تازیانه ها بر دوش بردگان کوچک

برده داری، سنتی است که اکنون به باور بسیاری از مردم  جهان سال هاست به تاریخ پیوسته و تنها در کتاب ها می توان نشانی از آن یافت.

اما در بخش هایی گسترده ای  از غرب و جنوب پهنه آفریقا، هنوز برده داری به شکل فعالیتی روزانه رواج دارد. در کشورهای این منطقه کودکان برده اند و پدر و مادرهایی که خود در کودکی برده بوده اند بچه های سه یا پنج ساله را می فروشند تا تنها ۳۰ تا ۵۰ دلار دریافت کنند.
برابر گزارش ها هم اکنون ۲۰۰ هزار کودک برده در آفریقا وجود دارد. این کودکان ناچارند روزانه ۱۴ ساعت بدون دست مزد  کار کنند ، به مدرسه نروند و با خوراک و استراحت ناکافی بسازند .
ایوان، برده ای کوچک و اهل کشور ساحلی غنا است. زمانی که پنج سال بیشتر نداشت به دایی اش سپرده شد تا در کنار او زندگی کند و بتواند به مدرسه برود، اما هرگز روی مدرسه را ندید. دایی اش «ارباب» او شد و ناچارش کرد هر روز پیش از روشن شدن هوا در قایق کوچکی بنشیند و تا غروب ماهیگیری کند.
پسرهای بسیاری در غنا همانند ایوان زندگی می کنند. «ارباب ها» پسرهایی به کوچکی ایوان را برای ماهیگیری به دل رودخانه ای بزرگ می فرستند. جایی که بسیاری از کودکان در نبرد با طوفان غرق می شوند و کابوس مرگ هر شب خواب را از چشم همسال های آن ها می رباید.
دخترها، اما به انجام هر کاری از پخت و پز و شست و شو گرفته تا خیاطی و مزرعه داری و جمع آوری هیزم وادار می شوند، آزار جنسی می بینند و هر روز کتک می خورند تا هیچ شبی بی گریه به خواب نروند.
 
اکنون قرن هاست برده داری کودکان در کشورهای غربی و جنوبی آفریقا وجود دارد و هر نسل، نسل پس از خود را به تحمل این رنج ناچار می کند. دولت های کشورهای آفریقایی قوانینی وضع کرده اند که برده داری را ممنوع می کند اما اجرای آن ها چندان پیگیری نمی شود. با این حال در این شرایط غیر انسانی هنوز قلب هایی هست که برای کودکان می طپد.
جرج آچیبرا یکی از اهالی غنا است که چند سال پیش پیشه آموزگاری اش را ترک کرد تا برای رهایی کودکان از بردگی تلاش کند. او با لبخندی بر لب و با پشتکار بسیار مدت ها با اربابان سخن می گوید تا آن ها را به رها کردن کودکان قانع کند. او تاکنون ۲۱۶ کودک را از بردگی نجات داده و به خانه بازگردانده تا به مدرسه بروند.
سازمان هایی نیز هستند که از کودکان پس از بازگشت به خانه پشتیبانی می کنند تا دوباره فروخته نشوند و بتوانند به مدرسه بروند.
ایوان نیز پس از ٥ سال بردگی به کمک آچیبرا آزاد شد و به خانه نزد مادرش بازگشت. مادر ایوان که خود در کودکی رنج بردگی را تجربه کرده می گوید اگر یک نسل بتواند آموزش ببیند و آگاه شود نسل آینده را به بردگی نخواهد کشاند و این دور شکسته می شود. او امیدوار است پسرش درس بخواند و یکی از آغاز کنندگان این راه باشد.

Submitted by editor6 on