نشست دلایلی برای بی‌اعتباری گروه سنی در کتاب‌خوانی برگزار شد

شانزدهمین نشست علمی ترویجی یافته‌های پژوهشی کانون با موضوع دلایلی برای بی‌اعتباری گروه سنی در کتاب‌خوانی چهارشنبه اول مهر برگزار شد.

در آغاز علیرضا کرمانی مدیرکل آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری تأکید کرد که مفهوم طبقه‌بندی سنی از برتری‌جویی روان‌شناسی نشأت می‌گیرد که اگرچه تنها صدا در این زمینه نیست اما این برتری‌جویی امروزه از سوی علم جامعه‌شناسی به شدت مورد نقد قرار گرفته است و دیگر روان‌شناسی رشد، یکه‌تاز میدان در این زمینه نیست.

در ادامه این نشست علی اصغر سیدآبادی سخنارن ی کرد و با اشاره به این که آموزش و یادگیری دو مفهومی است که باید میان آن تفاوت قائل شویم، زیرا آموزش از بالا به پایین طراحی شده، اما یادگیری فرایندی است که خود به خود صورت می‌گیرد گفت که باید به کودکان فرصت انتخاب کتاب و اشتباه در این زمینه را بدهیم.در خواندن ادبی بحث لذت، امر مهمی است که نمی‌توان به مقوله یکسان‌سازی در آن پرداخت؛ یعنی در شرایطی که بحث خواندن آموزشی به اشتراک فهم تأکید دارد، خواندن ادبی مساله‌ای کاملا شخصی است و در آن افتراق حایز اهمیت است.

این نویسنده، پژوهش‌گر و محقق حوزه کودک و نوجوان از آموزش به عنوان یک امر بیرونی یاد کرد که به گیرنده آن مطلبی منتقل شده و یا در قالب یک بسته به وی ارایه می‌شود و اولین فرض در این رابطه این است که افراد باید از نظر خصلت‌ها، دانش و رفتار یک اشتراک داشته باشند و هدف نیز برای آنان مشخص باشد. حال آن که در مطالعه ادبی، هدف لزوما "یادگیری نیست و لذت در آن مهم‌تر بوده و تجربه‌ای متعالی‌تر است. خواندن ادبی یک تجربه فردی است و یک جور مواجه فرد با متن است، حال آن که در آموزش، به یک فهم معنایی مشترک رسیدن، بیشتر مدنظر است.

سیدآبادی در ادامه سخنرانی خود، از دلایل بی‌اعتباری گروه سنی در بحث کتاب‌خوانی و مطالعه به تفکیک یاد کرد و افزود: کودکان از نظر سن، منطقه محل زندگی، علایق و شرایط اجتماعی با همدیگر تفاوت دارند و هنگامی که ما یک کتاب را برای آنان مشخص می‌کنیم که این اثر برای فلان گروه سنی درنظر گرفته شده، نمی‌توان با قاطعیت گفت که تمام بچه‌ها در آن گروه سنی این کتاب را فهمیده و از مطالعه آن لذت می‌برند. این درحالی است که بخشی از خوانندگان یک کتاب کودک، بزرگسالان هستند.

مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی وزارت ارشاد هم‌چنین در این جلسه از تعاریف ارایه شده در باره کودک و دوران کودکی سخن به میان آورد و گفت: برخی دوران کودکی را بر اساس سن تقویمی تعریف می کنند، گروهی معیار خود را نگاه فرد به دنیا درنظر می‌گیرند و عده‌ای می‌گویند کودکی به مثابه برساخت اجتماعی است، یعنی قالبی که جامعه از آن می‌سازد و تعریف می‌کند. جمعی هم به فیزیک بدن و بیولوژیک فرد در این زمینه توجه دارند. هرکدام از این معیارها را هم که انتخاب کنید، باز هم یادگیری را نمی‌توان با آن همسان دید.

پس از برشمردن دلایل خود وارد بحث حوزه کتاب کودکان شد و از والدین، دست‌اندرکاران حوزه تولید و فروش کتاب و صاحب‌نظران در این زمینه خواست، همانطور که برای خودمان حق اشتباه کردن را درنظر می‌گیریم، باید به کودکان و نوجوانان و اصولا فرزندان‌مان هم این حق را بدهیم تا آنان نیز در انتخاب کتاب برای مطالعه، تجربه کنند و دچار اشتباه شوند و بعد، دوباره آثار و کتاب‌هایی را برای مطالعه برگزینند که این بار بیشتر دوست دارند و به علایق آنان نزدیک‌تر است. ما نباید به جای بچه‌ها تصمیم بگیریم زیرا بسیاری از آموزه‌ها، تجربه‌ها و دانش‌ها حاصل اشتباه کردن است.

سیدآبادی هم‌چنین بر عدم تطابق سن تقویمی با سن عقلی با توجه به گستردگی ارتباطی نسل امروز تصریح کرد: در زمانی که رسانه‌ها بوجود آمده‌اند و دسترسی‌های متنوعی از آن‌ها ممکن شده است، طبیعتا "سن عقلی با دانش و یافته‌ها گره می‌خورد و نمی‌توان برای بچه‌ها با توجه به سن تقویمی‌شان الگوی واحدی ارایه کرد. کودکان به دلیل تعامل با رسانه‌های مختلف واجد شرایطی شده‌اند که به آن شکاف دانشی می‌گوییم. این شکاف دانشی در میان نسل امروز با نسل دیروز کاملا قابل شهود است. در واقع این ما هستیم که با بچه‌های‌مان مسابقه گذاشته‌ایم. بچه‌ها مسیر خود را طی می‌کنند. مضاف بر اینکه من معتقدم تربیت، مقوله‌ای اختیاری و انتخابی است و با قرنطینه کردن بچه‌ها نمی‌توان آنان را تربیت کرد.

بخش دیگری از این نشست به ارایه گزارش تحقیق دکتر تهمینه شاوردی به موضوع "بازنگری در طبقه بندی گروه‌های سنی مخاطبان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" اختصاص داشت. در این قسمت از برنامه تهمینه شاوردی، پژوهشگر و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی با ارایه پروژه تحقیقاتی خود تأکید کرد: ما نه تنها در کانون بلکه در سیستم‌ها و نهادهای دیگری باید بحث تعاملی داشته باشیم تا بتوانیم به بهترین نتایج برسیم. بر همین اساس همچنان که این پژوهش نشان می‌دهد باید ساختار سنی کتاب‌های بچه‌ها تغییر کند، اما این تغییر باید به آهستگی و بر اساس یافته‌های پژوهشی متقن صورت بگیرد چرا که اگر تا دیروز ١٥ سال زمان لازم بود تا مشکلات کشورهای پیشرفته به کشورهایی نظیر ما سرازیر شوند امروز تکنولوژی دغدغه‌های مشابهی را در میان متولیان امور در هر دو کشور ایجاد کرده است.

این پژوهش‌گر با اشاره به وجود موسسات پژوهشی در داخل و خارج از کشور در زمینه تقسیم‌بندی گروه‌های سنی کودکان گفت: ٤٠ سال است که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رتبه‌بندی سنی را بدون تغییر در زمینه کتاب‌های بچه‌ها بدون هیچ انعطافی دنبال می‌کند. حذف یک‌باره این رتبه‌بندی خطرناک است و نیازمند فرایندی است که باید با هماهنگی دستگاه‌های ذی‌ربط صورت بگیرد. یعنی باید در این فرایند به گونه‌ای پیش برویم که بچه‌ها آسیبی نبینند. بر همین اساس من معتقدم روش طبقه‌بندی سنی نیازمند بازنگری است و شاید ما در این زمینه ناچار به استفاده از ساختار تازه‌ای باشیم؛ ساختاری که حق انتخاب بچه‌ها را محفوظ کند.

شاوردی در پایان گفت: دنیای امروز با مخاطب‌شناسی سروکار دارد. این مخاطب‌شناسی صرفا براساس سن تقویمی نبوده و نیست و در آن فکر کردن مبحث حایز اهمیتی است مضاف بر این‌که باید مخاطب‌شناسی برای کودکان با مخاطب شناسی خاص مثل مخاطب‌شناسی کودکان تیزهوش و یا کم هوش توأم باشد. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با دوره‌های آموزشی برای والدین می‌تواند آنان را در گزینش بهترین کتاب‌ها برای فرزندان‌شان راهنمایی کنند.

 

Submitted by editor3 on