی ما ایرانی هاهستند. امروزه، بسیاری از کشورهای دنیا شیرینی ها یا غذاهای سنتی خود را در فهرست میراث جهانی ثبت، و از این راه آن غذا را در حافظه ی مردم جهان ابدی کرده اند. ما هم می توانیم با اهمیت دادن به غذا های سنتی کمک کنیم تا غذاهای ایرانی در فهرست میراث جهانی ثبت شوند. می توانید در مدرسه روزنامه ی دیواری درباره ی غذاهای سنتی درست کنید یا در روزهای جشن با همکاری مدرسه غذاهای سنتی بپزید.

6- موسیقی، رقص و حرکات موزون:

همان طور که پرچم هر کشور ویژه ی آن کشور است، موسیقی اصیل و سنتی آن کشور نیز نماد و شناسنامه ی آن ملت به شمار می آید. گوش ما از کودکی با نغمه های ایرانی آشنا می شود و همانند ذائقه ی ما حساس می شود و به آن موسیقی خو می گیرد. برای نمونه، ممکن است شما یک فیلم خارجی ببینید که قطعه ای از موسیقی آن حالتی شرقی دارد. خیلی زود متوجه می شوید که این قطعه ی موسیقی چقدر به موسیقی ما شباهت دارد.  شما به راحتی می توانید موسیقی هندی یا آذری را تشخیص بدهید، بدون اینکه از علم موسیقی چیزی بدانید، به این دلیل که موسیقی جزئی از فرهنگ یک ملت است.

رقص ها و حرکات موزون هم در آغاز، حرکات نمادین و نمایشی سازگار با فرهنگ ملیت ها بوده و هماهنگ با موسیقی همان ملت طراحی شده اند. در زمان های دور، رقص و حرکات موزون معنای آیینی و حماسی داشته است. موسیقی ایرانی دارای هفت دستگاه است و یکی از کامل ترین دستگاه های موسیقی جهان به شمار می رود و خوشبختانه در فهرست میراث جهانی ثبت شده است.

به کودکان پیشنهاد کنید تا جلسه ی بعد به یک موسیقی اصیل ایرانی گوش کنند و نام خواننده و قطعه را یادداشت کنند و بیاورند.

7- جشن ها:

از کودکان بخواهید چند جشن بزرگ ایرانی را نام ببرند.

نوروز، شب یلدا، چهارشنبه سوری، تیرگان، مهرگان و جشن های مذهبی از نمونه های جشن های ایرانی اند. ایرانی ها از زمان های گذشته جشن های بسیاری داشته اند.

برخی جشن ها در چند کشور به طور مشترک جزئ میراث معنوی آن ها هستند. نوروز در کشور هایی مانند هند، پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان، قرقیزستان و ترکیه به طور مشترک ثبت جهانی شده است. این کشورها در گذشته در قلمرو ایران بوده اند. خانواده های ایرانی در هر کجای دنیا که باشند، در سال نو ایرانی سفره ی هفت سین می چینند و سال نو را به رسم ایرانیان آغاز می کنند.

در این مبحث می توانید برای کودکان انواع جشن های ایرانی را توضیح بدهید و  یکی از نزدیک ترین مناسبت ها را به عنوان  طرح پژوهشی با آن ها کار کنید.

می توانید عروسک حاجی فیروز یا تکم یا دیگر نمادها را به کلاس ببرید و آن ها را به کودکان نشان دهید.

8- بازی های سنتی:

از کودکان بخواهید تا چند بازی قدیمی را نام ببرند.

تیله بازی، یه قل دو قل، الک دولک، چوگان، گرگم به هوا، هفت سنگ، قایم باشک، لی لی،  طناب کشی، قاپ بازی، از انواع بازی های قدیمی اند. 

بازی، بخش اصلی زندگی کودک است. آن ها با کمک بازی ها به کشف محیط پیرامون خود می پردازند و مهارت های زندگی را می آموزند. بازی، انگیزه ی رقابت را در آن ها تقویت می کند و چگونگی ارتباط با همنوع را به آن ها یاد می دهد. امروزه، به دلیل زندگی آپارتمانی و نداشتن همبازی ضرورت بازی برای کودکان به فراموشی سپرده شده است. در این کارگاه می توانید یکی از بازی ها را با هم انجام دهید. به کودکان یاد آور شوید که با انجام دادن این بازی ها سبب زنده ماندن آن ها می شوند. در واقع، انگیزه ی اصلی ورزش هایی مانند فوتبال، شعبده بازی، ورزش باستانی و کشتی چوخا که در میان بزرگسالان فراگیر است، همان میل به بازی در انسان است که در تمام رده های سنی وجود دارد.

به عنوان فعالیت در خانه از کودکان بخواهید از مادر بزرگ ها و پدر بزرگ های شان درباره بازی هایی که در کودکی و نوجوانی انجام می داده اند، سوال کنند و قوانین بازی ها را بنویسند و با خود به کلاس بیاورند.

توجه: در کارگاه بازی کتابک می توانید درباره ی بازی مطالب سودمندی پیدا کنید.

یونسکو(سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد) از سال ۲۰۰۳ میلادی ثبت میراث معنوی در کشورهای مختلف را آغاز کرده است. یک اثر مهم باید اول در کشورخود ثبت شود که به آن ثبت ملی می گویند و سپس بسته به درجه ی اهمیت آن قابلیت ثبت جهانی را دارد. دستگاه های موسیقی ایرانی و نوروز دو اثر مهم هستند که ثبت جهانی شده اند. مراسم عاشورا، نقالی، کشتی چوخا، ورزش باستانی، موسیقی خراسان و بسیاری از میراث معنوی دیگر نیز ثبت ملی شده اند.

 

Submitted by editor3 on