گفت‌و‌گو با فهمیه رحیم نیا، نقش کتاب در زندگی کودکان من

نقش کتاب در زندگی کودک یا کودکان من، طرح تازه‌ای از کتابک است که می‌خواهد برود میان قشرهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی از هنرمندان تا کارآفرینان، پزشکان، مهندسان، کارشناسان، تکنسین‌ها، کارگران، و زنان خانه‌دار و ... و همه آن‌ها که دیده می‌شوند و دیده نمی‌شوند، اما سرشار از تجربه کتابخوانی برای کودک یا کودکان خود بوده‌اند و هستند. کتابک می‌خواهد این تجربه‌ها را بازتاب دهد، زیرا چگونگی رفتار با کودک برای این که جذب شنیدن ادبیات و خواندن کتاب شود، بخشی از شیوه‌های ترویج کتابخوانی در جهان امروز است.

  • در روزگار کودکی‌تان نسبت به امروز دسترسی به ادبیات کودکان و کتاب چگونه بود؟

در روزگار کودکی (حداقل کودکی من)، فقط با کتاب‌های مدرسه سر و کار داشتیم. شاید حداکثر با کیهان بچه‌ها. کتاب‌های ما قصه‌هایی بودند که مادربزرگ‌هایمان بارها و بارها با همان آب و تاب اوّلیه تعریف می‌کردند و ما هم بارها و بارها می‌شنیدیم و هرگز خسته نمی‌شدیم و هربار در دنیای پر رمز و راز تخیّلات فرو می‌رفتیم.

  •  در روزگار کودکی و نوجوانی چگونه به کتاب و ادبیات کودکان و نوجوانان علاقه‌مند شدید و چه کسی در این علاقه شما نقش داشت؟

آغاز مطالعه من در نوجوانی توسط دوست خانوادگی ما بود که کتاب جیبی کوچکی به نام «جمیله» اثر چنگیز آیتماتف را به من داد و آن‌قدر مجذوب آن شدم که از آن پس، مطالعه، شیرینی‌ترین کار برایم شد.

  • هنگامی که مادر شدید چه کتاب‌هایی برای کودکان خود انتخاب می‌کردید و نظرتان در این دوره نسبت به ادبیات کودکان چه بود؟

فراهم کردن و ایجاد فضایی مناسب که کودک از نظر ذهنی و روحی در راستای هدف کتاب خواندن قرار بگیرد، خود حائز اهمیت است. بچه‌ها اکثراً ما را کتاب به‌دست و در حال مطالعه می‌دیدند و طبیعتاً گفت‌وگو و بحث بر خوانده‌ها در کانون خانواده و در مناسبت‌های گوناگون و هدیه دادن کتاب به‌عنوان باارزش‌ترین پیش‌کشی.

در آن زمان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از مراکز مهم نشر کتاب‌های کودکان و نوجوانان بود. کتاب‌هایی بسیار مفید و سازنده در ارتباط با نوع‌دوستی، صداقت و سادگی، شجاعت و از خود گذشتگی، شوخی و خنده، زشتی و زیبایی، ثروت و فقر، توانایی و ناتوانی، زور و قدرت جوانی و پیری، شیطنت‌ها، حقه‌بازی‌ها، شکست، امید و ایمان، مهم و بی‌اهمیت، احترام و اهمیت و به‌طور خلاصه ایجاد احساسات عالی انسانی و... . مرکز دیگری که از آن‌جا کتاب تهیه می‌کردیم، کتابفروشی گوتنبرگ بود که کتاب‌های انتشارات پروگرس را می‌گرفتیم.

کتاب‌هایی خیال‌انگیز و نوع‌دوستانه، برانگیزاننده احساسات عالی انسانی و جمعی و خردگرایانه و سرکوب‌کننده احساسات جاه‌طلبانه با تصویر بسیار زیبا و هنرمندانه با چاپ عالی که کودکان را به دنیایی وسیع از تخیل و رؤیا و اکتشاف و نتیجه‌گیری می‌برد.

همه این کتاب‌ها شامل قصه‌های‌گوناگون، کتاب‌های شعر، مسائل علمی، آموزشی، تربیتی، هنری و... بودند و آن‌قدر جذاب و تأثیرگذار بودند که در کودکی بچه‌ها، آن‌ها را بارها و بارها می‌خواندیم و می‌خواندند و حفظ می‌شدند و خسته نمی‌شدند...

از جمله کتاب «قصه‌ها و تصویرها» اثر وبستویف که همه قهرمانانش حیوانات بودند و هنوز آن‌را در کتابخانه‌شان حفظ کرده‌اند. قصه بچه جغدی که از تاریکی می‌ترسید بنام «چی چی» اثر ماریولودی نویسنده ایتالیایی، «شب و پیرزن» اثر رایان با تصویرپردازی فوق‌العاده‌اش، «مهمان‌های ناخوانده»، «مسافر کوچولو» اثر آنتوان دوسنت اگزوپری و کتاب «کوه‌های سفید» اثر ژان کریستوفر که در نوجوانی تأثیر فوق‌العاده‌ای بر آن‌ها گذاشت و بزرگ‌تر که شدند، قصه‌های شل سیلور استاین، قصه‌های من و بابام، درخت بخشنده و بسیاری کتاب‌های تأثیرگذار دیگر با ترجمه‌های فوق‌العاده...

لازم به ذکر است که نوارهای صوتی آن زمان تأثیرشان کم‌تر از کتاب‌ها نبود. مثل «شاه‌پرک خانم» اثر بیژن مفید که من هم از شنیدن آن خسته نمی‌شدم، «شازده کوچولو»، «خروس زری پیرهن پری»، «حسن کچل»، شعر و موسیقی پرشور «رنگین کمان» اثر ثمین باغچه‌بان و...

اگر منظورمان از کتاب خواندن، رشد ذهنی کودک در زمینه‌های گوناگون باشد، در کتاب، بازی، نقاشی، موسیقی و آواز، رقص، بودن با طبیعت، در ارتباط بودن با پرندگان و حیوانات خانگی و داشتن آن‌ها در منزل به فراخور امکانات، سفر کردن، پذیرفتن مسئولیت و کار، دیدن فیلم‌ها و تئاترها و نمایشگاه‌های نقاشی مناسب و آن‌چه که ذوق و تخیل و نگرش و سلیقه و در نهایت فرهنگ کودک را اعتلا می‌بخشد و داشتن معاشرین مناسب که اهمیت ویژه ای دارد، نقش کتاب و خواندن کتاب شاید بزرگ‌ترین و موثرترین اثر را بر کودکان ما خواهد گذاشت، که امروزه روز، کار بسیار دشواری است کتاب‌خوان کردنِ کودکان!

فهیمه رحیم‌نیا، مادر شقایق، آذرخش و گل‌شیفته فراهانی

نویسنده
گروه گزارش کتابک
Submitted by admin on