قصه گفتن به کمک حس لامسه

عنوان لاتین:
Telling Stories Through touch

انتقال ماجراهای داستان به شکل  ملموس به  کودکان دارای ضعف بینایی

به نظر شما برای یک کودک دارای ضعف بینایی، کدام یک از این تصویرها می تواند نماد ملموس تری از یک درخت باشد؟

طرح خطی یک درخت به شکل برجسته و سایه ‌نما یا یک برگ لمس شدنی؟ به طور طبیعی ما طرح خطی را نماد درخت می‌شناسیم، اما معنا کردن این شکل برای کودک نابینا دشوار است. درک شکل یک درخت در اندازه ی کوچک در واقع بر دانش دیداری استوار است. این شکل فقط یک تصویر کلی است و ارتباط چندانی با درخت واقعی ندارد.

قصه گفتن به کمک حس لامسه

افراد نابینا بیشتر تجربه ها و دانش خود را از دنیای پیرامون، با حس لامسه به دست می آورند. بنابراین، با توجه به اینکه کودک نابینا صدای خش‌خش برگ‌ها را هنگام قدم زدن در پارک شنیده یا پوست سخت درخت را لمس کرده است، لمس کردن یک برگ یا تکه ای از پوست درخت به عنوان نماد درخت می تواند برای او معنای بیشتری داشته باشد.

این نمونه ها نشان می دهند که با بررسی بیشتر، می توان برای کودکان نابینا تصویرهای لمسی معنادار به کتاب ها افزود. این تصویرها کم وبیش، همان طور که عکس برای کودکان بینا کاربرد دارد، می‌توانند به درک متن کمک کنند. در تمام کتاب‌های کودکان، تصویرها نه تنها جذاب و سرگرم کننده اند، بلکه به افزایش دانش و سواد کودک نیز کمک می کنند.

کتاب‌های تصویری که تصویرهای لمس شدنی دارند، چیزهایی را نشان می‌دهند که می توان آن ها را به تمامی با حس لامسه کند و کاو و درک کرد. عناصر لمس شدنی، این فرصت را به کودکان نابینا می‌دهند که همه چیز را در روند داستان لمس کنند، نوازش کنند، جابه جا کنند، بلند کنند، تکان دهند، به ارتعاش و صدا درآورند. کودکانی که بینایی آن ها ضعیف است یا دچار مشکلات دیگری در یادگیری هستند نیز از این اجزا لذت می‌برند.

هدف نوشته ی پیش رو این است که به شما کمک کند بهترین راه را برای انتقال داستان‌ها به یاری حس لامسه برگزینید. نمونه ها و تصویرهای ساده‌ ی متن نیز به شما الهام می‌بخشند و ایده‌هایی می‌دهند که می توانید آن ها را گسترش دهید.

با بهره گرفتن از ترکیب های گیرا و ناهمسان، می‌توان به داستان زندگی بخشید. می توان چیزهای بسیاری را با تصویرهای لمسی درهم آمیخت، هر چیزی که به بهترین شکل ماجراهای داستان یا متن را بیان کند. می توان از اجزا و عناصر ارتباطی که حواس دیگر مانند بو و صدا را تحریک می کنند، نیز استفاده کرد تا داستان فهمیدنی تر شود. ناهمسانی زیاد میان رنگ‌ها هم برای کودکان کم بینا سودمند است. همچنین بعضی کودکان دارای ضعف بینایی، بازتاب پرتو اجسام صیقلی را دوست دارند.

در زیر، نمونه‌هایی از موادی که می‌توانند با تصویرها ترکیب شوند، آمده است:

مخمل، پارچه ی خز، پی وی سی، تور، روبان، دکمه، مهره، چرم مصنوعی، پارچه ی پنبه ‌دوزی شده، اسفنج، کف پوش های لاستیکی، موکت، گل یا سفال، چوب سبک و سمباده زده، قاشق، سرپوش پلاستیکی، چوب بستنی، جوراب، کش موی منگوله‌دار، پوشال براق، وسایل خانگی، ترقه ی اسباب‌بازی یا هر اسباب‌بازی غافلگیرکننده ی دیگر، جغجغه، دکمه‌هایی که با فشار دادن‌شان صدا تولید می‌شود، زنگوله، گل و برگ مصنوعی، توپ کاموایی، پر(خریدنی)، قیطان و ....

توجه

نباید یک صفحه را آن قدر با عناصر مختلف پر کنیم که سبب سردرگمی مخاطب ‌شود. تمام عناصر باید در جای‌شان محکم شوند و برای کند و کاو شوق آمیز کودک مناسب باشند (اشیای متحرک را می‌توان با چسبانک چسباند یا در کیسه گذاشت). از چسب‌های سمی و اشیای تیز استفاده نکنید. به نمونه‌های دیگری نیز از مواد قابل استفاده، همراه با بعضی از تصویرهای این جزوه اشاره شده است.

در همه ی کتاب های تصویری کودکان، تصویرهای لمسی با قالب‌های داستانی ساده و آسان متناسب اند. داستان‌هایی که با شعر و شوخی همراه اند، هم آموزنده ‌هستند و هم سرگرم کننده. بسیاری از کتاب‌های لمسی شناخته شده، با بهره گرفتن از روایت‌های گام به گام و شخصیت‌های توانا که پی در پی در داستان ظاهر می‌شوند، به خوانندگان کوچک در خواندن داستان کمک می کنند. تصویرهای لمسی برای کودکان باید مانند متن ساده و بدون جزئیات زیاد باشند.

 

قصه گفتن به کمک حس لامسه

 عدد آموزها برای خردسالان

صفحه های این کتاب‌ها شامل عناصر لمس شدنی برای شمارش می باشند: شکل ها، اسباب بازی ها، انگشتان یک دست.

اشیا و ترکیب های واقعی برای تصویرهای لمسی بسیار مناسب هستند. می توان خود این اشیا را در صفحه ی کتاب ترکیب کرد یا چسباند یا از روی آن ها قالب‌های پلاستیکی ساخت. قالب‌های پلاستیکی برجسته (یا فرو رفته) کپی دقیق و لمس شدنی از اشیا به دست می‌دهند. برای ساخت قالب های پلاستیکی باید به ماشین قالب‌گیری دسترسی داشته باشید. داستانی که با اشیای واقعی همراه باشد، به خواننده کمک می‌کند با متن ارتباط برقرارسازد. داستان‌های ساده درباره ی زندگی روزمره‌، به بالا بردن سطح سواد کودک کمک می کنند و منابع  آسان می‌توانند زمینه رابرای مطرح کردن مضمون ها فراهم سازند.

برای انتقال مفاهیم پیچیده‌تر می‌توان از اشیای ساده ی لمس شدنی استفاده کرد،مانند یک کاشی کوچک یا یک تکه حوله  که می‌تواند نمایانگر تمام فضای حمام باشد یا یک قالب پلاستیکی از کارد و چنگال  که می‌تواند نمایانگر رفتن به رستوران باشد.

قصه گفتن به کمک حس لامسه

 بیشتر وقت ها، یک عکس چاپی عادی که فقط برجسته شده باشد، به عنوان تصویر لمسی مفهومی ندارد. در تصویرهای چاپی، تغییر سایه روشن‌ها، جزئیات ظریف و تصنعی‌ را می توان دید. وجود بسیاری از این جزئیات در شکل های لمسی به سر درگمی می‌انجامد. نمادهای تخیلی مانند تصویرهای طراحی شده، بالونی که فکرها را نشان می‌دهند یا خط های کوچکی که نشان دهنده ی حرکت هستند، برای کودکان دارای ضعف بینایی گنگ اند و نمی‌توانند معنای آن ها را بفهمند.

 اگر اشیا، انسان‌ها و جانوران با تمام جزئیات نشان داده شوند، درک آن ها آسان تر است، اما گاهی شاید بهتر باشد تنها یک جزء بدن جانور، مانند سر گربه یا دم فرخورده ی خوک را برای نشان دادن تمام اندام آن به کار برد.

قصه گفتن به کمک حس لامسه

(تنها تصویر نخست طرف راست درست است)

فهم اشیا و شکل هایی که برای نمونه با تغییر زاویه ی دید یا کوچک تر کردن قسمتی از شکل به صورت زاویه‌ دار نشان داده شده‌اند، برای کودک دارای ضعف بینایی دشوار است. در ذهن خواننده ی نابینا یک شیء سه بعدی برجسته، مشتی خط و بافت درهم و بر هم بیشتر نیست. شکلی که در زاویه چرخیده باشد، به نظر او دفرمه یا مسخ شده می‌آید. بهترین کار این است که اشیا را روی یک سطح صاف و به تمامی از نمای روبه رو نمایش دهید (به صورتی که رو به شما قرار بگیرند). تشخیص شکل ها، صورت‌ها و جانوران اگر از روبه رو یا نیمرخ باشند، آسان‌تر است.

قصه گفتن به کمک حس لامسه

(دو تصویر اول از سمت راست، شیوه ی درست و تصویر آخر، شیوه ی نادرست تصویرسازی برای نابینایان را نشان می دهند)

 پیشنهاد: هنگامی که مشغول طراحی یا ساخت تصویر هستید، آن را لمس کنید. راه سودمند دیگر این است که از کسی که تصویر را ندیده باشد (یا فردی دارای ضعف بینایی) بخواهید چشم بسته آن را امتحان و معنا کند. به این ترتیب، می‌توانید درباره ی  فهم آسان تصویرتان نظرخواهی کنید.

شکل های نمادین توپر را که جنس‌شان با چیزی که نشان می‌دهند، در ارتباط باشد بهتر می‌توان فهمید. می‌توان یک تکه پارچه ی خز مشکی را به شکل گربه برید. این شکل ویژگی‌های یک گربه را به ساده‌ترین شکل نشان می دهد: چهار پا، پنجه‌ها، دم و سر گربه با سبیل و گوش‌های نوک تیز. یک تصویر ساده و دقیق ویژگی‌های یک شیئی را که کودک نابینا شاید از راه لمس کردن شناخته باشد، نشان می دهد. کودک دارای ضعف بینایی شاید با لمس کردن بتواند اجزای یک میز را به شکل چهار پایه و یک سطح صاف روی آن ها تشخیص دهد. بنابراین، یک شکل تجسمی با چهار پایه ی لمس شدنی و سطحی صاف را، بیشتر از یک شکل نیمرخ که تنها دو پایه دارد، می توان درک کرد.

قصه گفتن به کمک حس لامسه

 گربه

پارچه با پشم بلند به جای مو، دکمه یا چشم‌های پلاستیکی

میز

باریکه‌های چوبی صاف یا مقوای محکم

فکر کردن درباره ی شیوه‌هایی که حس لامسه را به کار می گیرند، در روایت و تصویر‌سازی داستان به شما کمک می کند. مرجع‌های لمسی مرتبط می‌توانند جایگزین مرجع‌های تصویری شناخته شده باشند.

این جمله را در نظر بگیرید: "روزی داغ و آفتابی بود."

شکل خورشید با شعاع‌های دور آن، برای کودک نابینا چندان معنا ندارد. یک راه، استفاده از مرجع مرتبط است: "روزی داغ و آفتابی بود. ایمی گفت: یه نوشیدنی خنک و خوشمزه می‌خوام." پس شکل لیوانی با نی می‌تواند یک تصویر معنادار لمسی برای روزی آفتابی باشد.

قصه گفتن به کمک حس لامسه

(دو تصویر نخست از طرف راست، شیوه ی درست تصویرسازی برای نابینایان وتصویر آخر، شیوه ی نادرست را نشان می دهند).

لیوان و نی

پلاستیک یا ورق براقی به شکل لیوان، نی پلاستیکی

کلاه آفتابی

کلاه کوچکی که به صفحه چسبیده یا شکلی پارچه‌ای که به صفحه دوخته شده است.

هنگام فکر کردن در باره ی  پیرنگ، شخصیت‌ها و تصویرهای داستان، این را در نظر بگیرید که یک کودک نابینا چطور جهان را تجربه می‌کند. کودکان بینا به طور طبیعی با دیدن دنیای پیرامون خود، اطلاعات را می گیرند و می آموزند، اما کودک نابینا نمی تواند بسیاری از کارهایی را که به ما در تشخیص به فرض گربه از سگ، اتوبوس از کامیون و گورخر از اسب و... کمک می‌کنند، انجام دهد. تأکید روی عناصر یا ویژگی‌های خاص همچون سبیل گربه یا خط های بدن گور خر می‌تواند به شناسایی موضوع کمک کند.

 

قصه گفتن به کمک حس لامسه

گربه

نمد یا پارچه با پشم بلند برای موها، سیم یا پلاستیک انعطاف پذیر برای سبیل‌ها

 

گور ‌خر

تأکید روی خط های بدن با استفاده از جنس یا ارتفاع متفاوت، دکمه یا چشم پلاستیکی

می‌توان در تصویرهای دیداری با نشان دادن اجزای چهره، احساسات را به خوبی بیان کرد. اجزای ساده شده ی چهره، مانند یک لبخند بزرگ به نشانه ی خوشحالی، اشک به نشانه ی غم و نمایش دندان‌ها به نشانه ی خشم، ماهیت احساسات را تصویر می کنند. حالت های ساده ی بدن مانند پایین گرفتن سر به نشانه ی غم  نیزمی‌توانند برای نشان دادن احساسات به کار روند. البته باید این حالت ها را برای کودک توضیح داد.

قصه گفتن به کمک حس لامسه

اشک

ورق براق یا پولک

قصه گفتن به کمک حس لامسه

گرگ

پلاستیک بریده شده، مهره یا ورق براق به جای دندان‌ها یک کودک نابینا وجه های مختلف ماشین سواری یا هر کار روزمره ی دیگررا بر پایه ی لمس کردن و تجربه، تشخیص می‌دهد. این روش تشخیص با روش کودک بینایی که به شکل طبیعی‌تر وجه های  دیداری را می‌شناسد،  فرق دارد. برای نمونه ،در نمایش دیداری یک اتوبوس می‌توان از شکل های عادی مانند مستطیل و چند دایره به جای چرخ‌ها استفاده کرد، در حالی که در تصویر لمسی اتوبوس می‌توان با تأکید بر صندلی‌ها و زنگ، بنابر تجربه ی کودک از سوار شدن به اتوبوس، یک مرجع مرتبط ایجاد کرد. دری با دسته، می‌تواند مرجع مفهوم‌تری برای "خانه" باشد، تا تصویر خانه ای در اندازه ی کوچک.

 قصه گفتن به کمک حس لامسه

در

چوب بستنی به جای چارچوب در یا فیبر رنگ شده که از یک طرف چسبیده یا لولا شده باشد تا بتوان آن را باز کرد، مهره به جای دسته ی در شکل ها و طرح‌هایی که در یک صفحه روی هم قرار می‌گیرند، ممکن است مخاطب را سردرگم کنند، به ویژه اگر جنس و ارتفاع این شکل ها چندان فرقی با هم نداشته باشند. امکان دارد کودک هنگام لمس یک عنصر، به طور اتفاقی روی عنصر دیگری دست بکشد. بهتر است هرکدام از عناصر شکلی مجزا و واضح داشته باشند و به ترتیبی چیده شوند که با داستان یا روایت مربوط باشد.

برای نمونه این جمله را در نظر بگیرید: "پاییز بود و زمین پوشیده از برگ شده بود." مشکل می‌شود شکل هر دانه برگ را از میان یک کپه برگ تشخیص داد، اما اگر میان برگ‌ها فاصله بگذاریم، خواننده می‌تواند هر برگ را جداگانه لمس کند. 

قصه گفتن به کمک حس لامسه

 

برگ

برگ مصنوعی، پارچه ی زبر

قصه گفتن به کمک حس لامسه

حصار

چوب بستنی، نوار پلاستیکی

تشخیص عمق در تصویرهای لمسی خیلی دشوار است. بسیاری بر این باورند که ممکن نیست یک کودک نابینا بتواند منظره های سه بعدی و عمق آن ها را با لمس کردن درک کند. فهم منظره های ساده ی دو بعدی که میان بخش‌های مختلف آن ها فاصله‌ ی آشکار وجود دارد، بسیار ساده‌تر است. یک راه دیگر برای نشان دادن بعد، روایت گام به گام داستان است که خواننده را قدم به قدم در تصویر پیش می‌برد.

 نمونه: "جاده‌ای دراز و مارپیچ بود که از میان دو ردیف درخت می‌گذشت. در دوردست ها دو تپه ی پرشیب به چشم می‌خورد."

قصه گفتن به کمک حس لامسه

 تصویر نخست از طرف راست شیوه ی درست تصویرسازی را نشان می دهد

قصه گفتن به کمک حس لامسه

 جاده

کاغذ سمباده یا تراشه ی رنگ ‌شده ی چوب

درخت

پوست و برگ مصنوعی درخت

خلاصه

در تصویرهای لمسی برای خردسالان، به نکات زیر توجه کنید:

  • استفاده ازترکیب ها و عناصر لمس شدنی گوناگونی که ماهیت  مضمون، اشیا و شخصیت‌ها ی داستان را برسانند، عناصر بی خطری که برای کند و کاو اشتیاق آمیز کودک در جای شان محکم شده باشند.
  • کتاب های لمسی برای کودکان باید دارای:
  • پیرنگ داستانی ساده و فهمیدنی
  • شکل های رنگارنگ، ساده و بدون  ایراد
  • فاصله گذاری و مشخصه های مناسب میان عناصر
  • جزئیات فهمیدنی
  • مراجع معنادار بر پایه ی تجربه ی کودک نابینا از دنیا (عناصری که در مقابل بینایی، از راه لمس قابل انتقال باشند)
  • نماهای ساده ی دو بعدی، باشند.

از این موارد بپرهیزید:

  • کاربرد ترکیب ها و عناصر زیاد در یک صفحه
  • طرح خطی اشکال
  • عناصر تیز و چسب‌های سمی
  • جزئیات فراوان
  • بازنمایی هایی که بر پایه ی دانش  دیداری شکل گرفته اند
  • تصویرهای غیر واقعی، انتزاعی و تصنعی
  • شکل هایی که روی هم افتاده باشند
  • چیدمان گیج کننده ی تصویرها
  • تصویرهای سه بعدی و دارای پرسپکتیو
برگردان:
پرشان تشکر
Submitted by editor6 on