شیدا رنجبر

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با شیدا رنجبر را مشاهده کنید.

باکستِر عاشق کتاب است و آرزو دارد که خودش هم در یک کتاب باشد. ولی درون یک داستان بودن آن‌قدرها هم که به نظر می‌رسد آسان نیست... «کتابِ باکستِر»، درباره‌ی عاشق کتابی است به نام باکستِر. باکستِر در کنار حیوانات دیگر زندگی می‌کند. او همیشه به دهکده‌ی کتاب می‌رود و درحالی‌که روی گاری کوچک دستی‌اش چندین کتاب روی هم چیده و درون کیف و روی دستانش پر از کتاب است، با خشنودی از آنجا بیرون می‌آید و به خانه می‌رود. بعد از زمین تا سقف اتاقش را پر از کتاب می‌کند و لا‌به‌لای آن‌ها به مطالعه می‌پردازد. او عاشق کتاب‌هایی درباره‌ی گرگ‌های ترسناک، شیرهای شجاع، خرس‌های نازنازی و خرگوش‌های کوچولوی بانمک است. با خواندن این کتاب‌ها، باکستِر دوست دارد به‌جای شخصیت اصلی داستان‌ها باشد. تا اینکه یک روز آگهی‌ای روی دیوار می‌بیند که در آن نوشته است: «آیا شما هم آرزو دارید در یک کتاب باشید؟ پس همین امروز در آزمون انتخاب شخصیت کتاب شرکت کنید.»
یکشنبه, ۵ تیر
«قورباغه بداخلاق» داستان قورباغه‌ای است که عاشق رنگ سبز است و از رنگ­‌های دیگر بدش می‌آید و دوست دارد همیشه برنده باشد، وگرنه بداخلاق می‌شود. یک روز بعد از اینکه  قورباغه در بازی با دوستانش برنده نمی‌­شود بداخلاقی می­‌کند و دوستانش او را ترک می­‌کنند و او تنها می‌­شود، تا اینکه در تنهایی دوستی تمساح سبز را می‌پذیرد اما نمی‌­داند که تمساح قصد دارد او قورت بدهد. وقتی تمساح او را قورت می‌­دهد در تاریکی و تنهایی داخل شکم تمساح به رفتار خود با دوستانش فکر می­‌کند و پشیمان می­‌شود. تمساح که فقط قورباغه‌­ها بداخلاق را می‌­خورد وقتی می‌­فهمد او مهربان شده قورباغه را به بیرون پرت می­‌کند و قورباغه پیش دوستانش برمی­‌گردد.
شنبه, ۴ اردیبهشت
همه‌ی ما می‌دانیم خیلی خوب است که پدر و مادرها موقع خواب برای فرزندان‌شان قصه بخوانند، ولی آیا حاضرند با آن‌ها ریاضی هم کار کنند؟ همان‌طور که کتاب خواندن در خانه بچه‌ها را عاشق کتاب می‌کند، ریاضی کار کردن در خانه هم آن‌ها را عاشق ریاضی می‌کند. هدف مجموعه کتابِ «ریاضی خیلی خیلی بامزه» بسیار ساده است؛ هدف این است که ریاضی را قسمتی از زندگی روزمره‌ بچه‌ها کنیم، نه اینکه ریاضی فقط در تکالیف مدرسه باشد. می‌خواهیم ریاضی هم به اندازه‌ی همان داستان‌های قبل از خواب دوست‌داشتنی شود. می‌خواهیم ریاضی را به دِسِر بعد از غذای بچه‌ها تبدیل کنیم!
یکشنبه, ۲۱ دی
کتاب «هندوانه و تمساح» کتابی است برای خندیدن و یادگرفتن. تمساح این داستان یک عشق بزرگ دارد که هندوانه است و یک ترس بزرگ دارد که قورت‌دادن هسته هندوانه است.
شنبه, ۳۱ شهریور
صبح یکی از روزهای تابستان « جالی پستچی » مانند برنامه‌ همیشگی‌اش از خواب بیدار شد، صبحانه خورد و لباس پوشید تا سراغ دوچرخه‌اش برود و نامه‌های آن روز را به دست آسیابان، گربه‌ پشمالو، دختر مو بلند و بقیه برساند. اما دوچرخه‌اش پنچر شده بود. پس پیاده راه افتاد. بین راه ناگهان جغجغه‌ بچه غول از آسمان روی سرش افتاد و از حال رفت. وقتی به هوش آمد خرگوشی را دید که یکی از نامه‌ها را برداشته و می‌دود.
شنبه, ۱۸ دی
ایندی دختری ده ساله است که پدر و مادرش از هم جدا شده اند. آن دو همچنان از یکدیگر دلخورند و از گفت و گو با هم پرهیز می کنند. از سوی دیگر آموزگار ایندی از دانش آموزانش خواسته نقشه ای از خانواده خود ترسیم کنند و عکسی از افراد خانواده شان را بر روی آن بچسبانند.
یکشنبه, ۲۲ مرداد
روزی روزگاری اردکی بود که از بخت بد با کشاورز پیر و تنبلی زندگ می کرد. اردک همه کارهای مزرعه را می کرد. کشاورز تمام روز توی تخت می ماند. او مدام فریاد می زد: «کارها رو به راه است؟». اردک جواب می داد: «کواک! ». اردک بیچاره گوسفند ها را از تپه پایین می آورد، مرغ ها را توی مرغ دانی می کرد و ... کشاورز مدام فریاد می زد: «کارها رو به راه است؟». اردک جواب می داد: «کواک! »
چهارشنبه, ۱۶ دی
"سم" در دفتر خاطراتش نوشت که امروز یک جفت قوی شیپورزن را دیده که در کنار برکه ی کوچک اردوگاه، از آشیانه ی خود محافظت می کردند. سم می نویسد که در آشیانه، سه تخم پرنده دیده است اما مطمئن است قوی ماده، با عشق و شعف، تخم چهارم را هم به آن ها اضافه خواهد کرد.
چهارشنبه, ۲۹ مهر
آرتمیس فاول، نوجوان نابغه، تابلوی گران‌قیمت دزد اجنه را با کمک باتلر از صندوق امانات بانک مونیخ می‌دزدد و برای انجام آزمایش‌های لازم به اتاقش در هتل می‌برد. درست در همین موقع، دشمن او اوپال، موشکی مسلح به بیوبمب به سوی او می‌فرستد اما سروان هالی شورت که با کمک فرمانده‌اش، روت، متوجه نیرنگ و هدف اوپال شده‌ است، ماموریت می‌یابد که جان آرتمیس را نجات دهد و در دام اوپال می‌افتد.
شنبه, ۱۰ اسفند