در کتاب «ما خیلی دوستت داریم، داگل بغلی» از مجموعه کتاب «داگلی بغلی»، داگلی به همراه یکی از گوسفندان به نام فلاسی، به دنبال گوسفند کوچولویی میروند که صمیمیترین دوست فلاسی است. در این جستجو داگلی متوجه میشود که همه دوست صمیمی دارند. او فکر میکند کاش من هم یک دوست صمیمی داشتم.
دوشنبه, ۱۵ آذر
«کلاه شادی» داستان شش دوست است که یک روز همگی بیحوصله هستند. اما با گرفتن هدیه مخصوص که یک کلاه است، شاد میشوند.
چهارشنبه, ۱۰ آذر
«گربهای که تقلید میکرد» از مجموعه کتاب «قصههای دوست داشتنی» ماجرای دو دوست به نامهای بلا و آناست. بلا که خیلی آنا را دوست دارد میخواهد کاملا در تمام کارها از او تقلید کند. اما آنا این کار را اصلا دوست ندارد.
سه شنبه, ۲ آذر
پیش از مطالعه، بخش نخست را بخوانید:بررسی کتاب «مهمان مامان» از دریچه سه فیلم، شگردهایی برای خواندن یک کتاب خوب (بخش نخست)
«مهمان مامان» داستان یک مهمانی ساده اما پردردسر در یک خانهی مستأجری است، خانهای که در هر کدام از اتاقهای دورتادور حیاطاش آدمهایی زندگی میکنند که سهمشان از خانه تنها یک اتاق است. یکی دستفروش است، یکی کارگر کارخانه و دیگری دانشجو. «مهمان مامان» داستان مادری است که پسرخواهر تازهداماد شدهاش قرار است همراه عروساش به خانهی او بیاید و این خاله نه چیزی دارد تا برایشان شام درست کند و نه میوه و شیرینیای تا کامشان را شیرین کنند. از مهمانی آن روز، تنها یک هندوانه و پیالهای تخمه قرار است اسباب پذیرایی باشد. داستان با صدای درِ خانه آغاز میشود. مادر مضطرب است که مهمانها پیش از آمدن شوهرش بیایند و مرتب کردن اتاق هم تمام نشده باشد، خانهای که حیاط آن مشترک است و راضی کردن همسایهها به اینکه حیاط را تمیز نگه دارند سخت است. اگر یکی مرغ و خروس هم داشته باشد که کار را سختتر میکند. داستان به ما میگوید که مادر از همسایهها خواسته تا در اتاقهایشان بمانند و مزاحمتی برای مهمانها نداشته باشند. پس راضی کردن آنها هم یکی از دردسرهای مامان است.
چهارشنبه, ۲۶ آبان
«یوگای قورباغهای» درباره قورباغهای است که عاشق تمرین یوگاست. در این کتاب او بچهها را تشویق میکند تا از انجام یوگا لذت ببرند. «یوگای قورباغهای» کتابی برای معرفی 19 حرکت یوگاست که برای کودکان مناسب است و توسط یک قورباغه بامزه اجرا میشوند.
دوشنبه, ۲۴ آبان
کتاب «باشگاه کتابخوانی بانی» از مجموعه کتاب «باشگاه کتابخوانی بانی»، داستانی است درباره خواندن، دوستی و عشق به کتاب. در این داستان خرگوشی کوچک به نام بانی به همراه دوستانش، ماجراهای زیادی با کتاب و کتابخانه شهر دارند.
شنبه, ۲۲ آبان
کتاب «مهمانی هیولاهای دندان» درباره خرس کوچکی به نام کودی است. کودی خوردن شیرینی و شکلات را خیلی دوست دارد. اما وقتی دندانش درد میگیرد و مجبور میشود پیش دکتر رایکو برود متوجه میشود که غیر از او، هیولاهای دندان هم شیرینی و شکلات را خیلی دوست دارند. دکتر رایکو برای کم شدن درد دندان کودی مجبور میشود علاوه بر شستن دهان کودی، به کمک مته کوچک دندانپزشکی هیولایی که داخل دندانش قایم شده را هم بیرون بکشد. دکتر رایکو از کودی میخواهد که بیشتر حواسش به دندانهایش باشد و حتماً بعد از خوردن شیرینی و قبل از خواب دندانهایش را مسواک بزند.
چهارشنبه, ۱۹ آبان
«یولانته در جستجوی کریسولا» داستان یک دوستی بیپایان است. دوستیای که حتی با مرگ هم تمام نمیشود، چون یولانته دوستش کریسولا را برای همیشه در قلباش احساس میکند.
شنبه, ۸ آبان
کتاب «بغل» در واقع دو داستان است که خلاف جهت یکدیگر در کتاب آغاز میشوند و درست در میان کتاب با یک بغل به هم میرسند. در حالیکه لاکپشت و خارپشت هر دو روز سختی دارند، چیزی که هر دو عمیقا لازم دارند یک بغل است. بغل کردن اوضاع را بهتر میکند. اما تمام آنهایی که در اطرافشان هستند سرشان شلوغتر از آن است که آنها را بغل کنند.
دوشنبه, ۳ آبان
کتاب «درخت دستکشی» کتابی است در ستایش تفاوتها. پسرک کتاب درخت دستکشی، متفاوت با دیگران است و خود این تفاوت را پذیرفته. او میداند که متفاوت بودن باعث خنده، ناراحتی دیگران و در بعضی مواقع باعث اذیت کردنش میشود. اما پسرک خود متفاوتش را پذیرفته و از اینکه گوشهگیر است و تنهایی را دوست دارد لذت میبرد.
شنبه, ۱ آبان
«این کتاب پر از اشتباه است» چون یک چشم بزرگتر از آن یکی نقاشی شد، وای اشتباه شد! و یک نقاشی عجیب که خراب شده، یک قورباغه-گربه-گاو عجیب؟ اما میشود آن را به بهترین بوته نقاشی تبدیل کرد. و لکههای جوهری که این طرف و آن طرف پخش شدهاند، انگار که از اول قرار بوده مانند برگهای شناور در باد باشند.
چهارشنبه, ۲۸ مهر
«نرو دیگه!» از مجموعه کتاب «فیلی و فیگی» ماجرای یک روز دیگر از دوستی آنها است. روزی که به نظر خوب میرسد، درست مثل دیروز البته قبل از آنکه فیگی اعلام کند وقت رفتناش فرا رسیده است.
دوشنبه, ۱۹ مهر
«دیدی پرواز کردم!» یکی دیگر از داستانهای مجموعه کتاب «فیلی و فیگی» است. با دیدن عنوان و تصویر روی جلد کتاب به نظر میرسد در این قسمت پرواز موفقیت آمیز فیگی در انتظار خواننده است. اما مگر یک خوک میتواند پرواز کند؟! بر خلاف فیلی، فیگی فکر میکند بتواند پرواز کند، شما چه فکر میکنید؟
دوشنبه, ۱۹ مهر
کتاب «مشکل زرافهای» در مورد ادوارد زرافه است. او اصلا از داشتن گردن به این درازی احساس خوشآیندی ندارد. حتی از نظرش گردنش اصلا مفید نیست. اما سایروس لاکپشت جور دیگری به این ماجرا نگاه میکند.
سه شنبه, ۶ مهر
«سلام ترس!» کتابی در مورد شناخت احساس ترس است. عنوان کتاب از همان ابتدا روشن میکند که باید با ترس آشنا شد و به او سلام کرد.
یکشنبه, ۴ مهر
در کتاب «آنجا که شادی آغاز میشود» میزبان احساسی دلپذیر و خواستنی هستیم، شادی. هنگامی شادی آغاز میشود که آن را شناخته باشی، بهراستی شادی چیست؟ آیا مفهوم شادی برای همه یکسان است؟ شادی همیشه یک نام ندارد و همواره پایدار نیست. برای شاد بودن شاید لازم نیست تلاش کنی و دائم دنبال آن باشی. چون شادی همیشه هست و باید در خودت جستوجو کنی.
یکشنبه, ۲۸ شهریور
«مراقبم باش!» داستان کتابخوانی پسری به نام یوری همراه با آقای اشنیپل است. آنها در خیالشان پرواز میکنند. داستان نشان میدهد که برخی از قوانین والدین منطقی نیست و ذهن کودک را با تخیل و انعطاف همراه میسازد.
سه شنبه, ۹ شهریور
کتاب «رختخواب خیس» درباره موضوع شب ادراری کودکان است. در این کتاب پسر بچهای به نام مکس که خودش قبلا همین مشکل را داشته است، تصمیم میگیرد تا مشاور کودکان دیگر شود. او با توضیح این مطلب که مشکل شب ادراری مشکل خیلی از بچههای دنیا است و توضیح سیستم دفع بدن برای دوستان کوچکش، به آنها کمک میکند تا مشکلشان را برطرف کنند.
چهارشنبه, ۳ شهریور
«درخت خاطره» داستانی لطیف با موضوع دوستی و غم از دستدادن دوست و زنده نگهداشتن خاطراتش است.
سه شنبه, ۲ شهریور
کتاب «قورباغه و شهاب» یکی دیگر از کتابهای مجموعه کتاب «قورباغه» اثر «ماکس فلتهاوس» نویسنده و تصویرگر برجستهی هلندی است؛ داستانی دلنشین، ساده اما ژرف درباره دوستی و همدلی.
سه شنبه, ۱۲ مرداد