موزه ها نهادهایی اجتماعی برای ترویج دموکراسی فرهنگی

چندی پیش، سوم آذر، نشستی با حضور یُوت تُرندال Jytte Thorndahl، رئیس شورای بین‌المللی موزه‌های علم و قائم مقام موزه انرژی دانمارک در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور برگزار شد که از موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان فرزانه طاهری مسئول موزه مجازی فرهنگ کودکی شرکت کرد تا تجربه های ارزشمند ترندال را برای علاقمندان بازتاب دهد. در این نشست که با همکاری انجمن ترویج علم ایران برگزار شده بود، ترندال به چالش های پیش روی موزه ها در جذب مخاطب و تجربه کشور دانمارک در این زمینه پرداخت.

ترندال بر پایه ی پرسش نامه های نظر سنجی ۵١٨۵۴ نفر که از ۲۰۸ موزه و موسسه فرهنگی در دانمارک بازدید کرده بودند به بیان مخاطب شناسی و رفتارسنجی بازدید کنندگان از موزه های دانمارک پرداخت.

موزه ها نهادهایی اجتماعی برای ترویج دموکراسی فرهنگی

ترندال در ابتدا بحث خود را با چند پرسش آغاز کرد: چرا مردم از موزه ها بازدید می کنند؟ چگونه از موزه استفاده می کنند؟ انگیزه آن ها از رفتن به موزه چیست؟ چرا مردم باید به موزه بروند؟ چه چیزی از موزه ها دریافت می کنند؟ به نظر او دانستن پاسخ این پرسش ها نقطه عطفی است برای ترویج علم و فرهنگ از راه موزه ها. او بر این بود که موزه داران باید از مخاطبان خود شناخت داشته باشند. انگیزه آن ها چیست؟ (یادگیری، تجربه) و رفتار آن ها در موزه چگونه است؟ پیشینه آموزشی آن ها چیست؟ تجزیه و تحلیل انجام شده در موزه های دانمارک نشان داده است که مخاطبان موزه ها در درجه نخست کسانی هستند که دارای تحصیلات متوسط یا عالی واین افراد به سبب جنبه های آموزشی با موزه در ارتباطند. این به معنی یادگیری اجتماعی و حرفه ای مربوط به ماهیت موزه ها است.موزه ها موسسه های اجتماعی هستند که می توانند در یادگیرهای فردی و گروهی و شکل گیری هویت نقش داشته باشند. بررسی های نشان می دهد که بازدید از موزه رویکردی اجتماعی است- تنها ۷ درصد بازدیدکنندگان موزه تنها بودند و ۹۳ درصد بازدید کنندگان از موزه های دانمارک گروهی به موزه آمده اند. پس ایجاد شکلی از یادگیری اجتماعی توسط موزه ها دارای اهمیت است.

موزه ها نهادهایی اجتماعی برای ترویج دموکراسی فرهنگی

در این بررسی ها بازدید کنندگان بر پایه هدفی که دارند به شش گروه تقسیم شدند:

  • کاشفان The explorers: من کنجکاو و علاقه مند هستم، از موزه بازدید می کنم تا منبع الهام و دانش جدیدی کسب کنم. این بخش با ۲۷ در صد بزرگترین بخش از بازدید کنندگان را شکل می دهد.
  • جست و جو کنندگان تجربه The experience seekers: من اینجا هستم برای تجربه و تمرکز روی هر آنچه که دیدنی است. این گروه با ۲۳ درصد بعد از گروه کاشفان قرار می گیرند.
  • کسانی که برای بازیابی نیرو و شارژ دوباره به موزه ها می روند The rechargers: من امروز اینجا هستم برای "احیا باتری هایم" و پیدا کردن آرامش و زمانی برای تفکر. من بدنبال تجربه های زیباشناسانه در نمایشگاه ها هستم. ۱۵ درصد بر این باورند که آن ها برای این در موزه هستند تا خود را احیا کند و در خود غوطه ور شوند. ۲۴ درصد موزه های هنر بخشی از این نوع موزه ها هستند.
  • حرفه ای ها/ علاقه مندان professional/hobbyist: من امروز اینجا هستم به دلیل یک علاقه خاص. من نمایشگاه را بررسی و نقد حرفه ایی می کنم. این گروه ۱۴ درصد از بازدید کنندگان را تشکیل می دهند.
  • تسهیل گران Facilitators: من اینجا هستم تا یک تجربه خوب برای مردمی که با من هستند بوجود آورم. مهمترین چیز این است که کسانی که با من هستند موزه برایشان سرگرم کننده باشد.
  • بازدیدکنندگان تنهایی که در موزه با گروه ها همراه می شوند Tag-alongs: من اینجا هستم زیرا می توانم همراه با کسانی باشم که می خواهند امروز از این مکان بازدید کنند. این گروه ۷ درصد را تشکیل می دهند.

اما این بررسی می تواند به عنوان ابزاری برای تغییر نابرابری های اجتماعی در میان کاربران موزه و هموار کردن راه برای ترویج توسعه دموکراسی فرهنگی استفاده شود. به روشنی چالش روبرو شدن موزه با ایجاد چشم انداز رشد ارتباطات اجتماعی و گزینه های یادگیری های متفاوت و درکی از دانش و شرایط زندگی متفاوت دیده می شود. این امر نیازمند روش های جدید و شکل های عملی، توسعه سازمانی و بازنگری در چیدمان فیزیکی موزه ها و ارایه های دیجیتالی دارد.

موزه ها نهادهایی اجتماعی برای ترویج دموکراسی فرهنگی

او سپس به چالش های پیش روی موزه ها پرداخت. اینکه چگونه می توان بازدیدکنندگانی که به ندرت به موزه می آیند جذب کرد؟ چالش هایی چون انتخاب گزینه های متفاوت یادگیری: تصویر، متن، فیلم، انیمیشن در موزه ها چیست؟ روش ها و شیوه های عمل جدید چیست؟ چگونگی رسیدن به درک درستی از پس زمینه و زندگی بازدیدکنندگان و چگونگی حضور راهنماها که با مخاطبان در ارتباط هستند.

او در ادامه به موزه داران اشاره کرد و گفت: صد سال پیش فعالیت های فرهنگی و مجموعه ها در اختیار مردان بود. آن ها بودند که فضاهای فرهنگی را کنترل می کردند. این وضعیت اکنون به چالش کشیده شده است، خاطرات و داستان ها بیشتر اهمیت یافته اند و ارایه این نوع از تجربه بیشتر مربوط به ارتباط های زنانه است. واقعیت این است که، دست کم در جوامع غربی، نقش زنان در تولیدات و سازمان ها فرهنگی نقشی فراگیر شده است و زنان فعال ترند و بیشتر درگیر بخش بازدیدکنندگان موزه و گردشگران فرهنگی می شوند. حضور زنان در مقام مخاطب نیز پر رنگ است. به نظر می رسد آن ها در برنامه ریزی و تصمیم گیری بازدیدهای خانوادگی از یک موزه فعال تر هستند و مایل هستند جایی را انتخاب کنند که هم همسرانشان و هم فرزندانشان سرگرم و خوشحال شوند.

اختصاص روزهایی ویژه به گروه های سنی یا جنسیتی ویژه نیز از دیگر برنامه های موزه علم و فن آوری دانمارک و دیگر موزه ها این کشور است. برای نمونه هر سال روز پدر جشن گرفته می شود با بسیاری از فعالیت های که روی اتومبیل های قدیمی و نو، مدل قطار، وسایل نقلیه ویژه حمل و نقل متمرکز است و مردان و پسران به آن ها بیشتر علاقه مند هستند. یا روز خاصی را به دختران و فعالیت هایی برای آن ها اختصاص دادند. جایی که دختران بتواند روی صنایع دستی کار کنند یا درباره زنان نوآور و مخترع بدانند، یا حتی افراد مبتلا به آلزایمر تا با بودن در این فضا یا شرکت در کارگاه ها، موردی از تجربه های دوران کودکی یا جوانی خود را به خاطر آورند و درباره آن گفت و گو کنند. بخشی از فعالیت آموزشی موزه های دانمارک بردن اشیا موزه ایی به خارج از محل موزه است، به خانه ها یا مراکزی که بیماران هستند تا این مخاطبان نیز بتواند اشیا فرهنگی را ببیند و داستان های هر شی را از راهنمایان بشنوند.

موزه ها نهادهایی اجتماعی برای ترویج دموکراسی فرهنگی

ترندال موزه های سنتی را مکان هایی برای حفاظت و نمایش اشیاء فرهنگی با ارزش توصیف کرد و در مقابل نمایشگاه ها و موزه های نو را فضایی سرگرم کننده، برای گذران اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی دانست که دارای معماری چشم گیر هستند. در اینگونه موزه ها جنبه های دیداری بر جنبه های خواندنی برتری دارد.

ترندال در ادامه برخی از فعالیت های موزه ها برای کودکان و نوجوانان را بر شمرد:

داستان و قصه گویی

موزه ها فضاهایی شده اند برای آموزش های اجتماعی و گفت وگو. اما هنوز مهم ترین تفاوت موزه ها در روایت هایشان از مسایل فرهنگی است. داستان های موزه ها الهام بخش و برانگیزاننده است برای اینکه بازدیدکنندگان روایت ها را درونی کنند و پس از بازدید از آن استفاده کنند. روایت داستان های واقعی علوم از وظیفه های موزه های علم است که باید به مخاطبان منتقل گردد. امروزه اکثر موزه های دانمارک با استخدام آموزگاران که تجربه آموزش به کودکان را دارند گروهی را برای ارایه خدمات موزه ایی به مدرسه ها تشکیل داده اند. در دانمارک این نوع از خدمات پس از جنگ جهانی دوم با استخدام افرادی آغاز شده است که تورهای برای کودکان اجرا می کردند. و از سال ۱۹۶۹ عبارت "مربی موزه" برای نخستین بار در قوانین جدید موزه ها به کار رفت. در موزه ما هم دو مربی موزه هستند که داستان گویی، تورها، نمایشگاه های علم و غیره را اجرا می کنند و با همراهی دو دستیار موزه دار همه ی بازدیدهای کلاسی انجام می شود. در موزه انرژی دانمارک روایت های داستانی بر پایه ی مصاحبه ها و خاطره ها از چگونگی آمدن برق به خانه های دانمارکی، اولین رادیو، و غیره باید تهیه شود. گوینده روایت ها باید به اطلاعات تاریخی احاطه داشته باشد نه اینکه از رو و با صدای بلند بخواند. او باید بداند چگونه توجه شنوندگان و مخاطبان را جلب کند. روایتگری راه خوبی برای ارتباط با کودکان و بزرگسالان است، اگر گوینده روایت داستانی بداند چگونه داستان بگوید آن ها گوش خواهند داد. ترندال گفت: در موزه ما برای تمرین اجرای موضوع های مختلف از هنرپیشه های واقعی تئاتر کمک می گیریم، و پیشنهادهای اصلاحی آن ها را مبنی بر اینکه چه کاری درست است و چه کاری بهتر است انجام دهیم، و سپس هر راهنما با یک هنرپیشه حرفه ایی همراه می شود. پس از آن به ما گفته می شود چه کارهای خوب انجام شده است و چه کارهایی نه. در برخی از داستان گویی ها ما فعالیت هایی را به کودکان اختصاص می دهیم و کودکان با اجرای یک نقش در داستان گویی مشارکت می کنند.

موزه ها نهادهایی اجتماعی برای ترویج دموکراسی فرهنگی

نمایشنامه و تئاتر

در ارتباط با قصه گویی نمایشنامه ایی برای یک موضوع و اجرا در موزه نوشته می شود. ترندال می گوید: ما باید هنرمندان حرفه ایی را برای اجرا نمایش درگیر می کردیم، که هزینه زیادی داشت، پس تصمیم گرفتیم برخی کارکنان موزه شیوه های اجرای نمایش را یاد بگیرند، بدین ترتیب می توانستیم در طولانی مدت از اجرای آن ها در موزه بهره مند شویم. از حرفه ایی ها برای نوشتن صحنه ها کمک می گرفتیم. در ابتدا ما با 3 جوان که برای بچه ها و خانواده اجرا می کردند کار کردیم. مخاطبان از اجراها هیجان زده می شدند و ما سعی می کردیم برخی از آن ها را به صحنه دعوت کنیم.

نمایشگاه های علم

در نمایشگاه های علم مربیان موزه ها بازدید کنندگان را با برنامه های تفریحی و سرگرمی که کاملا مفهومی و آموزشی هستند، راهنمایی می کنند. موزه انرژی دانمارک 6 سال این نمایشگاه ها را به صورت کلاس های تابستانی، پاییزی و در تعطیلات زمستانی برپا کرده است که برای خانواده هایی که با کودکانشان آمده بودند، یا پدربزرگ و مادربزرگ هایی که با نوه هایشان می آمدند جالب بود. مجریان این نمایشگاه ها باید بتوانند در جملات ساده بگویند که اهدافشان چیست و فعالیت هایی که اجرا می کنند چه ارتباطی با زندگی روزمره آن ها دارد. مجریان حرفه ایی و غیر حرفه ایی این برنامه ها باید بدانند چگونه صحبت کنند و چگونه پیام خود را به مخاطبانی که بخشی از آن ها کودکان هستند برسانند.

راهنمایی تورها

موزه ها تورهایی را در نمایشگاه های خود پیشنهاد می دهند. بیشتر این تورهای برای کلاس های درسی خاص با توجه به سطح درسی دبستان، متوسطه یا دبیرستان و مرتبط با موضوع کار کلاس پیشنهاد می شوند. در اجرای تورهای موزه 2 مربی موزه که مسول نمایشگاه ها و مجموعه هستند حضور دارند. گاهی این تورها توسط کسانی که از خارج موزه استخدام می کنیم و توسط مربیان موزه برای راهنمایی تورها آموزش می بینند، اجرا می شود.

برگه های فعالیت و دیگر رسانه ها

برگه های فعالیت خیلی زود بخشی از برنامه های دانش آموزی در موزه انرژی شد. که در برگیرنده پرسش هایی برای پاسخگویی و یا حتا نقاشی اشیا است. بسیاری از آموزگاران خوشحالند که برگه های فعالیت برای دانش آموزان را می توانند دانلود یا کپی کنند تا آن ها در زمان بازدید فقط گوش نکنند، بلکه بتوانند فعالیت هایی را نیز خودشان انجام دهند. بدون شک برگه های فعالیت روشی آسان برای راهنمایی کودکان درباره موضوع نمایشگاه است. دشواری تکمیل برگه فعالیت آنجاست که شما تنها به دنبال پاسخ درست نیستید بلکه باید اتاق را برای انجام فعالیت های در پیوند بیشتر، توضیح و فکر کردن ترک کنید. دست ورزی تجربه مهمی است که کودکان می توانند با لمس کردن، احساس کردن به خاطر بسپارند و بدین وسیله یادگیری بهتر صورت می گیرد.

از دیگر فعالیت ها اختصاص جعبه هایی با موضوع های گوناگون است که در آن کپی بازسازی شده ایی از اشیا موزه ایی با توضیح هایشان قرار دارد. و کودکان می توانند از جنبه های مختلف با اشیا درون جعبه ها کار کنند، می توانند کپی از آن ها بسازند، کارکرد آن ها راآزمایش کنند، .... این جعبه ها را می توان به طور امانی در اختیار دانش آموزان قرار داد تا در بیرون از موزه و در مدرسه ها با آن ها کار کنند. امروزه از رسانه های دیجیتال نیز در کلاس درس استفاده می شود. فیلمی از موزه می توانند به منظور آموزش در کلاس دانلود شود....

ترندال اشاره کرد که پس از یک کارگاه آموزشی مثلا ساخت توربین که به شیوه دست ورزی و استفاده از دست و فکر و به صورت گروهی اجرا می شود کودکان می آموزند:آن ها در یک همکاری موفق توربین را ساخته اند؛ یک روز مهندس توربین بادی بوده اند؛ برنامه ریزی و همکاری؛ آن ها در گروه به تمام افراد با توانایی های مختلف نیاز دارند؛ تمرکز؛ علت موفقیت در ترکیب دست و فکر بوده است؛ نگاه مقایسه ای با نمونه اصل- تفاوتی با مدل وجود دارد؟؛ دیگران چگونه کار می کنند؟؛ آن ها اعتماد و اعتقاد بهتری نسبت به خودشان پیدا می کنند.

او گفت که پس اجرای چنین برنامه هایی موزه اعتبار بیشتری نزد جوانان و نوجوانانی که اعتقاد داشتند بازدید از موزه کسالت آور است، پیدا کرده است. در ضمن موزه برخی نیاز ها را نشان داد، توانایی کار با دست. در این برنامه کودکان مجبور به خواندن نبودند، آن ها می توانستند ببینند، انجام دهند، بسازند و یاد بگیرند.

اما دستاورد موزه مثلا از کارگاه ساخت توربین چه بود؟ همکاری های موفقیت آمیز کودکان؛ برای هر کسی لازم است تا در گروه کار کنند (کار گروهی)؛ ترکیب استفاده از دست و ذهن برای رسیدن به موفقیت، تقویت اعتماد به نفس در کودکان؛ آموزگاران و دانش آموزان این فعالیت را موفق ارزیابی کردند؛ مربیان موزه نیز خوشحال بودند.

در پایان ترندال بعد از طرح دو تجربه کارگاه های آموزشی با دانش آموزان در موزه انرژی به نکاتی اشاره کرد که باید در برنامه ریزی یک کارگاه آموزشی به آن ها توجه کرد: این برنامه برای کدام گروه از بازدید کنندگان است؛ برنامه فعالیت ها و نمایشگاه ها؛ برنامه زمانبندی؛ راهنمایان مورد نیاز؛ مواد مورد نیاز، دستیارانی برای همکاری و طرح بازاریابی کارگاه آموزشی.

نویسنده
فرزانه طاهری
Submitted by editor3 on