ارغوان باز چمن را آراست
گل فرو ریخت بر هر سو چپ و راست
باز پیراهم گلگون پوشید
در ره باد بهاری برخاست
آتشی داشت نهان سینه باغ
با دلی سوخته داغی بر داغ؟
خرمنی گشته به پا از گل سرخ؟
یا چمن باز برافروخت چراغ؟
گنبدی ساخته گلشن ز عقیق
یا ز مرجان زده یک آلاچیق
یا که برقی به چمن جسته ز شوق
زان به گلزار بپا گشته حریق
گشته دریای زبر جد بستان
ازغوان کشتی یاقوت بران
سبزه جنبان شده درهم چون موج
میخزد باد چو ماهی در آن
ازغوان بود گل پیشاهنگ
نتوانست کند باز درنگ
آمد و داد بشارت ز بهار
تا گل آید به چمن رنگارنگ
هر زمان باد وزد بر گلزار
ارغوان می زند آهنگ بهار
تا به شور آید و گل زاید باغ
گردد از خواب زمستان بیدار