کتاب های بیشتر، چشمه های بیشتر دوستی
پسرک کتاب میخواند، از او پرسیدم: از این کتاب خوشت میآید؟
ـ بله، خیلی
ـ نویسنده آن کیست؟
پسرک جلد را نشان داد و گفت: هانس کریستین اندرسن.
ـ هانس کریستین اندرسن؟ این دیگر چه نویسندهای است؟
ـ او نویسنده من است. من او را دوست دارم.
ـ او فقط نویسنده تو است؟
ـ نه، او نویسنده دوستان من هم هست. آنها هم از خواندن افسانه هایش لذت می برند. بچه های بسیاری در کشورهای دیگر هم افسانه های او را می خوانند. آنها هم دوستان من هستند.
واقعاً هم این طور است، هرکتاب خوبی مردم را به هم نزدیک می کند. آنها درواقع مثل فرزندان یک مادر می شوند، مادری که محبت و ارزش های انسانی را به وجود می آورد. چندی پیش، در مجمعی برای آشنا شدن با خوانندگان، در یکی از شهرهای کوچک بلغارستان پسرک باهوشی از من پرسید: وقتی که شما بچه بودید چه کتابی، محبوب شما بود؟
جواب دادم: من چندین کتاب محبوب داشتم چه از نویسندگان بلغاری و چه خارجی مثل کتاب های اندرسن والین پلن. یکی از آنها هم یانکوی نوازنده اثر هنریک سنکویچ نویسنده لهستانی بود.
یکی از نویسندگان خارجی که همراه من بود با خوشحالی گفت: یانکوی نوازنده! من هم در زمان خردسالی او را دوست داشتم.
گفتم: پس معلوم میشود ما خیلی وقت است که دوست هستیم. و بچه ها برایمان دست زدند.
خدا می داند که در سراسر جهان چقدر دوست دارم که با هم از کتاب های مشترکی لذت برده ایم. از کارهای قهرمانان واحدی به اعجاب آمدهایم و با خواندن افسانه هایی درباره خرگوش و روباه یا خرس و یا بلبل و شیر و فیل سرگرم شده ایم . . . . و با هم با مظلومان همدردی کرده ایم و دلقک های کشورهای مختلف ما را به خنده واداشته اند. همه ما از کارهای زشت ناراحت شده ایم و اقدامات قهرمانان را ستایش کرده ایم.
اکنون کتاب های تازه و بیشتری بین خوانندگان جوان رواج یافته اند. کتاب هایی که هم ملت خودمان را بهتر میشناسانند و هم جهان بزرگ ما را. کتاب های خوب، همدمان همیشگی زمان کودکی هستند. آن ها به کودکان بال می دهند تا در زندگی بزرگسالی خویش بتوانند پرواز کنند.
علاقه به افسانه های جن و پری هیچ گاه از میان نمی رود. این افسانه ها تخیل را بیدار می کنند و در کودکان احساس جوانمردی، دوستی و عدالت را برمی انگیزند. گفته نویسنده مشهور شوروی ساموئل مارشاک را به یاد می آورم که گفته است «اگر می خواهیم کودکان ما ملل دیگر را دوست بدارند باید از ادبیات عامیانه آن ها آغاز کنیم. زیرا این ادبیات است که روح واقعی ملت را دربر می گیرد و به خواننده جوان نزدیک می کند. چنان نزدیکی ای که وسیله نویسندگان حال و گذشته نوشته شده اند به ما احترام گذاشتن به انسان، عقل و فضیلت را می آموزند.
کتاب های خوب مثل چشمه پاکی هستند که عطش ما را برای درک زیبایی فرو می نشانند و قلب مان را سرشار از محبت و دوستی می سازند.
در همان مجمع، در آن شهر کوچک بلغاری، از بچه ها پرسیدیم که اگر به آنها یک چوب جادو بدهیم با آن چه خواهند کرد. جواب ها همه پر از احساس بود:
ـ برای مردم کارهای نیک انجام خواهیم داد.
ـ کاری می کنیم که دیگر جنگی وجود نداشته باشد و صلح برقرار شود.
ما نویسندگان نمی توانیم چوب جادو به خوانندگان خود بدهیم، ولی می توانیم کتاب هایی به آن ها بدهیم که در تحقق بخشیدن به آرزوهایشان آنها را یاری کنند.
در روز جهانی کتاب کودک، در سال جهانی کودک بگذارید چنین کنیم:
کتاب های بیشتر، چشمه های بیشتر دوستی باشند و همه کودکان از این چشمه بنوشند تا زندگی پر از صلح وصفا شود، تا دوران کودکی به خوبی سپری شود و آیندهای درخشان در انتظار ما باشد.