از سال ۱۹۹۳ هر ساله ۱۷ اکتبر برابر با ۲۵ مهرماه به پیشنهاد سازمان های غیردولتی کوشنده برای ریشه کنی ناداری، از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به عنوان روز جهانی ریشه کنی ناداری یا فقر شناخته شده است.
ریشه های شکل گیری این روز به سال ۱۹۸۷ برمی گردد که برای بزرگداشت تصویب منشور حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ صدها هزار تن از مردم در میدان تروکادرو پاریس گردآمدند. در این روز به این نکته توجه شد که ناداری یکی از موارد روشن نقض حقوق بشر است و تا ناداری وجود دارد، نمی توان دم از رعایت حقوق بشر زد. از آن پس سازمان های زیادی در این راستا کوشیدند تا سرانجام توجه جهانی را برای تصویب این روز و اعلامیه همراه آن در مجمع عمومی سازمان ملل جلب کردند. پس از آن در سال ۲۰۰۰ با توجه به تصویب سند هزاره که یکی از بنیادهای آن کاهش ناداری تا سال ۲۰۱۵ بود، به این موضوع توجه بیش تری شد. شوربختانه باید گفت که ما کم کم به سال ۲۰۱۵ می رسیم اما نشانه هایی از کاهش ناداری در سطح جهانی مشاهده نمی شود. با گذشت زمان به جمعیت ناداران افزوده می شود و راهکارهایی این چنین اگرچه با کوشش های فداکارانه سازمان های غیردولتی همراه شده است، اما تاثیر بسزایی در ریشه کنی ناداری نداشته است؟ چرا؟
فقر یا ناداری چیست؟ فرهنگنامه ویکی پدیا ناداری یا فقر را چنین تعریف کرده است. نبود نیازهای بنیادین انسانی مانند تغذیه، مراقبت های بهداشتی، نبود آب آشامیدنی، پوشاک و سرپناه ناداری یا فقر است. به این گونه از ناداری یا فقر، ناداری مطلق می گویند. اما هنگامی که انسان ها در زمینه این نیازها کمبودهایی گسترده یا محدود دارند، ما با ناداری یا فقر نسبی روبه رو هستیم. چنین تعریفی از ناداری البته تعریفی کلی و به دور از وضعیت های رخ دادن آن است. به طور کلی ناداری یکی از پیچیده ترین مفاهیمی است که جامعه انسانی با آن درگیر بوده است. زیرا علت های پدید آمدن ناداری بسیار گسترده است و از عوامل طبیعی مانند خشکسالی ها و تنگ سالی ها تا عوامل طبقاتی مانند بهره وری و استثمار ستمگرانه از نیروهای کار تا سودجویی ها و ثروت اندوزی های گروهی اندک از انسان ها و همچنین ناآگاهی هایی مانند پدیده انفجار جمعیت همگی می تواند پدیدآورنده ناداری در جامعه انسانی باشد. بزرگترین قربانیان ناداری در جامعه های انسانی کودکان بوده اند. گفته می شود که اکنون بیش از ۸۵۰ میلیون نفر از جمعیت بیش از هفت میلیاردی انسان ها در ناداری مطلق به سر می برند. بیش از نیمی از جمعیت جامعه انسانی در وضعیت ناداری نسبی به سر می برند. در چنین وضعیتی گفت و گو کردن در باره رو ز جهانی ریشه کنی ناداری تا اندازه ای به یک دل خوشکنک می ماند. اکنون و همین اکنون که ما درباره این موضوع با یک دیگر به گفت و گو نشسته ایم، صدها هزار انسان در افریقا و آسیا تنها چشم به راه کاسه ای خوراک هستند که زمان مرگ خود را برای چند ساعت یا چند روزی به عقب بیندازند.
در همین حال که این گروه بزرگ از انسان ها در ناداری مطلق به سر می برند، فضای رنگین شهرهای بزرگ اروپا و امریکا و قاره های دیگر را به پندار بیاورید که چگونه در رستوران ها و غذافروشی ها، خوراک های رنگین دست خورده و دست نخورده را در پایان هر وعده غذا در ظرف های زباله خالی می کنند. به یاد بیاورید اروپا و امریکای سرشار و لبریز از خوراک چگونه نمی توانند زخم کهنه افریقاییان و آسیاییان گرسنه را مرهمی بگذارند. این در حالی است که برای بیش از پنج سده می شود که این گروه از کشورها همواره در پی بردن مواد اولیه و منابع معدنی این کشورها بوده اند. ناداری مردم نادار این کشورها تنها به خوراک محدود نمی شود. خبرهای هر روزه درباره مرگ کودکانی که از نبود آب آشامیدنی در خانواده بیمار و سرانجام می میرند، بخشی از چهره زشت ناداری یا فقر را به نمایش می گذارد. نبود یا کمبود آموزش مناسب برای این کودکان، کودکانی که گاه کتاب، کاغذ و قلم مناسب برای آموزش ندارند، سیمای دیگری از ناداری در جامعه های انسانی را نشان می دهد. با این وضع روز جهانی ریشه کنی ناداری چه معنایی دارد؟ البته معنادار است. به این که به خود یادآوری کنیم، من و تو که شب با شکم سیر در سرپناهی ایمن سر بربالین می گذاریم، وجدان خویش را به خواب زده ایم. هر روز که کودکان کار را در کنار ظرف های زباله می بینیم که چگونه برای زیستن دست های کوچک و بی گناه خود را درون کیسه های زباله می کنند، تا تکه ای از بازیافت ها بیابند که در ازای آن لقمه خوراکی فراهم کنند. یا آن روستایی محروم از همه چیز را در دورافتاده ترین بخش های سرزمین خود می بینیم که همچنان زیر کپر زندگی می کند، بی آن که خوراک مناسب داشته باشد، به خود باورانده ایم که می توان این تصویرها را دید و از کنار آن ها گذشت. می توان این تصویرها را دید و اندکی بعد خود را در فضای دلنشین رستورانی با تصویرهایی زیباتر گم کرد. به راستی مسئولیت اخلاقی و اجتماعی ما در روز جهانی ریشه کنی ناداری چیست؟
اما امسال یعنی سال ۲۰۰۹ روز جهانی ریشه کنی ناداری معنا وجهت گیری ویژه ای دارد. زیرا شعار و پوستر این روز به گفت و گو در باره پایان بخشیدن به ناداری در بین خانواده و کودکان اختصاص دارد. شعار این روز چنین است: ما می توانیم با هم ناداری را پایان بخشیم! در پی این شعار سفارش شده است که کودکان و خانواده ها درباره ناداری و راه های خشکاندن آن گفت و گو کنند.
با توجه به شعار و راهکارهای گفت و گویی آن، فکر می کنم وظیفه اخلاقی و اجتماعی همه ما کوشندگان جامعه مدنی این است که کمک کنیم که کودکان در خانه و آموزشگاه، در کتابخانه یا در هر مکان مناسب دیگر از سرشت ناداری و شیوه های مبارزه با آن آگاه شوند و آن گاه از آن ها بخواهیم که دیگران را در این زمینه آگاه کنند. نخست باید به آن ها بیاموزیم که ناداری در ذات و سرشت زندگی بشری نیست و به سبب ناسازگاری های طبیعی و زیاده خواهی های گروهی اندک از انسان ها و کشورها بر گروه بیش تر انسان ها و کشورهای دیگر پدید آمده است. باید به آن ها بیاموزیم یکی از عوامل مهم در ریشه کنی ناداری، گسترش فضای آزاد و دموکراتیک در کشورهای جهان سوم است. زیرا تجربه ثابت کرده است تا زمانی که در این کشورها فرمانروایان خودی دست به دست نیروها و شرکت های جهانی به چپاول منابع طبیعی و معدنی مردم خود سرگرم هستند، ناداری نه تنها ریشه کن نخواهد شد که کاهش نیز نخواهد یافت. برای رسیدن به فضای آزاد نیز باید در آموزش گفت و گویی یا مشارکتی هزینه کرد. کودکان تنها در فضای مشارکتی و گفت و گویی است که می توانند بفهمند در پیرامون شان چه می گذرد. تنها با پرورش و بارور کردن رشد اجتماعی یا نوع دوستی کودکان است که می توان چشم به راه جامعه بهتری در آینده بود. همه مردم و به ویژه کودکان باید بدانند که ناداری بخشی از نقض حقوق بشر است و حقوق بشر هنگامی افتخارآمیز خواهد بود که دستکم چهره زشت ناداری از زمین برکنده شده باشد. امید که چنان روزی فرا برسد!