موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان توران میرهادی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک، استاد و کارشناس برجسته ادبیات کودکان و آموزش و پرورش را به سبب تلاشهای ارزندهاش درجهت رشد ادبیات کودکان ایران و بهتر شدن وضع آموزشوپرورش، نامزد دریافت جایزه آسترید لیندگرن کرد. توران میرهادی یکی از شخصیتهای برجسته فرهنگی است که بیش از ۶۰ سال در گستره آموزش و پرورش، فرهنگ کودکی و ادبیات کودکان کوشیده و یکی از چهرههای تاثیرگذار سده کنونی ایران است.
او یکی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک است؛ نهادی که در شکلگیری بسیاری از نهادهای فعال در زمینه ادبیات کودکان، آموزش و پرورش و حقوق کودکان در ایران نقش اساسی داشت.
جایزه نقدی آسترید لیندگرن بزرگترین جایزه ادبیات کودکان و نوجوانان است که دولت سوئد برای بزرگداشت نام و یاد این نویسنده بزرگ ادبیات کودک سوئد با هدف ترویج ادبیات ناب کودکان و نوجوانان جهان بنیانگذاری کرده است. این جایزه، هر سال به یک یا بیش از یک نویسنده، تصویرگر کتاب کودک، قصهگو، مروج و نهاد فعال در حوزه ادبیات کودکان و ترویج کتابخوانی اعطا میشود. آثار و فعالیتهای برندگان این جایزه باید دارای کیفیت بالای هنری و ارزشهای انسانیای باشد که آسترید لیندگرن به آنها باورداشت. به بهانه نامزدشدن خانم میرهادی تصمیم گرفتیم نگاهی داشته باشیم به زندگی این بانوی بزرگوار و فعالیتهای داوطلبانه بیشماری که در طول زندگیشان انجام دادهاند.
به بهانه نامزدشدن خانم میرهادی تصمیم گرفتیم نگاهی داشته باشیم به زندگی این بانوی بزرگوار و فعالیتهای داوطلبانه بیشماری که در طول زندگیشان انجام دادهاند.
داوطلب بهبود سیستم آموزشی
فعالیت متمرکز میرهادی در عرصه آموزشوپرورش از سال ۱۳۳۴ با پایهگذاری کودکستان فرهاد آغاز شد. پدر و مادرش پشتیبانهای بزرگ او در این کار بودند. پدر محل کودکستان را که خانهای خالی بود در اختیار او گذاشت و افزارهای آموزشی مانند نیمکت و... را برای او ساخت و مادر با گرفتن پروانه کودکستان به یاری او شتافت. محل این کودکستان ابتدا در خیابان ژاله تهران قرار داشت. طولی نکشید که روش کار میرهادی با استقبال والدین ایرانی روبهرو شد و او توانست از سال ۱۳۳۶ دبستان فرهاد را در کنار کودکستان پایه بگذارد. از این دوره به بعد همسرش محسن خمارلو همکار و همراه همیشگی او در اداره کودکستان و دبستان شد. مدرسه راهنمایی فرهاد نیز از سال ۱۳۵۰ کارش را آغاز کرد. از سال ۱۳۵۶ این مجتمع که بیش از ۱۲۰۰ دانشآموز داشت در ساختمانی بزرگ در خیابان سهروردی نزدیک سیدخندان به کار ادامه داد. در بیشتر سالهای دهه ۴۰ و ۵۰ مدرسه فرهاد به واحد تجربی تعلیمات عمومی تبدیل شد و پیشرفتهترین دیدگاههای درون آموزشوپرورش ایران نخست در این مجتمع بررسی و تجربه و در صورت کسب اعتبار در نظام آموزشوپرورش جاری میشد. خانم میرهادی در مورد سیستم آموزشی این مدرسه میگوید: «بزرگترین خطری که امروز آموزشوپرورش کشور ما را تهدید میکند، عامل اسارتبار رقابت است که همهگیر شده و با وجود این عامل، نمیتوانیم انسانهایی سازنده را به جامعه تقدیم کنیم. ویژگی اصلی مدرسه فرهاد رقابتی نبودن آن بود. در آن مدرسه رقابت، جایزه و رتبهبندی وجود نداشت و هرکسی با تواناییهای خودش سنجیده میشد و اگر شاگردان مدرسه فرهاد به درجات والا رسیدند به این دلیل بود که خودشان شدند. رقابت، مدارس ما را از کیفیت میاندازد ولی امروز تمام طرحهای آموزشوپرورش به طرحهای رقابتی بدل شده است. بیایید این رقابت را به همکاری، همیاری و مشارکت بدل کنیم تا فرزندان ما بتوانند به حداکثر تواناییهای خود برسند و احساس آرامش کنند.»
داوطلب تغییر نگرش نسبت به کودکان
توران میرهادی یکی از عوامل موثر در شکلگیری نظام نهاد کودکی در ایران بوده است. او در کنار نامهایی مانند لیلی ایمن، معصومه سهراب، توران اشتیاقی و بسیاری کسان دیگر که بیشتر هم از زنان دانشآموخته و فرهنگی جامعه ایران بودند، گامبهگام شالودههای نظام نهادکودکی را میریختند و پیش میبردند. این گروه در عرصه آموزش و پرورش در نقش مشاوران برجسته، به تحول نظام آموزشی کمک میرساندند، در عرصه ادبیات کودکان، ناشران بزرگ را تشویق به انتشار کتابهای کودکان میکردند، در گفتوگو و مشاوره با دولت سرانجام توانستند طرح راهاندازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را که یکی از برجستهترین و کارآترین نهادهای فرهنگی است، به تصویب برسانند. در عرصه آموزش کودکان روستایی با پایهگذاری سپاهدانش به آموزشیاران این نهاد آموزش و مشاوره میدادند و با فراگیر شدن آموزش ابتدایی و راهاندازی نشریههای پیک که شامل پیک دانشآموز، پیک معلم و پیک خانواده بود، توانستند محتوای آموزشی را با فعالیتهای خلاق و فرهنگی پیوند دهند. همچنین این گروه با کار در نشریههای سرتاسری مانند روزنامهها و مجلهها و رسانههای عمومی مانند رادیو و تلویزیون توانستند اندیشه تغییر نگاه به کودکان را در جامعه بزرگسالان جا بیندازند. تغییر نگاه بزرگسالان به کودکان سبب شد که نیازهای آنها مانند بازی، سرگرمی و ورزش و همچنین زیستافزارهای ویژه کودکی به رسمیت شناخته شود و در این زمینه بازار گسترده اقتصادی ایجاد شود. همچنین فعالیت گسترده حقوقدانانی مانند مهرانگیز منوچهریان از چند دهه پیشتر و تاجزمان دانش در همین دوره سبب شد که در دهه ۴۰ دادگاه اطفال به جای دادگاههای عمومی، کانون اصلاح و تربیت به جای زندانهای عمومی و پرورشگاهها به جای بنگاه صغار بنشیند. چنین بود که از نیمههای دهه ۴۰ به بعد با این کوششها جامعه ایران اندکاندک نگاهش را به کودکان و نیازهای آنان تغییر داد. روندی که همچنان در همه سطوح ادامه دارد.
داوطلب گسترش ادبیات کودکان
توران میرهادی سبب گرایشش به ادبیات کودکان را علاقهای میداند که در کودکی و در خانواده پیدا کرد. خدمتکاران خانه برای او افسانهها و ترانههای عامیانه میگفتند که همواره منبعی سرشار از لذت و آگاهی را برای او میساختند. میرهادی خود بر این باور است آن گروهی که به همراه او ادبیات کودکان را در ایران گسترش دادند، همگی در خانوادههایی رشد کردند که در آنها کتابهایی برای کودکان وجود داشت. پس از آن توران میرهادی ادبیات کودکان را هنگامی از جنبه علمی و اجتماعی شناخت که در فرانسه بود. در این کشور و در چارچوب نظامآموزشی به نقش بدون جانشین ادبیات و هنر کودکان در رشد اجتماعی و فرهنگی کودکان پی برد و پس از آن هنگامیکه به ایران برگشت، این تجربهها را در قالب گفتوگوهایی با دوست دوران نوجوانی خود لیلی ایمن در میان گذاشت. پس از آن از سال ۱۳۳۲ این دو در کنار آذر رهنما که مجله سپیده فردا را منتشر میکرد، قرار گرفتند و نتیجه کارشان این بود که درسال ۱۳۳۵ نخستین نمایشگاه کتاب کودک را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار کردند. این نمایشگاه از آن جهت اهمیت دارد که موضوع کمبود کتاب کودک و کتابخانههای ویژه کودکان را به جامعه فرهنگی آن روزگار یادآوری کرد. پس از این کار بود که جنبشی در گسترش ادبیات کودکان راه افتاد که تا زمان پایهگذاری شورای کتاب کودک در سال ۱۳۴۱ بهطور غیررسمی و پراکنده ادامه یافت. راهاندازی شورای کتاب کودک در ایران به معنای رسمیت یافتن نهاد ادبیات کودکان در ایران است. از هنگام پایهگذاری این نهاد تا اکنون که نیمسده از این رخداد میگذرد، توران میرهادی نقش برجستهای را در هدایت و راهبری ادبیات کودکان ایران در عرصه ملی و بینالمللی داشته است. تسلط او به زبانهای آلمانی، فرانسه و انگلیسی او را فراتر از مرزهای ملی برده و همواره از او چهرهای فرامرزی ساخته است.
داوطلب تالیف فرهنگنامه بومی برای کودکان و نوجوانان
ایده فرهنگنامه کودکان و نوجوانان به دومین سمینار ملی ادبیات کودکان که در سال ۱۳۴۶ در باشگاه معلمان برگزار شد بازمیگردد. در این سمینار کسانی چون ایرج افشار، فریدون بدرهای، اسماعیل سعادت و توران میرهادی شرکت داشتند. همگی شرکتکنندگان در این سمینار بر تدوین و تالیف فرهنگنامهای بومی که نیازهای کودکان و نوجوانان ایرانی را برآورده سازد، تأکید کردند. توران میرهادی این ایده را همواره در ذهن داشت تا اینکه در سال ۱۳۵۸ حرکت اجرایی برای تالیف و تدوین این اثر ملی با کمکهای مالی محسن خمارلو (همسر خانم میرهادی) آغاز شد. از آن پس تاکنون هدایت گروه تالیف و تدوین این اثر با توران میرهادی است و در کنار خود کسانی مانند نوشآفرین انصاری، ایرج جهانشاهی، هوشنگ شریفزاده، محمود محمودی، اسماعیل سعادت و ایران گرگین را داشته است. این فرهنگنامه هماکنون به جلد شانزدهم رسیده و سه جلد بعدی آن نیز آماده انتشار است. نکته قابلتوجه در مورد فرهنگنامه این است که حدود ٩٠درصد همکاران فرهنگنامه داوطلبانه و رایگان فعالیت میکنند.