گزارشی از همایش «به یاد من» در بزرگداشت «مهدی آذر یزدی»
تالار گنجینه سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مکان گردهمآیی کسانی بود که در دومین آدینه واپسین ماه سال ۹۷، به دعوت موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان جمع شده بودند تا پیرمرد قصهگوی شوریدهاحوال یزدی را از تنهایی به درآورند. آنان دعوتی را پذیرا شده بودند که به نیابت از «مهدی آذر یزدی» صلا داده بود:
«به یاد من گرد هم آئید تا گوشهای از تنهایی مرا در زیر خط کودکی مزه کنید. من که کودکیام را گم کردم، اما در پی این کودکی گمگشته، کودکان را یافتم تا با «قصه های خوب برای بچههای خوب» بخشی از لذت خواندن را که خود از آن محروم بودم، به آن ها بچشانم».
بیشک تالار گنجینه مناسبترین مکان برای همایشی از این دست بود. چندان که مجری برنامه – مرجان رحیمی فرد - این مکان را با آرزوهای آذر یزدی همسو و همخوان دانست.
همایش «به یاد من» مهمانهایی از دیار «آذر یزدی» و دیگر نقاط دور و نزدیک داشت که پذیرای خوشآمدگویی زهره قائینی - سرپرست موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان - بودند. وی در سخنان خود در آغاز همایش، مهدی آذریزدی را مردی معرفی کرد که «به گردن ادبیات کودکان و فرهنگ کودک در ایران حق بزرگی دارد» و افزود : «بسیاری از ما با قصههای خوب برای بچههای خوبِ او بزرگ شدیم. اما شاید خودش را خوب نشناختهایم». زهره قائینی، برگزاری این همایش را تلاشی «برای شناساندن این چهره بزرگ» دانست و هدف از آن را «ادای دین موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات ادبیات کودکان به کمک های او» عنوان کرد. او در تبیین این تلاش و هدف، گفت: «سال ۱۳۷۷ بود که در جایی خواندیم مهدی آذریزدی برای مدت سی سال در بازارهای شهرهایی مانند قم، اصفهان، شیراز، تهران، مشهد و جاهای دیگر جستوجو کرده و نسخههایی از کتابهای معروف به بچهخوانی یا مکتبخانهای را یافته و گردآوری کرده است. نامهای به نشانی او در یزد نوشتیم و مشکل خود را با او در میان گذاشتیم. گفتیم که در مسیر پژوهش خود بخشی از راه برای ما روشن نیست. شاید مجموعه کتابهای چاپسنگی بچهخوانی که شما گردآوری کردهاید، این مسیر را برای ما مشخص کند. اگر میشود برای مدت کوتاه آنها را در اختیار ما بگذارید.
به اغراق به دو هفته هم نکشید. بستهای به دست ما رسید. مجموعه کتابهای کاهی چاپسنگی، بینظیر و کمیاب که بخشهایی از صفحات آنها در حال پودر شدن بودند، با نامهای همراه آنها که «همه این کتابها را به موسسه شما اهدا میکنم که روی آن ها کار کنید» و ما در جلد سه و چهار تاریخ ادبیات کودکان از آنها بهره بردیم»
حسین مسرت پژوهشگر تاریخ و فرهنگ یزد از دوستان نزدیک و هم دم واپسین لحظات حضور آذریزدی در پهنه خاک ، با قرائت متنی کوتاه به نقش آذر یزدی در پی ریزی ادبیات کودکان ایران پرداخت. پس از او نوبت به رقیه دوست فاطمیها – مدیر کل کتابخانههای عمومی استان یزد – رسید تا با قرائت دلنوشتهای، تنهایی پیر قصهگوی یزدی را یادآور شود. عنوان دل نوشته او «از پنجره اتاق آذر یزدی» بود. او که به عهد نوجوانی دیدارهایی با آذر یزدی داشت، دیدههایش را با خیال درآمیخته بود تا به مدد سحر و اعجاز کلمات با حضار سخن بگوید. آنجا که گفت «وقتی که قرار شد از پدربزرگ قصههای خوب بنویسم، دلم به تپش افتاد و سرخورد توی حوض خانهاش... خانهای که پر بود از خاطرات تنهایی... و هزار درد نگفته و هزار راز نهفته.»
سخنران بعدی همایش محمدهادی محمدی – نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان – بود که در همین همایش از کتاب جدیدش با عنوان «زیر خط کودکی» رونمایی شد. کتابی که نخستین و تنها کتاب تحلیلی درباره شخصیت آذریزدی است.
او در سخنانی با عنوان «مردی از جنس زبان» اظهار داشت: «روایت مهدی آذریزدی، روایت جسم، قفس و اسارت است. روایت جسم و زبان است. از توانمندی قفس تا بیکرانگی زبان. روایت جسم و جنس است. جسم او در قفس ماند تا خاک شد. اما جنس او که زبان است از قفس رهید و از کرانمندی به بیکرانگی رسید.»
محمدهادی محمدی با اشاره به اینکه: «او می خواست همه آن لذت هایی که در زندگی از آن محروم بود را دوباره در پیکر واژگان ، بازسازی و تخیل کند»، افزود: «آذریزدی در همه سالهایی که زندگی کرد، به قول خویش، هرگز معنای شادمانی را نه یافت و نه تجربه کرد. اما او کوشید شادمانی خواندن و بهره بردن از خواندن را به کودکان برساند».
پس از سخنان محمد هادی محمدی، نوبت به بخش فیلم زیر خط کودکی رسید که حاصل سفر سه روزه مسئولان و فعالان موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به یزد در سال 1387 – یعنی یک سال پیش از کوچ نویسنده – بود. اما بخشی از این فیلم، حاصل تلاش این افراد در به تصویر کشیدن چهرهای کاملتر از آذریزدی بود که مربوط به مصاحبه با افرادی میشد که پس از کوچ پیرمرد قصهگو درباره او سخن گفته بودند.
همایش «به یاد من» اما یک برنامه دیگر نیز داشت و آن آغاز کمپین «یک آموزگار، یک کلاس، یک کتابخانه» بود. کمپینی برای مشارکت در فراهم کردن کتابخانههای کوچک با کتابهای با کیفیت در مناطق محروم که در پی آن است تا کودکی زیر خط کودکی و بیکتاب نماند. تلاشی هم راستا و هم سو با نیت و آرزوی پیرمرد قصهگوی تنها و شوریده احوال یزدی.