پانزده سال از زمان آغاز برنامه «آموزش برای همه» یونسکو میگذرد.
این برنامه در اجلاس کنفرانس جهانی آموزش که در ٢٠٠٠ میلادی با حضور نمایندگان ١٥٠ کشور در شهر داکار کشور بنگلادش برگزار شد و در بیانیه پایانی آن، اعضای حاضر توجه به «آموزش همگانی» را تصویب کردند. اهداف ششگانه «آموزش برای همه» در سند داکار عبارتند از:
١. گسترش و پیشبرد مراقبت و آموزش جامع پیش دبستانی، به ویژه کودکان محروم و نیازمند
٢. حصول اطمینان از این که تا ٢٠١٥ کودکان به ویژه دختران، کودکانی که در شرایط سخت زندگی میکنند و آن هایی که به اقلیتهای قومی تعلق دارند به آموزش ابتدایی اجباری و با کیفیت خوب دسترسی داشته باشند
٣. اطمینان از این که نیازهای یادگیری نوجوانان و جوانان با دسترسی عادلانه به آموزش مناسب و دورههای ویژه مهارتی برطرف شود
٤. دستیابی به پیشرفت ٥٠ درصدی در سطوح مختلف سوادآموزی تا سال ٢٠١٥، به ویژه برای زنان و دسترسی عادلانه بزرگسالان به آموزش پایه و مداوم
٥. از میان بردن تبعیض جنسیتی در آموزش ابتدایی و متوسطه تا سال ٢٠٠٥ و دستیابی به تساوی جنسیتی در آموزش تا سال ٢٠١٥ با تاکید بر اطمینان از دسترسی مساوی و کامل دختران به آموزش پایه با کیفیت خوب و موفقیت در آن
٦. پیشبرد همه ی جنبههای کیفی آموزش و حصول اطمینان از تعالی همگان آنچنان که همه به نتایج آموزشی مشخص و قابل سنجش، به ویژه در سوادآموزی، حساب و مهارتهای اساسی زندگانی دست یابند
در آغاز بسیاری از کشورها تلاشهای زیادی برای ابراز تعهد خود به این برنامه انجام دادند، اما طبق گزارشی که دو سال پیش منتشر شد، بیشتر این کشورها عملکرد ضعیفی داشتهاند. تنها یک سوم کشورهای عضو یونسکو موفق شدند به اهداف ششگانه جهانی آموزش برای همه دست یابند. بر اساس گزارش منتشر شده پیشرفتهایی در این زمینه در برخی کشورها به دست آمده است. با این حال، روند پیشبرد این اهداف در بسیاری از این کشورها به مرور متوقف شده است.
اگر مساله تامین هزینهها و جنبههای مالی را در نظر بگیریم، میبینیم که برخوردار نبودن کودکان از آموزش، هزینه بیشتری نسبت به سرمایهگذاری در این بخش در برخواهد داشت، این هزینهها از منظر مالی، سیاسی، آسیبهای اجتماعی و فرهنگی، و از نظر بهداشت قابل مطالعه هستند. کودکانی که به مدرسه نمیروند، بزرگسالان بیسواد آینده خواهند بود. این موضوع، بهداشت را از تمام جوانب تحت تاثیر قرار میدهد. موجب کاهش بهرهوری نیروی کار فعال در جامعه می شود، هزینه تامین نیروی انسانی متخصص برای صنایع را بالا می برد، زمینه بروز بسیاری از آسیبهای فرهنگی و اجتماعی را فراهم می کند، و در سطح اقتصاد کلان موجب پایین آوردن تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه کشور می شود.
اینکه به سبب عدم سرمایهگذاری کافی در حوزه آموزشهای عمومی در مدارس یا نبود توجه کافی به ترک تحصیل کودکان به ویژه کودکانی که بیش از دیگران در معرض خطر قرار دارند (دختران، معلولان و محرومان ) کودکان و جوانانمان را از آموزش محروم کنیم، به این معنی است که تعداد افراد بیسواد را زیاد کنیم.
در سطح جهان اما تجربه های موفقی هم در اجرای این بیانیه وجود دارد. یکی از نمونههای موفق کشور هند است. در سال ۲۰۰۰ در این کشور ۱۶ میلیون کودک در سن دبستان، به مدرسه نمیرفتند. امروز این رقم به یک میلیون رسیده است. هند چطور از پس این کار برآمده است؟
با بررسی روشهایی که فعالان آموزش و پرورش در هند به کار بستهاند شاید بتوان به مدل موفقی در رشد و گسترش آموزش همگانی دست یافت. پس از برگزاری کنفرانس داکار، دولت هند سلسله برنامههایی را آغاز کرد تا کودکان مناطق روستایی دورافتاده هم بتوانند به مدرسه بروند. در این برنامهها با تبلیغ در رادیو و تلویزیون و نصب پوستر در مکانهای عمومی بود، از پدر و مادرها خواسته شد که فرزندانشان را به مدرسه بفرستند. در هند برای رساندن این پیام به توده مردم از ستارگان سینمای بالیوود کمک گرفته شد. دولت همچنین با آسفالت کردن جادهها در شهرهای کوچک و روستاها، مدارس را قابل دسترستر کرد. افزون بر این، برنامههای تغذیه در مدارس، کتاب درسی رایگان، افزایش شمار آموزگاران زن و ساخت توالتهای جداگانه باعث شده است که دختران بیشتری در مدارس نام نویسی کنند. فعال کردن سازمانهای غیر دولتی و مردمنهاد هم توانسته است در موضوع هایی مانند برگزاری کلاس در مناطق محروم و دور افتاده تاثیر زیادی داشته باشد.
به کارگیری روشهایی مانند کاهش شمار دانشآموزان در هر کلاس، و نیز آموزش آموزگاران کلاسها در کشور مکزیک موجب شده است جمعیت بیشتری از کودکان به حضور در کلاسها تشویق شوند.
این تجربه در برنامه ی «با من بخوان» جامعه یاوری فرهنگی در خراسان جنوبی نیز اتفاق افتاده است. در این طرح آموزگاران مقطع پیش دبستانی در حوزههای در پیوند با ادبیات کودک، اجرای نمایش و صحنهآرایی با ابزار و امکانات ساده، تکنیکهای روز دنیا در بخش کتابخوانی کودک، ایجاد ذهن خلاق در کودکان، شناخت ارزشهای زندگی، تصویرگری کتاب کودک، و دیگر از زمینههای در پیوند آموزش میبینند. همزمان کتابهای با کیفیت (از نظر شکل، محتوا، تصویرگری) همراه با دستنامههای مربی و برگههای فعالیت کودکان به تعداد مناسب در اختیار کودکان قرار میگیرد. بلندخوانی کتاب ها برای کودکان، انجام فعالیتهای همراه کتاب، و تمرین نمایش کلاس کودکان را تشکیل میدهد.
تجربه دو سال اجرای طرح در این استان نشان داد کودکانی که در روستاها هیچ انگیزهای برای حضور در کلاسهای پایه پیشدبستانی نداشتند، با تجربه کلاسداری توسط معلم آموزش دیده و با توجه به کتابها، برگههای فعالیت و نیز فعالیتهای گوناگون گروهی تدارک دیده شده برای اجرا در کلاس، انگیزه فراوانی برای حضور در کلاس درس پیدا کرده و برخلاف گذشته به موقع در کلاس حاضر میشدند.
در گزارش کار مربیان گاهی اشاره شده است که حتی در پایان ساعت کلاس درس هم کودکان علاقهای به ترک کلاس و بازگشت به خانه نداشتند. اجرای برنامه ی با من بخوان در برخی از مراکز پیش دبستانی در شهرستانهای بیرجند، قاین، نهبندان، خوسف و درمیان در استان خراسان جنوبی دستاوردهایی به همراه داشته که در برخی موارد بسیار فراتر از انتظار بوده است.
آنچه که مایلم تا توجه شما را به آن جلب کنم، همراستایی نتایج حاصل از طرح با من بخوان با اهداف تعیین شده در کنفرانس داکار (مجمع جهانی آموزش سال ٢٠٠٠ میلادی) است. در این طرح دستکم به ٥ هدف از اهداف ششگانه پیشگفته توجه شده و حرکت به سوی دستیابی به آن ها انجام گرفته است. این همسویی در اهداف نشان میدهد که جامعه یاوری فرهنگی در انتخاب مسیر درست حرکت کرده و با به کارگیری ابزار مناسب به گونهای اثربخش توانسته است تصمیم های درستی بگیرد. امروز والدین این کودکان نیز میدانند که آموزش تنها راه فرار از چرخه فقر است. از این رو برخی از آن ها میزبان این آموزگاران هستند و از آن ها پشتیبانی می کنند.
نکته قابل توجه دیگر در این میان، نقش سازمانهای مردمنهاد در حوزه طراحی و اجرای برنامهای است که توانسته است در راستای این اهداف موفقیتهای چشمگیری را به دست آورد. آنچه امروز به نظر میرسد مورد نیاز باشد تصمیم جامعه مدنی و سازمانهای مردمنهاد به حضور جدی و اثرگذار در این حوزه و ایجاد زمینههای حضور و مشارکت دادن آن ها در بخش اجرا و نظارت به راهبردهای توسعه آموزش و پرورش از سوی سازمانهای دولتی متولی است. سازمانهای مردمنهاد میتوانند با تکیه بر تواناییهای خود در حوزههایی مانند خلاقیت، سرعتعمل، جذب منابع خیرین (منابع مالی و دانشی)، موانع تحقق اهداف «آموزش برای همه» را به صورت منطقهای و با در نظر گرفتن ویژگیها و نیازهای همان منطقه شناسایی کنند و در مسیر برداشتن موانع زیر نظارت کلی دستگاههای دولتی متولی آموزش در کشور گام بردارند.
مشارکت جامعه مدنی نباید فقط به صحه گذاردن بر تصمیم ها، برنامههای دولتی و فقط به تامین اعتبار و منابع مالی محدود شود بلکه سازمان آموزش و پرورش باید در تمام سطوح تصمیمگیری، ساز و کارهای منظمی را برای گفتوگو، طراحی، برنامهریزی، اجرا، نظارت و ارزیابی آموزش فراهم کند.
نکته دیگر اینکه کیفیت نظام آموزشی یک کشور نمیتواند از کیفیت آموزگاران و محتوای کتابهای درسی پیشی گیرد. آموزگاران در ترویج آموزش با کیفیت مطلوب نقش اساسی دارند. بر این پایه، در سال ٢٠١٣ یونسکو شعار خود را در «آموزش برای همه» این گونه اعلام کرد: «هر کودک نیازمند یک آموزگار است». هدف از این شعار، برابری تعداد آموزگاران و دانشآموزان نیست بلکه تلاش دارد تا اهمیت برخورداری همه انسانها از آموزش با تاکید بر نقش اساسی آموزگاران را یادآوری کند و ارتقای کیفی آموزش را ناشی از ارتقای سطح علمی آموزگار نشان دهد.
موضوع مهم دیگر توان پاسخگویی آموزگاران به چالشهای قرن بیست و یکمی است. تکنولوژیهای ارتباطی جدید دیوار بین آموزشهای خانه و مدرسه را از میان برداشته و انحصار نظام آموزشی را شکسته است. در کشورهای توسعه یافته یادگیری دانشآموزمحور و دانشجومحور ، به تدریج جایگزین یاددهی آموزگارمحور میشود. حفاظت از محیط زیست، همزیستی با انسانهای دیگر، دفاع از صلح، پایبندی به حقوق بشر، طراحی پرسش، خلاقیت، کارآفرینی، تفکر انتقادی و تعامل با دیگران از جمله نیازهای جدید جوامع انسانی است که به تدریج جای خود را در نظامهای آموزشی باز میکنند.
در این راستا نیز جامعه یاوری فرهنگی با تکیه بر تجربه های استادان نامدار و صاحب نظر در سطح ملی تلاش کرده است تا با برگزاری کارگاههای آموزشی در مناطق تحت پوشش خود به وظایف خود عمل کند و افزون بر موضوع بازآموزی و ارتقای سطح علمی آموزگاران به معرفی یک مدل عملیاتی مناسب برای حضور سایر سازمانهای مردمنهاد فعال در بخش آموزش و حمایت از دانشآموزان، با توجه به نیازمندیهای امروز اجتماع و دورنمای ترسیم شده برای آموزش بپردازد.
در اردیبهشت ماه امسال نیز (ماه میسال ٢٠١٥) مجمع جهانی آموزش با حضور بیش از ١٥٠٠ نفر فعالان حوزه آموزش و اندیشمندان از سراسر جهان جلسه سالیانه خود را برگزار کرد.. در بیانیه این گردهمآیی نیز تاکید زیادی بر موضوع «آموزش همگانی»، «آموزش مادامالعمر»، و «ارتقای کیفیت آموزش» شده است.
توجه خاص جامعه یاوری فرهنگی به مطالعه این بیانیهها و دیگر اسناد منتشر شده از سوی سازمانهای جهانی فعال در حوزه آموزش کودکان به دلیل اصرار ما بر انجام فعالیتهای اثربخش و استفاده از خرد جمعی بزرگان این حوزه است. شاید مقیاس مناسب برای اندازهگیری کیفیت و درستی پروژههای جامعه یاوری فرهنگی، مقایسه این پروژهها از نقطه نظر اهداف، روشها و دستاوردها با آنچه که در این قبیل اسناد به آن ها اشاره شده – و یا اصرار بر اجرای آن ها شده – باشد.