محمدهادی محمدی
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با محمدهادی محمدی را مشاهده کنید.
«آواره بیخورشید»، روایت مهاجرت و کوچ از کشوری به کشور دیگر بر اثر جنگ و ناامنی است. سالها است که مردم افغانستان درگیر جنگی فرسایشی هستند، چه با نیروهای متجاوز و چه با نیروهای واپسگرای داخلی مانند طالبان. دورهای از زندگی در افغانستان با تسلط طالبان همراه شد. دورهای سخت که مردم افغانستان بسیاری از چیزهایی که داشتند، از جمله میراث فرهنگی کهنشان مانند پیکرههای عظیم بودا در بامیان را از دست دادند. در دورهای که طالبان کم کم میرفتندبخش های اصلی افغانستان را در اختیار بگیرند، به منطقه بامیان رسیدند. داستان «آواره بیخورشید»، در چهار نقطه در جریان است، بامیان در روزگاری که طالبان روستا به روستا پیش میرفتند، در کابل، که دیگر آن را در اختیار گرفته بودند و در حومههای تهران و شهریار، و ورامین که مهاجران افغان به کارگری در زمینهای کشاورزی یا کارهای دیگر میپردازند. و البته مکان آخری که این داستان در آن بسته میشود، اردوگاه پناهندگان افغان در نزدیکی مرز خراسان و هرات است.
چهارشنبه, ۳ دی
پیش از مطالعه این مطلب بخش نخست آن را مطالعه کنید.
روند انتقالی در پدیداری ادبیات کودکان مدرن در جهان
نوشتن ادبیات برای کودکان، بدون روندی که به آن روند انتقالی میگویند ممکن نیست. وقتی که به تاریخ ادبیات کودکان غرب نگاه میشود، روندی از گردآوری افسانهها تا بازنویسی دیده میشود. در این روند بازنویسان بسیاری بودند، اما برجستهترین بازنویس در این زمینه هانس کریستین آندرسن است که از قضا زندگیاش با زندگی آذریزدی همسانیهای چندی دارد. هر دو استعداد نویسندگی داشتند، نه آن چنان که آثار با شکوه و مستقل بیافرینند، بلکه نگاه و دستشان بیشتر به برگرفتن از گنجینه فرهنگی آثار پیشینیان بود.
چهارشنبه, ۳ دی
آذریزدی برجستهترین بازنویس و بازآفرین ادبیات کودکان در ایران است. برجستگی بازنویسی یا بازآفرینیهای او یکی به اقبال مخاطبان و روند زنده و جاری انتشار کتابهای او بعد از بیش از 60 سال باز میگردد و دیگر توانایی ویژه او در شکل دادن به زبان کودکانه در ادبیات کودکان. به گفته حسین مسرت یزدشناس برجسته و از نزدیکترین انسانها به آذریزدی در دوره سالمندی او: «مهدی آذریزدی به کمک واژهها، طلسم دروازه رویاهای سرکوب شده کودکیاش را گشود و با بازتولید ساحرانه آن، کودکان ایران زمین را به قلمرو قلب خود فراخواند..»[1]
چهارشنبه, ۲۶ آذر
به راستی صمد، این نویسنده و آموزگار که در روزگار جوانی از میان ما رفت، برای چه در این اندازه ستایش و پرستیده شد؟ آیا هنر او بزرگ بود، یا شیوههای آموزشش انقلابی در آموزش و پرورش ایران ایجاد کرد، یا اینکه منش و زندگی او سبب این پرستش شد؟ پیش از پاسخ به این پرسشها باید گفت که صمد معمای بزرگ تاریخ دوره معاصر ایران است. آنها که در این دو دهه اخیر با تنگ اندیشی ایدئولوژیک و نفرتی کور تلاش کردند که این اسطوره را تقدس زدایی کنند، و با استدلالهایی بیپایه در پی این بودند که ثابت کنند صمد با بوق سیاست در این جایگاه نشست، بیش از هرکاری بیمایگی خود را به نمایش گذاشتند. صمد بهرنگی برآیندی از ذهنیت جامعه ایران در دوره پیش از انقلاب است. تحلیل زندگی و آثار او بخشی از تاریخ ما را روشن میسازد. آنها نیز که ماهیت وجودی اسطوره او را درک نکرده، تلاش میکنند که به معمای وجود او پاسخ بدهند، نیز راه به جایی نمیبرند. تلاش برخی از روشنفکران و همراهان صمد برای بازیابی چگونگی مرگ او ناشی از این است که این دوستان میخواهند بخشی از پاره صمد را جدای از ساختار وجودی اسطوره او تحلیل کنند.
دوشنبه, ۳ آذر
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان که یکی از نهادهای دارای حق معرفی نویسنده، تصویرگر، و مروج یا سازمانهای ترویجی و نهادهای اثرگذار در حوزه ادبیات کودکان برای جایزه آسترید لیندگرن (Alma) است، بار دیگر هوشنگ مرادی کرمانی را بهعنوان نامزد دریافت این جایزه برای سال ۲۰۲۱ برگزیده است.
شنبه, ۱۷ آبان
روایت «آدم کوچک و خوابهای بزرگ» به یکی از کلیدیترین نگرشهای کودکان خردسال درباره زود بزرگ شدن میپردازد. این روایت میکوشد در بستر ادبیاتی سنجیده، نخست موضوع نیاز به بزرگ شدن و بزرگ دیده شدن را در کودکان بشکافد و در فرجام با کنشهایی که بهمن کوچولو شخصیت اصلی داستان انجام میدهد این احساس را به او ببخشد که اندازه خود بودن بسیار بهتر و کارسازتر است.
شنبه, ۳ آبان
«گنجشک که بال و پر داشت» متلی درباره سختیهای یک گنجشک مادر برای پیداکردن دانه است. خطرهایی در راه گنجشک مادر است و تلاش میکند تا مسائل را به بهترین شیوه حل کند.
سه شنبه, ۱۵ مهر
اگر بخواهیم در کوتاهترین واژگان او را معرفی کنیم، این است، مردی که راه میرفت، اما کتاب بود. او به راستی از مردمی بود که قلبشان با کتاب میزد و نفسشان با کتاب میرفت و میآمد.
شنبه, ۱ شهریور
فانتزی در ادبیات کودکان
اثری ماندگار در زمینه نظریه پردازی ادبیات کودکان
چرا ادبیات؟ چرا خواندن ادبیات؟ خواندن متنهای ادبی یا دیدن تولیدات دیگری که از ادبیات بهره میبرند، مانند فیلمها، چه کاربردی برای ما دارد؟ ما چگونه به دنیا نگاه میکنیم؟ با چه ابزاری؟ نگاه ما مستقیم است و بیواسطه یا همه داریم از واسطهها بهره میبریم؟
هر متن ادبی، داستان، شعر و سایر تولیدات، شیوهای برای نگریستن به جهان است، تجربهای از زیستن است. با خواندن ادبیات، دانش زبانی، فکری و حتی دانش عمومی ما ارتقا مییابد. ادبیات، شیوهی سخن گفتن، دیدن و رفتار ما را تغییر میدهد. کنش و واکنش ما را در جامعه تغییر میدهد. تعریف ما را از دنیا و پیرامونمان و حتی خودمان را تغییر میدهد.
چهارشنبه, ۱ مرداد
زبان رودی رونده است، که همراه با زمان و انسان به پیش میرود. زبان ادبیات نیز چنین خصلتی دارد. زبانی که روزگاری برای آن مردم روشن بوده است، امروز ممکن است برای ما چندان روشن و مفهوم نباشد. این به ویژه درباره زبانهای عتیق بیش تر صدق میکند. فارسی زبانی عتیق است. زبانی کهن و باستانی که بسیار روایتها در دل خود دارد. این زبان تمامی ریشههای فرهنگی ایران را از باستانیترین روزگار تا امروز در خود بازتاب میدهد. به همین دلیل هنگامی که این زبان شکافته میشود، در آن انبوهی از واژهها هستند که ریشه مادی یا سومری و سانسکریت دارند، ریشه اوستایی یا پهلوی دارند.
چهارشنبه, ۲۵ تیر
از جان خود بگذر تا جان کودکان، جان بماند!
از خود گذشتن به چه معناست؟ اگر قرار باشد که برای کودکان دبستانی این مفهوم را باز کنیم، چگونه باید از سادهترین و ملموسترین واژهها استفاده کنیم، تا آنها معنای از خود گذشتن را درک کنند؟ اما اگر از خود گذشتن به ادبیات برسد، چگونه آن را باید در واژهها و روایت و داستان بازنمایی کرد، چنان که هم ارزشهای ادبی غنی بماند و هم این معنا بتواند به بهترین شکل به کودکان منتقل شود؟
یکشنبه, ۲۲ تیر
باز باران با ترانه شعر کودکانه، تا مرزهای یک خاطره جمعی
به مناسبت صدودهامین زادروز گلچین گیلانی (۱۱ دی ۱۲۸۸ در سبزه میدان رشت - ۲۹ آذر ۱۳۵۱ در لندن)
چهارشنبه, ۷ اسفند
به یاد پروین دولت آبادی (زادروز 21 بهمن ماه 1303- درگذشت 27 فروردین 1387)
پروین دولت آبادی، بانوی بزرگ ادبیات کودکان ایران، شاعر و نویسنده، تنها به سبب شعرها و نوشتههای کممانندش بر بلندای تاریخ فرهنگ و ادبیات کودکان این سرزمین نمیدرخشد، بلکه به سبب منش بیهمتایاش در یاری دادن به کودکان نیازمند و بیسرپرست باید دیده و ستوده شود.
دوشنبه, ۲۱ بهمن
یک روز شاد برای بازی! خورشید که در کتاب «خورشید خانوم آفتاب کن!» چهره به آسمان میآورد، بازی بچهها هم شروع میشود: «ما بچههای گرگایم/ از سرمایی بمردیم» گرگام به هوا، اولین بازی است که با تقلید از بازی آسمان آغاز میشود: «ابرها رو تو جواب کن» بازی نور و تاریکی.
شنبه, ۱۱ خرداد
به سبب رخدادهایی ناگوار که برای مردم سرزمین ما پیش آمده از اکرم کشایی، شاعر و کارشناس آفرینشهای هنری کانون پرورش فکری خواستم که در این باره کاری انجام دهند. این پاره شعر را که متاثر از یک خبر در او شکل گرفته بود برای ما فرستاد:
سه شنبه, ۲۰ فروردین
کتاب «زیر خط کودکی» کتابی است در شناخت شخصیت و زبان ادبی مهدی آذریزدی. نویسنده کتاب ضمن واکاوی شخصیت مهدی آذریزدی نقش او را در شکلگیری فرهنگ کودکی در ایران بررسی میکند.
دوشنبه, ۱۹ فروردین
پرندهای که در قفس سر زیر بالهای خود گذاشته
و غمگین اسارت خویش است،
یکسره جسم است
هیچ بخشی از این جسم نمیتواند از میلههای قفس گذر کند
اما همین پرنده، هنگامی که آواز میخواند،
تنها آواز یا صدایش است
شنبه, ۱۸ اسفند
عباس سیاحی مردی که در اسفند چشم به جهان گشود (۲۵ اسفند ۱۳۱۱) و در اسفند (۷ اسفند ۱۳۹۶) چشم از جهان فرو بست، همان کسی است که محمد بهمنبیگی از او یاری گرفت تا آموزش سواد پایه به عشایر فارس را سامان دهد، و او کسی بود که این کار را سامان داد.
دوشنبه, ۶ اسفند
تنها نشانی در کتاب «جزیره شادی» راندن به سمت افق است. آیا این کافی است برای دخترکی سوار بر بلم تا جزیرهی شادیاش را بیاید؟
سه شنبه, ۳۰ بهمن
خرد باید و دانش و راستی
که کژی بکوبد در کاستی
هنگامی که خِرَد میآید، دانش و راستی میآورد و دیگر جایی برای کژی نمیماند که کاستیها را به رخ بکشاند. این سخن فرزانهای بس حکیم و بزرگ، فردوسی نازنین است. کتابک، این درخت دهساله که اکنون هزاران میوه از خود دارد، کار خود را با این سروده آغازید. جایی کاستی بود و باید آن کاستی پر میشد.
سه شنبه, ۲ بهمن