کتاب ترجمه شده برای کودک ۵ تا ۷ سال
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با کتاب ترجمه شده برای کودک ۵ تا ۷ سال را مشاهده کنید.
«من و هیولای من» داستانی دربارهی حرف زدن از نگرانیهاست. اما چطور میشود دربارهی نگرانیها حرف زد؟ اصلاً چطور میشود نگرانیها را به موجودی ملموس تبدیل کرد تا در کلام بگنجد؟ نادیا حسین، نویسندهی کتاب، فکر اینجای ماجرا را کرده و با کمک ایلا بیلی، تصویرگر خوب کتابش، به نگرانی شکل و قیافه داده است. از دید پسرک داستان، «نگرانی» هیولایی بزرگ است که هرجا او میرود به دنبالش میآید. این هیولا همیشه بزرگ بوده؛ آنقدر بزرگ که قدِ پسرک فقط به شکم او میرسد! پسرک دوست دارد خوشحال باشد، برای همین دلش میخواهد مادر، پدر و حتی برادرش این هیولا را از او دور کنند؛ اما تا میخواهد دربارهی نگرانیهایش به آنها بگوید، هیولای بداخلاق توی کمد، پشت لباسهای روی بند یا زیر رختخوابها قایم میشود. واقعاً که موقعیت سخت و پیچیدهای است! به نظر شما چطور میشود از دست این هیولا خلاص شد؟
شنبه, ۵ شهریور
«برو خوکی!» داستانی ساده و شیرین دربارهی خوکی است که زندگی روزانه و معمولیاش را دوست دارد. خوکی دلاش میخواهد صبح تا شب در گل غلت بزند و کار به کار کسی نداشته باشد. اما مرغها همیشه، دوروبر خوکی، در حال بگومگو هستند و خودشان را با یکدیگر مقایسه میکنند. آنها بر سر اینکه چهکسی اول تخم گذاشته و چهکسی آخر از همه این کار را کرده، با یکدیگر رقابت میکنند؛ حتی خروس هم دوست دارد اولین کسی باشد که هر روز از خواب بیدار میشود تا قوقولی قوقوکنان به همه بگوید که بهترین است!
سه شنبه, ۲۵ مرداد
کتاب تصویری مجموعهای بههمپیوسته و معنادار است. داستان، متن نوشتاری و تصویر در کنار یکدیگر روایت کتاب را پیش میبرند. «یپه در راه» از بهترین و زیباترین کتابهای تصویری کودک است. آسترهای کتاب، در ابتدا و انتها، تصویری از مسیر حرکت یپه را نشان میدهد. این مسیر که با نشانههای متنی همراه شده، هیجان خواندن کتاب را دوچندان میکند. در هنگام خواندن داستان، با بازگشت به آستر و دیدن آن، سفر پرچالش یپه را بهتر درک میکنیم.
سه شنبه, ۱۸ مرداد
«بیا با هم» مجموعهکتابی دربارهی مهارتهای سادهی زندگی است که هر کودک باید با همراهی والدین یا مربی و آموزگار آنها را انجام دهد و تمرین کند. در این کتابها، کودک در کنار خانواده، آشپزی، باغبانی، بازیافت، تمیزکاری، ساختن چیزهای تازه، کاشتن سبزیجات و خرید کردن را میآموزد و از آموختن این مهارتها لذت میبرد. این کتابها، درسهایی ساده و کاربردی برای فرا گرفتن، تعامل اجتماعی، مسئولیتپذیری و گفتوگو و همکاری است. کودک با خواندن و دیدن این کتابها میآموزد که چگونه با دیگران بهتر و مؤثرتر ارتباط بگیرد و مهارتهای آموخته را بهخوبی در کنار یکدیگر انجام دهد. ماجرای هر کتاب به صورت شعر نوشته شده است.
یکشنبه, ۲۶ تیر
خانم بَجِر هر یکشنبه به کوهِ نزدیک خانهاش میرود. او تمام حیوانات و گیاهان مسیر خود را به اسم میشناسد و به هر نیازمندی کمک میکند. او شخصیت اصلی کتاب «در راهِ کوه» است؛ کتابی که به جنبههای گوناگونی از زندگی میپردازد.
سه شنبه, ۱۴ تیر
بعضیها همیشه ناراضیاند؛ نه خودشان را دوست دارند و نه اطرافیانشان را. آنها حتی از طبیعتی که در آن زندگی میکنند هم بیزارند. بچهپنگوئنی را تصور کنید که از همه چیز حتی برف هم بیزار است. امکان دارد نظر او به خود و زندگی تغییر کند؟
یکشنبه, ۱۲ تیر
باکستِر عاشق کتاب است و آرزو دارد که خودش هم در یک کتاب باشد. ولی درون یک داستان بودن آنقدرها هم که به نظر میرسد آسان نیست... «کتابِ باکستِر»، دربارهی عاشق کتابی است به نام باکستِر. باکستِر در کنار حیوانات دیگر زندگی میکند. او همیشه به دهکدهی کتاب میرود و درحالیکه روی گاری کوچک دستیاش چندین کتاب روی هم چیده و درون کیف و روی دستانش پر از کتاب است، با خشنودی از آنجا بیرون میآید و به خانه میرود. بعد از زمین تا سقف اتاقش را پر از کتاب میکند و لابهلای آنها به مطالعه میپردازد. او عاشق کتابهایی دربارهی گرگهای ترسناک، شیرهای شجاع، خرسهای نازنازی و خرگوشهای کوچولوی بانمک است. با خواندن این کتابها، باکستِر دوست دارد بهجای شخصیت اصلی داستانها باشد. تا اینکه یک روز آگهیای روی دیوار میبیند که در آن نوشته است: «آیا شما هم آرزو دارید در یک کتاب باشید؟ پس همین امروز در آزمون انتخاب شخصیت کتاب شرکت کنید.»
یکشنبه, ۵ تیر
یک روز صبح، اُتو، سنجاب کوچولو، جلوی در خانهاش یک گلولهی سبز خاردار پیدا میکند. توی آن یک موجود نرم و کرکی است که مرتب میگوید: «بیب» و صدا میزند: «مامان! مامان!» اتو نمیخواهد مامان او بشود، ولی پشمالو یواش یواش وارد زندگی راحت اُتو میشود و روزگار آرام او را حسابی بر هم میزند.
دوشنبه, ۳۰ خرداد
«گودی گنده» بچهفیلی است که مثل همهی فیلها جثهی بزرگی دارد، گوشهای پهنی دارد، قدمهای سنگینی برمیدارد و خرطوم دارد. او میتواند بهخوبی تمام صداهای جنگل را بشنود و گوشهایش را تکان دهد. میتواند قدمهای بزرگی بردارد و در برکههای آب بپرد. اما او یک مشکل دارد. او با خرطومش نمیتواند صدا ایجاد کند؛ همان صدای معروف فیلها که مثل صدای شیپور است.
شنبه, ۲۸ خرداد
مجموعهی «استنلی همهکاره» دربارهی موشِ همستر سختکوشی است که در هر جلد به شکل متصدی یک شغل خدماتی ظاهر میشود. نکتهای که در همهی کتابهای مجموعهی استنلی به چشم میخورد، معرفی ماشینها و مشاغل است. شخصیتهای داستانها هم همه جزو خانوادهی موشها هستند. نویسنده سعی دارد مفهوم خدمات و همبستگی اجتماعی را با کلمات ساده و تصاویر دوبعدیِ واضح و روشن به کودکان بیاموزد.
چهارشنبه, ۲۵ خرداد
«گالی گِلی» نام اسب آبی است که به همراه دیگر اسبهای آبی در رودخانهای نزدیک یک جنگل زندگی میکند. اسبهای آبی در رودخانه زندگی میکنند و رودخانه هرآنچه اسبهای آبی لازم دارند به آنها میدهد. گِل برای غلط زدن در آن، غذا و آب و محیطی مناسب برای زندگی.
سه شنبه, ۲۴ خرداد
تسلط ماشینها بر آدمها موضوعی است که در دههی اخیر بسیار مطرح شده و حتی بنمایهی رمانها و فیلمهای بسیاری شده است. «کریس ریدل» نویسندهی توانای کتابهای کودک در کتاب «کارگاه وندل» به سادهترین و جذابترین شکل ممکن سعی دارد به همین موضوع اشاره کند.
سه شنبه, ۳ خرداد
بازی باب گراهام با نور خورشید شگفتانگیز است. او در کتاب «خورشید چطور به خانه کوکو رسید» طلوع خورشید را بهانهای برای نشان دادن برخی رخدادها در سراسر دنیا کرده است. این کتاب، میتواند ادامهی کتاب «دکمههای نقرهای» باشد. در یکی از صفحههای کتاب، بر دیوار خانهی کوکو، دختر داستان، نقاشی او را از جودی و جاناتان میبینیم.
چهارشنبه, ۲۱ اردیبهشت
کتاب «دکمههای نقرهای» داستان دیدن چیزها و کسانی است که روزانه به آنها توجه نمیکنیم؛ چیزها و کسانی که از ما دور هستند و نمیتوانیم آنها را ببینیم، اما شبیه همهی رخدادهای این کتاب همواره پیرامون ما در جریاناند.
دوشنبه, ۱۹ اردیبهشت
خرس دنبال برتی گذاشته در کتاب «برتی و خرس». بیمقدمه و بدون هیچ آغازی، کتاب با این جمله آغاز میشود: «چون خرس دنبال برتی گذاشته بود.» چرا کتاب این جمله را میگوید؟ چون برتی را میبینیم که دارد میدود و پشت سرش به خرسی نگاه میکند که دهانش باز است و انگار میغرد و میخواهد برتی را بخورد. غرش خرس در تصویر با هیچ واژه و نامآوایی نشان داده نشده است؛ پس شاید خرس فقط دهانش را باز کرده و چیزی نمیگوید! برتی هم پسربچهای با کلاه قرمز است که مانند همهی شخصیتهای تصویرهای پاملا آلن، تپل و بامزه است.
یکشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب «تا خانه در باران» نمایشی از رخدادهای یک شب بارانی است از فاصلههای نزدیک و دور. مادری با فرزندش در راه خانه است، سوار بر ماشین. در این شب بارانی که جادهها شلوغ و لغزنده است، کودک شاهد رخدادهایی عجیب و ساده است. ما از نماهای دور و نزدیک مانند یک فیلم، نظارهگر این داستان نمایشی هستیم. از خرگوشها و موشها و ماهیها و اردکها تا حتی حلزون. از وسایل و جزئیات لباس و ماشینها، تا خیابان و آسمان و بزرگراه. همه چیز در این کتاب دیدنی است و خواندنی.
شنبه, ۱۷ اردیبهشت
«چه کسی قایق را غرق کرد؟» با تصویری از نمایی دور آغاز میشود که دریا و خانهای را نشان میدهد که از میان تپههایش یک گاو و یک الاغ را میتوانیم ببینیم. دیدن سه جانور دیگر پشت الاغ و گاو برایمان آسان نیست. این تصویر ابتدای کتاب، آغاز داستان است اما بدون هیچ واژهای. ما تماشاچی و ببینندهی این داستان هستیم و کتاب با اولین تصویرش ما را به واقعیت فانتزی کتاب فرامیخواند. واقعیت است، چون همانند یک رخداد واقعی روایت میشود و فانتزی است، چون داستان جانورانی است که روی دوپایشان میخواهند سوار قایق شوند.
یکشنبه, ۱۱ اردیبهشت
«لوبیها در عدد هیچ» از مجموعه کتاب «لوبیها در...» داستان مواجهه کوین، یکی از لوبیها با مفهوم عدد صفر و شمارش از 0 تا 10 است.
یکشنبه, ۴ اردیبهشت
کتاب «خانم مینگو و دردسرهای هوای بد» از مجموعه کتاب «خانم مینگو» یکی از جلدهای این مجموعه کتاب علمی جالب است. کتابی که در لابهلای داستان ساده و شخصیتهای دوستداشتنی آن، مخاطب با مطالب علمی در مورد آب و هوا آشنا میشود.
شنبه, ۲۰ فروردین
«جورج میمون بازیگوش به سینما میرود» از مجموعه کتاب «جورج میمون بازیگوش» داستان میمونی به نام جورج است که به سینما میرود و کنجکاویاش باعث ماجراهایی میشود.
شنبه, ۲۰ فروردین