داستان، ماجرای پسر بچه ای تنهاست كه زمانی لاك پشتی داشته. يك روز لاك پشتش گم می شود. حالا بعد از چند سال كه محلشان عوض شده است و به خانه و محله و مدرسه ای جديد آمده اند با پسری روبه رو می شود كه آن لاك پشت را به يادش می آورد.
در اين كتاب نويسنده با جا به جايی پسر بچه از محلی به محل ديگر و تغيير مدرسه و دوستان و تنهايی او شروع می كند و مشكلات نوجوانی تنها را در برابر اين تغييرات و چگونگی برخورد او با اين مشكلات و چگونگی گذر او از اين مراحل دشوار را در غالب داستانی واقعی بيان می كند. در اين داستان غلبه بر ترس، مبارزه با زورگويی و يافتن راه حل برای بيرون رفتن از مشكلات و گرفتاری ها در قالب داستانی تقريباً مدرسه ای بيان می شود. اين كتاب برای كودكانی كه محيط آن تغيير می كند يا با بچه های بزرگ تر از خودشان يا همكلاسی های زورگويشان مشكل دارند مناسب است.