تلفیق کودکان عادی و استثنایی، امتیاز آموزش مونته سوری

امروزه لزوم تلفیق کودکان استثنایی و عادی در کلاس‌های درس بر همه آشکار است و به تصویب قانون رسیده است. اما این اتفاق اگر بدون زمینهٔ مناسب بیافتد، کلاس‌های درس سنتی و معمول را با چالش‌هایی روبرو می‌کند.

معلم‌های عادی برای ادارهٔ کلاس‌های تلفیقی به آموزش نیاز دارند. دانش آموزان عادی باید برای ایفای نقش خود در روش تلفیقی آماده شوند سیستم تلفیقی مزایای بسیار نسبت به کلاس‌های درس عادی و استثنایی دارد و تئوری‌ها و روش‌هایی برای حمایت از این روند ایجاد شده‌اند. کودکان استثنایی به این طریق در محیطی شادتر، آموزه‌های بهتر و نتیجه‌های موفقیت آمیزتری به دست می‌آورد.

تلفیق در روش مونته سوری

روش مونته سوری ابتدا برای آموزش کودکان استثنایی و با هدف آموزش زود هنگام خردسالان پدید آمد. دکتر ماریا مونته سوری در اوایل قرن بیستم برای نخستین بار این روش را معرفی کرد. کار او به عنوان پزشک دستیار در کلینیک روان پزشکی کودکان سبب شد به کار با کودکان کم توان علاقه مند شود. او دریافت تعداد زیادی از کودکان با مشکلات ذهنی را در بیمارستان‌های روانی جای داده‌اند. در آن زمان بر این عقیده بودند که فلج‌های مغزی و  بیماری‌های از این دست جنبهٔ پزشکی دارد. از نظر مونته سوری مشکلات ذهنی قبل از هر چیز یک مسالهٔ آموزشی بود، نه پزشکی.

برخورد پیروزمندانهٔ ماریا مونته سوری با کودکان بیمار برای او فرصتی ایجاد کرد تا به ترتیب مربی آموزش کودکان استثنایی بپرازد. او پس از آن کار خود را با کودکان خیابانی که در محله‌های بسیار فقیر نشین و خرابه‌های شهر رم زندگی می‌کردند آغاز کرد و به کار بر اساس روش و فلسفهٔ خود در این مراکز ادامه داد.

پیروزی‌های او سبب جلب نظر جهان و شهرتش در آموزش و پرورش آن زمان شد و ماریا توانست جایزهٔ صلح نوبل را به خود اختصاص دهد.

دکتر ماریا مونته سوری بر چند اصل تاکید داشت:

  • اهمیت احترام به کودک به عنوان یک فرد؛
  • آگاهی از روند رشد کودک و این که کودک بسیار دقیق و حساس مشاهده شود؛
  • توجه به این نکته که بازی کودک، کار کودک است. (به این دلیل فعالیت‌ها و مواد آموزشی موجود در کلاس‌های مونته سوری «کار» نامیده می‌شدند)

او باور داشت که آشنایی مربیان با اصول مطرح شده، سبب می‌شود تا کودکان خود به شکل فعال و مسئول وارد کار شوند. نگرش مونته سوری در تضاد کامل با روش‌هایی بود که کودک را به سوی فعالیت‌های از پیش تعیین شده وادار می‌کرد. او عقیده داشت که فعالیت‌های کودک باید با توجه به میل و سلیقه کودک باشد، نه مربی.

ماریا مونته سوری پی برد که نیازهای کودکان ویژه با کودکان عادی متفاوت است. هر چند از نظر او همهٔ کودکان نیازهای بسیاری دارند که در محیط آموزشی با تلفیق کامل قابل دست یابی است.

او روش کل نگر را مطرح کرد که به تفاوت‌های فردی هر کودک بسیار اهمیت می‌داد. مونته سوری در کار با کودکان دریافت هر کودکی با روش و سرعت خاص خود می‌آموزد. بنابراین فعالیت‌های مختلف بر اساس رشد شناختی، فیزیکی، اجتماعی و ... باید با در نظر گرفتن نقاط قوت و مراحل رشد کودک تنظیم شود.

دکتر ماریا مونته سوری مشاهده کرد کودکان مراحل حسی متفاوتی را می‌گذرانند که در طی آن مراحل، آمادگی بسیاری برای دریافت مهارت‌های ویژه یادگیری دارند. او اهمیت توسعهٔ این حس‌ها را در سنین ۲-۶ سالگی خاطر نشان کرد. در این سال‌ها کودک تمایل دارد از حس خود استفاده کرده و آن‌ها را کامل کند.

از این رو مواد آموزشی کودکان به گونه‌ای طراحی می‌شوند که کودک به وسیلهٔ آن‌ها، دیدن، لمس کردن، حس کردن، شنیدن و حرکت را بیاموزد. در محیط آموزشی مونته سوری، کودکان نیازهای خود را به وسیلهٔ فعالیت‌های انفرادی و خود به خودی برآورده می‌کنند. حساسیت‌های کودکان و تمایلاتشان، انتخاب‌های آن‌ها را تعیین می‌کند. در این نظریه برای آموزش تمرکز و انضباط به کودکان در کنار یادگیری سایر مهارت‌ها، مواد آموزشی که اندیشه مندانه انتخاب شده‌اند در اختیارشان گذاشته می‌شود.

آموزش کودکان روندی فعال دارد، نه انفعالی و کودک، خود می‌آموزد. در محیط آموزشی مونته سوری، مربی، مواد آموزشی مورد نیاز کودک را در اختیار او می‌گذارد تا بتواند کار خود را انجام دهد. این مواد آموزشی به صورت انفرادی و یا در گروه‌های کوچک به کودکان داده می‌شود. هنگامی که درسی مطرح می‌شود، انتخاب فعالیت‌ها با کودک است و کودک بر حسب نیاز می‌تواند بارها و بارها آن را تکرار کند.

مونته سوری معتقد بود معرفی این نظام تازه به آموزش و پرورش، کوششی است برای پیوند خانه و مدرسه. او فعالیت‌های مدرسه‌اش را بر اساس فعالیت‌های خانه طرح ریزی کرد. در روش آموزشی مونته سوری، آموزش اتوماتیک یا خودآموزی اصل مهمی است. در این روش فعالیت‌ها و مواد آموزشی به گونه‌ای سازمان داده و طرح ریزی شده بود که کودکان در هنگام نظارت آموزگار به خود آموزش می‌دادند.

روش مونته سوری

در این روش، خودآموزی با وسیله‌های کمک آموزشی انجام می‌شود و وسایل کمک آموزشی شامل بیست و شش قطعه است که امکانات لازم برای تربیت همهٔ حواس به جز چشایی و بویایی را فراهم می‌کند. برای آموزش توانایی‌های بینایی، به کودک استوانه‌های چوبی داده می‌شود تا آن‌ها را در  سوراخ‌هایی که در یک تختهٔ سخت چوبی تعبیه شده است جای دهد. در زمینهٔ درک اندازه‌ها و بعدها که نیاز به حرکت و تلاش عضلانی شدیدتری دارد، آموزش با اشیای بزرگ‌تر انجام می‌شود. مواد لازم برای این منظور، مکعب، پله‌های بلند، پله‌های بزرگ و اشیایی مانند این است. برای تربیت حس گرمی و سردی دست‌های کودک، در آب سرد، نیم گرم و سپس در آب داغ گذاشته می‌شود. تمرینات لامسه شامل لمس متناوب نوارهای کاغذی صاف و سمباده است.

برای تقویت حس تشخیص رنگ‌ها و تشخیص رنگ‌های نزدیک به هم، از قرص‌های رنگی استفاده می‌شود. بدین ترتیب که یک سری شصت و چهار عددی قرقره که در هشت رنگ و هر رنگ نیز در هشت رنگ فرعی دیگر تهیه شده است، در اختیار کودک گذاشته می‌شود. برای تقویت حس شنوایی از جعبه‌های کوچک شن و ریگ استفاده می‌شود تا به کودک کمک شود صداهای مختلف را از هم تشخیص دهد. روش مونته سوری تعدادی بازی ساکت و خاموش را نیز به کار می‌برد. در این بازی‌ها، به آرامی سکوتی عمیق در کلاس به وجود می‌آید و از کودکان خواستهٔ می‌شود به صدای وزوز   مگس‌ها و خش خش برگ درخت‌ها گوش کنند. پس از آن از صداهایی که با هم متفاوت هستند و به تدریج شبیه هم می‌شوند، استفاده می‌شود. اما مونته سوری از این روش کمتراستفاده کرد، زیرا کودکان نمی‌توانند مانند سایر حواس با این فعالیت‌ها حس شنوایی خود را تمرین بدهند. وسیله‌هایی که روش مونته سوری برای تربیت حس تشخیص وزن، به کار می‌برد عبارت‌اند از قرص‌های چوبی هم اندازه‌ای که از انواع چوب‌ها ساخته شده‌اند، اما     وزن‌های متفاوت دارد. برای تربیت در تشخیص شکل‌ها، که برای آن از حس لامسه و عضلات با هم استفاده می‌شود، اشیایی به کار می‌رود که شکل‌های متفاوتی دارند.

در روش مونته سوری افزون بر لوازمی مانند تاب، میلهٔ چوبی، سکوی چوبی برای پرش‌های طولی و نردبان طنابی، از ژیمناستیک نیز در قالب   تمرین‌های هدایت شده و بازی‌های آزاد بدون لوازم استفاده می‌شود. کلاس‌های مونته سوری برای کودکان و والدین هر دو جذاب است. کلاس‌های روشن و گرم و پر از گیاهان، حیوانات، لوازم هنری، موسیقی، کتاب و در بخشی از کلاسی لوازم آموزشی جذابی به چشم می‌خورد. این قسمت‌ها با عنوان‌های زندگی عملی، آموزش حسی، ریاضی، زبان، جغرافی و فرهنگ مشخص شده‌اند. این لوازم به گونه‌ای هستند که کودک خود اشتباهش را اصلاح می‌کند. وسیله‌ها به کودک کمک می‌کند برای خود کار کند و از طریق رقابت، اعتماد به نفسش تقویت شود.

از آن جایی که شیوهٔ مونته سوری بر مشاهده استوار است، بنابراین کودکان از طریق تجربیات سیستم و روند تحقیق و کشف، به بهترین وجه یاد می‌گیرند. در این روش، تقسیم موضوع و روند کار به دوره‌های زمانی مشخص معنا ندارد، بلکه معلم‌ها زمانی که کودکان آماده باشند آن‌ها را انفرادی یا در گروه‌های کوچک به دور هم جمع کرده و موضوع‌های آموزشی را مطرح می‌کنند. افزون بر آن، حضور گروه‌های سنی گوناگون در یک کلاس سبب ایجاد حس هم کاری و یاری به یک دیگر هم می‌شوند. در این روش موقعیت‌هایی برای آزادی انتخاب ، حرکت و ایجاد ارتباط با یک دیگر نظم درونی کودکان را  تقویت می‌کند. آزادی کودک برای تکرار یک فعالیت سبب می‌شود کودک بر روی یک موضوع خاص تمرکز کند. اصلی که مونته سوری آن را تنها اصل درست در آموزش می‌داند.

فعالیت مونته سوری در سراسر جهان علاقه و توجه خاص نسبت به آموزش و پرورش کودکان، قبل از مدرسه را برانگیخت. مونته سوری در برنامه‌های مختلف برای سخن رانی به کشور آمریکا رفت و در زمینه آموزش و پرورش کودکان ویژه و عادی سخنرانی کرد. با توجه به ویژگی‌های مطرح شده در روش مونته سوری این شیوه برای آموزش کودکان استثنایی شیوه‌ای مناسب و جالب است. اما روش مونته سوری در درون خود روشی تلفیقی است. در ادامه به جوانبی از کار مونته سوری که ارتباط مستقیمی با آموزش و پرورش کودکان ویژه دارد می‌پردازیم.

کار در کلاس مونته سوری بر اساس آمادگی فردی کودکان است، نه متوسط سن تقویمی هم کلاسی‌های آنان. زمانی که کودک کم توانی بر روی یک مهارت فعالیت می‌کند، تنها نمی‌ماند و به نظر نمی‌آید او کاری غیر از معمول و متفاوت با سایر هم کلاسی‌ها انجام می‌دهد.

تلفیق گروه سنی متفاوت

کلاس‌های مونته سوری شامل همهٔ گروه‌های سنی است (۳-۶ سال، ۶-۱۲ سال، ۱۲-۱۵ سال). این تفاوت سنی سبب ایجاد حس تعلق به اجتماع و گروه می‌شود. کودکان در این روش به یک دیگر کمک می‌کنند. در عین حال کودکان کوچک، کودکان بزرگ‌تر را الگوی خود کرده و از تجربیات آنان استفاده می‌کنند. دانش آموزان بزرگ هم خود را مسوول و رهبر می‌بینند. دانش آموزان از یک دیگر می‌آموزند. هر عضو به دلیل کمکی که به گروه  می‌کند، ارزش ویژه‌ای نصیبش می‌شود. کودکان دارای نیازهای ویژه فرصت تعامل با افراد زیادی را به دست می‌آورند. بنابراین انگیزه‌های آن‌ها تقویت شده و مهارت‌های خود را توسعه می‌دهند. گاهی از این کودکان انتظار می‌رود تا نقش مربی دوستان خود را بازی کنند.

کودکان ممکن است سال‌ها در یک کلاس و با یک معلم واحد و با دوستان خود بمانند. در نتیجه مربی فرصت می‌یابد سطح رشدی آن‌ها، شیوهٔ یادگیری‌شان و سیستم‌های حمایتی خانواده‌هایشان را از نزدیک بشناسد. این امر، برای کودکان کم توان به این معناست که نیازی نیست آن‌ها دوره‌ای را بگذرانند تا در آن دوره مربی کودک و مشکلاتش را درک کند.

هم چنین در گروه‌های با سنین متفاوت لوازم آموزشی بسیار متفاوتی در هر کلاس نیاز است. این منابع و لوازم به منظور استفادهٔ همهٔ کودکان است، نه میانگین نیازهای کودکان. در نتیجه کودکان کم توان از موادی استفاده می‌کنند که نه تنها قابل استفادهٔ آن‌هاست، بلکه دیگر اعضای گروه نیز از آن مواد بهره می‌گیرند.

سهیم شدن والدین، مربیان و متخصصان در آموزش کودک

در فلسفه آموزشی مونته سوری، والدین جزء مکمل در آموزش کودکان و بخش طبیعی از زندگی کلاسی روزمره به شمار می‌روند. هم چنین آموزش گروهی از موضوعات اساسی در کلاس‌های مونته سوری است. مربیان با یکدیگر کار می‌کنند و اطلاعات خود را با هم رد و بدل می‌کنند و در مسئولیت‌ها سهیم‌اند. روش بین رشته‌ای مونته سوری در حقیقت نوعی از سیستم تلفیقی است که در آن، در صورت لزوم متخصص‌ها و مربی‌ها برای بهبود وضعیت کودکان کلاس، مسوولیت ها را با یک دیگر تقسیم می‌کنند تا همهٔ کودکان بتوانند از کلاس بهترین بهره را ببرند.

حمایت از فرد فرد کودکان در جمع

برنامه‌های آموزشی انفرادی در کلاس مونته سوری به نیازهای فردی کودکان کم توان بسیار توجه دارد. هر کودک با سرعت خاص خود از برنامه و مواد آموزشی استفاده می‌کند. در عین حال بعضی از درس‌ها در گروه‌های کوچک یا بزرگ گذرانده می‌شوند. این محیط منجر به آموزش انفرادی همهٔ دانش آموزان از جمله کودکان با نیازهای ویژه می‌شود.

در این محیط کودکان آزادند تا فعالیت‌های مورد علاقهٔ خود را انتخاب کنند. از این رو به تصمیم گیری و ابتکار عمل و خودکفایی تشویق می‌شوند.

کودکان بیش‌ترین اوقات روز خود را در مدرسه به زندگی اجتماعی می‌پردازند و این امر سبب ایجاد موقعیت‌های ارزش مندی می‌شود تا کودکان کم توان بتوانند از دیگر کودکان عادی الگو بگیرند و رفتارهای منفی آن‌ها کاهش یابد. این حالت برای کودکان دارای نیازهای ویژه که مهارت‌های اجتماعی ضعیف و رفتارهای غیر مستقل‌تری دارند، می‌تواند بسیار سودمند باشد.

آموزش‌های مفاهیم انتزاعی با روش‌های عینی و ملموس

در روش آموزش‌های مفاهیم انتزاعی یا روش‌های عینی و ملموس، استفاده از مواد آموزشی ملموس برای کودکان کم توان بسیار اهمیت دارد.

کلاس‌های مونته سوری امکانات وسیعی را برای آموزش در اختیار کودکان می‌گذارد. برای مثال برای آموزش اعداد از ۱۰- ۲۰ گروه مهره‌های طلایی ده تایی و برای نمایش ۹-۱ مهره‌های تکی وجود دارد. بدین ترتیب عدد ۱۱ را با یک مهرهٔ طلایی ۱۰تایی و یک مهرهٔ ۱ نشان می‌دهند. این نکته برای بسیاری از کودکان کم توان ذهنی و دچار اختلالات رشدی می‌تواند مفید باشد.

طراحی مواد آموزشی مناسب رشد و سازمان دهی ادراک

طراحی مواد آموزشی در حوزهٔ هر حس بر روی تربیت آن حس تأکید دارد. برای مثال برج صورتی تشکیل شده از ده مکعب صورتی با سایزهای بزرگ همه به یک شکل و یک رنگ‌اند و تنها تفاوت آن‌ها در اندازه است. در برج صورتی تأکید بر اندازهٔ مکعب است. از این رو کودک با چیدن آن‌ها تمایز دیداری خود را تقویت می‌کند. رشد در حوزهٔ حسی برای کودکان دچار اختلالات حسی بسیار اهمیت دارد.

برای مثال کودکی که قادر به دیدن نیست از بسیاری از مواد آموزشی که حس شنوایی، بویایی، لامسه و غیره را پرورش می‌دهد، می‌تواند فراوان سود ببرد.

تأکید بر کاربردی بودن مواد آموزشی

همهٔ مواد آموزشی مورد استفاده در روش مونته سوری تا حد امکان اشیایی واقعی هستند، نه اسباب بازی. برای مثال کودکان نان را با چاقوی واقعی می‌برند، با جاروی واقعی زمین را جارو می‌کنند و میزهای خیس را با پارچه خشک می‌کنند. هدف آموزش در کلاس‌های مونته سوری آماده کردن کودکان برای زندگی واقعی است. حوزهٔ کودکان استثنایی بر رشد مهارت‌های عملکردی تأکید دارد. مهارت‌هایی که بقای فرد یا رفاه او را تأمین می‌کند. مهارت‌های عمل کردی، مهارت‌های متفاوتی هستند که توانایی فراگیر را برای عملکرد مستقل و مفید در خانه، مدرسه واجتماع بهبود می‌بخشد. برای مثال بخش آموزش زندگی واقعی که یکی از برنامه‌های آموزشی مونته سوری است، مهارت‌های بسیاری را به کودک می‌آموزد که در این طبقه بندی است.

رشد خودکفایی و توانایی تصمیم گیری کودک

پژوهش‌ها نشان می‌دهند کودکان دچار ناتوانی شدید، در زندگی روزمره، به ندرت تصمیمات معنی دار می‌گیرند. در واقع میان میزان ناتوانی کودک و قدرت تصمیم گیری رابطهٔ عکس وجود دارد. کلاس‌های مونته سوری، قدرت تصمیم گیری کودکان دچار کم توان را افزایش می‌دهد و آن‌ها را در بسیاری زمینه‌ها، کارآموزانی خودکفا بار می‌آورد در یک کلاس کودکان هر وسیلهٔ آموزشی را که مایل باشند می‌توانند انتخاب کنند. بنابراین مربی فعالیت‌های کودکان را از پیش تعیین نمی‌کند. این کودکان به اندازهٔ کودکان عادی حق انتخاب دارند و در طی روز بارها و بارها در موقعیت تصمیم گیری واقعی قرار می‌گیرند. این امر در عین حال خودکفایی آنان را افزایش می‌دهد. هم چنین با فرصت یافتن برای فعالیت‌های پیاپی و طولانی در یک روز و آزادی برای تجربهٔ واقعی، حس استقلال در آن‌ها رشد یافته و بنا به میل خود روش آموزش محتوا را انتخاب می‌کنند.

رشد الگوی کاری سازمان یافته در کودکان

یکی از هدف‌های بخش آموزش زندگی واقعی نقطهٔ آغاز هر کودک خردسال در روش مونته سوری، رشد عادت‌های کار منظم و سازمان یافته است. غالب مواد آموزشی بر اساس همین هدف انتخاب شده‌اند. کودکان کم توان که نیازی حیاتی به آموزش نظم و تربیت دارند. از این هدف استفادهٔ بسیاری می‌برند.

ارزش نمایش‌های کودکان در شیوه‌های آموزش مونته سوری

اجرای نمایش‌ها به خودی خود برای دانش آموزان کم توان بسیار ارزش مند است. نمایش‌های کودکان، دقیق و دارای نظم خاصی‌اند و حداقل زمان آموخته شده برای نشان دادن فعالیت مورد نظر و اجرای نمایش‌ها کافی است و از ابتدا تا انتها بر اساس روند تربیتی خاصی پیش می‌رود. در حوزهٔ آموزش استثنایی نمایش‌ها مساوی گام‌های رفتاری عینی در زنجیرهٔ آموزشی است که به کسب یک مهارت منتهی می‌شود.

تأکید بر ارزش تکرار در محیط مونته سوری

پیش رفت کودکان دارای نیازهای ویژه در گام‌های بسیار کوچک و محدود و با تمرین‌های بسیار صورت می‌گیرد. مربیان مونته سوری و مربیان کودکان استثنایی هر دو بر این باورند که برای آموزش یک فعالیت، باید آن را به دقت به اجزای کوچک‌تری تقسیم کرد.

فلسفهٔ آموزشی مونته سوری بر این اصل استوار است که میزان تکرار مورد نیاز هر کودک از فردی به فرد دیگر و از مهارتی به مهارت دیگر متفاوت است. بنابراین در میزان تکرار مورد نیاز هر کودک و هر مهارت، هر روز و برای همهٔ کودکان انعطاف وجود دارد.

بسیاری از لوازم آموزشی مونته سوری به کنترل درونی اشتباه مجهزند

آن دسته از لوازم آموزشی که بتواند به کودک کمک کند تا روی اشتباهات خود کنترل داشته باشد، برای کودکان کم توان و عادی مزایای فراوانی دارد. از آن جایی که در این نوع وسایل اشتباهات بسیار آشکار و مشخص وجود دارد، کودکان بدون کمک مربی، خود متوجه اشتباهات می‌شوند و آن را اصلاح  می‌کنند. اشتباهاتی که خود فرد آن‌ها را درست می‌کند،

خیلی کم‌تر از اشتباهاتی که مربی آن‌ها را درست می‌کند، تکرار می‌شوند و یادگیری را تقویت و درونی می‌کنند. در آموزش کودکان استثنایی روی تقویت درونی تأکید نمی‌شود، اما اهمیت این موضوع برای این کودکان کم‌تر از کودکان عادی نیست.

و اما بررسی نهایی روش مونته سوری نشان می‌دهد موفقیت این روش به دلیل محیط آموزشی از پیش آماده شده است. در این محیط، مواد آموزشی تجربیات چند حسی و ملموسی در اختیار کودک می‌گذارد و کودکان را فعال بار می‌آورد. این محیط به کودک فرصت استقلال و باز خورد آنی و اصلاح می هد. مربی کار آزموده نیز از طریق مشاهدهٔ علمی میزان پیش رفت و یادگیری‌های کودک را ارزیابی می‌کند. مربی محتوا و مواد آموزشی       پیشنهادی را جهت می‌دهد و روش ارزیابی را بر اساس برنامهٔ آموزش از پیش تعیین شده و مصوب به اجرا در می‌آورد.

در سال ۲۰۰۱ میلادی قانون «هیچ کودکی جا نمی‌ماند» در ایالات متحده مصوبات جدیدی را مطرح کرد تا شکاف میان دانش آموزان اقلیت محروم با همسالانشان از میان برود. این قانون بر چهار اصل اساسی استوار است.

  • مسوولیت بیش‌تر برای کسب نتیجهٔ بهتر،
  • افزایش انعطاف پذیری و کنترل نزدیک،
  • عرضهٔ گزینه‌های بیش‌تر به والدین برای گزینش روی مناسب،
  • تأکید بر روش‌هایی که کارایی‌شان ثابت شده است.

روش مونته سوری اکنون جایگاه ویژه‌ای در آموزش و پرورش بسیاری از کشورهای جهان پیدا کرده است و با توجه به مواردی که ذکر شد، در آموزش و پرورش کودکان استثنایی می‌تواند بسیار مفید و کار ساز باشد.

 

نویسنده
گیتا موللی
منبع
نامه مربی ،شماره ۴۴(مرداد و شهریور ۱۳۸۶) :۱۵-۲۳.
Submitted by editor6 on