پیش از مطالعه این مطلب بخش نخست و بخش دوم آن را مطالعه کنید.
آب و لولهکشی آب در تهران
آب تهران قدیم بیشتر توسط نهرها و جوهای روباز تأمین میشد که بیشتر کثافتها و فضولات معابر و خانهها در آنها سرازیر میشد، و تنها خانههایی از آب پاکیزه میتوانستند بهره ببرند که در سَرِ آبها، یعنی نزدیک مظهرهای قناتها و چشمهها قرار داشتند.
در گذشته تهران شهری کم آب، بلکه بیآب بود که یکی از مشکلات و بازدارندههای گسترش و پیشرفت آن بهشمار میآمد. این موضوع باعث شده بود که غریبهها و مردم دیگر شهرها در آنجا کمتر ساکن شوند. دولتها هرگز به چارهاندیشی برای کم آبی شهر تهران برنیامدند و همواره ثروتمندان و خیراندیشان بودند که برای شهرت یا رضای خدا، دامن همت به کمر میزدند و با دادن هزینههای حفر قنات، آبرسانی میکردند.
چون تهران رودخانه و آبراه نداشت، از اینرو آب آن بهوسیله قناتها و کاریزها در دسترس همگان قرار میگرفت.
نام چند قنات قدیمی تهران: قنات شاه یا آبشاه، قنات مِهرگرد یا آب مِهرگرد، قنات حاجی علیرضا یا قنات سرچشمه، قنات باغ شاه، قنات فرمانفرما، قنات وزیر، قنات آب سردار، قنات یوسفآباد، قنات اکبرآباد، آب سنگلج و ... . آب قنات شاه و آب قنات حاجی علیرضا و آب قنات فرمانفرما از آبهای خوب و سبک و آب قنات مهرگرد و آب سنگلج جزو آبهای بد و سنگین تهران بهشمار میآمدند. آب سنگلج از آب قنات مهرگرد هم بدتر و غیر هاضم شناخته شده بود تا آنجا که مردم تهران این بیت را به پیروی از سرودهی حافظ دربارهی شیراز و آب رکنی و آب باد خوش نسیم، ساخته بودند:
«تهران و آب سنگلج و باد شهریار
منعش نکن که خال لب هفت دوزخ است».
و بهراستی نیز چنین بود که اگر با آب سنگلج میشد ساخت و ناگواری آن را به زلالیاش بخشید و تحمل کرد، از باد «شهریار» نمیشد چشم پوشید، هنگامی که میوزید و توفانی از گرد و غبار و خاک و کثافت برای شهر و مردم تهران میآورد و بیماریهایی که بیشترین مرگ و میر را بهدنبال داشت، با خود میآورد.
آب تهران تا سال ۱۳۰۶ خورشیدی، به کمک ۲۶ رشته قنات با مجموع آبدهی ۷۰۰ لیتر در ثانیه فراهم میشد. در این سال عملیات ساخت کانال انتقال آب رودخانهی کرج به تهران آغاز شد. این کانال ۵۳ کیلومتری آب را از روستای «بیلقان» کرج به جمشیدآباد انتقال میداد و طی چهار سال ساخته شد. با توجه به این که ۲۰ کیلومتر از این کانال سرپوشیده و بقیهی آن روباز بود، در نتیجه احتمال آلودگی و هدر رفت آب وجود داشت. به کمک این کانال، مقداری به سهم آب تهران افزوده شد که توسط جویها در شهر توزیع و به آبانبارهای خانهها انتقال مییافت.
در سال ۱۳۲۹ طرح نخستین لولهکشی آب تهران برای جمعیت ۹۰۰ نفری اجرا شد و دو خط لولهی فولادی به قطر ۴۰ اینچ، برای انتقال آب از آبگیر بیلقان به نخستین تصفیهخانه تهران (جلالیه) در نظر گرفته شد و در سال ۱۳۴۴ به بهرهبرداری رسید.
چرا می گوییم «شیر آب»؟!
در فرهنگ شفاهی بهدرستی خاستگاه پیدایش برخی از واژهها و جملهها آشکار نیست. واژهی «شیر آب» نیز از این گونه واژهها است. برخی بر این باورند که به این دلیل «شیر آب» گفته شده است که در گذشته بر سر لولهی آب خانهها، مجسمه کوچکی از سرِ شیر بود و هنگامی که میخواستند جریان آب را باز و بسته کنند، میگفتند شیر آب را باز کن و یا ببند. بعدها در گفتوگوهای روزمره، بهجای شیر آب، واژهی «شیر» بهتنهایی بهکار رفت.
و اما روایت دوم:
در سالهای دور، در ایران تنها شهر بیرجند و تبریز آب لولهکشی داشت که صنعت آن را از روسیه به امانت گرفته بودند. در شهر تهران تنها سه قنات بود که آنها نیز متعلّق به سه سرمایهدار تهرانی بود. یکی از این قناتها که به «سرچشمه» معروف بوده و هست، متعلّق به سرمایهداری بود که بچهدار نمیشد. این سرمایهدار نذر کرد اگر بچهدار شود، برای تهرانیها آب لولهکشی فراهم کند. او پس از چندی بچهدار شد و برای انجام شدن نذرش به کشور اتریش رفت تا مهندسانی از آنجا برای لولهکشی تهران بیاورد. [۱]
از آنجا که در برخی کشورها تندیس جانوری که برای آنها مقدس بود را بر سر خروجی آب قرار میدادند، برای نمونه در فرانسه سردیس خروس و در اتریش سردیس شیر را نصب میکردند، پس بر سر چشمهی آبی که برای مردم فراهم کرده بود، سرِ شیری گذاشت و مردم هروقت برای برداشتن آب به آنجا میرفتند، میگفتند: رفتیم از سرِ شیر آب آوردیم! [۲]
پینوشت:
۱. وجه تشابه هر دو نقل، با ناهمسانیهایی که دارد، این است که در قدیم مردم واقعاً آب را از سر شیر میآوردند.
۲. جانور شیر در ایران نماد شوکت، جلال، سلطنت و قدرت پادشاهان است. و در دورههای گوناگون بر روی سکهها، مُهرها، پرچم، و نقش برجستهها بهکار میرفته است.
منابع:
۱. شهری، جعفر. «طهران قدیم»، جلد اول، تهران: معین، چاپ نخست ۱۳۷۱.
۲. سایت شرکت آب و فاضلاب استان تهران.
۳. سایت خبرگزاری ایسنا.