بیشتر شاعران ما نقش انفعالی دارند

اسدالله شعبانی معتقد است بیشتر شاعران ما منفعل عمل می‌کنند و خلاقیت جایی در تولید آثارشان ندارد، زیرا سیستم ادبیات، نظام آموزشی و همچنین سیستم نشرما به دنبال خلاقیت و تولید شاهکار نیست و خوراک‌هایی مصنوعی به خورد کودکان و نوجوانان ما می‌دهد.

 اسدالله شعبانی: طبیعتاً در هر دوره‌ای شعرهایی تولید می‌شود که تعدادی مخاطب دارد و میزان کیفیت این آثار هم بستگی زیادی به طرز تفکر ناشران دارد.

 در ایران دو دسته ناشر داریم؛ دسته اول ناشرانی هستند که نسبت به مخاطب احساس مسئولیت دارند و براساس دغدغه‌ها و نیاز جامعه و مخاطبان به تولید اثر می‌پردازند و دسته دوم که بیشتر ناشران ما را دربر می‌گیرد کاری به سلیقه مخاطب و نیاز جامعه ندارند و براساس وابستگی به دولت فقط به دنبال چاپ یکسری مطالب سفارشی و از پیش تعیین شده‌اند و می‌خواهند کتابی متناسب با راهکارها و برنامه‌های ابلاغ شده تولید کنند تا به فروش برسد.

این‌گونه ناشران براساس میزان فروش کتاب‌ها و محدودیت‌هایی که برای متن‌ها تعیین شده، اقدام به تولید اثر می‌کنند و اگر ناشری در این چرخه نباشد یا باید سیستم توزیع قوی‌ای داشته باشد که اکثراً ندارند، یا باید منتظر بماند تا زمانی‌که کتابش به فروش برسد.

 سرودن شعر براساس خواسته ناشران دولتی

 این شرایط سبب شده که با وضعیت بدی در سیستم نشر مواجه باشیم. امروزه بیشتر آثار خوب در دسترس کودکان و نوجوانان قرار نمی‌گیرد و کتاب‌هایی به خوردشان داده می‌شود که جذابیتی برای‌شان ندارد و سبب شده آن‌ها از کتابخوانی گریزان شوند. امروزه کمتر شاعر و نویسنده‌ای را می‌بینیم که متناسب با نیاز بچه‌ها بسراید و بنویسد، آن‌ها معمولاً نگاه می‌کنند که ناشران دولتی چه می‌خواهند و در این چرخه، چه کتابی بیشتر فروش می‌رود.

 به گفته شعبانی، در این چرخه مخاطب اصلاً مطرح نیست و توجهی به سلیقه و نیازش نمی‌شود. از سویی پژوهشی هم درباره این‌که چند درصد خردسال، کودک و نوجوان در جامعه داریم و اینها به‌طور طبیعی به چه چیزهایی نیاز دارند یا این‌که چند درصد از آثار تولیدی مطابق نیاز مخاطب بوده و بچه‌ها این کتاب‌ها را خریداری کرده‌اند، نشده است. در نتیجه آثاری تولید می‌شود که در ذهن کودک به جای پیشرفت، عقب‌ماندگی ایجاد می‌کند.

 ادبیات ما تبدیل به نوعی ادبیات دولتی شده است

شاعر مجموعه «خرمن قصه خردسالان» با بیان این‌که ادبیات ما تبدیل به نوعی ادبیات دولتی شده و نوعی فکر و ذائقه خاص را پوشش می‌دهد، افزود: بیشتر ناشران ما دولتی یا شبه‌دولتی‌اند و تعداد کمی در بخش خصوصی فعالیت می‌کنند که آن‌ها هم قدرت توزیع و پخش کتاب ندارند و این مساله سبب شده ادبیات ما دولتی شود، در حالی‌ که توقع می‌رود مواد خواندنی و پرورشی مناسبی برای کودکان و نوجوانان تولید شود و بدون این‌که از کانال‌های خاصی رد شود در اختیار مخاطب قرار گیرد اما این‌کار انجام نمی‌شود.

 به اعتقاد وی، در حال حاضر سازوکاری در تولید کتاب وجود دارد که همه مولفان را در چارچوب خاصی قرار می‌دهد و اگر کسی بخواهد کتابش حتماً چاپ شود و فروش رود باید از این سیستم مصنوعی که براساس نیاز جامعه نیست تبعیت کند، شاعران هم جدا از این جریان نیستند.

 شاعر «آب و مهتاب» درباره نظام آموزشی حاکم بر جامعه نیز گفت: نظام آموزشی ما مبتنی بر پند و اندرز و آموزش‌هایی است که از گذشته تاکنون وجود داشته و بر همه چیز تأثیر می‌گذارد و ناشران دولتی و خصوصی هم تابع این سیستم کهنه آموزشی، مبتنی بر اندک معلومات و نوعی تفکر از پیش تعیین شده کارگزاران دولتی هستند. در کتاب‌های درسی، شعری مطابق سلیقه و علاقه بچه‌ها نمی‌بینیم، طبیعی است که آن‌ها از شعر و کتاب زده می‌شوند و به سوی ماهواره و اینترنت می‌روند. جامعه ما همیشه مردمی با فرهنگ و کتابخوان داشته و اگر شاعران به بیراهه می‌روند به خاطر تأثیر همین سیستم است.

 بیشتر شاعران تابع‌اند و نقش انفعالی دارند

 شعر ما به ابزار کنترل تبدیل شده، این کنترل سبب می‌شود یکسری خوراک مصنوعی به کودکان و نوجوانان داده شود. سیستم ادبیات و نظام آموزشی ما به دنبال تولید شاهکار نیست، فقط به دنبال رسیدن و تحقق اهداف خاصی است. شاعران اصولاً تلاش می‌کنند اثری تولید کنند که برای جامعه مفید باشد، اما کارگزاران فرهنگی این اجازه را به آن‌ها نمی‌دهند. بیشتر شاعران ما امروزه تابع‌اند و نقش انفعالی دارند و خلاقیت جایی در تولید آثار ندارد.

 این‌که آثار بزرگسالانه به زبان بچه‌گانه منتشر می‌شود، بیشتر به خاطر همین سفارشی کار کردن‌هاست. کودکان دنیای ویژه‌ای دارند کسی که این دنیا را نشناسند نمی‌تواند شعر خوبی بسراید. کسی که به‌صورت حرفه‌ای می‌نویسد و می‌سراید و عنصر فرهنگی مستقل از جریان‌های دولتی است و در جامعه صاحب فکر است، آنقدر تجربه دارد که به‌گونه‌ای شعر بگوید که تاثیرگذار باشد، ولی جوانی که به دنبال چاپ کردن یک کتاب است فقط به دنبال سفارشی کار کردن است و آثار تاثیرگذاری تولید نمی‌کند. کسی که دلش برای این سرزمین می‌تپد به دنبال این نیست که به واسطه شعر گفتن، پست و مقامی بگیرد و شهرتی کسب کند. باید هم ایران را بشناسیم و هم بچه‌های ایران را و فارغ از سیستم آموزش و پرورش و سفارش ناشران دولتی، ببینیم چه مسئولیتی در قبال کودکان و نوجوانان این مرز و بوم داریم، سپس به تولیدکتاب بپردازیم.

 ذهن‌های خلاق در سیستم نشر موجود به حاشیه رانده می‌شوند

«در مردابی که آب حرکت نمی‌کند، ماهی آزاد هم زندگی نمی‌کند، یا خرچنگ است یا قورباغه»، در نشر ما ذهن‌هایی که می‌خواهند خلاقیت داشته باشند به حاشیه رانده می‌شوند و ما نمی‌توانیم به دنبال خلاقیت باشیم و برای فروش آثارمان باید خودمان را با نظام موجود هماهنگ کنیم. این‌که بعضی‌ها به‌صورت فردی کار خلاقانه‌ای تولید کنند، کار به جایی نمی‌برد و در حاشیه می‌ماند. در این شرایط نمی‌توانیم به دنبال خلاقیت بگردیم؛ این وضعیت در فیلم و سینما تئاتر هم دیده می‌شود، ما فقط می‌خواهیم خود را زنده نگه‌داریم.

 جامعه ما به نویسنده مستقل نیاز دارد

 جامعه ما به نویسنده مستقل نیاز دارد که به‌عنوان هنرمند در جامعه قد علم کند و کتاب‌هایی تولید کند که براساس نیاز مخاطب باشد تا کتاب از سبد خانوار حذف نشود و مردم مانند زمان انقلاب که برای خریدن روزنامه صف می‌بستند و تیراژ کتاب‌ها صد هزار نسخه بود، همچنان به دنبال کتاب باشند.

 به اعتقاد شعبانی، اگر سیستم نهادهای مرتبط با حوزه فرهنگ مانند آموزش و پرورش و وزارت علوم که بزرگترین آسیب را به نظام آموزشی ما زده‌اند، تغییر کند، می‌توانیم شاهد تغییر و تحولات خوب و اساسی در نظام آموزشی و وضعیت نشر کشورمان باشیم.

 اسدالله شعبانی، شاعر و نویسنده پیشکسوت و نام‌آشنای حوزه کودک و نوجوان، متولد ۱۳۳۷ در روستای بهادربیک از توابع همدان است و برخی آثارش همچون «گل آفتابگردان»، «ساز من ساز جیرجیرک»، «پولک ماه»، «تنگ بلور آسمان»، «پرچم سبز درخت»، «ماه نو، نگاه نو» و «زمین ما، دل ما» تاکنون جوایزی را برای او در حوزه ادبیات کودک به ارمغان آورده‌اند. همچنین از دیگر آثار او می‌توان به مجموعه شعری با عنوان «یک نفر رد شد از کنار دلم» و مجموعه «خرمن قصه خردسالان» اشاره کرد.

منبع
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)
Submitted by editor on