کتاب «توران، دختر ایران» کتابی است دربارهی توران میرهادی و جایگاه او به عنوان روشنگر و اندیشهمندی نهادگذار. به اعتقاد نویسندهی کتاب، توران میرهادی از برجستهترین کوشندگان تحول در نظام کودکی در ایران است که همگام با یاران و همراهاناش افقهایی بلند را برای پرواز نسلهای آینده آماده کرده است.
در بخش نخست کتاب « توران، دختر ایران » به زندگی توران میرهادی و آموزگاران تاثیرگزارش پرداخته شده است.
محمدباقر هوشیار و جبار باغچهبان تاثیر به سزایی در تحول فکری توران میرهادی داشتند. او از محمدباقر هوشیار چگونگی نهادسازی کودکی در ایران را آموخت و از جبار باغچهبان ضرورت سواد پایه و سادهساری الفبای فارسی را. میرهادی با آشنایی با اندیشههای این دو، تحصیل در رشتهی علوم طبیعی را کنار گذاشت و برای تحصیل در زمینهی علوم تربیتی و روانشناسی به اروپا رفت. سفر میرهادی به اروپا همزمان بود با پایان جنگ و او همراه با دیگر دانشجویان، در پروژههای بازسازی ویرانههای جنگ مشارکت کرد.
توران میرهادی در دورهی تحصیل خود از کلاسهای درس ژان پیاژه و هنری والون بهره برد و با نظریههای فروبل، پستالوزی، دکرولی، دیوئی، مونتهسوری و سلستین فرنه آشنا شد.
در ادامه نویسندهی کتاب « توران، دختر ایران » برای روشن شدن نقش توران میرهادی در هدایت نهاد کودکی مدرن در ایران، به تعریف کودکی و نظام نهاد کودکی میپردازد. در این بخش نویسنده به پیشینه و سیر تاریخی نهاد کودکی از ابتدای تمدن بشری تا سدهی بیستم میلادی اشاره میکند.
نویسنده سپس به کودکی در ایران و ویژگیهای آن میپردازد. به نظر نویسنده، شرایط کودکی امروز در ایران، در مقایسه با دویست سال پیش، مرهون کوشش هزاران زن و مرد فرهیختهی ایرانی است. میرزا حسنخان رشدیه نمونهی شاخص این بزرگان است که برای پایهگذاری نهاد آموزش و پرورش نوین در ایران رنج بسیار برد.
در بخش نهاد کودکی، نویسنده نهاد و انواع آن را در جوامع مدرن و پسامدرن معرفی میکند و شکلگیری نظام نهاد کودکی را مدیون رهایی آموزش و پرورش از نهاد دولت و دین میداند.
به اعتقاد نویسندهی کتاب « توران، دختر ایران »، توران میرهادی را میتوان نمادی از کارگروهی دانست: مشاهده، مشارکت، کنشورزی در طبیعت و شناخت محیط پیرامون و جامعه از جمله اصول برگرفته از دکرولی و فرنه بود که میرهادی به کار گرفت و در ادارهی دبستان فرهاد از آنها بهره برد. کوشش برای جا انداختن تفکر مشارکتی به جای تفکر رقابتی، تحول در ادبیات کودکان، شکل دادن به مفهوم کتاب کودک، مخالفت با استانداردسازی و آزمونپردازی در آموزش و پرورش را میتوان از اساسیترین فعالیتهای او برشمرد. از نگاه توران میرهادی اخلاق همان فرهنگ است و فرهنگ همان اخلاق.
در ادامه، نویسنده از توران میرهادی به عنوان یک نهادگر و اندیشهمند نهادگذار یاد میکند که برای انسانیتر و کودکانهتر کردن جامعهی خود از جان مایه گذاشت و امروزه زندگی در بستر این مناسبات وامدار این بانوی فرهیخته است. به اعتقاد نویسنده توران میرهادی به عنوان یک کنشگر فرهنگی، با واقعبینی و درک نارساییهای جامعه، هیچگاه آرمانهای خود را فراموش نکرد و همیشه بین این دو پیوندی استوار میدید که بر پایهی آگاهی همگانی به دست میآید.
در آخر نویسنده از پایههای اندیشهی اخلاقی توران میرهادی میگوید. اندیشهای که به آرامش درونی و آرامش فرجامین او منتهی شد. توران میرهادی چه در زندگی خصوصی و چه در حوزهی عمومی تسلیم سختیهای زندگی نشد و همواره «غمهای بزرگ را به کارهایی بزرگ تبدیل کرد.»
کتاب با دلنوشتهی نویسنده پایان مییابد. نوشتهای در رثای بانوی بزرگِ دوستدار کودکان و از روشنگران تاریکی در این سرزمین.
همراه کتاب « توران، دختر ایران »، لوح فشردهای است که حاوی فرازهایی از زندگی و مصاحبههای توران میرهادی و نیز گفتوگوی با یحیی مافی، ثریا قزلایاغ و ... است. این فیلم را پویا دلیلی کارگردانی کرده است.
درباره نویسنده کتاب « توران، دختر ایران »
محمد هادی محمدی پژوهشگر و نویسنده داستانهای کودکان است. مجموعه تاریخ ادبیات کودکان ایران از آثار پژوهشی باارزش است که به همراه زهره قایینی منتشر کرده است. محمدی از سال ۱۳۷۷ طرح آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان را در ایران پایه گذاشته است. کتابهای زبانآموزی شامل نشانه ورزی با نوزادان و نوپایان، آواورزی با سیبیلک، الفباورزی با کاکاکلاغه، کتابهای آموزش ریاضی از راه ادبیات شامل لولوپی+۰ و لولوپی + ۱ و مجموعه سه جلدی کتابهای فارسیآموز ادبی برای تقویت مهارتهای چهارگانه سواد پایه از آثار او در این حوزه است. از آثار داستانی این نویسنده هم میتوان به چه وچه و چه یک بچه، آهنگ تارکولی، بنفشه های عمو نوروز، آدم برفی و گل سرخ نام برد.
محمدی در سال ۲۰۰۶ برای نوشتن آثارش در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان از سوی شورای کتاب کودک به عنوان کاندیدای جایزه هانس کریستین آندرسن به هیئت داوران این جایزه معرفی شد.