ژاله فروهر
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با ژاله فروهر را مشاهده کنید.
کتاب «شاهدخت شریفه و والتر شجاع» شامل دو داستان بازنویسی شده از دو افسانه قدیمی است از کشورهای مصر و آلمان است با موضوعهای آزادی، زیرکی و ذکاوت یک زن و تردستی در تیراندازی.
چهارشنبه, ۲۴ اردیبهشت
پسر کوچولو با گچ خطی می کشد و برای خود مرزی را مشخص می کند. حالا آن طرف خط مال اوست. جایی که هیچ کس اجازه ندارد وارد آن شود اما خرگوش، حلزون، شاخ و برگ درختان و ابرها به این مرز توجه نمی کنند و وارد آن می شوند. پسرک عصبانی می شود و آن ها را بیرون می کند. تا این که پسری می آید و چون با مانع برخورد می کند بر می گردد. پسرک کوچک که نیاز به همبازی دارد و تنهاست به دنبالش می رود و او را به بازی و دوستی دعوت می کند.
سه شنبه, ۲۴ خرداد
«ای – جی» در کلاس دوم دبستان درس میخواند. او پسری بامزه است که مرتب با صحبتهایش بچهها را میخنداند و سبب سرگرمی و شادی کلاس میشود. او عاشق بازیهای کامپیوتری و فوتبال است و معتقد است برای فوتبال احتیاجی به درس خواندن و مدرسه رفتن نیست. پس چه لزومی دارد این قدر به خودش زحمت بدهد.
یک روز بچههای کلاس یک فکر تازه به ذهنشان میرسد: اجاره مدرسه برای یک شب و تبدیل کردن آن به یک مرکز بازیهای کامپیوتری. اما اجاره مدرسه را از کجا تامین کنند؟
دوشنبه, ۲ اسفند
بین "هیلاری" و "سارا-کیت" دوستی عمیقی پیدا می شود که عامل آن وجود خانه و دهکده جن ها در حیاط پشتی خانه سارا-کیت است. سارا-کیت دختر عجیب و مرموزی است که هیچ دوستی در مدرسه ندارد. بد لباس و تند خوست.
شنبه, ۲۳ بهمن
کتاب «چه خوب که هشت پا نیستی» درباره پسر کوچکی است که از انجام کارهای روزانه مانند لباس پوشیدن، مسواک زدن، خوابیدن، غذا خوردن و غیره خسته شده و وقتی شرایط بچههای حیوانات مختلف به شکلی فانتزی برایش در انجام هر کدام از این کارها تصور میشود، در آخر کتاب از اینکه خودش است حس خوب و رضایتبخشی پیدا میکند.
شنبه, ۴ دی
«مگی» ١٢ ساله قادر است با بلند خواندن کتاب، شخصیت های داستان را از دنیای درونی به دنیای بیرونی بکشاند. این نیروی جادویی که از پدرش آموخته سبب دردسرهایی برای او و خانواده اش می شود. اما سرانجام با کمک همین قدرت بر یک شخصیت منفی کتاب که جان گرفته و قصد نابودی پدر و مادرش را دارد، پیروز می شود.
یکشنبه, ۱۴ آذر
کتاب «دختر ستارهای» داستان ورود استار گرل، دختری که تا 16 سالگی در خانه درس خوانده، به دبیرستان مایکا در آریزونای آمریکا است. او با رفتار خود دبیرستان را دستخوش دگرگونی میکند. استارگرل متفاوت است؛ در لباس پوشیدن و رفتار. به همه کمک میکند، تیم رقیب را هم تشویق میکند، برای هممدرسهایهای خود آهنگ تولد میخواند و عاشق یاری رساندن به افراد تنها و درمانده است. این همه تفاوت در مدرسهای که «معمولی بودن» بزرگترین فضیلت است، استارگرل را در وضعیت دشواری قرار میدهد.
پنجشنبه, ۱۷ تیر
« کارا لندری » به روزنامهنگاری علاقهی فراوانی دارد. والدینش یک سال پیش متارکه کردهاند و او به ناچار پس از طی روزهایی بحرانی به مدرسه جدیدی میآید. او در مدرسهی جدید به روز نامهنگاری ادامه میدهد.
یکشنبه, ۳۰ خرداد
"راب" دوازده ساله که به تازگی مادرش را از دست داده تمام دلتنگی هایش را در یک چمدان بزرگ پنهان کرده و هرگز در آن را نمی گشاید. او با پدرش در یک متل در فلوریدای امریکا کار می کند. راب به نوعی بیماری پوستی مبتلاست که در اثر ناراحتی تشدید می شود.
به ناچار به طور موقت از مدرسه اخراج می شود. دوستی او با "سیستین" دختری که برخلاف راب تمام احساسات خود را بروز می دهد، همچنین ارتباط او با یک ببر، زندگی اش را دگرگون می کند و باعث می شود راب در چمدان خاطراتش را باز کند و با حقایق رو به رو شود.
دوشنبه, ۱۷ خرداد
اسم این پسر "هنر" است. او نقاشی کردن را خیلی دوست دارد. با نقاشی هزاران کلمه حرف می زند. همیشه همراه با هنرش است. او موقع نقاشی حسابی کیف می کند. فکرش را به کار می اندازد و آدمکی با خانه و درخت می کشد.
از خستگی خوابش می برد. وقتی از خواب بیدار می شود، مادر او را با یک کار جالب غافلگیر می کند.
چهارشنبه, ۱۲ خرداد
"یواکیم" ۹ ساله در خانواده ای در نروژ زندگی می کند که پدر در اثر بیماری روانی در بیمارستان بستری است. مادر ضمن آن که دلش برای او تنگ می شود تحمل کارهایش را ندارد. این موضوع سبب کشمکش یواکیم با خود می شود که کدام حق دارند.
او ناراحت و در رابطه با دوستانش دچار مشکل است. او هم مثل پدر قادر به رو به رو شدن با دیگران نیست و دوستی آن ها را نمی پذیرد. او مایل نیست پدر و مادرش از هم جدا شوند و معتقد است در این تصمیم او هم باید مداخله داشته باشد، اما چگونه یواکیم موفق می شود اعتماد به نفس از دست رفته اش را بازیابد ....؟
سه شنبه, ۴ خرداد
هر چهار نفر به راه افتادند و سفرشان را آغاز کردند. سفر به سرزمین "از". خورشید در آسمان می درخشید و وجود هر چهار تا مانند خورشید گرم و پر از امید بود. "مترسک" می خواست صاحب مغز شود تا مجبور نباشد همه ی عمر را میان ذرت های مزرعه سپری کند.
شنبه, ۲۵ اردیبهشت
"ادوارد" عروسک خرگوشی کوچکی است ساخته شده از چینی، مغرور و خود پسند که صاحبش "ابیلین" را خیلی دوست ندارد. از اطرافیان او هم دل خوشی ندارد. ادوارد در یک سفر دریایی از دست ابیلین به داخل آب می افتد و این گونه است که یک سفر باور نکردنی را آغاز و صاحبان جدیدی پیدا می کند. سرانجام نیروی عشق و عاطفه ادوارد و ابیلین را به هم می رساند هر چند که ابیلین دیگر خودش مادر شده است و ادوارد هم دچار دگرگونی در رفتار.
شنبه, ۸ اسفند
دکتر "لموئل گالیور"، انگلیسی، که اکنون یک پدر بزرگ است و زمانی دکتر یک کشتی بوده، ماجرای سفرهای دریایی نا فرجام خود را تعریف می کند. او که عاشق ماجراجویی است یک بار در اثر متلاشی شدن کشتی اش به سرزمین آدم کوتوله ها می رود و یک بار هم از سرزمین غول ها سر در می آورد. ماجراهای عجیب، خطرناک و دردسرساز زندگی در این دو سرزمین، موضوع داستان "سفرهای گالیور" است.
داستان با درون مایه اجتماعی – سفرنامه ای، موضوع طنز و پرکششی دارد که گروه سنی "ج" را مجذوب خود می کند. موضوع اختلاف ها و تفاوت ها بین انسان ها و سرزمین ها که گاه منجر به اختلاف می شود.
چهارشنبه, ۵ اسفند
"امیل" برای گذراندن تعطیلات با قطار به نزد مادر بزرگ و خاله اش به برلین می رود. او پدرش را از دست داده و زندگی آن ها از طریق کار مادرش در یک آرایشگاه زنانه می گذرد. آن ها زیاد ثروتمند نیستند و باید برای خرج کردن پول خود برنامه ریزی کنند. امیل بسیار درستکار است و مهربان و برای کار و تلاش مادرش ارزش زیادی قائل است.
در کوپه قطار، امیل، با وسواس مواظب پولی است که همراه دارد اما در یک لحظه که خوابش می برد، پول او را می دزدند. امیل برای پیدا کردن پولش درگیر ماجرای هیجان انگیزی می شود تا دزد دستگیر شود اما چگونه ...؟
یکشنبه, ۱۱ بهمن
"وینی پو" یک خرس است. یک خرس قطبی باهوش و شجاع و در عین حال شاعر با شعرهای با مزه و زیبا، اما نه از آن خرسهای قطبی که شما میشناسید. او یک عروسک خرسی است به نام "ادوارد خرسه " که خودش را وینی پو معرفی میکند.
چهارشنبه, ۳۰ دی
کتاب «مومو» دختر هشت و یا شاید هم دوازده سالهای است تنها و بی کس که نه تنها کسی نمیداند کی به دنیا آمده، از کجا آمده و خانوادهاش کجایند، حتی خودش هم نمیداند! اما مومو هنر بزرگی دارد که او را تنها نمیگذارد و آن گوش کردن صبورانه به حرفها و درددلهای مردم است. او برای همه گوش شنوا دارد و برای هر کس که به دلداری و همدردی نیاز دارد راه حلی درست و عاقلانه پیشنهاد میکند.
شنبه, ۱۲ دی
اولین نشانه های بلوغ که در نوجوان سیزده چهارده ساله هست با خوردن یک تن ساندویچ همبرگر و پیتزا بروز می کند. بچه ها به سرعت بزرگ می شوند به طوری که نمی دانند با دست و پای درازشان چه کار کنند.
اغلب شبیه به میمون می شوند، احساس بدی دارند و همه صورتشان پر از جوش است. راوی داستان "کلونک" که پسری دوازده ساله است برای حل این مشکلات راه حل خوبی پیدا کرده، کتاب خواندن و کتاب خواندن. او که در اثر شکسته شدن پایش قادر نیست تا مدت ها هاکی بازی کند و باید خانه نشین باشد با کلونک، پسری هم سن خودش آشنا می شود و...
چهارشنبه, ۱۸ آذر
"من بهترین چیزم را به وطنی که دوستش دارم، دادم و اشگ نریختم تا او به جنگ برود و دفاع کند. این عزیز ترین فرد همسر من است ..." این عبارتی است که خانم "مارچ" در هنگام زخمی شدن شوهرش به دختران نگران خود یعنی "مگ"، "جو"، "ایمی" و "بت" بیان می کند. دختران جوان در غیاب پدر، فقر، نداری، بیماری، تنهایی و... را تحمل می کنند اما هرگز از پا نمی افتند و با قدرت به کسب علم، هنر، کار، مهارت های زندگی و دلداده گی می پردازند.
یکشنبه, ۸ آذر
خورشید روی سبزه ها و درخت های درهم تنیده ی "باغ مخفی" می تابید. این نامی بود که "مری" روی باغ گذاشته بود. این اسم را دوست داشت و وقتی بین دیوارهای قدیمی و زیبای آن تنها می گذشت و کسی نمی دانست او کجاست، بیشتر لذت می برد. تقریبا مثل دور بودن از دنیا بود و رفتن به یک جای افسانه ای. مری تصمیم گرفته بود راز وجود باغ مخفی را برای خود نگه دارد اما...
سه شنبه, ۳ آذر
هیچ کس "اسکروچ" خسیس و دمدمی مزاج را دوست ندارد. او نه کارفرمای خوبی است و نه دوست، همسایه و فامیل خوبی. در آستانه یک شب کریسمس که همه گرداگرد هم هستند و لحظه های شادی را با هم سپری می کنند، او تنهاست و از این تنهایی او را گریزی نیست. سبب بی کسی اش شیوه ی زندگی و تفکر اوست.
اما روح سه زمان گذشته، حال و آینده ی زندگی اش در برابر او ظاهر و سبب تحول و دگرگونی شخصیت او می شوند. در این سفر شگفت انگیز و دور و دراز چه بر اسکروچ می گذرد که از آن درس می گیرد و دوباره احساسات انسانی را به دست می آورد؟
یکشنبه, ۱ آذر
"سم" در دفتر خاطراتش نوشت که امروز یک جفت قوی شیپورزن را دیده که در کنار برکه ی کوچک اردوگاه، از آشیانه ی خود محافظت می کردند. سم می نویسد که در آشیانه، سه تخم پرنده دیده است اما مطمئن است قوی ماده، با عشق و شعف، تخم چهارم را هم به آن ها اضافه خواهد کرد.
چهارشنبه, ۲۹ مهر
اودیسه، اسطوره ای حماسی است که در ابتدا توسط هومر، خواننده و نوازنده ی نابینا، در قرن هشتم پیش از میلاد به صورت شعر و ترانه نوشته شده و اکنون بازنویسی آن به صورت نثر در دست ماست.
شنبه, ۴ مهر
اگر روزی یک شیر به کتابخانهای وارد شود چه باید کرد؟ این شیر به کتابخانه آمده است. او صاف از جلوی میز کتاب دار میگذرد و به طرف قفسههای کتاب میرود و به آنها نگاه میکند. برگه دان را بو میکشد، سرش را به مجموعهی کتابهای جدید میمالد و با قدمهای نرم و آرام به بخش کتابهای داستان میرود.
هیچکش نمیداند با او چه باید کرد؟ درباره آمدن شیر به کتابخانه هیچ قانونی وجود ندارد، اما او قصد ندارد از کتاب خانه بیرون برود. او بودن با بچهها و شنیدن قصه را خیلی دوست دارد، اما پایبندی به قانون چه میشود؟
یکشنبه, ۸ شهریور