به مناسب روز جهانی کودک یا هفته کودک در ایران
کودکان در آینده همان می شوند که ما می خواهیم!
روز جهانی کودک و در پی آن هفته ایی که از راه می رسد و در ایران به هفته بزرگداشت کودکی اختصاص یافته است، تنها برای این نیست که در رسانه ها نام کودک و کودکان را برزبان بیاوریم و در پایان آن روز و هفته همه چیز را فراموش کنیم، کاری که شوربختانه در چند سال گذشته در این سرزمین از سوی نهادهای دولتی رواج گرفته است و مناسبت ها و هفته ها شده است، بهانه ایی برای نپرداختن به اصل موضوع.
اصل موضوع این است که همه ما در جهانی زندگی می کنیم، که مفاهیم چنان تعریف های ناپایداری پیدا کرده اند که آن چه دیروز درباره یک پدیده تصور می کردیم، امروز دیگر وجود ندارد و مربوط به گذشته است. مفهوم و جهان کودکی با شتابی سرگیجه آور در حال دگرگونی است. تاکنون چنین تصور می شده است که زندگی کودکان به عنوان بخش بزرگی از جامعه انسانی در دست و در اختیار بزرگسالان است. اما مشخص نیست در آینده ای که خود ناپایدارترین واژه و مفهوم است هم چنان بزرگسالان بتوانند روند زندگی کودکان را تعریف کنند. این ها همه برآیند جهانی است که دیگر مانند جهان دیروز نیست. افزایش شتاب پیشرفت های فناورانه روی مفاهیمی مانند درک از زمان، درک از سرعت، مناسبات اجتماعی و ارتباط آدم ها با هم تاثیر شگرفی می گذارد. دراین میان ارتباط و پیوند میان کودک و بزرگسال نیز دستخوش دگرگونی های ژرف می شود. آیا ما به عنوان بزرگسال خودمان را برای این دگرگونی آماده کرده ایم؟
اما آن چیزی که برای همین امروز معتبر است و نه برای آینده، این که جهان برای کودکان هر روز نسبت به روز پیش ناامن تر می شود. حس امنیت به سرعت دارد رنگ می بازد. بسیاری از ما در روزگار کودکی تنها به مدرسه می رفتیم و برمی گشتیم. اما امروزه کم تر پدر و مادری این اطمینان را دارد که کودک خود را به تنهایی روانه آموزشگاه کند. این سرنوشت بخش بزرگی از جهان شده است. آن جا هم که حس امنیت مخدوش نشده، چیزی دیگری جایگزین شده که بدتر از این حس است. ارتباط میان کودک و بزرگسال دارد به کم ترین میزان خود می رسد. کودک برای خودش زندگی می کند، بزرگسال هم برای خودش. با این وضعیت آیا ما داریم جهان را برای کودکان می سازیم، یا ویران می کنیم؟ کسی می تواند پاسخی قطعی برای این پرسش داشته باشد؟
از زاویه سنتی تر اما می توان گفت، اگر راه زیست سالم را برای کودکان هموار کنیم، از آن بهره مند می شوند و اگر آن ها را در برابر آسیب ها تنها بگذاریم، آسیب می بینند. در بخش بزرگی از جهان هر روز که می گذرد، کودکان وضعیت ناگوارتری از دیروز پیدا می کنند و این برآیند جهان آشوب زده ایی است که هر روز ناپایدارتر از گذشته می شود. براستی این جهان برساخته کیست؟ نگاه سنتی تر می گوید، برساخته سیاست سازان و خداوندگاران بنگاه های مالی و اقتصادی. نگاه نوتر می گوید جهان ما را می سازد و ما جهان را می سازیم. این نگاه می گوید تک تک انسان ها و تک تک روندها در ساخت این وضعیت حضور دارند و اگر این جهان چنین است، ما نیز به عنوان فرد در ساخت آن مشارکت داریم. پس اگر می خواهیم کودکان جهان بهتری داشته باشند، به نقش خود در ساخت این جهان اهمیت بدهیم. هر کدام از ما می تواند به اندازه ایی هرچند کوچک روند جهان را به گونه ایی که خود می پندارد، بهتر است، جابجا کند.
در جهان امروز، اگر نگاهی به وضعیت کودکان داشته باشیم، برخی تهدیدها است که برجسته تر است و نیاز به توجه به آن ها وجود دارد. از این پس از روز کودک تا پایان هفته کودکی هر روز به یکی از این عوامل آسیب زا که زیست سالم کودکان را تهدید می کند، اشاره خواهد شد، با این هدف که به کارگزاران دولتی و مدنی و همگان یادآوری شود، روز کودکی پایه گذاشته شد تا به بنیادی ترین نیازهای کودکان توجه شود و نه بساط گریم چهره کودکان را هر روزه در هر مناسبتی انجام دهیم یا با چند نمایش کم مایه و بی مایه و چند خندانک و دلقک بازی که در چند بوستان یا از تلویزیون تکرار می شود، خودمان را دلخوش سازیم که بله ما هم روز کودکی را جشن می گیریم!