نامها و نشانهها
ایرانک در آخرین خوانی که برای مسافران و مهمانان خود پهن میکند، با طعامی دیگر به میزبانی مینشیند.
روایت غالب، تاکنون از «فرهنگ کودکی» بوده است. اما ایرانک در واپسین مرحله سفر، سرفصلی جدید برای روایت خود و چشم اندازی نو برای مخاطبانش میگشاید و از زاویهای دیگر بر کودک و کودکی پرتو میافکند.
ایرانک با معرفی نامها و نشانههای ماندگار آنان در عرصه ادبیات کودک ایران، همچنان از کودکی سخن میگوید. ولیکن از آنجا که ادبیات کودک به یک معنا، مفهومی جدید است، لاجرم ایرانک اینبار از کودک معاصر سخن میگوید.
نخستین نامها و نشانهها از آن تصویرگران پیش گام است که از سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰، ترسیم گر تاریخ تصویرگری ایران بودهاند.
نام بعدی، فضل الله مهتدی (صبحی) است که از سال ۱۳۱۹ به مدت بیست سال، ابزار مدرن زمانه را در خدمت سنت قصه گویی قرار داد و برای کودکان قصه گفت.
پس از صبحی، با مهدی آذریزدی و نشانههای به یاد ماندنیاش از جمله «قصههای خوب برای بچههای خوب» دیدار میکنیم.
نام سه تصویرگر و طراح یعنی محمد زمان زمانی، غلامعلی مکتبی و پرویز کلانتری و نشانه مشترکشان یعنی «کتاب اول مخصوص کتابهای اکابر» در سال ۱۳۳۹ و مرتضی ممیز-پدر گرافیک ایران-بخشی از خوان گسترده و متنوع ایرانک از ادبیات کودک ایران است.
ایرانک اما در قامت یک راوی نهادگرا نیز ظاهر میشود. چندانکه از پس معرفی افراد، دو نهاد تاریخی مؤثر در فرهنگ و ادبیات کودکان را نیز معرفی میکند:
نخست، شورای کتاب کودک و دیگری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
هر دو نهاد در سالهای ابتدایی دهه چهل تشکیل شدهاند و با دو کارکرد تنیده در کتاب و ادبیات کودک، یعنی «دیده بانی» و «تولید»، همچنان بردوام هستند.
معرفی بنیان گذاران شورای کتاب کودک و نشانههایی چند از آنان، از جمله کتابهای برگزیده شورا در دهه چهل، در میانه موزه جلوه گری میکند. نوشتاری موجز اما گویا از محمدهادی محمدی در این میان، شورا و شورائیان را چنین به وصف میکشد:
«این جا در این شهری که پر از فضاهای پر از خالی است، برجهای شیشهای و تالارهای خالی و خاموش، من در یک خانه کوچک پر از پر زندگی میکنم. بیش از پنجاه سال است که این باغچه از پر خالی نمیشود و دستانی که هر روزه در آن دانههای کتاب میکارند. اینجا شورای کتاب کودک است!»
روایت ایرانک از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با معرفی نخستین کتاب منتشر شده توسط این نهاد یعنی «مهمانهای ناخوانده»، اثر فریده فرجام، کلید میخورد.
در این مرحله از سفر، شاید بسیاری از مسافران پا به سن گذاشته، با مشاهده نام و تصویر کتابهای کانون، کتاب مورد علاقه خود در دوران کودکی را، در گنجههای ایرانک مشاهده کنند.
معرفی شخصیتهای کانونی کانون و نشانههای آنان، از دیگر دیدنیها و خواندنیهای ایرانک است. صندوقهای چوبی کتابخانه سیار کانون در دهه چهل و پنجاه شمسی که در مدارس روستا به امانت سپرده میشود و عکسی از اتومبیل «طاووس»-نخستین کتابخانه سیار روستایی کانون در سال ۱۳۵۳-مکمل روایت ایرانک از کانون است.
این سفرنامه تنها روایتی بود از ایرانک.
اما ایرانک فربهتر از آن بود که در قالب نهیف این سفرنامه بگنجد. بسیاری از روایتهای جذاب ایرانک در این سفرنامه جا ماندند. به هر تقدیر،
سفرنامه ایرانک به پایان رسید، اما کودکی و روایتهایش همواره باقیست.