معرفی و مقدمه
«ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن» عنوان کتابی است که ثریا قزل ایاغ در حوزهی ادبیات نوشته و در سال ۱۳٨۳ انتشارات سمت آن را منتشر کرده است. نویسنده این کتاب را در ۱۵ فصل به نگارش درآورده و در هر فصل به یکی از مقولات اساسی حوزهی ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن پرداخته است. کتاب حاضر حاصل نیم قرن فعالیت جدی و مستمر نویسنده در حوزهی مذکور است که آن را به پیشگاه استادش که برای نخستین بار اشتیاق کار با کودکان و کتاب را در او برانگیخته و به دانشجویانش که طی ۲۵ سال واژه به واژهی آنرا با او تجربه کردهاند تقدیم کرده است. از این کتاب به عنوان یکی از شاخصترین آثار دانشگاهی در حوزهی کتابداری و ادبیات کودک و نوجوان یاد شده و زندهیاد توران میرهادی آن را از مهمترین دستاوردهای نویسنده میداند. اهمیت انتشار این کتاب با توجه به گسترش درسهای ادبیات کودکان در برنامههای درسی رشتههای گوناگون دانشگاهی و کمبود متن درسی منسجم و مناسب، که انتشار آخرین آن به نیمهی اول دههی پنجاه خورشیدی بازمیگردد روشن میشود.
مؤلف در مقدمهی کتاب عنوان میکند «دشوارترین امر در جهانی که به شدت زیر سلطهی فناوریهای جدید بوده و در اشکال گوناگون بر انسان سیطره یافتهاند تربیت انسانی رشد یافته است که در تمامی ابعاد وجود به شکلی متناسب و هماهنگ رشد کرده باشد.» او بزرگترین تهدید را در فرایند بودن به شدن، الگوهای کلیشهای میداند که از قالبهای از قبل تعیین شدهای استخراج شده که به تغییرات عصر حاضر بیتوجه بوده و سعی دارند بدون توجه به هستی فرد او را به شکل آن قالب درآورند که در این فرایند به جای تربیت حقیقی، دست آموز کردن و اهلی شدن اتفاق میافتد که در نهایت نه به خلق انسانی آزاد و خویش ساخته که به بهرهکشی و استثمار انسان خواهد انجامید.
آشنایی با فصل اول: ویژگیهای جسمی و روانی کودکان و نوجوانان
مؤلف در فصل اول کتاب به شرح ویژگیهای جسمی و روانی کودکان و نوجوانان پرداخته است. او با مطرح کردن این مساله که شناخت کودک در ایران وابسته به دیدگاههای علمی نبوده و به پندارهای کلیشهای و توهم آمیز گره خورده است بر این باور تاکید دارد که هر کودک موجود منحصر به فردی است که ضرورت دارد او را از نو شناخت و برای او روند تربیت خاص خود را مد نظر داشت.
او با تقسیمبندی سن تقویمی کودکان از تولد تا ۱۶ سالگی، با اشاره به ویژگیهای فلسفی، روانشناختی و جامعهشناختی وی از قبیل: کنجکاوی، خیالپردازی، میل به بازی، تقلید، تفکر منطقی و... به این نتیجه رسیده است که باید تمام این ویژگیهای درونزاد بر اساس یک برنامهریزی هوشمندانه، در کودک به نحوی پرورش یابند که در نهایت به شناخت خود منجر گردد. مؤلف هر نوع تعلیم و تربیتی را که دستاوردش چیزی فارغ از شناخت خود باشد تعلیم و تربیتی شکست خورده تلقی کرده و عنوان میکند که چنین شکلی از تعلیم و تربیت نخواهد توانست نویدبخش خلق انسانی آزاد و خودساحته باشد.
او در ادامه با اشاره به مجموعهای از فعالیتهای پیشنهادی راه شناخت کودک و نحوهی تربیت علمی او را به مخاطب معرفی کرده است.
آشنایی با فصل دوم: کودک و خواندن، تعاریف و نظریه ها
فصل دوم کتاب به کودک و خواندن، تعریفها و نظریهها اختصاص دارد. مؤلف در این فصل با اشاره به دیدگاههای گوناگون پیرامون اهمیت خواندن در دورهی کودکی عنوان میکند که ضروری است علاقه به خواندن را از همان اوان کودکی در نهاد کودکان بارور کرد. تا خواندن به شکل یک نیاز واقعی در کودک شکل گیرد بلکه به شکل گیری انسانی سازنده در نوجوانی منجر گردد. او با ارائهی تعریفی از اسکارپیت خواندن را اینگونه معرفی میکند: خواندن عبارت از نوسازی یک اثر تازه توسط خوانند، با شروع از همان نمونهی اساسی است. تا از رهآورد این تعریف اهمیت خلاقیت در خواندن را برجسته کند. مؤلف خواندن را از مهمترین مولفههایی میداند که کودکان و نوجوانان میتوانند از طریق آن نیازهای شناختی، حسی و عاطفی خود را برآورده سازند.
او در ادامه با اشاره به موانع فردی و اجتماعی خواندن از قبیل: وضعیت اسفناک نشر، توزیع ناعدلانهی مواد خواندنی، ممیزی حاکم، اقتصاد کتاب، بیتوجهی به معلولان، سیطرهی رسانهها و... عنوان میکند چنین موانعی سد راه خواندن خلاق شده و انگیزههای فردی و اجتماعی برای خواندن را در فرد و اجتماع میخشکاند. در ادامه با اشاره به پایگاههای ایجاد عادت به خواندن مانند خانواده، مدرسه، کتابخانههای عمومی و سایر رسانههای همگانی، راه برون رفت از چنین وضعیت تراژیکی را قدرتنمد کردن این پایگاهها و توانمندسازی افراد در هر پایگاه میداند و تاکید میکند تا نهاد خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، موازی با دیگر ساختهای کلان جامعه ضمن تشویق کودکان و نوجوانان به خواندن از طریق دگرگونی نظام آموزشی، گسترش شبکههای کتابخوانی، حمایت از صنعت نشر، دگرگونی در شبکهی توزیع، تربیت مروجان حرفهای و... مسیر مورد نظر را هموار نمایند.
آشنایی با فصل سوم: ادبیات کودکان، تعریف و نظریهها، تنوع موضوعی
فصل سوم کتاب به ادبیات کودکان و نوجوانان، تعریفها و نظریهها و تنوع موضوعی اختصاص یافته است. مؤلف در این فصل با اشاره به ریشههای تاریخی ادبیات کودک و نوجوان و نقش انقلاب صنعتی و تغییرات وابسته به آن در خلق و باز تعریف مفهوم کودکی، به مرزبندی میان کودک و بزرگسال و به تبع آن ادبیات کودک و بزرگسال اشاره کرده و ضمن ارائهی تعریفهای متعدد از این حوزه، دو جریان غالب ادبیات تعلیمی و غیرتعلیمی را به دلیل نگاه متفاوتشان به این مقوله در برابر هم قرار داده تا ضمن بررسی ویژگیهای هرکدام، قضاوت نهایی را بر عهدهی مخاطب بگذارد. او جریان اول را جریانی میداند که به روند خلق باور نداشته و توجه چندانی به جنبههای زیبایی شناختی ندارد و در نهایت به تولید مقید به مخاطب میانجامد که بر محدودیت و التزام پافشاری میکند. جریان دوم کودک را انسان در نظرگرفته و بر این باور است که محدودیت این گروههای سنی تنها باید در هنگام انتخاب آثار برای آنها مدنظر واقع شود و در امر خلق دخالت داده نشود. این جریان برخلاف جریان اول زیباییشناسی اثر ادبی را در خلق یک اثر ادبی بسیار حائز اهمیت دانسته و توجه خاصی به کیفیت هنری و ادبی اثر ادبی دارد.
او در ادامه به تنوع در ادبیات کودک و نوجوان پرداخته و ضمن تفاوت قائل شدن میان مطالب خواندنی و شبه ادبیات عنوان میکند این گونه از آثار برخلاف آثار ادبی محض با هدف انتقال مفاهیم، پیامها و حتا احساسات و اندیشههای خاص تولید شده و اغلب از تصاویری برخوردارند که فاقد ارزشهای هنری بوده و از زبان مناسبی هم برخوردار نیستند. او با تاکید بر این مسئله که علیرغم وجود جنبههای القایی در این آثار و تاثیرگذاری سطحی و زودگذرشان بیان میکند که به دلیل عدم وجود دیدگاه کارشناسی به شکل وسیعی چاپ و انتشار یافتهاند و سبب به حاشیه راندن ادبیات حقیقی کودک شدهاند.
مؤلف دربخش تنوع موضوعی کتابهای این حوزه را به دو دستهی کتابهای درسی و غیردرسی تقسیمبندی کرده و کتابهای غیردرسی را میدان علایق کودکان و نوجوانان میداند که گونههای فابل، قصههای قومی، اسطورهها و... در آنها مجال حضور مییابند. همچنین به نوع دیگری از این گونهی ادبی مانند زندگینامه، سفرنامه و آثاری در حوزهی دین و فلسفه و... اشاره میکند که میتوانند جزو آثار خواندنی خلاقانهی کودکان و نوجوانان تلقی شوند.
آشنایی با فصل چهارم: ضوابط کلی انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان
در فصل چهارم کتاب به ضوابط کلی انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان پرداخته شده است. مؤلف، عناصری مانند کیفیت محتوا، کیفیت ساخت و پرداخت، کیفیت نگارش، کیفیت تصاویر و کیفیت ارائه را از مهمترین شاخصههای استاندارد در زمینهی انتخاب کتاب معرفی نموده و توجه جدی به مجموعهی این عناصر را کلید انتخاب یک کتاب مناسب برای این گروههای سنی میداند. او همچنان با اشاره به ابزارهای انتخاب کتاب و تقسیمبندی این ابزارها در دو نوع ابزارهای اطلاع رسانی در خصوص آثار منتشر شده و ابزارهای ارزشیابی کیفیت آثار بیان میکند که استفاده از چنین ابزارهایی سبب خواهد شد تا بزرگسالان در انتخاب آثار به شکلی برخورد کنند تا کتابهایی را انتخاب کنند که متناسب با جغرافیای ذهنی و گسترهی زبانی کودکان و نوجوانان باشند و در فهم خود و هستی به آنها کمک کرده و راه شناخت خود و هستی را به شکلی خلاقانه برای آنها هموار نماید. او همچنین تاکید میکند که بیتوجهی به این معیارهای اساسی و عدم به کارگیری ابزارهای انتخاب سبب میشود تا آثاری به دست آنها برسد که نه تنها به آنان در کشف و خلق زوایای هستی کمک نحواهد کرد بلکه آنها را به بیراهه خواهد کشاند.
آشنایی با فصل پنجم: روند رشد ادبیات کودکان در جهان
مؤلف در فصل پنجم کتاب روند رشد ادبیات کودکان در جهان را مورد بررسی قرار داده و عنوان میکند که ادبیات کودکان پدیدهای است اجتماعی که روند رشد آن در طول تاریخ با تحول دوران کودکی و نگرش به کودک پیوند ناگسستنی دارد. او ضمن تقسیمبندی دورههای تاریخی به ادبیات در عصر شفاهی، ادبیات در قرن نوزدهم، ادبیات در قرن بیستم اشاره کرده و علاوه بر آن به توصیفی از دورنمای آن هم پرداخته است. مؤلف دربخش ادبیات در عصر شفاهی عنوان کرده است که خالقان ادبیات در این عصر تلاش کردهاند تا گونههای ادبی را در غیبت صنعت چاپ، از طریق سینه به سینه حفظ کنند و به نسلهای بعدی منتقل نمایند. او سلطهی کلیسا و محدویت عامه در دسترسی را به سواد را از مهمترین ویژگیهای این عصر برشمرده و آنها را عامل اساسی سرکوب اندیشه و انتشار آن دانسته است. وی چنین استنباط کرده است که همین عوامل در کنار عواملی دیگر سبب شده تا ادبیات در این عصر شکل و ساختار شفاهی به خود بگیرد و لالاییها، اسطورهها، قصههای پریان و... از ذهنی به ذهنی دیگر در جغرافیای گستردهی جهان سفر کنند و به حیات خود ادامه داده و موجودیتشان را حفظ نمایند. مؤلف ظهور صنعت چاپ را پدیدهای معجزهآسا میداند که بسیاری از معادلات را دستخوش تغییر و دگرگونی کرده و سبب گسترش آزاداندیشی و فراگیرشدن خواندن در عصر خود شده است. او ظهور آثاری به شکل کتاب را برای کودکان از اولین نشانههای به رسمیت شناختن کودکان عنوان کرده و با اشاره به نقش فروشندگان دورهگرد در نشر و توزیع کتابهای چپ بوک بیان میکند که با ظهور صنعت چاپ ادبیات از عصر شفاهی پا به عصر نوین گذاشته است. ظهور هانس کریستین اندرسن در این عصر سبب خلق نوع جدیدی از افسانههای پریان میشود. علاوه بر او نویسندگانی مانند دیکنز، سویفت، تواین، کارول، لورنزینی و... پا به عرصهی ادبیات کودکان و نوجوانان میگذارند و با خلق آثاری مانند اولیورتویست، سفرهای گالیور، تام سایر، آلیس، پینوکیو و... جهان نوینی را برای آنان بنیان میگذارند. علاوه بر آن ظهور روانشناسانی مانند فروید و دیویی سبب دگرگونی در نگرش به دوران کودکی شده و حضورشان به ترسیم اصول و ساختار نهاد کودکی منجر گشته است. مؤلف در نهایت قرن نوزدهم را شکوفایی دوران کودکی و به تبع آن ادبیات کودکان میداند. او در ادامه با اشاره به گسترش فناوری و روند رشد ادبیات کودک در قرن بیستم عنوان میکند که حضور اندیشمندانی چون پیاژه، برونر و لارنس کلبرگ باعث شده تا کودک به عنوان موجودی حائز اهمیت اساسی در اجتماع بازتعریف شود و توجه به او ملاک اصلی یک جامعهی متمدن تلقی شود. مؤلف این دوره را علیرغم وجود جنگ جهانی دوم، بهشت کودکان میداند چرا که کودک مداری گفتمان غالب جامعه شده است و حقوق کودکان به شکلی مستدل مورد توجه جدی قرار گرفته است. او تأسیس دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان، جایزهی اندرسن، روز جهانی کتاب کودک، نمایشگاه براتیسلاوا و... را از دلایل این ادعا برمیشمارد. او با اشاره به انقلاب الکترونیکی و ظهور و گسترش فناوریهای نوین، امیدوار است ادبیات کودک بتواند علیرغم متزلزل شدن در برابر نور و صدا و رنگ با نوعی تجدید سازمان واقع بینانه دورنمای حاکی از امیدواری را برای خود رقم بزند و در کنار دیگر رسانهها به حیات خود ادامه داده و رسالت خود را که ایجاد نوعی تفاهم در بین کودکان جهان است به دوش بکشد.
آشنایی با فصل ششم: روند رشد ادبیات کودکان در ایران
روند رشد ادبیات کودک در ایران فصل ششم کتاب را در برگرفته است. مؤلف در این فصل با اشاره به ایران پیش از اسلام عنوان کرده که آثار نوشتاری این دوره بیشتر جنبهی مذهبی و دیوانی داشته و به مدارسی اشاره کرده که در آن دوره برای تربیت فرزندان طبقات ممتاز بنا شدهاند. دوران کودکی در این عصر مقدمهی بزرگسالی تلقی شده و هیچ نهادی به شکل رسمی پرورش کودکان را بر عهده نداشته است. او بر این باور است که در این دوران توجه جدی به ادبیات کودک صورت نگرفته و اگر چه آثاری مانند اندرز کودکان به ظاهر مخاطب کودک داشته اما سرچشمهی واقعی ادبیات خاص آنها را ادبیات شفاهی میداند.
در کتاب ضمن اشاره به آثاری مانند کارنامه اذدشیر بابکان، یادگار زریران، هزار افسون و درخت آسوریک، سندباد نامه و... تاکید شده است که دسترسی کودکان به این آثار در گرو دسترسی عامهی مردم بوده و دوما به گستردگی سواد میان عامه گره خورده است و همین دو مساله وابستگی شدید کودکان به ادبیات شفاهی را برجسته ساخته است. مؤلف ظهور اسلام تا مشروطیت را دورهی خاصی قلمداد کرده که در آن جامعه نگاه متفاوتی به کودکان داشته و آثاری خاص کودکان پدید میآید. از جملهی این آثار میتوان به بازنویسی چند کتاب برای مخاطب کودک مانند شاهنامه، قابوس نامه، کلیله و دمنه، بوستان و گلستان اشاره کرد. او در ادامه به جایگاه ادبیات کودک از مشروطیت تا دههی هفتاد پرداخته و در این میان از سال ۱۳۰۰ شمسی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ ادبیات کودک ایران یاد میکند که در آن جبار عسگرزاده به دایر نمودن کودکستان برای کودکان اقدام کرده و آثاری را برای آنها پدید میآورد. علاوه بر آن به تلاشهای افرادی مانند فضل الله مهتدی، صادق هدایت در بازنویسی افسانهها برای کودکان اشاره کرده و نقش افرادی مانند عباس یمینی شریف را در خلق شعر کودک برجسته ساخته است. همچنین به روند ترجمه برای کودکان پرداخته و با اشاره به انتشاراتی که در این حوزه فعالیت جدی داشتهاند نقش آنها را در زمینهی رشد و گسترش ادبیات کودکان و نوجوانان مورد کنکاش قرار داده است. علاوه بر آن با اشاره به بنیانگذاری شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این دهه و تأسیس کتابداری دانشگاه تهران و توجه به درس ادبیات کودکان و برگزاری روز جهانی کتاب کودک اهمیت دههی پنجاه را برجسته ساخته است. او دههی شصت و هفتاد را دههی بسیار متفاوتی دانسته که در خلال آن دو دهه تاثیرات جنگ بر ادبیات کودکان را بررسی کرده و به اتفاقاتی مانند رشد کمی آثار مخصوص کودکان و نوجوانان، برگزاری سمینارهای مربوط به تصویرگران کتاب کودک، توجه به فانتزی در ادبیات، پرداختن به نقد ادبی، تأسیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، تأسیس انجمن تصویرگران کتاب کودک و انتشار مجموعهی تاریخ ادبیات کودکان توسط موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودک اشاره کرده است.
آشنایی با فصل هفتم: انواع ادبیات کودکان، ادبیات شفاهی قلمرو جادوی کهن
فصل هفتم کتاب تحت عنوان انواع ادبیات کودکان، ادبیات شفاهی قلمرو جادوی کهن، به بررسی کاربرد قصههای قومی و جایگاه تصویر در این قصهها پرداخته و ضمن اشاره به ضوابط ارزیابی و انتخاب قصههای قومی برای کودکان عنوان میکند که اشعار و ترانههای عامیانه، چیستانها، مهملات و هیچانهها، قصههای سنتی و... به عنوان میراث فرهنگی کودکان نقش بسزایی در سرگرم کردن کودکان و انتقال میراث فرهنگی به آنان داشته و آنها را با ریشههای همبستگی انسانی آشنا میکند. علاوه بر آن کودکان از این راه با کسب تجارب گوناگون زندگی پرداخته و قدرت خیالگرایی خود را تقویت میکنند. مؤلف در ادامه ضمن پرداختن به جایگاه تصویر در این قصهها تاکید میکند که تصاویر در این آثار ضمن آنکه نباید تخیل پردازی کودکان را محدود کند باید به گسترش خیالپردازی کودکان منجر گردند.
آشنایی با فصل هشتم: انواع ادبیات کودکان، داستانهای شگفت انگیز و نو و ..
در فصل هشتم به نوع دیگری از ادبیات کودکان تحت عنوان داستانهای شگفت انگیز و نو پرداخته شده است. مؤلف در این فصل ضمن تعریف داستان و برشمردن تفاوتهای آن با قصه، به معرفی قصههای جن و پری جدید پرداخته و فانتزی را از مهمترین گونههای ادبی میداند که در جهان معاصر به آن توجه خاصی شده است. او شگفت زدگی دوران کودکی را به شگفتی فانتزی پیوند زده و بر این باور است که فانتزی باعث میشود کودکان ابعاد جدید و نامنتظری از واقعیت را کشف نمایند. او البته به دیدگاه مخالفانی هم اشاره کرده است که فانتری را عامل دور شدن کودکان از واقعیتهای زندگی دانسته و بر همین اساس علیه آن موضع گرفتهاند. او فانتزی را نه فقط اثری برای سرگرم کردن کودکان بلکه به عنوان اثری معرفی کرده است که میتواند از جنبههای تربیتی و اخلاقی، روانشناختی، شناختشناسی و زیبایی شناختی هم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند. مؤلف در ادامهی فصل بیان میکند داستانهای علمی ـ تخیلی رویکردی آیندهنگر دارند و بر پایهی کشفیات علمی شکل گرفتهاند. او مهمترین کارکرد این ژانر ادبی را برای کودکان و نوجوانان تصور کردن خود و زندگیاشان در فراگردی کاملاً تخیلی در حال و آینده میداند.
آشنایی با فصل نهم: انواع ادبیات کودکان، داستانهای واقعگرا و نو
نویسنده در فصل نهم به داستانهای واقعگرا پرداخته و عنوان میکند کودکان در برههای از زمان خواهان داستانهای واقعی هستند که اتفاقات آنها در حیات زندگی خودشان روی دهد. او بر این دیدگاه پای میفشارد که کودکان و نوجوانان در کنار لذت بردن از قصههای کهن و فانتزی نو به تدریج به داستانهای واقعی علاقهمند شده و دوست دارند از این طریق با واقعیت خود و همسالانشان آشنا شوند. او با تقسیمبندی داستانهای واقعی به حیوانی، تاریخی، مشکلات واقعی انسانی، عاشقانه و ماجرایی بیان میکند که هر کدام از این گونههای متفاوت کودکان و نوجوانان را با جنبههای خاصی از زندگی واقعی آشنا کرده و سبب یادگیری مهارتهای اساسی زندگی توسط آنان میشود. او دستیابی به چنین مهارتهایی را در گروه عناصری مانند درونمایه، پیرنگ، شخصیت پردازی، زمان و مکان، زاویه دید و سبک دانسته و تاکید میکند مخاطبان این آثار تنها در صورتی با آنها ارتباط سازنده برقرار میکنند که تمام این عناصر به شکل منسجم و هماهنگ به خلق موفق آن منجر شده باشند. مؤلف در پایان این فصل عنوان کرده است کودکان و نوجوانان با مطالعهی آثار واقعگرا علاوه بر آنکه خود را خواهند شناخت دیدشان نسبت به زندگی وسیعتر و انتقادیتر شده و همچنین از طریق همذات پنداری با قهرمانان آن راهکارهای عملی را برای رویارویی با مسائل زندگی خود کشف و خلق مینمایند. علاوه بر آن از این راه به تخلیهی روانی خود میپردازند.
آشنایی با فصل دهم: انواع ادبیات کودکان و شعر
فصل دهم کتاب به شعر اختصاص دارد. نویسنده در این فصل ضمن ارائهی تعریفها، ویژگیها و ساختار شعر کودک، مهمترین عنصر آنرا خیالانگیزی میداند که از طریق جاندارپنداری به عرصهی ظهور میرسد. او شعر را زبان طبیعی کودک میداند و توجه به بازی را سبب برقراری ارتباط طبیعی کودک با شعر میداند. او همچنین ضمن تاکید بر وزن، زیباسازی شعر را نتیجهی حضور وزن در شعر دانسته و عنوان میکند انتخاب وزن مناسب به القای حالتهای خاص در کودک منجر میگردد. نویسنده اشعار روایی و تغزلی را پاسخگوی نیازهای واقعی کودکان برشمرده و با تاکید بر عناصری مانند سرزندگی، نشاط، شوخ طبعی و شیطنت که ساختار زندگی کودک را تشکیل میدهند بیان کرده است که شعر کودک هم باید از همین ویژگیهای اساسی برخوردار باشد. او همچنین بیان میکند نوجوانان به اشعاری علاقهمند میشوند که جنبهی فضل فروشانه و تعلیمی نداشته و در عوض از درونمایهای جذاب و ساختاری شگفت انگیز برخوردار بوده و دارای تصاویر ذهنی قوی خیال انگیز باشد.
آشنایی با فصل یازدهم: انواع ادبیات کودکان، آثار مستند ( کتابهای علمی و دانش اجتماعی )
در فصل یازدهم کتاب به ادبیات مستند پرداخته شده است. نویسنده در این فصل نیازهای شناختی را یکی از نیازهای اساسی کودکان و نوجوانان دانسته و بیان میکند که آثار مستند میتوانند فضایی را خلق کنند تا این گروههای سنی با تکیه بر عنصر کنجکاوی ذاتی، قدم به قدم جهان پیرامون خود را بشناسند و تفکر خود را پیرامون هستی پرورش دهند. نویسنده، در اختیار گذاشتن گسترهی علوم، معارف، یافتههای فکری و هنری بشر را در این زمینه ضروری دانسته و تاکید کرده است آنها با خواندن کتابهای علمی عمومی، کتابهایی پیرامون جهان جهانداران، زمین و فضا، انرژی و دانش اجتماعی دانش خود را از تمام زوایای هستی گسترش داده و با تکیه بر این دانش و اطلاعات به شکل مطمئنتری در فرایند زندگی قدم برمیدارند. او نتیجهی خواندن چنین آثاری را دوری از جزمیت اندیشی دانسته البته به شرطی که این آثار خود به دور از تبلیغ، قلب واقعیت و القاء پدید آمده باشند. نویسنده در پایان فصل با ارائهی چند پیشنهاد عملی قدم گذاشتن در مسیر مورد اشاره را هموار کرده است. از جمله در اختیار گذاشتن کتابهای متناسب با سنین و مقاطع تحصیلی بر اساس کلید واژگان مطرح شده در کتابهای درسی هر مقطع، پرداخت داستانی موضوعات علمی و...
آشنایی با فصل دوازدهم: انواع ادبیات کودکان، کتابهای مستند، کتابهای فلسفی
فصل دوازدهم کتاب به کتابهای فلسفی، دینی، روانشناختی، زندگینامه، سفرنامه، بازی، سرگرمی و هنر اختصاص یافته است. مؤلف این دسته از کتابها را از مهمترین منابع پاسخگویی به پرسشهای اساسی و بنیادین کودکان و نوجوانان در زمینههای مانند شناخت خود، معنا و مفهوم زندگی و مرگ، اهداف گوناگون انسان در زندگی، شناختن آرا و عقاید و اندیشههای انسان در طول تاریخ، درک معنا و مفهوم و ساختار هنر میداند و بر برآوردهسازی نیازهای مطالعاتی آنان در زمینههای فوق تاکید کرده است. او با بیان اینکه خواندن این گونه از کتابها سبب خواهد شد تا کودکان و نوجوان به شکل چند وجهی رشد کنند بر نقش این آثار صحه گذاشته است.
آشنایی با فصل سیزدهم: کتاب تصویری، کتابهای مصور، وضعیت تصویر در کتابهای کودکان
در فصل سیزدهم کتاب، کتابهای تصویری و مصور مورد بررسی قرار گرفتهاند. مؤلف ضمن برشمردن تفاوتهای کتابهای تصویری و مصور، تصویر را از ارکان جدایی ناپذیر و غیرقابل انکار کتابهای کودکان و نوجوانان دانسته و بیان کرده است که خلق و انتقال معنا و مفهوم در کتابهای تصویری بر عهدهی تصاویری است که به شکل خلاقانهای به وجود آمده و کتاب را از متن بینیاز ساخته است. برعکس در کتابهای مصور، تصاویر نقش تکمیل کننده داشته ومخاطب را در فهم متن یاری میرسانند. نویسنده بر این باور است که آشنایی کودکان با این گونه از کتابها باید از همان اوان کودکی آغاز شود. او با برشمردن انواع کتابهای تصویری و مصور مانند کتابهای نخستین، پارچهای، کتاب ـ بازیچه، کتابهای مفهومی، الفبا، اعداد و... نقش هرکدام را در جهان ذهنی و عینی کودکان و نوجوانان برجسته کرده و اولیای کودکان را به خلق و تهیهی این دسته از کتابها تشویق و ترغیب کرده است.
آشنایی با فصل چهاردهم: ادبیات کودکان و سایر رسانههای ارتباط جمعی
مؤلف در فصل چهاردهم به ادبیات کودکان و سایر رسانههای ارتباط جمعی پرداخته است. او با بیان اینکه کودکان و نوجوانان در عصر حاضر در جهانی چند رسانهای زندگی میکنند بر این مساله تاکید دارد که ضروری است آنها در چنین وضعیتی، زمان خود را میان تمام رسانهها تقسیم کرده و تنها به کتاب چاپی وابسته نباشند. او برای هرکدام از رسانهها مانند مجلات چاپی و الکترونیکی، رادیو و تلویزیون، سینما، تئاتر و... نقش خاصی قائل بوده و بر این باور است که انسان امروزی بر خلاف انسان اعصار پیشین، تنها در صورتی میتواند به شناخت خود و هستی دست یابد که از تمام منابع خواندنی استفاده کرده و سهم خود را از دانش از تمام آنها استخراج نماید. او همچنین با اشاره به جهان مجازی بر حضور انسان توانمند در چنین فضایی تاکید کرده و آگاهی و توانایی آموختن را رمز موفقیت در چنین جهانی قلمداد کرده است. با اینهمه اما باور دارد که هنوز عمر تاریخی کتاب و مواد مکتوب به پایان نرسیده و این نوع از منابع خواندنی با توجه به ویژگیهای خاص خود همچنان در جهان کودکان و نوجوانان و بزرگسالان حضوری چشمگیر و اثرگذار دارند.
آشنایی با فصل پانزدهم: فعالیتهایی جهت اشاعه کتاب و خواندن.
فصل پانزدهم کتاب به فعالیتهایی جهت اشاعهی کتاب و خواندن اختصاص یافته است. مؤلف در این فصل تاکید میکند که وجود کتابهای خوب و مناسب به تنهایی کافی نبوده و نمیتواند خود به خود سبب ایجاد عادت به خواندن در کودکان و نوجوانان باشد. او نقش والدین و مربیان را در این زمینه مهم شمرده و عنوان میکند آنها خواهند توانست با طرحریزی و اجرای فعالیتهای خلاقانهای مانند قصهگویی، قصهخوانی، معرفی کتاب، مشارکت در ساخت کتاب، برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب و... پیوند میان کودکان و نوجوانان و کتاب و کتابخوانی را مستحکم سازند.