موضوع راهاندازی موزههای هدفمند برای کودکان، برپایه سخنرانیِ شاون مک کوی (Shawn McCoy) در شهر پکن با عنوان «فلسفه و روش راهاندازی نمایشگاههای هدفمند برای کودکان» پایهگذاری شد. شاون مک کوی، معاون بازاریابی و توسعه کسبوکار «جک رُز و شرکا» Jack Rouse Associates (JRA) است.
گردهمایی «موزه آموزشی برای کودکان» را مرکز پژوهشهای موزه کودکان چین و مؤسسه پژوهشی بشردوستانه در دانشسرای عالی پکن برگزار کردند. موزه اکتشاف کودکان (Lao Niu) در مدرسه عالی شمال غرب کلورادو (CNCC) که JRA آن را طراحی کرده است، از این گردهمایی پشتیبانی نمود.
جک رُز و شرکا (JRA) در ۲۷ سال گذشته با راهاندازی موزههای هدفمند برای کودکان، انواع گستردهای از جاذبهها و موزههای کودکان را در سراسر جهان برنامهریزی، طراحی و راهاندازی کرده است. موزههایی مانند لگولند، خانة بازی پئوریا، موزه کودکان گواتمالا، موزه اکتشاف کودکان (Lao niu) و کیدزاِستاپ در سنگاپور.
شاون مک کوی در سخنرانی خود دیدگاهش را درباره جذابسازی و غنیسازی موزهها درمیان گذاشت. دیدگاهی که فعالانه به گسترش مهارتهای شناختی، اجتماعی، احساسی و جسمی کودک کمک میکند.
بچهها چهکاری انجام میدهند؟
مک کوی بر این باور است که پیش از بررسیِ این که چه چیزی برای راهاندازی موزه یا نمایشگاه جذاب برای کودکان، بهتر است، باید بدانیم بهطور کلی چه چیزی برای کودکان مهم است. او در این باره میگوید: بهترین تجربهها دربرگیرنده همه این نشانههای کلیدی هستند:
- بازی کردن و آموختن؛
- آزمودن چیزهای نو؛
- آموختن اعتماد بهنفس؛
- یادگیری چگونه همبازی شدن با دیگران؛
- آموزش حل مشکلات؛
- یادگیری درباره جهان پیرامون بچهها؛
- بهکارگیری خلاقیت و تخیل خود؛
- پژوهیدن و تجربه کردن؛
- وقتگذرانی با عزیزان، و
- خندیدن
فلسفه طراحی
JRA الگویی کلی فراهم کرده است که در بیشتر موزههای کودکان آن را میتوان بهکار برد:
فراهم کردن زمینه سرگرمکننده، آشنا و جذاب
برای این که کودکان در محیط موزه احساس آرامش کنند، پدید آوردن فضاها و تجربههایی که بهآسانی شناسایی شوند، مانند یک خانواده معمولی، بسیار اهمیّت دارد.
چالش و پاداش
برای تشویق و پرورش اعتماد بهنفس، شماری از تجربههایی که کودکان را به چالش میکشد، باهم درآمیخته است. و هنگامی که کودکان در این چالش موفق شدند، جایزه میگیرند.
در این مسیرهای مارپیچ مجموعهای جعبه اکتشاف هست که درون هریک پُر از چیزهای شگفتانگیز است، و به کودکان برای پیدا کردن مسیر، پاداش داده میشود.
اجازه دهید کودک قهرمان باشد
مک کوی میگوید: شرکت JRA یکی از فلسفههای اصلیاش را از پارک لِگولند آموخته است. هنگامی که آنها برروی گسترش پارکهای لگولند کار میکردند، دریافتند که آنها همه جاذبهها را در فراهم کردن فرصت برای «قهرمان بودن» کودک پایهگذاری کردهاند.
چه کودکان آتش را خاموش کنند، قایق بسازند، مانند یک شوالیه، شاهزاده خانم را نجات دهند، و چه بیاموزند چگونه رانندگی کنند، علایق کودکان را مد نظر قرار میدهند و به آنها اجازه میدهد تا بدرخشند.
کمک به کودک در رویارویی با جهان پیرامون
یک نمونه از این فلسفه را در بیشتر موزههای کودکان میتوان پیدا کرد. این شامل فعالیتهایی است که کودکان از بزرگسالان تقلید میکنند، مانند خرید کردن از فروشگاه مواد غذایی.
کودک را با جهان فراتر آشنا کنید
مک کوی بر اهمیّت گسترش افق فکری کودک تأکید میکند.
کافه جهانی در موزه کودکان نپال در فلوریدا هر ماه نهتنها فهرست ظاهریاش را برای معرفی غذاهای سراسر جهان به کودکان تغییر میدهد، بلکه ویترین جلوی نمایشگاه، انواع آثار باستانی از مجموعه خصوصی موزه را نیز نشان میدهد.
در نظر گرفتن تیپهای شخصیتی گوناگون کودکان، روشهای یادگیری و بازه زمانی توجه
میدانیم که همه کودکان در شخصیت، روشهای یادگیری و بازه زمانی توجه متفاوت و ویژه هستند. مک کوی میگوید: هنگامی که برای کودکان نمایشگاه راهاندازی میکنید، اهمیت دارد که این تفاوتها را در آن بگنجانید. بسیار مهم است هنگام برپایی نمایشگاه برای کودکانِ خجالتی و کودکانی که دوست دارند در مرکز توجه باشند، جذاب باشد. همچنین در برپایی نمایشگاههای تعاملی برای کودکانی که بیشتر به بازیهای جسمیحرکتی علاقهدارند و کودکانی که از بازیهای تخیلی لذت میبرند، توجه شود.
داشتن تجربههای مشترک و لذتبخش کودک و مربی (مراقب) ا
مک کوی باور دارد بهترین نمایشگاههای کودکان آنهایی است که تعامل میان کودک و مربی یا مراقب کودک را تقویت نماید. وی همچنین تأکید دارد که برای مربی یا مراقب کودک فرصتهای گوناگونی باید ایجاد شود تا نقشهای گوناگونی در مدت تجربه کودک، بر عهده گیرند. برای نمونه...
جایگاه «ناظر»، وقتی پدر یا مادر در جایگاه ناظر قرار میگیرند این فرصت را برای کودک فراهم میکنند که کودک مهارتها و دستاوردهای خود را بتواند نشان دهد.
یا در جایگاه «تسهیلگر»، پدر یا مادر به فرزندان خود کمک میکنند تا کاری را انجام دهند یا مفهومی را بهتر درک کنند.
یا در جایگاه «همکار»، پدر یا مادر و کودک فعالیّتی مانند اجرای نمایش یا ورزش خلاقانهای را باهم انجام میدهند.
و یا در جایگاه «همبازی»، پدر یا مادر در کنار فرزندشان بازی میکنند.
هدف کلی، فراهم کردن فرصتهایی برای ایجاد تعامل میان مراقب و مربی و کودک است، همه این تجربهها نهتنها تجربه یادگیری را برای کودکان جذاب میکند بلکه خاطرههای همیشگی میسازد.
فرصتی برای کودکان فراهم کنید تا ذهن و بدنشان ورزیده شود
مک کوی میگوید: بدن فعال= ذهن فعال. برای نمونه اهمیّت این فرصتها نهتنها درباره فعالیتهای عملی بلکه دربرگیرنده فعالیتهایی است که برای مشغول کردن ذهن، کُل بدن را درگیر میکند.
(در موزه کودکان سنگاپور، کیدزاستاپ، سرسرههایی با بلندی ۱۰ متر راهاندازی شدهاست.)
مخاطبت را بشناس، داستانت را خواهی شناخت
مک کوی میگوید که شناختن مخاطب بهمعنای شناختن راههایی است که او از آنها میآموزد. مک کوی به گزارش دکتر راشل ای وایت دربارة موزه کودکان مینیسوتا - «قدرت بازی» (The Power of Play) - اشاره میکند که در آن دکتر راشل بر روشهای گوناگونی که کودکان در سنین مختلف بازی میکنند، تأکید دارد.
بازی فردی (۲٫۵ تا ۳٫۵ ساله)
خردسالان در این سن، در بازیهای موازی شرکت میکنند. در این گونه بازی کودک در کنار دیگر کودکان قرار میگیرد ولی شاید جداگانه و فردی بازی کنند
بازی جمعی ( ۳٫۵ تا ۴٫۵ ساله)
خردسالان از ۳٫۵ تا ۴٫۵ سالگی در بازیهای جمعی شرکت میکنند که شاید فردی یا باهم بازی کنند. به دیگران توجه میکنند و یا در بازی خود با دیگران ارتباط میگیرند.
بازی مشارکتی (۴٫۵ سالگی و بیشتر)
کودکان بیش از ۴٫۵ ساله در بازیهای مشارکتی شرکت میکنند که گروهی از کودکان هدف مشترکی را به اشتراک میگذارند و برای رسیدن به هدف همکاری میکنند.
داستان خود را بشناس
هنگامی که مخاطب خود را شناختید، دربارة داستان، محتوا و پیامی که میخواهید بگویید و این که بخواهید مخاطبانتان چه واکنشی انجام دهد، میتوانید فکر کنید. برای نمونه: مشاهده، تعامل، آزمایش، کنکاش، تصور... . همچنین چه نوع تجربههایی میتوانند بهترین مشوق برای این کارها هستند؟
روشهای تجربی
برپایه گفتههای مک کوی، شماری روش هست که طراحان برای افزایش بیشتر تجربه مخاطب میتوانند بهکار گیرند.
گرافیک و نمایش
موزههای کودکان مانند دیگر موزهها، بیشتر گرافیکهای محیطی و نمایشی گوناگونی دارند که اطلاعات پایه را ارائه میدهند. این روش برای کودکان، توضیحات مهم، دانستنیها و فرصت مطالعه کردن را فراهم میکند. همچنین کودکان را با یک روش تفسیری کلاسیک آشنا میکند که در دیگر موزهها که شاید کودکان در بزرگسالی از آنها بازدید کنند، استفاده میشود.
نقشبازی
یکی از فعالیتهای بنیادی در همه موزههای کودکان، نقشبازی است که کودکان با پوشیدن لباس مبدل و در خیال خود، میتوانند وانمود به هر کاری بکنند. مانند نانوا، خلبان، کارگر ساختمانی، دامپزشک، مکانیک، قصاب و هوانورد.
نقشبازی، دامنه گستردهای از رشد در دوران کودکی را فراهم میکند و باعث میشود: توان تخیل کودک رشد یابد، اجتماعی بودن و همکاری با دیگران را بیاموزند، اعتماد بهنفس پدید میآورد و به کودکان کمک میکند تا درباره زندگی به شیوهای سرگرمکننده بیاموزند. نقشبازی همچنین، فرصت بسیار عالی برای باهم بازی کردن پرستاران خانگی و کودکان پدید میآورد.
محیطهای چشمگیر
بسیاری از موزههای کودکان برای تشویق کودکان به ایفای نقش، محیطهایی را بازآفرینی میکنند و به نمایش میگذارند. این محیطها از فروشگاههای مواد غذایی تا مکان ساختوساز، مطب پزشک و حتی کارواش را دربرمیگیرد.
همچنان که کودکان نقشها و سناریوهای گوناگونی را بازی میکنند، این محیطها الهامبخش بسیار خوبی برای آنان است. کودکان بهتنهایی میتوانند بازی کنند یا داستانی را با کودکان دیگر یا پدر و مادرانشان اجرا کنند.
این محیطها نهتنها فضایی عالی برای بازی و یادگیری فراهم میکنند، بلکه شخصیت خیالی ویژهای را به هر موزه میافزایند. هر موزه باید بازتابی باشد از ویژگیها، فرهنگ خاص و مردم منطقه و شهری که موزه در آنجا برپا شده است. برای نمونه، محیطها و گرافیکهای موزه کودکان مککنا (McKenna) در تگزاس، بر پایه دامداری، چادر زدن و سفر به فضاست. ورودی موزه بازآفرینی یک رودخانه محلی با ماهیهایی از جنس خمیر کاغذ (پاپیه ماشه*) است که کودکان محلی ساختهاند.
فرهنگ محلی و کودکان
در دوبلین همه تابلوهای گرافیکیاش را به زبان انگلیسی و زبان بومی اسکاتلندی آمده است که به ترویج و زنده نگه داشتن فرهنگ و زبان بومی میان بازدیدکنندگان کودک و نوجوان میانجامد.
در سالنی از خانه بازی پئوریا، قطار محلی را بازآفرینی کردهاند که فضای فوقالعاده و سرشار از تعامل برای ایفای نقش ایجاد کرده است.
JRA در مرکز اکتشاف کودکان Lao Niu از معماری سنتی چین بهره برد. همچنین نسخههای مجموعه شخصیتهای کارتونی زودیاک، به موزه جلوه و احساسی یگانه میبخشد.
گاهی یک موزه برای آن که چیز ویژهای را در دسترس کودکان بگذارد، محیطی را نشان میدهد که بازتاب چشمانداز محلی یا فرهنگی نیست. برای نمونه، کودکان در فلوریدا، تغییر فصلها را تجربه نمیکنند، JRA مجموعه محیطهایی را آفریده است که کودکان بتوانند بهار، تابستان، پاییز و زمستان را به شیوهای سرگرمکننده تجربه کنند.
تعاملات
ایفای نقش و محیطهای چشمگیر بهترین شیوه برای تشویق کودکان است تا خلاقیتشان شکوفا شود، ولی مک کوی همچنان تعاملات را جزء بسیار مهم بیشتر موزههای کودکان میداند:
- تعاملات عملی و ساده؛
- نمایشگاههای هنری، مانند ماشینی که بچهها چندین بار آن را میتوانند رنگ کنند؛
- نمایشگاههای الکترو - مکانیکی پیچیدهتر؛
- نمایشگاه رسانهها.
این دستگاه تأثیر اضافه وزن بر روی ضربان قلب را نشان میدهد. دستگاه چنین کار میکند که نخست کودکان را تشویق به بازی و رقص میکند، و در مرحله دوم کودکان جلیقهای سنگین میپوشند و میرقصند. پس از هر تمرین، کودکان ضربان قلبشان را میسنجند و میآموزند هنگامی که وزن بیشتری را با خود جابهجا میکنند، ضربان قلبشان تندتر میزند.
آببازی
تعاملات برپایه آب از نمایشگاههای دوستداشتنی بچهها در موزه کودکان است. در این بخش، کودکان میتوانند از راه بازی عملی، اصول پایهای آب را بیاموزند.
انواع اصول علمی را به کمک میزهای آبی (نوعی اسباببازی) و آببازی عملی میتوان بازگو کرد. اصولی مانند هیدروالکتریسیته، مفهوم پیچ ارشمیدس و عملکرد پمپها، کانالها و لولهها.
توپبازی
کودکان همچنین اصول علمی پایه را به کمک نمایشگاههای مبتنی بر توپ یاد میگیرند. کودکان در این بخش، درباره اصل برنولی، کار با اهرمها و جرثقیلها و مفهوم فشار هوا را میآموزند.
سازه بالارونده
یکی از دوستداشتنیترین تجربهها در بیشتر موزههای کودکان، سازه بالارونده است. این سازهها شکلها، اندازهها و رنگهای گوناگونی دارند و در موزهها بیشتر مانند اثر نمایشی نمادین به آنها نگاه میشود. این سازهها برای کودکان فرصت اعتماد بهنفس، حل مشکل و بهکارگیری از مهارتهای حرکتی درشت را فراهم میکنند.
موزه کودکان در دوبلین Imaginosity سازه بالاروندهای به حالت عمودی ارائه میدهد که به کل موزه متصل است. این سازه چنان طراحی شده است که کودکان میتوانند به اکتشاف بپردازند و از سازه برای انواع ایفای نقشها که یک موشک یا برج راپونزل (شخصیت کارتون «گیسو کمند») میتواند باشد، بهره ببرند.
سازه بالارونده JRA برای موزه کودکان کیدزاستاپ در سنگاپور، بهعنوان دروازه اصلی هریک از مناطق مهم موزه طراحی شده است. درها بیشتر به بخشی که برای نقشبازی کردن در نظر گرفته شده است منتهی میشوند. برگها نشاندهنده نمایشگاههای طبیعت و چرخدندهها نشاندهنده منطقه علمی هستند.
سودمندیهای آموزشی
بیگمان چنین نمایشگاههایی سرگرمکنندهاند، ولی آیا بهراستی کودکان چیزی نیز میآموزند؟ مک کوی بر این باور است که یکی از بزرگترین پندارهای نادرست درباره موزههای کودکان، این است که این موزهها تنها جایی برای بازی کودکان است و کودکان در آنجا چیزی نمیآموزند.
او ادعا میکند که بررسیهای گوناگونی نشان داده است که موزه کودکان برای رشد مهارتهای شناختی، اجتماعی، احساسی و جسمی کودک بسیار سودمند است.
چنان که دکتر راشل وایت در گزارش خود توضیح داد، «مهارتهایی که خردسالان در سالهای نخست از راه بازی میآموزند، زمینه را برای یادگیری در آینده و موفقیّت از کودکستان تا محل کار، فراهم میکند.»
داکتر وایت بهروشنی میگوید که موزههای کودکان مجموعه مهارتهای کودکان را شناسایی میکند و پرورش میدهد. مجموعه مهارتهایی «که یک حلقه کامل را به ما میدهد»:
- همکاری
- ارتباط
- محتوا
- تفکر انتقادی
- خلاقیت
- اعتماد بهنفس
مک کوی میگوید: «با آماده کردن کودکان در این مهارتهای زندگی با راهاندازی نمایشگاهها، ما به انجام شدن رؤیاهایی که موفقیت همیشگی دارند، کمک میکنیم.