وظیفه مراکز پیش دبستانی پیش از یافتن نوع آموزش به کودکان، خلق محیط یادگیری است و بین این دو تفاوتهایی وجود دارد. محمود تلخابی اظهار کرد: دوره پیش دبستانی از نظر ظرفیت رشد، امکانات فوقالعادهای برای پرورش و تربیت کودکان دارد. بسیاری از صاحبنظران معتقدند که این دوره بسیار حساس بوده و به منزله آمادگی برای یادگیری و تغییر دنیای تفکر و شناخت به شمار میرود و اگر کودک آن طور که باید از ظرفیتهای این دوره آموزشی بهره نبرد در نوجوانی با دشواری تربیت مواجه میشود. هر فردی تا واپسین روزهای عمر خود میتواند به امر یادگیری مبادرت ورزد اما توان یادگیری در دوره کودکی بسیار متمایز است. از اینرو، میتوان گفت پیشدبستانی یکی از مهمترین دورههای زندگی هر کودکی به شمار میرود و به نوعی فرد را از دنیای محدود تجارب پیرامون، به دنیای اجتماعی بزرگتری وصل میکند. علاوه بر این، کودک از رشدی برخوردار میشود که در نهایت به ساختار ذهن او تبدیل شده و از این جهت با سایر آموزشها تفاوتهای اساسی دارد.
کودکان با حضور در پیشدبستانی میتوانند دنیای محدود تفکراتشان را به دنیای وسیع مفاهیم بسط داده و برای آغاز تحصیل به معنای رسمی آماده شوند. این در حالی است که خوشبختانه ورود بخش خصوصی به این دوره توانسته نارساییهای موجود در تامین پوشش تحصیلی برای کودکان در سنین قبل از دوره ابتدایی را تا حد زیادی مرتفع کند. شروع رسمی برنامه تحصیلی در کشور ما از شش سالگی است اما در بسیاری از کشورها این سن به پنج و حتی چهار سالگی تقلیل مییابد و دوره پیش دبستانی را از پایه ابتدایی مستقل نمیدانند. از اینرو، یافتن نقطه شروع مناسب برای آموزش به کودکان، یکی از پژوهشهایی است که در کشورهای متعددی مورد توجه قرار گرفته و نشان میدهد که ظرفیت یادگیری کودکان بسیار بیشتر از چیزی است که ما تصور میکنیم و در واقع قدرت تفکر کودکان میتواند فوقالعاده باشد.
در گذشته تصور میشد که اگر کودکان زبان مادری خود را کامل و جامع نیاموزند نمیتوانند برای آموختن زبان دوم اقدام کنند، ولی بر اساس تحقیقات صورت گرفته در سالهای اخیر، کودکان قبل از سنین مدرسه این توانایی را دارند که سه یا چهار زبان را به صورت همزمان یاد بگیرند. به همین علت، میتوان به صراحت گفت هیچکس نمیتواند به دلیل ناآگاهی، توانمندی کودکان را انکار کند چرا که طبق مطالعات عصب تربیت، هرکس از ظرفیتهای مغزی خود استفاده نکند، زمینه هرس و حذف این توانمندی را فراهم کرده است. بالا بودن سرعت رشد مغز برای ایجاد محرک و در نتیجه درگیر کردن فرآیندهای مغزی در کودکان، میتواند یکی از مهمترین دلایل اهمیت پیشدبستانی محسوب شود. در واقع آموختههای پیشدبستانی منجر به حفظ و توسعه تواناییهای کودکان میشود. در حالی که هر چه محیط رشد محدودتر باشد احیای مجدد توانمندی در طول سالهای بزرگسالی بسیار دشوار خواهد بود.
هر چه بتوانیم آموزشهای پیشدبستانی را به سنین کمتر موکول کنیم به همان میزان زمینه رشد فرزندانمان را فراهم کردهایم و اگر بتوانیم پوشش پیشدبستانی کشور را به سنین چهار تا پنج سال منتقل کنیم، کودکانمان با آمادگی بیشتری به مقطع اول ابتدایی راه مییابند. البته منظور ما آموزش رسمی مستقیم نیست و مراکز پیشدبستانی نیز باید به دنبال یادگیریهای مستمر باشند چرا که پژوهشهایی با مضمون میزان اثربخشی یادگیری در پیشدبستانی از خلق محیطهای یادگیری کارآمد حمایت میکند.
تامین نیروی انسانی و کاهش جمعیت نوآموزان در مقطع پیشدبستانی از چالشهای پیش رو به شمار میرود، ولی الگوی توسعه مردمی، الگوی بهینهای است که میتواند به مرتفعسازی این دو مسئله منجر شود. همچنین دولت نباید به سمت رسمی کردن مقطع پیشدبستانی برود و بهتر است که فقط پشتیبانی خود را جهت ارتقای کیفیت، تولید محتوا، نظارت و توسعه حرفهای مربیان را پررنگتر کند.
محمود تلخابی