رامونای شجاع شجاع (مجموعه کتاب رامونا)

عنوان لاتین
Ramona the brave (Ramona)

کتاب «رامونای شجاع شجاع» سومین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. رامونا دوست دارد استقلال بیشتری پیدا کند و در این مسیر اولین مشکلی که باید حل شود، یکی بودن اتاقش با خواهرش بئاتریس است. اما باید دید که یک اتاق جدا می‌تواند به مستقل شدن رامونا کمک کند یا نه.

خواندن کتاب «رامونای شجاع شجاع» ما را با احساسات دختر شش ساله‌ای مواجه می‌سازد که می‌خواهد هر چه زودتر بزرگ شود. رامونا در این راه می‌اندیشد که باید شجاعتش را به خواهر، مادر و پدرش نشان دهد تا آن‌ها او را تشویق کنند و قدرش را بدانند.

رامونا در این مسیر گاه به کارهایی دست می‌زند تا شجاعتش را نمایان کند؛ اما معمولاً «بیزس»، یعنی خواهری که نام اصلیش بئاتریس است، اما رامونا باعث تغییر اسم او به بیزس شده، از دست او کلافه می‌شود و از او می‌خواهد زودتر بزرگ شود. وقتی مامان و آموزگار مدرسه هم از او می‌خواهند زودتر بزرگ شود و دست از بچه‌بازی بردارد، دیگر کفر رامونا در می‌آید و دلش می‌خواهد فریاد بزند که او دارد تمام تلاشش را برای این کار می‌کند و دلش می‌خواهد آن‌ها هم این تلاش او را ببینند.

در کتاب «رامونای شجاع شجاع» 9‌بخش وجود دارد که همه آن‌ها از «دردسر در پارک» تا «دختر شجاع و نترس آقای کوییم‌بی» روندی از تلاش و خواست رامونا برای شجاع شدن و شکست خوردن و باز تلاش کردن را نشان می‌دهد. رامونا دختری است که دست از تلاش برنمی‌دارد و هر روز شجاع‌تر و بزرگ‌تر می‌شود.

مجموعه کتاب «رامونا» شامل هشت جلد است که در هر جلد اتفاقاتی در خانه خانواده «کوییم‌بی» رخ می‌دهد، و این اتفاقات محوریت داستان را تشکیل می‌دهند. غیر از جلد اول کتاب که با محوریت «بئاتریس»، دختر بزرگ خانواده روایت می‌شود، بقیه جلدها حول محور «رامونا» دختر کوچک خانواده می‌گذرد.

در هر جلد مجموعه کتاب، رامونا بزرگ‌تر و با مشکلات و اتفاقات متفاوتی روبه‌رو می‌شود. هشت جلد کتاب شامل «رامونا و بیزس (رامونا و خواهرش)»، «رامونای آتیش پاره»، «رامونای شجاع شجاع»، «رامونا و پدرش»، «رامونا و مادرش»، «رامونای هشت ساله»، «رامونا همیشه راموناست» و «دنیای رامونا» هستند.

رامونا داستان کودکی جستجوگر است، داستانی است که با علاقه آن را می‌خوانید و با ماجراهایش همراه می‌شوید. رامونا کودکان و حتی بزرگسالان را مشتاق می‌کند تا هیجانات، ترس‌ها و شادی‌هایش را دنبال کنند.

«بورلی کلی یری» نویسنده کتاب اهل آمریکا و ایالت پورتلند است. او متولد 1916 است و پس از پایان تحصیلاتش در رشته علوم کتابداری، به کتابداری رو آورد. کتابدار شدن و تماس با کودکان باعث شد تا متوجه شود باید برای کودکان کتاب‌های باکیفیت‌تری نوشته شود، پس شروع به نوشتن کرد. کلی یری کتاب‌های زیادی را از سال 1942 تا به حال برای کودکان نوشته است. بعضی از شخصیت‌های داستان‌های کلی یری در داستان‌های زیادی حضور دارند؛ مثل «رامونا کوییم‌بی»، «هنری هاگینز» و «رالف اس موش». این شخصیت‌ها در کتاب‌های چند جلدی کلی‌یری حضور دارند. او علاوه بر مجموعه کتاب‌هایش آثار دیگری نیز دارد، مانند: آقای «هنشاو عزیز»، «دختری اهل یامیل»، «جوراب‌ها» و بیش از 50 کتاب دیگر.

از میان آثار کلی یری «آقای هنشای عزیز» در سال ۱۹۸۴ مدال نیوبری را کسب کرد، و نشان افتخار نیوبری در ۱۹۷۸ به «رامونا و پدرش» و «رامونا کویم بی‌هشت سال»  در سال ۱۹۸۲ اعطا شد. کلی‌یری برنده جایزه کتاب ملی در‌بخش داستانی کودکان (شومیز) برای «رامونا و مادرش» در سال ۱۹۸۱، جایزه کتاب کودک ویلیام آلن وایت برای «جوراب‌ها» 1973، مدال رجینای انجمن کتابخانه‌های کاتولیک 1980، و جایزه برای هر کودک یک کتاب شورای کتاب کودکان 1985 شد. بیشتر اتفاقات در داستان‌های کلی‌یری در اطراف پارک پورتلند رخ می‌دهد، یعنی جایی‌که او کودکی‌اش را پشت سر گذاشته است. مجسمه «رامونا کوییم بی‌ را هم می‌توان در گرند پارک پورتلند مشاهده کرد.

«پروین علی‌پور» مترجم کتاب‌های رامونا در نشر فندق، دانش آموخته کارشناسی ارشد روانشناسی از دانشگاه تهران است. در کارنامه او می‌توان بیش از ۷۰ اثر در حوزه ادبیات کودکان یافت و به همراه سه مترجم دیگر برجسته‌ترین مترجم بیست سال پس از انقلاب اسلامی شناخته شده است. علی‌پور علاوه بر نوشتن و ترجمه داستان و شعر برای کودکان، در زمینه‌های علمی و آموزشی، مطبوعاتی، تدریس و داوری آثار در جشنواره‌های گوناگون فعالیت داشته است.

کتاب‌های رامونا توسط نشر کیمیا و با ترجمه احمد کسائی‌پور نیز به چاپ رسیده‌اند.

گزیده‌هایی از کتاب

رامونا همان‌جا ایستاد و با خودش گفت: «نمی‌خواهم! معذرت نمی‌خواهم!» بیست و پنج جفت چشم، که با چشم‌های خانم گریگز می‌شد بیست و شش جفت، به او خیره شده بود. گونه‌هایش داغ شده بود. چشم‌هایش آن‌قدر خشک شده بود که اشکش در نمی‌آمد و دهانش چنان خشک شده بود که نمی‌توانست حرفی بزند. سکوت، وحشتناک بود! صدای کلیکِ ساعتِ برقی، گذشتِ یک دقیق را اعلام کرد. رامونا، ناامیدانه به خانم گریگز نگاه کرد. خانم گریگز لبخندی دلگرم‌کننده و در عین حال جدی زد. راه گریزی نبود!

برگردان
پروین علی‌پور
تصویرگر
تصویرگر
Alan Tiegreen, آلن تایگرین
سال نشر
1398
نویسنده
Beverly Cleary, بورلی کلی‌یر
نگارنده معرفی کتاب
ویراستار
مژگان کلهر
ویراستار
Submitted by skyfa on