کتاب «مومو» دختر هشت و یا شاید هم دوازده سالهای است تنها و بی کس که نه تنها کسی نمیداند کی به دنیا آمده، از کجا آمده و خانوادهاش کجایند، حتی خودش هم نمیداند! اما مومو هنر بزرگی دارد که او را تنها نمیگذارد و آن گوش کردن صبورانه به حرفها و درددلهای مردم است. او برای همه گوش شنوا دارد و برای هر کس که به دلداری و همدردی نیاز دارد راه حلی درست و عاقلانه پیشنهاد میکند.
اما ناگهان مومو تمام رفاقتها و دوستانش را از دست میدهد. همه مردم در گیر کار بیش از حد و صرفه جوئی در وقت میشوند. تمام شادیهای دنیا یک باره از میان میرود و آدمها دچار بیماری «بیحوصلگی مرگ آور» میشوند و همه این مصیبتها زیر سر مردان خاکستری پوش «انجمن پس انداز کنندگان وقت» است. آیا واقعا مومو میتواند در برابر قدرت این انجمن مقاومت کند و کاری کند که دوباره بچهها در خیابانها بازی کنند و مردم بایستند و شادی و نشاط آن ها را تماشا کنند؟
داستان فانتزی و علمی ـ تخیلی «مومو»، داستان زندگی مردمی است در جامعه پیشرفته آینده که همه عواطف و احساسات آنها در گرو شهرنشینی و مشکلات جامعه مدرن قرار گرفته است. پسانداز و صرفهجوئی در وقت، بیمهری انسانها نسبت به هم و دوری از دیگران، از مردم شهر انسانهایی اخمو، بیحوصله، ناآرام با روحیهای خصمانه ساخته است. مردمی که در حال و برای خود زندگی نمیکنند بلکه توسط نیروی «مردان خاکستری پوش» که بر آنها حاکم شده و در همه شهر رخنه کردهاند، همه چیز را فدای آینده میکنند.
داستان بسیار تفکربرانگیز است و با درونمایه اجتماعی - فلسفی، عشق به انسانها و سرنوشت آنها را مطرح میکند. سرنوشت انسانها در برابر قدرتها و نیروهایی که میخواهند بر دنیا حکومت و روش خود را بر انسانها تحمیل کنند.
در این داستان که مناسب نوجوانان است علاوه بر مطرح کردن مشکلات زندگی آینده بشر، به بازی کودکان، قصهگویی و اجرای تائر و تاثیر آن بر زندگی مردم توجه دارد. فیلم پر بینندهای نیز از آن ساخته شده است.
این کتاب در سال ۱۳۸۶ از سوی انتشارات ابتکار بازچاپ شده است.
کتاب «مومو» داستانی است تخیلی و جذاب و لذتبخش که هیچ وقت کهنه نمیشود و همیشه و هرجا و برای هر گروه سنی از کودکان تا بزرگسالان میتوانند آن را بخوانند و لذت ببرند و بیاندیشند.
کتاب «مومو» داستانی در باره زمان است. وقتی که عالیجنابان زمان به سراغ مردم شهر میروند و توضیح میدهند که عمرشان را به کارهای بیهوده میگذرانند و بهتر است زمانشان را پسانداز کنند، در حالی که مردم را فریب میدهند و قرار نیست زمان پسانداز شود و به مردم برگردد. کم کم مردم دچار سرعت سرسامآوری میشوند تا زمان را ذخیره کنند که بتوانند در آینده استفاده کنند.
موضوع داستان یک مسئله جهانی است که توجه به زمان و تنظیم آن را یادآوری میکند. داستان میتواند برای مخاطب ایرانی بسیار جذاب باشد زیرا در ایران هم ما همیشه وقت کم میآوریم و همیشه عجله داریم و نگران کارهای ناتماممان هستیم غافل از این که لحظههای شیرین و مهمی را از دست میدهیم.
شخصیت داستان دختر کوچک ژولیدهای است به نام مومو که به تنهایی در آمفی تئاتر متروکه شهر زندگی میکند. فقط او زیر بار هیچ کدام از پیشنهادهای عالیجنابان زمان نمیرود. او فرار میکند تا خودش را از گذر سریع زمان نجات دهد و در مسیری قرار میگیرد تا زمان از دست رفته مردم را برگرداند و به آنها بگوید که وقت گذراندن با خانواده، دوستان، بازی کردن، کتاب خواندن و.....هدر دادن زمان نیست ادامه این داستان زیبا را باید خودتان بخوانید.
انتشارات افق این کتاب را سال ۱۳۹۶ با نام «مومو یا داستان شگفتانگیز دزدان زمان و کودکی که زمانهای دزدیدهشده را به آدمها برگرداند» با ترجمه کتایون سلطانی منتشر کرده است.