آشنایی با تجربههای خانم حلیمه گرگ از ترویجگران با من بخوان
ترویج خواندن کاری چندبعدی و فراگیر است و تنها به مدرسه و کلاس درس محدود نمیشود. هر مکان و هر جمعی برای ترویجگر کتاب و کتابخوانی فرصتی است برای ترویج خواندن. یک ترویجگر آگاه میداند که باید میان خواندن و جنبههای گوناگون زندگی اجتماعی پیوند برقرار کرد، کودکان و افراد کمتردیده شده را دید، خانوادهها را با خود همراه کرد و پیوندهای عاطفی و اجتماعی را از این راه استوارتر ساخت.
خانم حلیمه گرگ، آموزگار و ترویجگر کتابخوانی، یک از این ترویجگران خلاق و همهجانبهنگر است که از سال تحصیلی 99-98، با شرکت در کارگاههای «با من بخوان» که توسط یکی از سفیران باسابقهی برنامه در منطقهی بنجار، زابل در استان سیستان و بلوچستان برگزار شد، به کمپین «یک آموزگار، یک کلاس، یک کتابخانه» و برنامهی «با من بخوان» پیوست. سفیران «با من بخوان» آموزگاران یا مربیانی هستند که چندین سال زیر پوشش «با من بخوان» آموزش دیده و الگوهای این برنامه را بهخوبی فراگرفتهاند و با اجرای چندسالهی برنامه به شناختی از رویکردهای «با من بخوان» دست پیدا کردهاند که اکنون میتوانند اصول آن را به درستی به همکاران خود انتقال دهند.
خانم گرگ پس از دریافت آموزشهای اولیه در گام نخست با بستهکتابهای آموزش خلاق سوادپایه از راه ادبیات به تقویت بنیانهای سواد در کلاس درس خود در روستای کرباسک در منطقهی بنجار پرداخت. اما فعالیتهایاش را به کلاس درس محدود نکرد. ارتباط او با خانوادهها و جامعهی محلیای که خود عضوی از آن است سبب شد که خیلی زود بتواند نشستهای بلندخوانی را به روستای محل سکونت خود، روستای رضاجر، نیز گسترش دهد. او پس از هر نشست بلندخوانی با کودکان روستا دربارهی کتاب گفتوگو میکند و فعالیتها و بازیهای جذابی برای آنان در پیوند با مفاهیم کتاب ترتیب میدهد. او از ابزارهای سادهای که در اختیار دارد در اجرای فعالیتها بهره میگیرد و همچنین فعالیتهایی در پیوند با حفظ محیط زیست و بازیافت را هم در برنامههای خود میگنجاند.
این ترویجگر با آگاه بودن به اهمیت مشارکت خانوادهها در ترویج کتابخوانی، توانسته علاقه و همراهی خانوادهها را نیز جلب کند و در این راستا از هر فرصتی برای ترویج کتابخوانی بهره میگیرد. گاهی برای پدران کودکان که در صحرا مشغول کار یا در حال چوپانی هستند، کتاب میخواند و گاهی برای مادرانی که برای بریدن علفها به دشت میروند، بلندخوانی میکند و دربارهی لایههای درونی کتاب با آنها به گفتوگو مینشیند تا از تجربههای مشابه خود بگویند. گاهی هم کودکان را تشویق میکند که برای مادربزرگها و پدربزرگهایشان کتاب بخوانند.
او همچنین برای کودکانی که به سبب نداشتن شناسنامه از تحصیل بازماندهاند به طور منظم برنامهی نشستهای بلندخوانی و فعالیتهایی چون کاردستی، اجرای نمایش و ... را اجرا و مادران این کودکان محروم را با خود همراه میکند. او نوجوان ناشنوای روستا را نیز از یاد نبرده است و برای او هم که سبب مشکلات شنوایی نتوانسته از آموزش مناسبی برخوردار شود کتاب میخواند.
خانم گرگ خاطرات شیرینی از این نشستهای بلندخوانی دارد. گاهی کودکان به منزل او میآیند و این آموزگار علاوه بر کتابخوانی با انجام فعالیتهای پس از بلندخوانی مفاهیم مختلفی را با کودکان تمرین میکند. او میگوید: «یکی از پدران روستا متوجه شده بود که فرزندش هر گاه از نشست کتابخوانی به خانه باز میگردد، خوشحال است. چندی بعد این کودک مدتی در بستر بیماری بود و حال و روز خوبی نداشت. پدر در دوران نقاهت برایاینکه حال و هوای فرزندش عوض شود او را به خانهی من آورد تا برایاش کتاب بخوانم.» خانم گرگ میافزاید: «بسیار خوشحالم که با اجرای برنامه «با من بخوان» و سهیم شدن کتاب با کودکان توانستهام اعتماد خانوادهها را جلب کنم و افزون بر آموزش، در تسکین دردهای کودکان و خانوادهها موثر باشم.»
با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدرسهها این آموزگار دلسوز کودکان روستای خود را رها نکرده و با امانت گرفتن کتاب از کتابخانهی «با من بخوان» در یکی از روستای نزدیک، با رعایت نکات بهداشتی به اجرای نشستهای بلندخوانی و فعالیتهای در پیوند با کتاب با کمترین امکانات و وسایل دورریز ادامه داده است.
کلیپ کوتاهی از فعالیتهای گوناگون این آموزگار ترویجگر توانا را در ادامه تماشا کنید.