کتاب «زیر خط کودکی» کتابی است در شناخت شخصیت و زبان ادبی مهدی آذریزدی. نویسنده کتاب ضمن واکاوی شخصیت مهدی آذریزدی نقش او را در شکلگیری فرهنگ کودکی در ایران بررسی میکند.
کتاب با روایت کودکی گمشده مهدی آذریزدی آغاز میشود و پس از تحلیل شخصیت او از منظر روانشناختی و فلسفی، به جایگاه آذریزدی در شکلگیری نهاد کودکی در ایران میپردازد.
اگرچه بررسیهای تاریخی در حوزه مطالعات کودکی نشان میدهد که در سالهای ۱۳۰۰ هـ. ش بیشتر کودکان این سرزمین فاقد دوره کودکی بودهاند اما خودآگاهی آذریزدی از کودکی گمشدهاش او را از دیگران متمایز میسازد. خودانتقادی و احاطه بر نقاط ضعف خویشتن، از دیگر نشانههای ذهن خودآگاه آذریزدی است و این خودآگاهی در آذریزدی سبب پیدا کردن کودکان و بازنویسی قصههای کهن برای آنان شده است.
نویسنده در فصلی از کتاب «زیر خط کودکی» به مقایسه زندگی پیشگامان ادبیات کودکان در ایران میپردازد. در این فصل بزرگانی چون پروین دولتآبادی، توران میرهادی، معصومه سهراب، لیلی ایمن، عباس یمینیشریف و ... در گروه کسانی قرار میگیرند که از بالای خط کودکی به نهاد کودکی در ایران شکل دادهاند و از سوی دیگر کسانی چون مهدی آذریزدی، صمد بهرنگی و علیاشرف درویشیان در زمره گروهی قرار دارند که از زیر خط کودکی به مفهوم و عینیت نهاد کودکی شکل دادهاند.
محمدهادی محمدی یک فصل از کتاب را به تبیین نقش تاریخساز آذریزدی در زبانسازی ادبی برای ادبیات کودکان ایران اختصاص داده است و تایید استادان چیرهدست نثر فارسی و بزرگانی چون ناتل خانلری، معین و یارشاطر را گواهی بر نقش و جایگاه آذریزدی در زبانسازی ادبی او میداند. در این فصل همچنین نویسنده روندی را که آذریزدی در گردآوری و بازنویسی افسانههای کهن ایرانی طی کرده است با هانس کریستین اندرسن مقایسه و به شباهت زندگی این دو و نقش تاریخساز آنها در تکوین فرهنگ کودکی اشاره میکند.
نویسنده کتاب «زیر خط کودکی» پدیده زبانسازی در زبان فارسی را از ویژگیهای مهدی آذریزدی میداند. به اعتقاد او آذر توانسته است زبان کهن فارسی را به زبان گفتاری امروز نزدیک و آن را زبان ادبی بازنویسی خود کند؛ کاری که در ادبیات کودکان ایران تازگی داشت و در ادامه مسیری بود که پیشتر صبحی و یارشاطر آغاز کرده بودند.
نویسنده کتاب «زیر خط کودکی» انتخاب درست و بهجای داستانها و افزون بر آن زبانسازی را از ویژگیهای بازنویسی و بازآفرینی در آثار آذریزدی میداند. از نگاه نویسنده کتاب: «مهدی آذریزدی از دو جنبه، زبانی و عاطفی، وامدار سعدی و گلستان است. آذریزدی زبانسازی خود را با یکی از پیچیدهترین و تودرتوترین متنهای زبان فارسی، کلیله و دمنه، که تاریخی از حرکت را پشت خود دارد شروع کرد. روند زبانسازی آذریزدی بر پایه تجربههایی شکل گرفته که از دوره مشروطه آغاز شده است. آذریزدی برای بازنویسی از زبان ویژهای استفاده میکند که نزدیکترین زبان به گفتار کودکان و نوجوانان است. زبان آذریزدی به زبان گزارش نزدیک است. زبانی به دور از زیادهگویی و بدون حاشیه و در عین حال زبانی آهنگین که دربرگیرنده پربسامدترین واژگان پرکاربرد برای این گروه سنی است.»
از نظر نویسنده، نگاه آذریزدی به کودکی نگاهی رمانتیک است. نگاهی وامگرفته از شاعرانی چون پروین اعتصامی که کودک را نماد بیگناهی، معصومیت، پاکی و آسیبپذیری میداند.
کتاب «زیر خط کودکی» با یک موردکاوی از زبانسازی آذریزدی، در داستان شیر وخرگوش از داستانهای کلیله و دمنه، پایان مییابد.