چکیده
خواندن فقط انتقال معنا از نویسنده به خواننده نیست؛
فرایندی زنده است که در آن معنا در تعامل میان ذهن خواننده و ساختار متن شکل میگیرد.
مدل «خواندن تعاملی یا تعاملی» بر همین اصل استوار است: هر بار که نوجوان کتابی میخواند، داستانی تازه در ذهن او متولد میشود.
در این روش، خواننده از نقش دریافتکننده به شریک معناسازی تبدیل میشود — و این همان نقطهای است که خواندن به تفکر بدل میگردد.
تعریف و ویژگیهای مدل
خواندن تعاملی (Transactional Reading) نظریهای است که نخستینبار توسط Louise Rosenblatt در کتاب کلاسیک خود The Reader, the Text, the Poem (1978) مطرح شد.
در این نظریه، خواندن نوعی تعامل (interaction) است — یعنی مبادلهی مداوم میان تجربه، احساس، دانش و متن.
در این مدل، هر خواننده با پیشدانستهها، احساسات و تجربههای زندگی خود به سراغ متن میرود و همین تجربهها تعیین میکنند که چگونه معنا را میسازد.
بنابراین، معنای نهایی نه در متن نهفته است و نه در ذهن خواننده، بلکه در «لحظهی خواندن» و «گفتوگوی میان این دو» پدید میآید.
خواندن تعاملی با دو شیوهی ذهنی اصلی تعریف میشود:
-
خواندن اِفِرِنت (Efferent Reading): تمرکز بر اطلاعات و پیامهای عینی متن.
-
خواندن اَستِتیک (Aesthetic Reading): تمرکز بر تجربهی شخصی، احساس و لذت ادبی.
تفاوت این دو نوع خواندن به نوجوان کمک میکند تا بفهمد هر متنی را میتوان از چند زاویهی متفاوت معنا کرد.
اهداف تربیتی و نقش در رشد نوجوان
خواندن تعاملی، نوجوان را از مخاطبی منفعل به خوانندهای اندیشمند و خودآگاه تبدیل میکند.
این مدل سه هدف تربیتی اصلی دارد:
-
رشد تفکر بازتابی: نوجوان درمییابد که معنا مطلق نیست و هر خواندن، تفسیری تازه میآفریند.
-
رشد همدلی و خودشناسی: با شناسایی تجربههای مشترک با شخصیتها، احساس همدلی و درک خود افزایش مییابد.
-
تقویت استقلال فکری: نوجوان میآموزد به برداشت خود اعتماد کند، نه فقط تفسیر معلم یا نویسنده.
پژوهشهای Judith Langer (1995) نشان دادهاند که وقتی نوجوانان در کلاس فرصت تفسیر شخصی و گفتوگوی تعاملی دارند، هم درک ادبی و هم انگیزش درونیشان برای خواندن افزایش مییابد.
پشتوانهی علمی و منابع معتبر
Rosenblatt (1978) اساس این مدل را بر «رابطهی پویا میان متن و خواننده» بنا نهاد و نشان داد که خواندن، تجربهای فردی و اجتماعی توأمان است.
او میگوید:
«در لحظهی خواندن، اثر ادبی زنده میشود؛ زیرا ذهن خواننده آن را به تجربهای درونی تبدیل میکند.»
Iser (1974) نیز در نظریهی Implied Reader بیان میکند که نویسنده در متن، خوانندهای فرضی میسازد، اما هر خوانندهی واقعی با پر کردن «فاصلههای خالی» متن، برداشت متفاوتی میآفریند.
Maria Nikolajeva (2014) در Reading for Learning توضیح میدهد که خواندن تعاملی برای نوجوانان حیاتی است، زیرا به آنها میآموزد چگونه میان تجربهی شخصی و تحلیل متن تعادل برقرار کنند.
شیوهی اجرا در خانه، مدرسه و کتابخانه
در خانه
-
والد و نوجوان کتابی مشترک میخوانند (رمان یا داستان نوجوان).
-
پس از پایان فصل، گفتوگو شکل میگیرد:
«تو از این بخش چه احساسی گرفتی؟»، «فکر میکنی نویسنده میخواست ما چی بفهمیم؟» -
والد پاسخ درست نمیدهد، بلکه تجربهی خود را به اشتراک میگذارد تا کودک بداند تفسیرها میتوانند متفاوت باشند.
در مدرسه
-
معلم بهجای پرسشهای تحمیلی («نویسنده چه میخواست بگوید؟») پرسشهای باز میپرسد:
«تو از این شخصیت چه درسی گرفتی؟»، «چه چیزی در این بخش برایت آشنا بود؟» -
دانشآموزان برداشتهای خود را بیان میکنند و با هم بحث میکنند.
-
در نهایت، کلاس به تفاوت خوانشها احترام میگذارد و میآموزد که معنا چندصدایی است.
در کتابخانه
-
کتابدار نشست «برداشتهای شخصی از یک داستان» برگزار میکند.
-
همه یک کتاب را میخوانند (مثلاً خانهی درختی یا هری پاتر) و سپس دربارهی احساس، برداشت و تجربهی خود از داستان گفتوگو میکنند.
-
هدف، کشف «برداشت درست» نیست، بلکه شنیدن و درک تفاوت خوانشهاست.
نمونهی عملی
📗 کتاب نمونه: «پسر نابغه» نوشتهی آر.جی. پالاسیو (Wonder)
در کلاس، معلم از دانشآموزان میپرسد:
«وقتی آگاست در مدرسه تمسخر میشد، تو چه احساسی داشتی؟ آیا تجربهی مشابهی داشتی؟»
هر دانشآموز از تجربهی خود میگوید.
یکی میگوید: «منم وقتی تازه اومده بودم، کسی باهام حرف نمیزد.»
دیگری میگوید: «به نظرم نویسنده میخواست نشون بده ظاهر نباید باعث قضاوت بشه.»
در پایان، معلم میگوید: «همهی این برداشتها بخشی از معنای کتاباند. بدون شما، این داستان کامل نمیشد.»
نکات کلیدی برای مربیان و والدین
-
به جای تحلیل، گفتوگو را هدایت کنید؛ معنا در فرایند گفتوگو ساخته میشود.
-
هیچ پاسخ قطعی ارائه ندهید؛ هر برداشت تا زمانی که منطقی است، معتبر است.
-
از تجربهی شخصی نوجوان استفاده کنید؛ پیوند میان زندگی و داستان را تقویت کنید.
-
خواندن را از رقابت جدا کنید؛ هدف، کشف معناست نه یافتن پاسخ درست.
-
به تفاوت دیدگاهها احترام بگذارید؛ تفاوت، غنای تجربهی خواندن است.
-
از متون چندصدایی و چندفرهنگی استفاده کنید؛ تا زمینهی گفتوگو گستردهتر شود.
-
در پایان هر نشست، از نوجوان بپرسید:
«این کتاب چه چیزی دربارهی خودت بهت یاد داد؟»
جمعبندی
خواندن تعاملی یعنی زنده شدن معنا در گفتوگوی میان ذهن خواننده و متن.
در این مدل، نوجوان درمییابد که کتاب فقط منبع اطلاعات نیست، بلکه آینهای برای اندیشیدن، احساس کردن و شناخت خود است.
هر بار که کتابی میخواند، تجربهای تازه میآفریند — تجربهای که فقط از آنِ اوست.
منابع
-
Rosenblatt, L. (1978). The Reader, the Text, the Poem: The Transactional Theory of the Literary Work. SIU Press.
-
Iser, W. (1974). The Implied Reader. Johns Hopkins University Press.
-
Langer, J. (1995). Envisioning Literature: Literary Understanding and Literature Instruction. Teachers College Press.
-
Nikolajeva, M. (2014). Reading for Learning. John Benjamins.
-
UNESCO (2020). Adolescent Literacy: Reader Engagement and Meaning-Making.
