"میترا لبافی"، نویسنده و مترجم کودک از نبود تنوع فکر، بین نویسندههای کودک خبر داد و در اینباره اظهار داشت: به همین دلیل است که شاهد خیل آثار ترجمه شده در زمینه ادبیات کودک هستیم.
این نویسنده که ازجمله کارهای او میتوان به داستانهای" طوطی و شهرزاد"، "مجموعه" فسقلیها "(سال ١٣٧۵)،" برس جادویی "و دفترچه خاطرات یک بچه لاغر" اشاره کرد، در گفتگو با خبرنگار ایلنا مطرح کرد: متأسفانه به این دلیل که در کار نویسندگان ما تنوع فکری وجود ندارد؛ شاهد افزایش روزافزون کتابهای ترجمه هستیم.
وی گفت: دلیل دیگر این امر برمیگردد به کمهزینه بودن کتابهای ترجمه شده چون، چاپ این کتاب ها برای ناشران آسانتر است و هزینه کمتری برمیدارد گرایش ناشر به سمت کتابهای ترجمه بیشتر است.
لبافی در پاسخ به این سوال که چرا در ادبیات کودک شاهد تقدم ترجمه بر تألیف هستیم؛ گفت: این در حالی است که یک ناشر برای کتاب تألیفی، هم باید هزینه نویسنده را بپردازد و هم هزینه تصویرگر را. هزینههای تصویرگری هم زیاد است و به همین دلیل ناشران ترجیح میدهند از کتابهای خارجی که همه مواد اولیه آن آماده است؛ استفاده کنند.
این نویسنده در خصوص وضعیت کتابهای کودک و استقبال مخاطبان گفت: خانوادهها به درخواست بچهها احترام میگذارند و برایشان کتاب میخرند، هرچند برخی خانوادهها این موضوع را درک نمیکنند اما به هرحال وضعیت خرید و فروش کتاب کودک، به مراتب بهتر از وضعیت کتاب بزرگسال است.
وی افزود: نکتهای که وجود دارد این است که بازار تبلت و موبایل تاثیر خود را گذاشته است و حتی در نمایشگاه کتاب تهران شاهد بودیم که وضعیت فروش بخش کودک و نوجوان نسبت به دوره قبلش افت داشته است.
نویسنده کتاب "طوطی و شهرزاد" با بیان اینکه ادبیات کودک جهان، استانداردهای موجود را رعایت میکند، افزود: کارهای ترجمه شده بیشتر در زمینههایی است که نیازی به سانسور ندارند و به دلیل تنوع فکر بسیار مورد استقبال قرار میگیرند. اما کودک ایرانی نیاز به محتوای ایرانی که زندگی روزمره او را نشان دهد دارد که متأسفانه نویسندگان ما برای این موضوع اهمیت چندانی قائل نیستند.
وی با اشاره به اینکه آنچه در بازار غلبه پیدا کرده بازنویسی متون کهن است، گفت: نویسندگان مدام در حال بازنویسی داستانهای شاهنامه و بوستان سعدی و... هستند. در ادبیات نوجوان ما هوشنگ مرادی کرمانی را داریم که بسیار خلاقانه مینویسد اما مگر چند نویسنده دیگر مثل او داریم؟ اکثر نویسندگان کودک و نوجوان، کاری جز بازنویسی متون کهن انجام نمیدهند.
لبافی ادامه داد: فکر میکنم شرایط بازار نشر است که کارهای سریالی را به نویسندهها تحمیل کرده است. متأسفانه توقع ناشران کودک هم بالا نیست. ناشر باید به این فکر کند که یک کار متفاوت چاپ کند. شما اگر بروشور ناشران را نگاه کنید، کار برجستهای در آن پیدا نمیکنید. به نظرم چهارچوبهایی که در این سالها قرار دادیم، باعث انجماد ذهنها شده است. نویسنده میگوید چه بنویسم که خطرناک نباشد؟! نویسندهها آدمهایی نیستند که ذهنهای چندسویه داشته باشند. نویسنده اول از همه باید احساس آزادی درونی داشته باشد تا به خلاقیت فکر برسد.
این نویسنده و مترجم با اشاره به این که جشنوارهای برای ادبیات کودک نداریم؛ اظهار داشت: وجود یک جشنواره در داستان کودک امری مؤثر است. وقتی جشنوارهای وجود داشته باشد، نویسنده هم سعی میکند برای شرکت در جشنواره هر ساله آثار بهتری را ارائه کند. امروزه همه چیز در تمام رشتهها تخصصی شده است.
وی در ادامه گفت: در زمینه تصویرگری یک نقطه هدف داریم که این خوب است اما چرا همین نقطه هدف را برای ادبیات کودک مثل جشنواره داستان خردسال یا داستان کودک، نداشته باشیم؟ اگر این جشنواره ها شکل بگیرند، نویسندههای فعال برای خودشان هدف گذاری میکنند.
لبافی با اشاره به هفته کتاب افزود: یک هفته کتاب داریم که در این هفته تمام مدارس یاد کتاب میافتند. باید کارهایی به این شکل را نهادینه کرد. باید در زمینه ادبیات کودک یک کار خلاقانه صورت بگیرد و من مطمئن هستم که مردم استقبال میکنند. در ایران برای تفریح و سرگرمی کودکان برنامههای خاصی تدارک دیده نشده. در این زمینه میتوان کارهایی را که جنبه سرگرمی و تفریح دارند با کتاب پیوند داد و حتماً خانوادهها از آن استقبال میکنند. متأسفانه این روزها همه درگیر پول درآوردن هستند و کسی به انجام یک کار ابتکاری توجهی نشان نمیدهد.
این نویسنده در پایان با اشاره به اینکه کتابهای داستانی برای کودک بیشتر از کتابهای علمی منتشر میشوند؛ گفت: متأسفانه کتابهای مذهبی هم در تهران خیلی کم است و بیشتر قصههای دینی، در قم منتشر میشود و به تهران نمیرسد با این حال که کودکان علاقه زیادی به دانستن و خواندن قصه زندگی امامان(ع) دارند.