حالا نشانت می دهم، کانگوروی آبی

لی لی دختر کوچولویی که کانگوروی آبی اش را خیلی دوست دارد. او گاهی دوست دارد جلب توجه کند و جلوی دیگران به ویژه دوست عزیزش کانگوروی آبی دست به هنرنمایی و شیرین کاری می زند.

وهمین کار دستش می دهد و هر بار دسته گلی هم به آب می دهد. اما این بار او زیاده روی می کند. او در خانه، در مهمانی و سرانجام در پارک هنگام بازی الاکلنگ دست به شیرین کاری می زند و تذکرهای دیگران هم مانع او نمی شود. با پریدن لی لی از روی تاب بر روی الاکلنگ، کانگوروی آبی به بالای درخت پرتاب می شود. مادرهم او را تنبیه کرده و زودتر به رختخواب می فرستد و به او اجازه بازی با کانگورو را تا زمانی که او رفتارخود را تصحیح نکرده نمی دهد. و امّا کانگورو که در موقعیت بدی قرار گرفته سرانجام از درخت پائین می آید و خود را به خانه می رساند و مادر دم زخمی او را پانسمان می کند. فردای آن روز لی لی با دیدن عروسک محبوبش قول می دهد، دختر خوبی باشد و تصمیم می گیرد به کانگورو هم نشان دهد که تغییر کرده است.
 

برگردان
مریم رزاقی
تهیه کننده
فاطمه مرتضایی فرد
سال نشر
۱۳۹۱
ناشران
نویسنده
Emma Chichester clark, اما چیچستر کلارک
ویراستار
محبوبه نجف خانی
Submitted by editor3 on