نوشته های مناسب برای ناشنوایان و کم شنوایان
<p>در این صفحه میتوانید کتابها و نوشتههایی مناسب برای کودکان ناشنوا و کم شنوا را بیابید. بعضی از این کتابها مناسب کودکان هستند و بعضی از کتابها و نوشتهها مناسب خانوادهها و آموزگارانی است که با این کودکان در ارتباط هستند.</p>
"خوب فکر کن، ببین اولین اسباب بازی ات را به یاد می آوری...؟ نه! آن ماشین قرمز را نمی گویم ... عروسک مو طلایی هم نه ... جغجغه را هم نمی گویم ... چرا این قدر دور می روی؟ به چیزی دم دست تر فکر کن ...."
یکشنبه, ۱۳ اردیبهشت
مهمان ناخوانده داستان پیرزن مهربانی است که در خانه کوچکی در روستایی کوچک، تنهای تنها زندگی می کند. پیرزن مهربان در یک شب سرد و بارانی زمستان، گنجشک کوچولو، مرغ پاکوتاه، سگ پاسبان، گاو سیاه و حیوانات دیگر را از سرمای شدید و باران تند نجات می دهد و در خانه کوچک خود پناه می دهد.
سه شنبه, ۱ بهمن
در صفحات آغازین کتاب آمده است: " در دههی اخیر شاهد گزارشهای فراوانی در زمینه ناتوانی هیجانی، عاطفی و بیپروایی در خانوادهها، اجتماعات و جوامع بشری و خشم و ناامیدی فزایندهای در جوانب محتلف زندگی بودهایم، خواه در تنهایی خاموش بچههایی که با یک تلویزیون در نزد پرستار بچه رها شدهاند، یا درد و رنج بچههای ترک شده و بیسرپرست که با آنها بدرفتاری شده است، یا به طرز وحشیانهای مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند.
یکشنبه, ۲۹ دی
در پیشگفتار جلد اول، توضیح داده شده است که این مجموعه ی دو جلدی، دستاورد تلاش گروه آموزشی و توانبخشی ناشنوایان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی است و در تدوین آن از منابع معتبر آموزشی جهان و تجربه های علمی وعملی نویسندگان این مجموعه بهره گرفته شده است.
یکشنبه, ۲۲ دی
در مقدمه ی مترجم آمده است که با اینکه قصهگویی، پیشینهای پیوسته به تاریخ پیدایش انسان دارد و علاقه به قصه و شنیدن خاطرهها و ماجراها در نهاد انسان است، در کشور ما توجه چندانی به قصهگویی نمی شود و خانوادهها و بزرگترها، فرصت های طلایی قصهگویی را به جعبههای جادویی سپردهاند و خود گرفتار کار خویشتناند.
یکشنبه, ۲۲ دی
دویدم و دویدم از قصه های عامیانه و متل های قدیمی ایران است که به دلیل تکرار کلمات مشابه و آهنگی که در جملات آن وجود دارد، برای کودکان بسیار شیرین و جذاب است و به راحتی به خاطر سپرده می شود.
دوشنبه, ۹ دی
کتابی شامل پنج داستان کوتاه، مصور و فانتزی حیوانات است که به موضوع دوستی، گذشت و طبیعت می پردازد. شخصیت های داستانی قورباغه و وزغ، با یکدیگر تجربه های متفاوتی را از سر می گذرانند و پس از اندک زمانی ویژگی های شخصیتی هریک به طور غیرمستقیم و ظریف آشکار می شود.
جمعه, ۱ آذر
زمانی که پسرک لباس گرگی خود را می پوشد، تا می تواند شیطنت می کند. به همین خاطر مادرش او را وحشی خطاب می کند و او را برای تنبیه بدون شام به اتاق خوابش می فرستد. اما خوشبختانه جنگلی شگفت انگیز در اتاق او شروع به رشد می کند و به او اجازه می دهد تا بدون هیج مانعی به عنوان رئیس وحشی ها شیطنت کند.
دوشنبه, ۲۰ آبان
دخترك به همراه مادر و پدرش برای تفریح و گردش به ساحل می روند. پدر و مادر تمام وقت در صندلی های ساحلی خود نشسته اند، یا خرخر می كنند و یا مدام از دخترك شكایت می كنند و به او غُر می زنند. و این در حالی است كه دخترك شانسی می یابد تا سفری ماجراجویانه بر دریای خروشان داشته باشد.
دوشنبه, ۲۰ آبان
داریم می ریم چه كار كنیم؟ / می ریم یه خرس شكار كنیم / هوا خوبه، آفتابیه / چه آسمونی! آبیه / شجاعیم و ترس نداریم / چون همه اهل شكاریم. و این گونه است كه پدر به همراه چهار فرزندش و البته سگشان به شكار خرس می روند، كاری كه اصلاً آسان نخواهد بود. آن ها از میان علف های بلند، رود پر آب و خروشان، جنگلی انبوه و كولاكی سخت گذشتند.
یکشنبه, ۱۹ آبان