ترانه‌ها و آوازهای کودکان

فهرست مطالب:

مقدمه

ترانه‌ها و آوازهای کودکانه تنها ردیفی از واژه‌ها نیستند؛ بلکه باعث گسترش حوزه‌های مختلف رشد کودکان می‌شوند. ترانهها و آوازهای قدیمی انگلیسی که به ترانههای «مادر غازه[2]» هم مشهوراند، سالیان سال است که در دوران کودکی ما نقش مهمی ایفا کردهاند. از ترانه قرون وسطائی «بع، گوسفند سیاهه» تا ترانه معاصر «چرخهای اتوبوس»، زندگی کودکان پُر شده از گنجینههای سرشاری از مصرعها و آوازهای شفاهی که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.

من از این ترانههای کودکانه هم در تدریس دانشگاه بهره بردهام و هم در حرفهام. در دانشگاه، این ترانه‌ها را در دل درسهای دانشجویانم میگنجاندم؛ علاوه بر این، بیست سال است که برنامههای شعرخوانی و قصهگویی شفاهی را اجرا میکنم. من حرفهام در آموزش کودکان را از کتابخانهٔ عمومی ونکوور آغاز کردم؛ جایی که برای نوزادان، نوپایان، کودکان پیشدبستانی و خانوادههای آنها، برنامههای قصهگویی اجرا میکردم. بیشتر این برنامهها، مجموعهای از ترانههای کودکانهٔ تعاملی[3]را دربرمیگرفت که کودکان را به فعالیتهای حرکتی ترغیب میکرد. با وجود این، تنها زمانی متوجه سودمندی و تأثیر «بازی زبانی» در رشد کودکان شدم که تازه همکاریام را با مشاورم، جین کاب[4]، آغاز کرده بودم. این بازیهای زبانی، به سنت شفاهی داستانها و ترانههای کودکانهای اشاره میکند که شامل آوازهایی است که در آن یک بزرگسال و یک کودک یا گروهی از کودکان شرکت میکنند.

    بازی زبانی، اساس برنامهٔ شناخته شدهٔ ملی والد-فرزند مادر غازه است که والدین، مراقبان و کودکان را گرد هم میآورد تا این ترانههای کودکانه و قصه‌ها را بارها و بارها به شکل شفاهی با یکدیگر سهیم شوند.

    در تمام سالهایی که برنامههای مختلفی را برگزار میکردم، از ترانههای مناسب گروههای مختلف سنی، برای کاستن از موقعیتهای تنشزا، ایجاد پیوندهای عاطفی و ارتقای رشد زبانی کودکان بهره میبردم.

    من بسیار مشتاقم که دانش و تجربهام را با جوامع حرفهای و دانشگاهی در رشتهٔ آموزش کودکان به اشتراک بگذارم. امیدوارم با این مقاله بتوانم مراقبان و متخصصان کودکان را تشویق کنم تا از این ترانههای کودکانه برای بهبود جنبههای مختلف رشد کودکان، مانند مهارتهای حرکتی و اجتماعی، به شکل موثری استفاده کنند.

    من در این مقاله، بر حوزههایی تمرکز میکنم که در «پرسش‌نامهٔ رشد اولیه[5]» معرفی شده است. دکتر دن افورد[6] و دکتر مگدلانا[7]، این پرسشنامه را در سال 2000 و در دانشگاه مک مستر تهیه کردهاند که در آن، توانایی کودکان پنج تا شش ساله را در برآوردن انتظارات رشدی متناسب با سنشان ارزیابی میکنند.

    در این پرسشنامه، رشد کودکان به پنج حوزه تقسیم میشود: سلامت جسمانی و بهزیستی، رشد زبانی و شناختی، مهارتهای ارتباطی و دانش عمومی، شایستگی اجتماعی و بلوغ عاطفی. این حوزهها، 26 زیرشاخه دارند.

    در این مقاله، من بر این زیرشاخهها تمرکز میکنم: بر مهارتهای ریزحرکتی و درشتحرکتی در حوزهٔ سلامت جسمانی و بهزیستی، بر مهارتهای خواندن و شمارورزی در زمینهٔ رشد زبانی و شناختی، بر قصهگویی و شناخت و آگاهی متناسب با سن کودک در زمینهٔ ارتباط و دانش عمومی، بر توانایی بازی و همکاری با دیگران و پیروی از قوانین در حوزهٔ شایستگی و مهارتهای اجتماعی، بر توانایی کنار آمدن با احساسات متناسب با سن کودک و همدلی با احساسات دیگران در حوزهٔ بلوغ عاطفی.

    ابتدا به این مسئله میپردازم که کودکِ در حال رشد، چگونه مهارت مورد نظر را در هر یک از این زیرشاخه‌ها یاد میگیرد و چرا باید این مهارت را فرابگیرد. در این مقاله، از واژههای نوزاد (از بدو تولد تا موقع راه رفتن)، نوپا (از زمان راه رفتن تا 3 سالگی) و پیشدبستانی (از 3 تا 5 سالگی) برای اشاره به این گروههای سنی استفاده میکنم، سپس ترانه کودکانهای را معرفی میکنم که خواندن آن میتواند باعث تقویت مهارت مورد نظر شود. در نهایت، به خوانندگان، والدین، مراقبان کودکان، متخصصان و درمانگران پیشنهادهایی میدهم تا بتوانند از این ترانهها به شکل کارآمد و موثری برای کودک یا گروهی از کودکان استفاده کنند.

      سلامت جسمانی و بهزیستی کودکان

      مطابق پرسشنامهٔ رشد اولیه، زیرشاخههای این حوزه عبارتند از: مهارتهای ریزحرکتی و درشتحرکتی، سطح انرژی کافی برای انجام دادن فعالیتهای کلاسی، استقلال در رفع نیازهای فردی و مهارتهای لازم برای زندگی روزمره.

      مهارتهای حرکتی، سرآغاز بحث رابطهٔ میان ترانههای کودکانه و رشد کودکان است؛ زیرا از خلال آن میتوانیم دریافت کودک را از این تواناییها، به طور عملی بسنجیم.

      مهارتهای درشتحرکتی، مهارتها و تواناییهای است که برای کنترل ماهیچههای بزرگ بدن نیاز داریم؛ تواناییهایی مانند نشستن، غلتیدن، سینهخیز رفتن، قدم زدن و دویدن.

      کودکان، بین شش ماهگی تا دو سالگی، در مرحلهٔ ابتدایی رشد مهارتهای درشتحرکتی، شروع میکنند به کنترل ارادی حرکات بدن خود. آن‌ها شروع میکنند به نشستن، برداشتن اشیا، سینهخیز رفتن، ایستادن و راه رفتن. نوزادان از هفت تا هشت ماهگی، شروع میکنند به سینهخیز رفتن. با اینکه سینهخیز رفتن، مهارت بسیار مهمی است، اغلب ناچیز شمرده میشود. بسیاری از مردم گمان میکنند، سینهخیز رفتن فقط شکل ابتدایی مهارت راه رفتن است؛ اما این حرکت در واقع چندین عملکرد مهم را در برمیگیرد. کودکان با سینه خیز رفتن، چند گروه از عضلههایشان را تقویت میکنند (عضلههای شکمی، شانهها و کفل) که به حرکت و ثبات کودکان کمک میکند و موجب تقویت مچ دستهای آنها میشود و پیامهای حسی را به دستهایشان میفرستد که درنتیجه، مهارتهای ریزحرکتی آن‌ها نیز را بهبود میدهد. علاوه بر این، هنگام سینهخیز رفتن، نوزادان به پایین نگاه میکنند، روی خود را برمیگردانند و گاهی پشت سر خود را نگاه میکنند. همه این حرکتها باعث تقویت دید چشمان آنها میشود. این حرکتها باعث تحریک ردیابی چشمی و رشد دیگر نواحی مغزی کودکان نیز میشود. ترانه زیر، کودکان را به سینهخیز رفتن تشویق میکند:

      آهسته، آهسته، خیلی آهسته

       سینهخیز میرود این حلزون تو باغچه

      آهسته، آهسته، خیلی آهسته

      میرود بالا از نردههای باغچه

      تند، تند، خیلی تند

      موش کوچولو میدود

      تند، تند، خیلی تند

       توی لانه میرود

      برای اجرای این ترانه به محیطی نیاز دارید که فضای کافی برای سینهخیز رفتن داشته باشد. وقتی بند اول ترانه را میخوانید، آهسته نوزاد را دنبال کنید و این بند را چند بار تکرار کنید تا به ضرباهنگ آرامی دست پیدا کنید. برای بند دوم، نوزادتان را سریعتر تعقیب کنید، او را بگیرید و در آخر، زیر بغلش را آرام قلقلک دهید.

      کودکان، مهارتهای ریزحرکتیشان را بر پایهٔ مهارتهای درشتحرکتی میسازند. مهارتهای ریزحرکتی، حرکتهای ظریفتر دستها، انگشتان و مچ دستها است؛ برای نمونه، کودکانِ پیشدبستانی برای دست گرفتن صحیح قیچی، ابتدا باید بتوانند ماهیچههای بزرگی را کنترل کنند که از آنها برای نشستن در وضعیت ثابت استفاده میکنند.

      رشدِ مهارت‌های ریزحرکتی در کودکان، مانند رشد مهارتهای درشتحرکتی، به تدریج از نیمتنه آغاز میشود و تا دستها و پاها ادامه مییابد؛ برای نمونه، کودکان پیش از کنترل دستها، کنترل بازوها را یاد میگیرند. برای نوزادان هفت تا نه ماههای که تازه یاد گرفتهاند دستهای خود را نزدیک هم بیاورند، که به آن مهارت عبور از خط میانی بدن میگویند، ترانههایی مناسب است که با ضرباهنگشان میتوان دست زد. ترانه کلاسیک زیر، نمونهای از این ترانههاست:

      بزن به خمیر، بزن به خمیر، آقای قناد

      زودتر بپز، برای من یک کیک شاد

       بزن به خمیر، پهناش کن و بنویس روش ای

       بعد بگذار تو فر، تا بخوریم من و نی نی

       اولین بار که این ترانه را برای نوزادتان میخوانید، دستانش را بگیرید و کمکش کنید هماهنگ با ضرباهنگ ترانه دست بزند. وقتی مهارت کودک کمی بالاتر برود، خودش بدون کمک شما دست میزند و زمانی که کودک به سن پیشدبستانی برسد، وانمود میکند یکی از نویسههای الفبا را کف دست خودش یا شما مینویسد.

      بطور خلاصه میتوان گفت، مهارتهای درشتحرکتی و ریزحرکتی که مکمل بازی زبانی هستند، به شکل موثری موجب رشد و بهبود جنبههای مختلف سلامت جسمانی کودکان میشوند. این نوع فعالیتها به نوزادان کمک میکند حرکات مناسب سنشان مانند غلتیدن و دست زدن را تمرین کنند. بازیهای تعقیب و گریز و بازیهای انگشتی، باعث افزایش هماهنگی و قدرت ماهیچههای نوپایان میشود. و ترانههایی که به سطح بالایی از هماهنگی چشم و دست نیاز دارد، به نوپایان برای تمرین دویدن، تند راه رفتن و استفادهٔ همزمان از هر دو دست کمک میکند.

      رشد زبانی و شناختی در کودکان

      رشد زبانی و شناختی، فرایندهای عصبشناختی بسیار پیچیده‌ای است. طبق پرسشنامهٔ رشد اولیه، این حوزه «آگاهی خواندن، مهارتهای خواندن و نوشتن متناسب با سن، توانایی شمردن و حساب کردن متناسب با سن، توانایی درک شباهتها و تفاوتها و توانایی از بَر گفتن برخی از اطلاعات ذخیرشده در حافظه را، در بر میگیرد.

      بسیاری از ترانهها، به شکل غیر رسمی و عامیانه، کودکان را با مهارتهای ابتدایی خواندن و شُمارورزی آشنا میکند. برای اینکه کودکان، خوانندههای توانمندی شوند، باید پایه‌های محکمی در زبان شفاهی داشته باشند. در واقع، در سوادآموزی کودکان، مهارتهای زبانی مهمتر از توانایی شناختی است. بیداری واجشناختی نیز در بهبود مهارت خواندن کودکان، نقش مهمی دارد. کودکان باید بفهمند که واژههای اداشده، از واکها یا صداهای مختلفی ساخته شدهاند. برای بهبود بیداری واجشناختی کودکان، بهتر است برای آنها بسیار شعر بخوانیم. زبان شفاهی همچنین دایره واژگان را میسازد. وقتی کودک با واژهای آشناست، آسانتر میتواند آن واژه را در نوشتارهایی مانند کتابها شناسایی کند. بنابراین بازهای زبانی، امکانها و فرصتهای شفاهی بسیاری برای کودکان فراهم میکند تا واکها و صداها و معانی واژگان بیاموزند. به پیچیدگی صداها و واژگان در این ترانه به ظاهر ساده نگاه کنید:

      ماه گرد است

      آنچنان که میبینی

      دو چشم و یک بینی

      و یک دهان ... مثل دهان من، میبینی[8]

      با دست، صورت نوزاد را نزدیک صورت خود بگیرید، طوری که بتواند دهان شما را هنگام ادا کردن صداهای مشخص، تماشا کند. همانطور که به آرامی اجزای صورت او را لمس میکنید، او یاد میگیرد میان واژهای که میشنود و اجزای صورتش ارتباط برقرار کند. در سطرهای دوم و چهارم این ترانه] انگلیسی [، کودک یک قافیهٔ تک‌هجایی] در ترانه انگلیسی[میشنود که بر واک «ای» تاکید میکند. علاوه بر این، واکهای «b» و «m» را (در be و me) هم می‌شنود. نوزاد شما با شنیدن مکرر این ترانه و مقایسه بین ماه و صورت در این ترانه، بعدها می‌تواند بعدها آرایهٔ تشبیه را در شعر و نثر تشخیص دهد.

      خواندن شعر «ماه گرد است»، علاوه بر تقویت مهارتهای اولیهٔ خواندن، مهارتهای شمارورزی متناسب با سن کودک را نیز تقویت میکند. شمردن و تشخیص شکلهای هندسی، نخستین گام مهم یادگیری مهارتهای اولیهٔ شُمارورزی است. این ترانه، عددهای ابتدایی و ساده و شکل هندسی سادهای را نیز برای کودکان تصویر میکند که هر دوی اینها مفاهیمیاند که بسیاری از کودکان تا سه سالگی، آن‌ها را درک میکنند. علاوه بر این، الگوی قافیهٔ این ترانه] انگلیسی[«ABCB» است. بیشتر ترانه‌هایکودکانه، الگوی قافیه دارند و الگو داشتن، اساس مطالعات ریاضی است.

      به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم بازی زبانی، کودکان را با مهارت‌های مهم متناسب با سن‌شان آشنا می‌کند؛ مهارت‌هایی که اساس مهارت‌های اولیهٔ خواندن و شُمارورزی است و باعث تقویت رشد زبانی و شناختی کودکان می‌شود. کودکان با گوش دادن و خواندن ترانه‌ها می‌توانند واژه‌ها، عددها و مفاهیمی مانند رنگ‌ها و جهت‌ها را بهتر بشناسند و درک کنند.

      مهارت‌های ارتباطی و اطلاعات عمومی کودکان

      بنا بر پرسشنامهی رشد اولیه، این حوزه مهارتهایی را دربرمی‌گیرد که برای برقراری ارتباط و بیان خواست‌ها و نیازها به شیوه‌های موردپسند اجتماع، مناسب است؛ این حوزه همین‌طور کاربرد نمادین زبان، قصه‌گویی و برخورداری از اطلاعات متناسب با سن درباره‌ی زندگی و جهان اطراف را در بر می‌گیرد.

      قصه‌گویی فعالیتی انسانی و بنیانی است که برای کودکان دستاوردهای زیادی دارد؛ مانند توانایی درک پیرنگ و توالی داستان، فراگیری دانش و شناخت و درک دیگران. نخستین تجربه‌ی کودک از قصه‌گویی می‌تواند با ترانه‌ای ساده‌ای باشد که بزرگ‌سالی برای او می‌خواند. سلیا لوتریج[1]، [2]همبنیان‌گذار برنامه‌ی والد- فرزند مادر غازه، می‌گوید: «ترانه‌های کودکانه، داستان‌های کوچکی‌اند برای آدم‌های کوچک.» حتی اگر برخی از کودکان هنوز معنی واژه‌ها را نمی‌دانند، سرخوشانه در ماجرای کوتاهی درگیر می‌شوند و با سنگ‌بناهای داستان یعنی شخصیت‌ها، طرح داستان و فضای آن آشنا می‌شوند. ترانه‌ی مشهور زیر، همه این مزایا را دارد:

      جک و جیل بالا رفتند از تپه‌

      تا بیارند یک سطل آب

      جک افتاد، تاپ تاپ تاپ

                سرش شکست، آخ، آخ، آخ

      قِل خورد جیل و دنبالش از تپه پایین افتاد

      هنگامی که دو سطر اول ترانه را می‌خوانید، به آرامی کودک نوپای خود را از جا بلند کنید و وقتی به سه سطر آخر ترانه می‌رسید، او را پایین بگذارید. این عمل به کودک کمک می‌کند که با بدن خود حرکات متقابل (بالا رفتن و پایین آمدن) را احساس کند. این ترانه کلاسیک، پسر و دختری را به تصویر می‌کشد؛ شخصیت‌های ساد‌ه‌ای که کودک می‌تواند با آنها همذات‌پنداری کند. تپه، مکان آشنایی است و نشانه‌ای از درگیری بین شخص و طبیعت هم اینجا وجود دارد؛ زمانی که هر دو کودک می‌غلتند و می‌افتند.

      واژه‌هایی که در داستان‌ها و ترانه‌ها به کار می‌روند، مانند مجراها و گذرگاه‌های تصویر و معنا هستند که مستقیم به حوزه‌ی دانستنی‌های عمومی متصل می‌شوند. تمام ترانه‌هایی که درباره‌ی آنها بحث کردیم، فرصت‌هایی را برای کودکان فراهم می‌کند که دنیا را بهتر درک کنند. دانستنی‌هایی درباره‌ی جانوران نیز برای کودکان، از نوزادان گرفته تا کودکان پیش‌دبستانی، مناسب‌اند. ترانه‌های کودکانه‌ی بسیاری مانند ترانه‌ی زیر وجود دارد که می‌تواند پاسخگوی علاقه‌ی طبیعی کودکان به جانوران باشد:

      مک دونالد پیر یه مزرعه داشت، آ-ای-آ-ای-اُ

      تو مزرعه‌اش، یه گاو داشت، آ-ای-آ-ای-اُ

      اینجا و اونجا، گاو می‌کرد مومو

      اینجا مو، اونجا مو، همه‌جا مومو

      مک دونالد پیر یه مزرعه داشت، آ-ای-آ-ای-اُ

      وقتی این ترانه را  همراه گروهی از کودکان نوپا می‌خوانید، آنها هم با تقلید واژه‌ها و صدای شما، شروع به خواندن ترانه می‌کنند؛ زیرا ادا کردن آواها (آوای جانوران) و خودآواها برای آنها راحت و سرگرم‌کننده است. کودکانِ پیش‌دبستانی، سطح دانستنی‌های خود را با صحبت کردن درباره‌ی جانور مورد علاقه‌شان نشان می‌دهند.

      به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم بازی‌های زبانی، دانستنی‌های کودکان را می‌افزاید و رابطه‌ی‌شان را بهبود می‌دهد. فنون و ابزار داستانی که در بسیاری از ترانه ها هست، مانند راهبردهای موجود در قصه‌گویی است. این ترانه‌ها، همچنین اطلاعاتی را درباره‌ی جهان اطراف به کودکان می‌دهند که مناسب سن آن‌هاست؛ مانند اطلاعاتی درباره‌ی طبیعت و جانوران. این اطلاعات برای کودکان مانند داربستی است که به شیوه‌های درک کردن مفاهیمی که روزبه‌روز پیچیده‌تر می‌شود، کمک می‌کند.

         شایستگی اجتماعی کودکان

         بنا بر پرسشنامه‌ی رشد اولیه، شایستگی اجتماعی دامنه‌ی تعریف گسترده‌ای دارد که کنجکاوی     درباره‌ی جهان اطراف، میل به داشتن تجربه‌های جدید، آگاهی از معیارهای رفتار عمومی قابل   قبول، توانایی کنترل رفتار خود، احترامِ درخور جایگاه بزرگترها، همکاری با دیگران، پیروی از قوانین، توانایی بازی و کار کردن با کودکان دیگر را در بر می‌گیرد. چون در بازی زبانی، باید بین  یک بزرگسال و  کودک یا گروهی از کودکان تعامل برقرار شود، کودک در این جریان، به آرامی در بطن انتظارات اجتماعی درباره‌ی چگونگی بازی و رعایت قوانین قرار می‌گیرد.

      دنیای اجتماعی کودکان در خانواده آغاز می‌شود؛ تجربههای  کودک در خانواده، نمایان‌گر تجارب اجتماعی او در محیط بیرون از خانه است. بازی‌های زبانی، نمونه‌های بسیاری از تعاملات اجتماعی را تقلید می‌کند. زمانی که مغز نوزاد برای تقلید رفتارهای اطرافیان شکل می‌گیرد، او قراردادهای اجتماعی را به سرعت یاد می‌گیرد؛ برای مثال، در فرهنگ غربی، برقراری ارتباط چشمی، بسیار ارزشمند است. با این کار به کودک نشان می‌دهیم که باید این توجه، دوجانبه باشد و این توجه متقابل، همان لذت دو جانبه‌ای است که آن را با انسان دیگری سهیم می‌شویم. ترانه‌ی زیر زمینه‌ی برقراری این ارتباط چشمی را فراهم می‌کند:

      دو چشم کوچک برای دیدن دور و بَر

      دو گوش کوچک برای شنیدن هر جار و جر

      بینی کوچکی برای بوئیدن شیرینی

      دهان کوچکی که عاشق خوردن است، می‌بینی؟

      نوزاد را با یک دست بغل کنید؛ طوری که صورت‌تان، روبه‌روی صورت او باشد، در حالیکه ترانه را می‌خوانید، با دست دیگرتان آهسته، هماهنگ با واژه‌ها اجزای صورت او را به آرامی لمس کنید. همچنین، می‌توانید او را به پشت بخوابانید و در حال شعر خواندن، صورت او را ماساژ دهید. این لمس کردنِ مثبت و ارتباط چشمی باعث تقویت رشد کلی مغز نوزاد می‌شود؛ این ترانه، همچنین برای زمان غذا خوردن نوزاد مناسب است.

      با رشد کودکان، دامنه‌ی توجه آنها گستردهتر میشود و فعالیتها آنها، افرادی غیر از خانواده را نیز در بر می‌گیرد. کودکان بین سی‌و‌شش تا چهل و‌دو ماهگی‌شان، می‌توانند در بازی‌های دایره‌ای[3] شرکت کنند. این تعامل‌ها به سهم خود، ظرفیت آنها را برای درک اندیشه‌ها و احساسات دیگران افزایش می‌دهد که به «نظریه‌ی ذهن[4]» مشهور است. کودکان به کمک این بنیان‌های اجتماعی می‌توانند با موفقیت با دیگران بازی کنند، ارتباط برقرار کنند و دوست پیدا کنند. بازی دایره‌ای زیر، قرن‌هاست که موجب شادی کودکان می‌شود:

              حلقه بزن دور رُز

              با جیب‌هایی پُر از ُپز

              هوشا هوشا

              ما همگی می‌افتیم

        از همه‌ی بچه‌های گروه بخواهید که دست‌های یکدیگر را بگیرند و در یک مسیر دایره‌ای حرکت کنند و هنگامی که به سطر آخر ترانه می‌رسند، با هم روی زمین بیافتند. کودکان برای اینکه با ضرباهنگ ترانه هماهنگ شوند، باید این کار را چند بار با یکدیگر تمرین کنند.

      به طور خلاصه می‌توان گفت سرشت تعاملی بازی زبانی، بنیان‌های شایستگی اجتماعی را می‌سازد. نوزادان از این راه، توجه تعاملی را یاد می‌گیرند که به کمک آن، وقتی به سن پیش‌دبستانی رسیدند، می‌توانند با کودکان دیگر بازی‌های دسته‌جمعی کنند. همچنین کودکان باید یاد بگیرند که از قوانین پیروی کنند و ترانه‌ها و آوازها، به شکل جالب و خوشایندی پیروی از مقررات را به کودکان می‌آموزند.

      بلوغ عاطفی در کودکان

       بنا بر پرسشنامه‌ی رشد اولیه، حوزه‌ی بلوغ عاطفی، توانایی فکر کردن قبل از عمل، تعادل بین نگرانی بیش از حد و رفتارهای تکانشی، توانایی متناسب با سن برای کنار آمدن با احساسات خود و واکنش همدلانه نشان دادن به احساسات دیگران را در بر می‌گیرد.

      هرگونه بحثی درباره‌ی زندگی عاطفی کودکان، باید با تشخیص میزان پیوند عاطفی‌ای که با مراقبان خود دارند، آغاز شود. اگر والدین یا مراقبان اصلی، از نخستین روزهای تولد کودک‌شان به خواست‌ها و نیازهای آن‌ها سریع و با حساسیت پاسخ دهند، این کودکان احساس امنیت بیشتری می‌کنند، مهارت خودتنظیمی بالاتری دارند و احساسات را بهتر درک می‌کنند؛ بنابراین، توانایی کودکان برای پروراندن جنبه‌های مختلف بلوغ عاطفی به نحوه‌ی رفتار والدین و مراقبان آن‌ها بستگی دارد. بازی زبانی، دلبستگی و بطور کلی احساسات مثبت را در کودکان تقویت می‌کند.

      پژوهش‌ها نشان می‌دهد که نوزادان به‌ طور ذاتی به احساسات دیگران واکنش نشان می‌دهند. لویس[5]، جونز هاویلند[6] و بارت[7] (2013) خاطرنشان می‌کنند که «نوزادان به گریه واکنش نشان می‌دهند.»، نوزاد انسان با شنیدن صدای گریه‌ی نوزاد دیگری، گریه می‌کند و این ممکن است نخستین نمونه همدلی ناخودآگاه  انسان باشد. ما می توانیم این ویژگی را با رسیدگی به نیازهای عاطفی کودکان، در آن‌ها تقویت کنیم که به نوبه خود باعث افزایش عزت نفس و رفتارهای جامعه‌پسند در کودکان می‌شود. لالایی، مشخص‌ترین گونه ترانه است؛ نوایی ملایم که از آن برای آرام کردن یک کودک غمگین (همچنین بزرگ‌سال) استفاده می‌کنیم. ترانه کودکانه‌ی زیر، گرچه در رده‌ی ترانه حرکتی[8] قرار می‌گیرد، اما به خوبی یک لالایی، موثر است:

      چشمک بزن، چشمک بزن ستاره

      چی هستی ماه‌پاره

      بالاترین جای جهان نشستی

      مثل نگینِ الماس در آسمان نشستی

      چشمک بزن، چشمک بزن ستاره

                 چی هستی ماه‌پاره

      هنگامی که این ترانه را می‌خوانید، نوزادتان را در آغوش خود تکان‌تکان دهید و بگذارید گرما و لمس بدنتان، مایه‌ی آرامش او شود. وقتی کودکی شروع به گریه کردن می‌کند، من این ترانه را می‌خوانم و بیشترِ مادران و پدران هم ناخودآگاه به من ملحق می‌شوند. گاهی اوقات این ترانه را با حرکاتی نیز همراه می‌کنم. کودک اغلب گریه‌اش را قطع می‌کند تا به آواز گوش کند یا آن را بخواند. او با آواز و پاسخ جمعی‌ای که بابت ناراحتی‌اش دریافت کرده، آرام می‌شود. ما با این کنش‌ها و روش‌ها، احساسات کودک را به رسمیت می‌شناسیم و تائید می‌کنیم.

      رشد عاطفی کودکان، بسیار زودتر از اینکه آن‌ها احساسات خود را بشناسند و بیان کنند، آغاز می‌شود. نوزادان در سه ماهگی، با تولید صدا، حالت‌های چهره و حرکات بدنشان، احساسات خود را ابراز می‌کنند. در نه ماهگی، احساسات آن‌ها بسیار متنوع می‌شود و تفاوت بین احساس لذت و رضایت، ناراحتی و عصبانیت را تشخیص می‌دهند. نوزادان به این معروف‌اند که با احساسات‌شان هدایت می‌شوند. با اینکه آنها طیف وسیعی از احساسات را تجربه می‌کنند، اما هنوز نمی‌توانند احساسات خود را بیان کنند و تا سن 3 تا 5 سالگی، این توانایی را بدست نمی‌آوردند. ترانه زیر، شُماری از احساسات مهم را در بر می‌گیرد:

      اگه شادی و می‌دونی شادی، دست بزن، دست بزن

      اگه شادی و می‌دونی شادی، دست بزن، دست بزن

      اگه شادی و می‌دونی شادی و واقعاً می‌خوای بگی که شادی

      اگه شادی و می‌دونی شادی، دست بزن دست، دست بزن

      بند دوم: اگه غمگینی و می‌دونی اینو، بگو هوهو، بگو هوهو

      بند سوم: اگه عصبانی‌ای و می‌دونی اینو، بکوب پاهاتو، بکوب پاهاتو

      زمانی که این ترانه را برای کودک نوپای خود می‌خوانید، حالت‌هایی در چهره‌ی‌تان و ژست‌های اغراق‌آمیزی از خودتان نشان دهید تا او بتواند نام هر احساس را با اشارات بدن شما پیوند دهد. برای مثال، اگر کودک نمی‌خواد به مکانی جدید برود و به این دلیل مضطرب است، این مصراع را برایش بخوانید: «اگه مضطربی و می دونی اینو، بگیر دستمو.»

      به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم، زبان بدن و بازی زبانی به کودکان کمک می‌کند تا به بلوغ عاطفی برسند. ترانه یا آوازی که یک بزرگسال مراقب کودک، به شکل اصولی برای کودک انتخاب می‌کند، می‌تواند الگویی از همدلی برای کودک بسازد. همچنین می‌توان آوازهای خاصی برای کودکان خواند تا با آن‌ها، متناسب با سن‌شان،  با نام احساسات خود آشنا شوند.

      سخن پایانی

      مربیان و متخصصان حوزه‌ی کودک، می‌توانند بازی‌های زبانی فرهنگ خود را برای خانواده‌ها و کودکان ترویج دهند. این ترانه‌ها و آوازهای کودکانه‌ی کُهن، که همگی آزموده‌شده و کارا هستند، زمینه‌ی رشد کلی کودکان را به شکلی جذاب فراهم می‌کنند.

      بازی‌های زبانی شفاهی که در همه‌ی فرهنگ‌ها‌ هستند، صرف نظر از وضعیت اجتماعی، اقتصادی یا سطح تحصیلات خانواده ها، در دسترس همگان قرار دارند.

      این مقاله، به ویژه برای والدین و مراقبان کودکان، سودمند است، تا دریابند که چگونه بازی‌های زبانی باعث تقویت پیوندهای عاطفی آن‌ها با کودکان می‌شود؛ زیرا تنها بر پایه‌های محکمی از پیوند و دلبستگی است که تمام روابط و یادگیری تکاملی کودکان، بنا نهاده و ساخته می‌شود.


      [1] جینجر مولن (Ginger Mullen)، بیش از بیست سال است که برنامههای شعرخوانی و قصهگویی شفاهی را برای کودکان و خانوادههایشان در کتابخانهها، مدارس، مراکز پیش‌دبستانی و مهدهای کودک، اجرا می‌کند. او کارگاههای رشد حرفهای را به شکل مستقل و هم در راستای برنامهٔ والد- فرزند مادر غازه، برگزار می‌کند. مولن، مدرک کارشناسی ارشد ادبیات کودکان خود را از دانشگاه کلمبیا گرفته است که برای او موقعیتهای تدریس گوناگونی در این دانشگاه، دانشگاه مونت رویال و موسسهٔ فنی آلبرتای جنوبی، فراهم کرده است.

      [2] Mother Goose

      [3] Interactive Rhyme

      [4] Jane Cobb

      [5] Early Development Instrument ا

      [6] Dan Offord

      [7] Magdelana

      [8].The moon is round,

       As round can be.

       Two eyes, a nose

       And a mouth…like me!

      نویسنده:
      ویراستار:
      منبع
      More Than Words: Using Nursery Rhymes and Songs to Support Domains of Child De…
      Submitted by skyfa on