آتوسا صالحی

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با آتوسا صالحی را مشاهده کنید.

کتاب «شهربازی پرماجرا» جلد اول مجموعه کتاب «ریاضی با موشی» است. در این مجموعه همراه با موشی به نام «آلبرت» با موضوعات مختلف ریاضی آشنا می‌شویم.
سه شنبه, ۲۳ آذر
جانوران «یک موجود خیلی عجیب» را در جنگل پیدا می‌کنند که در انتها می‌فهمند یک نوزاد انسان است. بچه گریه می‌کند و جانوران نمی‌دانند با او چه کنند و هرکدام از ظن خود با او یار می‌شوند! ‌تا این‌که مادر نوزاد سر می‌رسد و او را آرام می‌کند.
دوشنبه, ۱۱ مرداد
ستاره می‌­خندد: «بتاب بر دنیا که نور امیدی جهان،اگر تاریک ولی تو خورشیدی.» پرنده می‌­پرسد: «به آسمان،با من چرا نمی‌­آیی؟ پرنده­‌ها رفتند تو باز این‌جایی؟» درخت می­‌گوید: «بیا،کنارم باش بهارشو،برگرد که با تو دستانم شکوفه خواهد کرد.» و رود می‌­خواند: «همیشه در راهم تو،با نگاهی نو
یکشنبه, ۱۲ اردیبهشت
آرزو می­‌کنم در بهاران دست جنگل پر از سایه باشد روز و شب، خار و گل،دست در دست مار با پونه همسایه باشد در هوا مهربانی بپیچد مثل بوی علف، بوی هیزم ناگهان جشن باران بگیرد خوشه­‌های طلا رنگ گندم آرزو می­‌کنم ناله غم درهیاهوی شادی بمیرد بوته­‌های گل سرخ وحشی جای دیوارها را بگیرد آرزو می­کنم دست­‌هایت مثل یک شاخه بخشنده باشد آرزو می‌­کنم هرکجایی
دوشنبه, ۶ اردیبهشت
گاهی که گنجشکان نمی­‌خوانند وقتی پرستوهای زیبا در سفر هستند وقتی کبوتر نیست وقتی همه از حال آن­‌ها بی­‌خبر هستند انگار آن­‌جا پشت شیشه آسمان خالی است خورشید بی­رنگ است شکلی خیالی است حس می­‌کنم جایی برایم نیست جایی برای «دوستم دارند.» جایی برای خنده‌هایم نیست دیگر پرستویی نمی­‌آید گنجشک­ها از شاخه می­‌افتند حس می­‌کنم دنیا پر از سنگ است
چهارشنبه, ۱ اردیبهشت
درخت­‌ها برای خانه‌ی زمین، ستاره­‌ها برای باغ شب کمند پرنده­‌های فوج فوج روزهاست در آسمان شهر من نمی‌­پرند کسی در آرزوی برگ و بار سبز، به فکر دست خالی کویر نیست و روی پشت‌­بام‌­های هیچ‌کس کلاغ و بادبادک و حصیر نیست درخت دارد انتظار می­‌کشد و جاده رفته رفته پیر می­‌شود نگاه چشمه‌­ها به راه خشک شد بهارمن! بیا که دیر می‌­شود برای من کمی سرود و بوی عید
سه شنبه, ۳۱ فروردین
کتاب «35 کیلو امیدواری» داستان گرگوری، پسری 13 ساله و 35 کیلوگرمی است که دست‌های ماهری دارد. دست‌هایی که چیزهای نو می‌آفرینند، تعمیر می‌کنند، باغبانی می‌کنند و ... . اما این مهارت گرگوری در مدرسه به کارش نمی‌آید. او از مدرسه متفر است اما به نظر می‌رسد به خاطر درجا زدن در بعضی کلاس‌ها بیش‌تر از دیگر بچه‌ها باید به مدرسه برود. بی‌علاقگی و ناکامی گرگوری در مدرسه باعث اخراجش می‌شود. وضعیتی دشوار برای او و پدر و مادرش.
شنبه, ۱۱ مرداد
برهم‌خوردن روال عادی زندگی باعث عدم‌امنیت و آشفتگی ذهنی کودکان می‌شود و در ماه‌های اخیر، ویروس کرونا زندگی بچه‌های جهان را دگرگون کرده است. در این وضعیت، اگر والدین نتوانند دغدغه‌های ذهنی فرزندانشان را تشخیص بدهند و پاسخگویی مناسب نداشته باشند، کودکان در تنظیم هیجان و سازگاری با بحران دچار مشکل خواهند شد. والدین می‌توانند با گسترش دایره‌ی شناختی خودشان و انتقال درست اطلاعات به کودکان، گذر از این بحران را ساده‌تر کنند.
چهارشنبه, ۲۷ فروردین
کتاب «می‌توانم یک من دیگر بسازم؟» از درباره پسری به نام کوین است که از کارهای روزانه خسته شده و تصمیم می‌گیرد «یک من دیگر بسازد.»
چهارشنبه, ۲۹ خرداد
کتاب «شاید سیب باشد» داستانی پسرکی است که بادیدن یک سیب بر روی میز یک سری از پرسش‌ها در ذهنش شکل می‌گیرد.
سه شنبه, ۲۷ فروردین
کتاب «زنده باد حقوق شهروندی» از مجموعه کتاب‌های شهروندان کوچک است. سیلوی ژیرارده در اثری داستانی به موضوعات محافظت از زمین، همکاری، کمک و نظم و قوانین اجتماعی پرداخته است.
یکشنبه, ۶ آبان
معرفی نخست: کتاب «بن بست» داستان پسر نوجوانی است به نام دین واشنگتن که بسیار پرخاشگر است. دین بی‌دلیل با هم‌کلاسی‌هایش دعوا و زد و خورد می‌کند. البته از نظر خودش دلایل موجهی برای این رفتارش دارد و از اینکه هم دوره‌ای‌ها از او می‌ترسند احساس غرور می‌کند.
دوشنبه, ۲۲ مرداد
کتاب «هنری زلزله و شپش‌هایش» یک جلد از مجموعه ده جلدی «هنری زلزله» است. این مجموعه شامل داستان‌هایی است درباره‌ شیطنت‌های یک پسربچه‌ بازیگوش به نام هنری. هنری زلزله با پدر و مادر و برادرش، پیتر خوبه، زندگی می‌کند.
دوشنبه, ۸ مرداد
مجموعه چهارجلدی « لنا لیستی » نوشته فرانسین امن، درباره زندگی، کارهای روزمره، و اتفاقاتی است که در زندگی دختری به نام لنا لیستی جریان دارند؛ نوجوانی که آرزوهای زیادی در سر دارد و می‌خواهد به آن‌ها برسد. البته لنا لیستی نام واقعی او نیست. لنا عادت دارد برای هر کاری، یک لیست بنویسد، برای همین به لنا لیستی مشهور شده است. از نظر لنا، لیست نوشتن هم کاری به دردبخور است و هم باعث می‌شود آدم بیشتر درباره یک موضوع فکر کند. لنا برای لباسی که می‌خواهد در مهمانی بپوشد لیست می‌نویسد، لیستی از کشفیاتش در پارک، از راه‌هایی که ناخنش را نجود، از بچه‌های باحال و ضدحال مدرسه، لیستی از حالت‌های صورتش وقتی خجالت می‌کشد، و ... او برای همه چیز یک لیست می‌نویسد.
چهارشنبه, ۱۰ آبان
وقتی کم‌کم از سن کودکی بیرون می‌آییم، پذیرفته شدن در جمع دوستان یکی از مهم‌ترین مسائلی است که فکر ما را مشغول می‌کند. اگر از طرف دوستان مدرسه طرد شویم، ممکن است روزهای طولانی غمگین باشیم، حتی حوصله رفتن به مدرسه را نداشته باشیم و لذت درس خواندن را فراموش کنیم. آیا باید تمامی گروه های همسالان ما را بپذیرند؟ اگر اختلافی بین ما و دوستان مان پیش بیاید، چگونه باید آن را حل کنیم؟ در کتاب « تاثیرپذیری (خودت باش) » مخاطب نخست با مفهوم دوستی آشنا می‌شود. سپس، موقعیت‌های گوناگونی مطرح می‌شوند که در آن‌ها، شخصیت داستان از طرف گروه همسالان تحت فشار قرار می‌گیرد یا طرد می‌شود.
چهارشنبه, ۲۹ شهریور
گریس دختر بچه‌ای شش ساله است که تازه به مدرسه رفته است. او نگاهی طنزآلود به دنیای اطرافش دارد که از سادگی های کودکی سرچشمه می گیرد.
دوشنبه, ۲۱ فروردین
ادبیات دیگر «ادبیات دیگر» تعریفی است که ناشر یا نویسنده برای داستانک‌های این کتاب انتخاب کرده است، زیرا نویسنده در این کتاب سعی کرده طور دیگری به قصه‌ها و ضرب‌المثل‌های قدیمی نگاه کند: قصه‌هایی مثل بز زنگوله پا، مسابقه‌ی خرگوش و لاک‌پشت، لک‌لک و روباه، تمساح و گنجشک و ضرب‌المثل‌هایی مثل «چاه کن همیشه ته چاه است» و...
چهارشنبه, ۲۵ اسفند
وقتی از واژه «احترام» سخن به میان می آید، معمولاً رفتارهایی مانند: سلام کردن، تشکر کردن، اجازه گرفتن، رعایت نوبت، بلند صحبت نکردن در جمع، و .... به فکرمان می رسد.  اما اگر کسی به شما بگوید که احترام گذاشتن، برخی اوقات نیاز به شهامت دارد، با خود چه فکری می کنید؟ یا این که می دانستید رعایت انصاف در حق دیگران یکی از مهم ترین نشانه های احترام گذاشتن است؟
شنبه, ۱۳ آذر
مشق شب خود را ننوشته‌اید؟ چه بهانه‌ای می‌توانید بتراشید؟ نشستن یک هواپیما پر از میمون در وسط حیاط خانه، حمله یک ربات دیوانه به خانه، قایم کردن مدادها توسط جن‌ها و چندین بهانه دیگر. آیا معلم این بهانه‌ها را قبول می‌کند؟
شنبه, ۴ اردیبهشت
وقتی خانم آموزگار قرار است یک خبر خوب به ما بدهد، چقدر هیجان داریم. وقتی به یک جشن تولد دعوت شده ایم، وقتی قرار است یک شام خوشمزه بخوریم یا وقتی با دوستان مان مشغول یک بازی خوب هستیم، چقدر خوش حالیم. گاهی آن قدر هیجان داریم که حتی نمی دانیم چه باید بکنیم. گاهی هم دل مان می خواهد، از شادی جیغ بکشیم و خبرهای خوب را با صدای بلند به همه بدهیم، اما اگر مزاحم دیگران بشویم چه؟ پس چه کار کنیم؟ 
دوشنبه, ۲۶ بهمن