معرفی عروسک بوکه بارانه

عروسک آیینی مربوط به مراسم باران خواهی استان کردستان و کرمانشاه است. بوکه بارانه واژه کردی است که از دو واژه «بوک» و «وه وی» به معنای عروس و واران یا باران ساخته شده است. بوکه بارانه به عروسکی گفته می‌شود که کودکان کُرد برای مراسم تمنای باران آن را در فرایندی اساطیری می‌سازند و در نمایشی آیینی – عروسکی خاص و منحصر به فرد شرکت می‌دهند. به باور برخی پژوهش‌گران، نمایش عروسکی بوکه بارانه نمونه تغییر یافته از ستایش ایزد بانوی آب یعنی آناهیتا و یا ایزد تیشتر در نزد ایرانیان باستان است.

در مراسم باران خواهی دختران خردسال و نوجوان کُرد که تمثیل پاکی و معصومیت‌اند در اغلب مناطق کردستان به ویژه در اورامان و کرمانشاه به کوی و برزن می‌آیند. آنها تکه چوبی نسبتا بلند که می‌تواند یک پارو و یا دو تکه چوب کوتاه و بلند باشد که به شکل چلیپا به یکدیگر متصل شده است را از اهالی روستا می‌گیرند و طی عبور از محلات، کم کم برای این چوب لباس، موی سر و ... تهیه می‌کنند. اجزای لباس عروسک، با لباس زنان کرد اعم از سر بند، جلیقه (کوا) پیراهن (کراس) و احیانا شلوار نسبتا مشابه است. در صورت امکان با تزییناتی که به آن موزگ (مهره‌های رنگی و شیشه ای) می‌گویند، موهای عروسک را می‌آرایند.

در برخی موارد نیز لباس عروسک را با گل‌های زیبا یا گیاهان شناخته شده زینت می‌دهند.پس از آماده شدن عروسک این اشعار توسط دختران نوجوان و خرد سال خوانده می‌شود:

بووکه وارانه ئاوی ده وی (عروس باران تمنای باران دارد)
ئاوی ناو غلانی ده وی (تمنای آب میان گندمزار)
هیلکه باروکانی ده وی (تخم مرغ تازه و نطفه دار می‌خواهند)
ده رزی گه وره کچانی ده وی (سنجاق سینه دختران بالغ را می‌خواهند)

به همراه آواز دختران، در میان حضور اهالی ده برخی از مردم به گونه‌ای تذکر گونه، بر عروسک بوکه بارانه آب می‌پاشند تا بلکه آسمان بخشندگی خویش را به یاد آورد و بر عروسک آن‌ها و تمامی زمین‌های بی‌آب، باران عطا کند. برخی دیگر از مردم هدایایی به بچه‌ها می‌دهند که شامل محصولات محلی مانند: گندم، جو، آرد، تخم مرغ، گردو و ... است. در گذشته جهت تبرک کردن و تاثیر مضاعف تمنای مردم از آسمان، به لباس بوکه بارانه شیی مقدسی را، مانند دعایی که در پوشش پارچه‌ای سبز رنگ می‌پیچیدند، به وسیله سنجاق قفلی به لباس عروسک وصل می‌کردند و یا می‌دوختند.

بعد‌ها و در زمان‌های نزدیک‌تر صرفا سنجاق قفلی همچون دخیل به لباس عروسک زده می‌شد. پس از گذر از کوچه‌های روستا، بوکه بارانه به مکانی مقدس برده می‌شود. حمل کننده عروسک که به او بارهه لگر یا گه وره کچ( دختر بزرگ) گفته می‌شود، بوکه بارانه را بر تکیه گاهی بر آن مکان مقدس قرار می‌دهد. در برخی موارد عروسک به کنار چشمه آب برده می‌شود و در آب رها می‌گردد.

اکنون هنگام تمنا و دعای باران است. دست دختران برگزار کننده آیین و تمام شرکت کنندگان دیگر به سوی آسمان دراز می‌شود تا باران ببارد. پس از بازگشت دختران هدایای مردم را میان خود و دیگران تقسیم می‌کنند. خوراکی‌ها متبرک است و به صورت نمادین همه از آن سهم (بَش) می‌برند. نمایش در برخی نواحی کردستان مانند اورامان با جزییات دیگری نیز همراه است. مانند قرار دادن بوکه بارانه در مجاورت مکانی مقدس که در مجاورت آب روان یا چشمه‌ای باشد.

در این صورت به طور مضاعف مکان مقدس و آب، منظور برگزار گنندگان آیین است. زیرا معابد آناهیتا در کنار آب بنا می‌شده است. پس از سه روز اگر باران نبارد، عروسک از شرم در چشمه افتاده وغرق می‌شود.در صورت نزول باران عروسک دوباره به روستا برگردانده می‌شود. اکنون عروسک موجودی مقدس است.

نمونه دیگری از این مناسک در نزد ارامنه گزارش شده است. بدین صورت که ارامنه از چشمه وانک هاکوپ مقدس در کوه آرارات آب بر می‌داشتند و در هنگام مراسم «آنداستان» آب پاشی می‌کردند. مراسم آنداستان تبرک چهار جهت اسلی است. بعد از مراسم آنداستان، چوبی صلیب شکل را لباس می‌پوشاندند و به شکل عروسک در می‌آوردند و کوچه به کوچه می‌کرداندند. به این عروسک نورین می‌گفتند. آوازی نیز به هنگام گشت در کوچه‌ها به شکل زیر می‌خواندند:

نورین نورین آمده
روغن دهید به گیسش

اجبار هورین آمده
امید که باران ببارد

پیرهن قرمزه پوشیده
زمینتان را سبزه آورد

کمر قرمز بسته
سهمی بدید به نورین

آبی بریزیم به سرش
بخوریم و بنوشیم به شادی

بعد از ترانه سرایی کودکان، ساکنان خانه بر سر نورین آب می‌ریختند و روغن و برنج و تخم مرغ هدیه می‌دادند. سپس نورین را به کنار جوی یا نهر برده و در آب می‌انداختند.

منبع:

کتاب فرهنگ عروسک‌ها و نمایش‌های عروسکی آیینی و سنتی ایران، پوپک عظیم پور
آب در مراسم مذهبی: اسقف آرداک مانوکیان

 

دسته‌ها:
نویسنده
لیلا کفاش‌زاده
پدیدآورندگان:
Submitted by skyfa on