شاهنامه مانند یک منشور است که از هر زاویه به آن بنگری رنگ و درخشش و بازتابی بجز زاویه دیگر دارد و وقتی دور خویش بگردد دنیایی از رنگ است که اندیشه و فکر و هنر و تاریخ اقوام فراوانی را از دوران غارنشینی تا یکی از شکوفاترین تمدن های کهن در خود دارد.
تنوع مطالب این کتاب انواع قالب های ادبی، اسطوره، قصه، شگفتی ها، تمثیل پهلوانان بر خلاف پر حجیم بودنش آن را برای نوجوانان بسیار پر کشش ساخته است.
فردوسی داستان سرایی برجسته است که در داستان هایش افسانه و واقعیت، امور محسوس و نامحسوس را به هم آمیخته و تاریخ و اسطوره را پیوند داده است.
آنجا که در نقش مورخ ظاهر می شود حادثه ی تاریخی را با چنان شور و شیفتگی روایت می کند که گویا افسانه می سراید و آنجا که اسطوره می سراید ماجرا را با چنان دقت و ریزه کاری شرح می دهد که گویی از رویدادی واقعی سخن می گوید.
کتابهای زیر برگرفته از داستانهای شیرین شاهنامه فردوسی برای کودک و نوجوان است:
داستانسرایی فردوسی دارای ویژگی هایی است که جاذبه و کشش آن را برای نوجوانان بسیار زیاد می کند. برای کوتاه شدن سخن تنها به مواردی از این یک جنبه شاهنامه می پردازیم.
- فردوسی در آفرینش لحظه های مهیج و دراماتیک فوق العاده توانمند است. توصیف ها کوتاه و موثرند و با کمترین جملات و واژه ها هیجان آفرینی می شود.
مثلاً فقط در ۴ بیت جریان جدا کردن سر سیاوش به وسیله گروی زره بیان می شود در حالی که صحنه ای فوق العاده هیجان انگیز را شرح می دهد:
یکی تشت زرین نهاد از برش/ جدا کرد از آن سرو سیمین سرش
به جایی که فرموده بر تشت خون/ گروی زره بر دوش کردش نگون
یکی باد با تیره گردی سیاه/ برآمد بجوشید خورشید و ماه
کسی یکدیگر را ندیدند روی/ گرفتند نفرین همه بر گروی
داستان های شاهنامه از این نظر مهیج و شورانگیزند و نوجوانان به این جهت آن ها را دوست دارند.
- ضمن حفظ بخش مهمی از اساطیر و تاریخ و فرهنگ آیین های کهن ما داستان های شاهنامه مانند هر اثر ادبی اصیل دیگر میدان برخورد عقاید است.
گفته و شنودهایی که در این داستان ها پیش می آید پر از عقاید مختلف است و هر کس عقیده ای خاص و دیدگاهی مشخص دارد که آن را به روشنی بیان می کند. نوجوانان لذت می برند که ضمن این گفت و گو های مهیج مجبورند بیندیشند و بر توان تشخیص خوب و بد خود بیفزایند.
- در بخش های تخیلی داستان ها فردوسی با جادوی کلامش نوجوانان را به جهان افسانه واری می برد. اما وقتی به جهان واقع بر می گردند به هیچ وجه احساس سرگردانی و گم گشتگی نمی کنند و تقابل خیال و واقعیت آن ها را آزار نمی دهد بلکه راه آموخته اند راه برخورد با واقعیت ها را.
و نوجوانان این آرامش را بعد از خیال دوست دارند.
- راوی در داستان های فردوسی حضور موثر ندارد فقط صحنه آرایی می کند و در واقع پشت قهرمانان داستان پنهان است و اگر گاه حضوری کوتاه در صحنه ای از داستان دارد در حد یک ابراز شگفتی، افسوس، هشدار یا ... است که باعث بخشیدن استقلال بیشتری به هویت اشخاص داستان می شود و واقعه را زنده تر، موثرتر و باور پذیرتر می کند.
- شخصیت های داستان ها شاهنامه بسیار خوب پردازش و ترسیم شده اند و در مورد آن ها نوجوانان گیج نمی شوند.
آن ها همان گونه که دوست دارند بعد از خواندن داستان ها شاهنامه با اخلاق و رفتار، اندیشه ها و احساسات، آرزوها و رنج های قهرمانان حتی شخصیت های درجه دو و سه آن نیز آشنا می شوند می دانند ایرج یک صلح جوی پر مهر بی اعتنا به قدرت است.
اسفندیار برده ی قانون و نظم و وظیفه است، سهراب بلند پرواز و مهربان و ساده دل و پیران تا جایی که به وطنش آسیبی نرسد بیگانه نواز و صلح جو و پر محبت است.
این آن چیزی است که نوجوانان در داستان ها دوست دارند تا هم بتوانند در مورد شخصیت ها قضاوت کنند و هم همانند سازی نمایند.
- عاشقانه های شاهنامه حال و هوای خاص خود دارد.
داستان دلدادگی زال و رودابه نمونه ای از زیباترین و مفصل ترین داستان های عشقی است.
بیژن و منیژه، کتایون و گشتاسب، در این داستان ها عاشق آن گاه که عشقش را ارزشی می بیند از همه چیز می گذرد و ایثارگری به تمام معنی می شود و این آن چیزی است که بر دل های پاک نوجوانان می نشیند وبه طرف این داستان ها کشیده می شوند.
- ارزش های انسانی و اخلاقی والا از جمله اعتبار و حرمت انسان، خواست وقفه ناپذیر عدالت، مدارا و آزادگی، همدلی با مظلومان، گذشت، خویشتن داری، فرزانگی و راستی جاذبه هایی قدرتمند برای نوجوانان اند که در داستان های فردوسی فراوان می باشند.
لامارتین شاعر فرانسوی که مجذوب صفات اخلاقی قهرمانان شاهنامه شده بود نوشت:
«قهرمان فردوسی فراتر از پادشاهانند، زیرا پادشاهان بر زمان حال سلطنت می کنند و قهرمانان فردوسی بر آینده فرمان می رانند. آشنا کردن نوجوانان از طریق داستان ها با اندیشه های فردوسی در حقیقت پاشیدن بذر حکمت و اخلاق در کشتزار اذهانی است که آینده را می سازند.»
- فردوسی در کار آرایش سخن و انتخاب کلمه های پرقدرت و مناسب و ترکیب هنرمندانه ی آن ها به اندازه ی نقاش در انتخاب رنگ توجه دارد.
کاربرد صفات ادبی شاعرانه و جای بخشیدن به هیجان ها به خصوص صفاتی تازه، درخشش بی نظیری به سخن او می دهد و بر تأثیر آن می افزاید.
نوجوانان زیبایی کلام و تازگی و صنایع لفظی ساده را دوست دارند و داستان های فردوسی از این نظر هم برای آنان دلنشین و جذاب است. و علاوه بر سرگرمی و لذت و آموختن سجایای اخلاقی زیباسخن گفتن و زبان فارسی را نیز به نیکویی می آموزند.
- درآمدهای داستان های شاهنامه و ارتباطی که میان آن ها و اصل داستان ایجاد شده است نشان می دهد که فردوسی دست کم در داستان های کامل و مستقل خود پیش از آن که به نظم داستان بپردازد از کلیات تا جزئیات داستان را با یک برنامه ریزی دقیق و منطقی و هنرمندانه از پیش تعیین کرده است.
تسلط روحی علمی بر ادبیات یعنی برنامه ریزی، تفکر منطقی دقت در جزئیات و اندازه نگه داشتن و اصل را فدای فرع نکردن یعنی همه ی آن چیزی که در فن داستانسرایی فردوسی مشاهده می کنیم برای نوجوانان مطلوب است آن ها به دنبال شکل و نظم دادن به شخصیت خودشان و ساماندهی نیروهای درونی هستند و این داستان ها برایشان بسیار مطلوب است.