آموزش موزه ایی کودکان برای جامعه پایدار

شورای بین‌المللی موزه‌ها – ایکوم هر سال شعاری را به مناسبت روز موزه و موزه داری مطرح می کند و از همه موزه‌های دنیا دعوت می‌کند که در راستای شعار آن سال فعالیت کنند، شعارها توجه موزه‌ها را به توسعه و بهسازی فعالیت موزه ایی در تمامی ابعاد و در مقیاسی جهانی جلب می کنند. شعار امسال ایکوم «موزه‌ها برای جامعه‌ای پایدار» است. شعار امسال دست کم می‌تواند این پرسش را در ذهن دست اندرکاران موزه پدید آورد که موزه‌ها در جامعه پایدار چه جایگاهی دارند و یا موزه‌ها در ایجاد جامعه پایدار چه نقشی می توانند داشته باشند؟

اما جامعه پایدار چه جامعه ایی است؟

یک نظام که کلیه اجزای آن از مانند افراد، قوانین، محیط ها و نهادهای گوناگونی همچون خانواده، مدرسه، دولت، ... در تعامل با یکدیگر و با پیرامون خود، انعطاف پذیر، تحوّل پذیر و پایدار باقی بمانند جامعه پایدار است. 

ممکن است در این جا این پرسش مطرح شود که شاخص تمایز جامعه ای متحول (پویا ) و به سرعت رو به رشد اما پایدار با  جامعه ای متغیر اما ایستا و به سرعت در حال فروپاشی کدام است؟ قطعا توسعه پایدار شاخص اصلی تمایز میان جوامع پایدار و جوامع ایستا است. مسیر جامعه پایدار از مسیر توسعه پایدار می گذرد. 

کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه این واژه را به این شکل تعریف می کند: «توسعه ای که نیازهای نسل حاضر را بدون لطمه وارد کردن به توانا یی های نسل های آینده در برآوردن نیاز های خود برآورده می سازد.»

توسعه به شاخص های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اشاره دارد و پایداری به ثبات زمینه ها و عرصه های طبیعی زندگی در درازمدت اشاره می کند.

رسیدن به جامعه پایدار از ساختاری واحد و همگانی پیروی نمی کند، بلکه جوامع گوناگون با ساختارها و پیشینه های گوناگون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی - در عین اینکه مشمول بسیاری از قوانین کلی حاکم بر پایداری سیستم ها می شوند - شرایط ویژه ای نیز دارند. زیرا پیامدهای ناشی از نمونه برداری های بی رویه رشد و توسعه از جهان توسعه یافته، حتی نمونه برداری های بی رویه از فعالیت های داخلی بدون شناخت دقیق چرایی کار، بدون داشتن تصوری روشن از تأثیرات ساختاری آن، خود یکی از عوامل مهم ایجاد آشفتگی و پسرفت در این جوامع است. زمینه ها و ساختار های رشد و توسعه را هرگز نمی توان همانند کالایی وارد یک نظام کرد. (اجرای فهرست برنامه های یک موزه خارجی یا حتی یک موزه داخلی در موزه ای دیگر تنها با این توجیه که این فعالیت در آنجا موفق بوده و یا جواب داده است) غیر ممکن است. زمینه های رشد در هر جامعه ای از ویژگی های ساختاری و فرهنگی و اجتماعی منحصر به فرد برخوردار است و تنها از طریق کشف ساز و کارهای این ساختارها می توان راهی برای ساخت جامعه پایدار گشود. پس هدف توسعه پایدار ارضای مستمر نیازهای انسانی و بهبود و بهسازی کیفیت زندگی انسان ها در جامعه در دراز مدت است.

نهادهای آموزشی (با شناخت زمینه ها و ابزار تولید دانش)؛ نهادهای پژوهشی (با تولید دانش)؛ نهادهای ارتباطاتی- خدماتی (با گسترش دانش تولید شده در سطح ملی و بین المللی) در این توسعه پایدار نقش دارند؟

عاملان و طراحان توسعه پایدار سازمان های دولتی، با توجه به مولفه های توسعه پایدار در تمامی سطوح و تدوین برنامه ها و سیاست های راهبری ملی بر اساس توزان و عدالت اجتماعی؛ سازمان های غیر دولتی، در شکل دهی و تحقق دموکراسی مشارکتی در سطح ملی نقشی حیاتی دارند (خرد ملی) و سازمان های بین المللی: این سازمان ها در زمینه تکوین اندیشه های جدید با حضور و تحرک کارشناسان جهانی نقش اساسی دارند (خرد جهانی) هستند.

جامعه پایدار جامعه ایی رو به رشد، متحول، انعطاف پذیر، ثابت قدم در زمینه های مشخص تا رسیدن به هدف های کوتاه مدت، میان مدت و مهم تر از همه دراز مدت بر پایه برنامه ها و سیاست ها تدوین شده همراه با نقشه کامل راه است. جامعه ایی جامعه پایدار است که بتواند بیشترین برنامه های دراز مدت را مدیریت کند.

بر اساس تعریف ایکوم (شورای بین المللی موزه ها)، موزه موسسه ای است دایمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی عموم گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت دارد.

هدف موزه ها،  پژوهش در آثار و شواهد بر جای مانده از انسان و محیط زیست او و گردآوری، حفظ و ایجاد ارتباط بین آثار، به ویژه به نمایش گذاردن آن ها برای بررسی و بهره وری معنوی است. یعنی موزه های نهادهایی پژوهشی و ارتباطی- خدماتی هستند که آموزش در فعالیت های آن ها اتفاق می افتد و مستتر است.

موزه ها می توانند در کنار آموزشگاه ها و کتابخانه ها یکی از نهادهای تاثیرگذار در عرصه آموزش، پژوهش، ارتباطات و البته تفریح برای کودکان و بزرگسالان باشند. زیرا برای رسیدن به رشد و توسعه از ارکان سواد اطلاعاتی به خوبی می توانند بهره ببرند (خوب دیدن، خوب شنیدن، خوب لمس کردن، خوب چشیدن و خوب خواندن).

موزه ها، جامعه ی مخاطبانش را می تواند گسترش دهند از کودک تا بزرگسال، از مخاطب عادی تا مخاطب آسیب دیده جسمی- ذهنی. موزه برای همه. می توانیم حضوری منظم و حتی مادام العمر در موزه های خود داشته باشیم.

موزه می تواند با ایجاد فضای بازخوانی عینی و مستند گذشته، زمینه های حرکت به سوی آینده را فراهم کنند. تصور کنید کودکی را که در امروز ایستاده است. پشت سرش انبوهی از تجربه های  مثبت و منفی است و پیش رویش انتظار تولید و خلاقیت و توسعه و مدیریت منابع.

یکی از شاخص های توسعه یافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشوری میزان توجه به کودکان آن کشور است. هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای توسعه یافتگی داشته باشد، مگر این که استانداردهای زیست و رفاه و دسترسی به آموزش و پرورش پیشرفته را برای کودکان و خانواده های آن  ها فراهم کرده باشد. فضاهای زیست و بازی، مراکز بهداشتی ویژه، شمار کتابخانه های کودک، آموزشگاه هایی با فضای استاندارد و آسوده، روش های آموزشی کودک محور در حوزه میراث فرهنگی در موزه ها همگی توسعه یافتگی و تلاش یک کشور برای رسیدن به جامعه پایدار را نشان می دهد.

در این میان یکی از نشانه های توسعه یافتگی فرهنگی هر جامعه ای توجه ژرف به تاریخ و میراث فرهنگی آن است. با برگشت به گذشته و بازبینی آن می توانیم جایگاه خود را در امروز بیابیم و برای آینده برنامه ریزی کنیم. وجود موزه های گوناگون کودکان مانند موزه ادبیات، اسباب بازی، پوشاک، عروسک ها، .... و وجود بخش کودک در موزه های گوناگون کشور مانند موزه های باستانشناسی، آبگینه، ماشین، ادبیات، مردمشناسی، فرش، گیاه شناسی، سکه، ... نشانه هایی از توجه به گذشته فرهنگی آن جامعه و رشد و بالندگی برای آینده است. 

امروزه در آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته |«آموزش موزه ایی» یکی از رویکردها و گونه های مهم آموزش به کودکان به شمار می آید. اگر پیش از این طرح آموزش از طریق نمایش و تاتر تحولی در عرصه آموزش و پرورش فراهم کرد امروز می توان «آموزش موزه ایی» بر پایه ی آموزش تعاملی و مشارکتی کودکان در فضای موزه را بدان افزود.

در این فضا کودکان همراه با راهنماها به برخی از اشیا و اسناد که نمونه ای از اصل و به گونه ای مولاژ یا کپی هستند نزدیک می شوند و آن را لمس می کنند. حتی با دست های خود مراحل ساخت و تولید یک شی را گام به گام تجربه می کنند. در این موزه ها دو گونه دستور کار وجود دارد. در جایی نوشته می شود دست بزنید در جایی نوشته می شود دست نزنید. هر دوی این دستورها خود در برگیرنده گونه ای آموزش است. در جایی کودکان نمونه های اصلی را می بینند و نباید به آن ها دست بزنند. زیرا اشیا و اسناد موزه ایی همچون حافظه انسانی در درازای تاریخ هستند و نابود کردن آن ها به معنای نابود کردن بخشی از حافظه انسانی است. اما همین اشیا و اسناد، دوباره بازسازی می شوند تا بازدیدکنندگان با لمس کردن و برانداز کردن آن ها از نزدیک رابطه ژرف تری با اقلام موزه ایی برقرار  کنند. در این میان نقش راهنما یا آموزگار آشنا به فرهنگ و تاریخ بسیار حساس  است و هنگامی که کودکان دست می زنند یا نگاه می کنند و یا در طی یک فعالیت اجرایی درگیر در موضوع موزه می شوند او هم آموزش موزه ایی را انجام می دهد. 

دانش آموزان در یک فرآیند ١٤ ساله آموزش و پرورش (پیش دبستانی- متوسطه) طبق یک برنامه تدوین شده می بایستی از بیشتر موزه های کشورشان برای نه یک بار بلکه چندین باربازدید داشته باشند و هر موزه باید مسئولیت و توانایی انتقال اطلاعات در حوزه موضوعی موزه خود را به کودکان و نوجوانان برعهده داشته باشد. برگزاری برنامه های مناسبتی مدون در پیوند با موضوع هر موزه در مناسبت های خاص یا عام نه تنها به غنای موزه در آن حوزه کمک می کند بلکه می توانند از خروجی های کار بازدید دانش آموزان برای برگزاری نمایشگاه های مرتبط دیگر سود جست. 

  • پس چه جایی بهتر از موزه ها در کنار مدرسه ها و کتابخانه ها برای حرکت در تونل زمان و گلچین تجربه ها، فرم ها و زیبایی ها برای ساخت بهترین ها در آینده. 
  • چه جایی بهتر از موزه ها در کنار مدرسه ها و کتابخانه ها برای شناخت ساختارها و پیشینه های گوناگون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برای تسلط و کنترل بیشتر بر تاثیرات مثبت و منفی سیاست ها و برنامه ها در آینده
  • چه جایی بهتر از موزه ها در کنار مدرسه ها و کتابخانه ها برای تحویل دانش و میراث تولید شده به نسل های بعدی، 
  • چه جایی بهتر از موزه ها در کنار مدرسه ها و کتابخانه ها برای تعامل میان اعضای یک جامعه
  • و در نهایت چه جایی بهتر از موزه ها در کنار مدرسه ها و کتابخانه ها برای آموزش کار گروهی، مسئولیت پذیری، احترام به حقوق دیگران، عدالت اجتماعی، اخلاق جمعی و تجربه مزایای خرد جمعی

حال آیا ایران یک جامعه پایدار است برای فعالیت های موزه ایی؟ آیا موزه ها در وضعیت فعلی می توانند نقشی در ایجاد جامعه پایدار داشته باشند؟

با یک نگاه به وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور و با یک نگاه به سیاست های سازمان میراث فرهنگی و برنامه های موزه ها در طول یک سال شمسی برای کودکان و نوجوانان پاسخ به هر دو پرسش در حال حاضر خیر است.

نویسنده
فرزانه طاهری قندهاری
Submitted by editor3 on